#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
آيةاللَّه مصباح يزدى وجود شريف حضرت آقاي مصباح (دامت بركاته)، واقعاً از مفاخر زمان ما و از بركات خد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آيةالله مطهري
(شهيد مطهري خلاصه يي بود از انديشههاي اصلاحي عميق امام كه سالياني دراز بر روي اين انديشهها ايشان توقف كرده بودند.
مرحوم آيت اللَّه شهيد مطهري حقاً و انصافاً براي ديروز و امروز و فرداي كشور معلم بزرگي بود؛ يك متفكر دين شناسِ مؤمنِ بااخلاص و پُركار.
شهيد مطهري انصافاً نادره ي زمان ما بود.
اين نظام جمهوري اسلامي، بر پايه ي آن تفكر و برداشتي از اسلام بنا شده كه آقاي مطهري آن را ارائه كرده.
امروز جوانان ما، دانشجويان ما، معلمان ما، كارگران ما، اگر ميخواهند در زمينه ي افكار اسلامي عمق پيدا كنند و پاسخ سؤالات خود را پيدا نمايند، بايد به كتابهاي شهيد مطهري مراجعه كنند.
انقلاب اسلامي در بطن و متن كتابهاي استاد شهيد مطهري است.
#کلمات قصار نویسنده ؛آیت الله العظمی سید علی خامنه ای(دام ظله)
https://eitaa.com/zandahlm1357
💠 #پسر_نوح
قالَ يا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِحٍ فَلا تَسْئَلْنِ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۰۰۰۰ «46»
(خداوند در پاسخ) فرمود: اى نوح! او (در واقع) از خاندان تو (و نبوّت) نيست، او (داراى) عمل ناشايستى است، پس چيزى را كه به آن علم ندارى از من مخواه،
7.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تلاوت سوره الحاقه
استاد عبدالباسط
استاد مصطفی اسماعیل
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
14.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای عهد تصویری
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: توفان زرد همچنان مى وزيد تا ريشه درختى را بركند كه ريشه اش ثابت و شاخه هايش در آسمان بود. ف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
پايانى كه پايان نيست!
خورشيد طلوع كرد. آسمان آبى بود و تنها چند تكه ابر در اين جا و آن جا به طور پراكنده ديده مى شد؛ باد نمى وزيد. شب گذشته، باد ابرها را جارو كرده بود.
سيد محمد رفت تا كنار در حرم بايستد. پرتو آفتاب، گنبد و گلدستهها را گرم مى كرد. رؤياى شب پيش هم چنان بر ذهن سيد محمد چيره بود. هنوز آن صداى آسمانى در درون شعله ورش طنين مى افكند.
زائران دسته دسته مى آمدند و به حرم، اداى احترام مى كردند. نزديك در مسافران با تن پوش هاى پشمينه بر تن نشسته بودند؛ چاى مى نوشيدند و از اين طرف و آن طرف حرف مى زدند. يكى از آنها سرش را تكان داد و گفت: « چگونه از اين دوشيزه به خاطر كارى كه ديشب كرد، تشكر كنيم. »
كولاك عجيبى بود. راه را گم كرده بوديم.
اگر چند دقيقه ديرتر گلدستهها را روشن كرده بودند، ما مرده بوديم. (۲۲۳)
ناگهان نورى مثل نور فانوس دريايى در بندرديديم.
دوست من! اهل بيت، لنگرگاه، آدم هاى سرگردان هستند.
پس فردا براى زيارت برادرش به طرف مشهد حركت مى كنيم.
صبر كن چند روزى مهمان اين خانم باشيم.
سيد محمد حيرت زده به حرف هاى آنان گوش مى داد. چشمانش از اشك لبريز بود. به سوى آنها رفت و گفت: « برادرانم! من بودم كه چراغ گلدستهها را روشن كردم؛ البته در رؤيا، دوشيزه اى را ديدم سرا پا نور كه من فرمود: « برخيز و چراغ هاى گلدستهها را روشن كن! » او سه بار اين جمله را گفت. »
مسافران حيرت زده پرسيدند: « يعنى گلدستهها معمولاً اين وقت از نيمه شب روشن نمى شوند؟ »
نه! چون ما چراغها را پيش از نيمه شب خاموش و يك ساعت مانده به اذان صبح روشن مى كنيم.
دانه هاى مرواريد اشك از چشمها برگونهها غلتيد؛ اشك هاى عاشقانه، اشك هاى فروتنى.
سيد محمد رضوى اين كرامت را نوشته است و هر سالهنگامى كه سال شب اين خاطره گرما بخش فرا مى رسيدبراى بزرگداشت آن كرامت، در چنان شبى چراغها را زودتر برمى افزود. هر سال در آن ساعت و هنگامى كه برف سنگين بهمن ماه فرو مى ريزد، مسافران، گلدسته هاى لبريز از نور را مى بينند، گلدسته هايى بسان فانوس هاى دريايى كه چلچراغ اميد ره
گم كردكان درياى حيرت هستند.
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357