باریکترین خیابان پراگ به نام وینارا سرتوکا به عرض 50 سانتیمتر و طول حدود 10متر است که امکان ندارد دو نفر هر چقدر هم تلاش کنند از کنار یکدیگر رد شوند و چراغ راهنمایی برای عابرین پیاده دارد
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزن بریم صفحه خنده ههههه😂😂😂
.......:
@zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همین جاست که آرزو کرد کاش هیچوقت بزرگ نمیشد😂
.┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسیار غیرمنتظره😱
.┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: صدای خروس، سگ، الاغ ... شلمچه بودیم! شیخ اکبر گفت:« امشب نمیشه کار کرد. میترسم بچهها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
آمبولانس، لودری
شملچه بودیم!
گلوله صاف اومد رو آمبولانس و تیکه، تیکهاش کرد. اسماعیل گفت:« حالا با نادعلی چیکار کنیم؟» حاجی گفت : «لودرو بیارید جلو». بعد دست و پای نادعلی رو گرفتند و گذاشتنش داخل بیلِ لودر. حاجی گفت:« تند ببریدش اورژانس، امّا با احتیاط! مواظب باشید اذیّت نشه!». اسماعیل پرید بالا و پیرمرادی هم ایستاد کنارش. لودر رو بستند به گاز و رفتند تا رسیدند درِ اورژانس. پیرمرادی پرید پایین و رفت تا امدادگرها رو خبر کنه. اسماعیل بازیاش گرفت. بیلِ لودر رو کمی آورد بالا. پیرمرادی و امدادگرها با برانکارد دویدن بیرون. گلوله ی خمپاره ای خورد نزدیکِ لودر. اسماعیل حواسش رفت طرف گلوله. پیرمرادی داد زد و دستشو تکون داد. اسماعیل نگاش کرد و بیلو برد بالاتر. پیرمرادی دوباره جیغ زد و دستشو به طرف پایین تکان داد. گلوله ای دیگه به زمین خورد. اسماعیل حسابي قاتی کرده بود. فکر کرد میگه بیلو خالی کن. دسته رو فشار داد. سرِ بیل، وارونه شد. امدادگر، جیغ زد. اسماعیل یادش اومد به نادعلی؛ که ديگه کار از کار گذشته بود و نادعلی زخمی و خونی مثل گونی وِلُو شد رو زمین و جیغش رفت به آسمون. اسماعیل ترسید. خواست بپره پایین. پاش گیر کرد به دستهای و از بالای لودر پرت شد رو زمین. دمِ در اورژانس شده بود بازار خنده. حالا نخند و کي بخند.
آمبولانس، لودری
مجموعه اکبرکاراته
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فیلم داستان زندگی (هانیکو) نوستالژی دهه شصت قسمت 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
78.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم داستان زندگی (هانیکو)
نوستالژی دهه شصت
قسمت 12
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
قسمت چهل و چهار: در همهمه ی فکری خودم و مادر،راهی هتل شدیم. ذهنم،میدانی جنگ زده بود برای بافتن و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت چهل و پنج:
حرفهای آن روزِ یان، آرامشی سوری به وجودم تزریق کرد و قول داد تا برایِ پیدا کردنِ پرستاری مطمئن محضه نگهداری از مادر و انجام کارهای خانه با آن دوستِ ایرانی اش هماهنگ کند.
عصر برای تسویه حساب و جمع آوری وسایلم به هتل رفتم و با تاریک شدن هوا باز هم آن صوتِ عربی را از منبعی نامشخص شنیدم.. انگار حالا باید به شنیدنِ چند وعده یِ این نوایِ مسلمان خیز عادت میکردم. وقتی به خانه رسیدم کارها تمام شده بود و پیرزنی چادر مشکی پوش، نشسته روی یکی از آن مبلهای چوبی با روکشِ قرمز و قدیمی اش انتظارم را میکشید.گوشیم زنگ خورد، یان بود. میخواست اطلاع دهد که دوستش، پیرزنی مهربان و قابل اعتماد را برای کمک و پرستاری از مادر، روانه خانه کرده. من در تمام عمر از زنانی با این شمایل فراری بودم حالا باید یکی شان را در دیدار روزانه ام تحمل میکردم؟و مزحکترین ایده ی ممکن، اعتماد به یک ایرانی...
چاره ایی نبود...من اینجا کسی را نمیشناختم.. پس باید به یان و انتخابِ دوستِ ایرانی اش اعتماد میکردم..
مدتی گذشت.. مادر همان زنِ بی زبانِ چند ماه اخیر بود و فقط گاهی با پیرزن پرستار چای میخورد و به خاطراته زنانه اش گوش میداد.. و من متنفر از عطر چای به اتاقم پناه میبرم. اتاقی به سکوت نشسته با پنجره هایی رو به باغ...
در این چند وقت از ترسِ خویِ جنگ طلبی مسسلمانان ایرانی پای از خانه بیرون نگذاشتم و دلم پر میکشید برای میله های سرد رودخانه.. خاطرات دانیال.. عطر قهوه.. شیشه ی باران خورده و عریضِ کافه ی محلِ کارِ عثمان...
اینجا فقط عطرِ نانِ گرم بود و چایِ مسلمان طلب.. گاهی هم پچ پچ کلاغهای پاییز زده در لابه لای شاخ و برگِ درختان باغ.. اینجا بارانش عطر خاک داشت، دلیلش را نمیدانم اما به دلم می نشست...
یان مدام تماس میگرفت و اصرار میکرد تا برای آموزش زبان آلمانی به عنوان مربی به آموزشگاهی که دوستش معرفی کرده بود بروم، بی خبر از ناتوانیم برای فارسی حرف زدن. پس محضِ خلاصی از اصرارهایش هم که بود واقعیت را به او گفتم و او خندید.. بلند و با صدا.. اما رهایی در کار نبود چون حالا نظرش جهتی دیگری داشت و آنهم رفتن به همان آموزشگاه برایِ یادگیری زبانِ فارسی بود.. یان دیووانه ترین روانشناسی بود که میشناختم...
چند روزی به پیشنهادش فکر کردم. بد هم نمیگفت.. هم زبان مادری را می آموختم.. هم تنفرم را با زبانشان ابراز میکردم.. نوعی فال و تماشا..
یان با دوستش هماهنگ کرد و مدتی بعد از آموزشگاه برایِ دادنِ آدرس، تماس گرفتند و پروین، پیرزن پرستار آن در کاغذی یادداشت کرد و به دستم داد.
دو روز بعد ، عزم رفتن کردم با شالی مشکی که به زور موهایِ طلاییم را میپوشاند.. ماشینِ ارسال شده از آژانسِ محل در هیاهویِ خیابانها مسیر را میافت و من میماندم حیران از این همه تغییر در شکلِ ظاهری مردم.. مسلمانان اینجا زیادی با اسلامِ مادر فرق نداشتند؟؟ پس آن ازدحامِ زنانِچادر پوش در خاطرات کودکیم به کجا کوچ کرده بودند؟؟
وارد آموزشگاه شدم. شیک بود و زیبا.. با دکوری نسکافه ایی رنگ و عطر قهوه.. بو کشیدم.. عطر قهوه فضا را در مشتش میفشرد و مرا مست و مست تر میکرد.
رو به روی منشی که دختری جوان با موهایی گیر کرده در منجلابی از رنگِ شرابی و صورتی خوابیده در نقش و نگارِ لوازم آرایش بود، ایستادم. با کلماتی انگلیسی از او خواستم تا با مدیر صحبت کنم. آبرویی بالا انداخت:(نازی.. نازی.. بیا ببین این دختره چی میگه.. من که زبان بلد نیستم..) نازی آمد.. با مانتویی که کشیدگیِ دکمه هایش از اجبار برای بسته ماندن خبر میداد و صورتی نقاشی شده تر از منشی.. بعد از سلام و خوش آمد گویی خواست تا منتظر بنشینم. نشستم بی صدا.. و چشمانی که عدم هماهنگی بیشتری را جستجو میکرد..
عطری تلخ و مردانه در فضا پیچید.. درست شبیه همان ادکلنی که دانیال میزد.. چشمانم را بستم...
دانیال زنده شد.. خاطراتش.. خنده هایش.. مهربانی هایش.. اخمهایش.. صوفی اش.. خودخواهی اش.. و خدایی که دست از سر زندگیم برنمیداشت...
سر چرخاندم به طرف منبعِ تجدید کننده ی خاطراتم..
پسری که قد بلند و هیکل تراشیده اش را از پشت سرش دیدم.. با صدا میخندید و با کسی حرف میزد. دراتاقی که دربِ نیمه بازشِ اجازه ی مانور را به چشمانم میداد..
کمی چرخید.. نیم رخش را دیدم.. آشنا بود.. زیادی آشنا بود!!
و من قلبم با فریاد تپید...
ادامه دارد….
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
💠 #مبانی_دعا 🎤 با توضیحات #استاد_احسان_عبادی 🎬 جلسه 27 👈 اهمیت بالا بردن دست در دعا ❇️ 90 جلس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اخلاق مهدوی 52.mp3
5.8M
💠 #مبانی_دعا
🎤 با توضیحات #استاد_احسان_عبادی
🎬 جلسه 28
👈 ذکرهای وسط دعا
❇️ 90 جلسه
@shervamusiqiirani - تصنیف : ساقی - علیرضا افتخاری.mp3
2.09M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
ساقیا چه غمگین چه تنها نشسته ام
ساغری ز چشمت به من ده که خسته ام
نشکنی دلم را که در خود شکسته ام
ساغری از آن می که حال آورد به من ده
و آنچه با کرامت کمال آورد به من ده
آنچه آهوان را به شیری کشد بیاور
و آنچه بر زبونی زبان آورد به من ده
همان به که به یک سو نهی پیمانه را
به من از نگه خود دهی میخانه را
همان به که به جز عشق و دیوانگی
کنی از همه چیزی تهی دیوانه را
چشمت ساقی بهار مستی من
با تو باقی بهار هستی من
آری مستم که نقش خودپرستی
بر آب افتد زمی پرستی من
خوشا تو که با من خسته هم زبانی کنی
خوشا تو که با دل من شکسته خوانی کنی
کیم من که دست و پا پیش چشم تو گم کنم
کی تو که با من گمشده شبانی کنی
#حسین_منزوی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
۲۰۷. هرکس خوشحال (خواهان) است به اینکه از یاران قائم (عجّل اللَّه فرجه الشریف) باشد باید منتظر او باشد. منتخب الاثر
۲۰۸. از علامات ظهور؛ اگر دیدی که حرام را حلال و حلال را حرام کردند، و دیدی مؤمن را که قدرت بر نهی از منکر نداشته باشد مگر در دل خود، و دیدی که اموال بسیار در معصیت خدا انفاق کنند. دارالسلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
سلام لطفا
#اندڪی_تأمل🇮🇷👇
eitaa.com/joinchat/3717922818Ca7721d8525
🌻🌼🌻🌼🌻🌼
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
🌹🌻🍃 🔵🌻 🔵🔵
🌻🍃 🔵🌻 🔵🔵
حدیث روز:
حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليه :
فَجَعَلَ اللّه ُ . . . إطاعَتَنا نِظاما لِلمِلَّةِ و إمامَتَنا أمانا لِلفُرقَةِ ؛
خدا اطاعت از ما را رشته سامان ملّت ، و امامت ما را مايه ايمنى از تفرقه قرار داده است .
الإحتجاج ، ج 1 ، ص 134 .
┄┅─✵💝✵─┅┄
💠 ذکر روز شنبه :
یارَبَّ العالَمین
(ای پروردگار جهانیان ) 100مرتبه
┄┅─✵💝✵─┅┄
سلام علیکم
صبح قشنگ تون بخیروشادکامی
عاقبت تون بخیر
شنبه تون پر امیـد
روزتان پرخیروبرکت و معطر به عطر صلوات🌷
🌼 اللّهُمَّصَلِّعَلي مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد
وَعَجِّلفَرَجَهُــم 🌼
┄┅─✵💝✵─┅┄
هرکه صبحش باسلامی برحسین آغازشد
حق بگوید خوش بحالش
بیمه زهرا شد
اَلسَّلامُ عَلَیک یا اباعبدالله الْحُسَيْنِ(ع)
🌷السلام علی الحسین
🌷و علی علی بن الحسین
🌷وعلی اولاد الحسین
🌷وعلی اصحاب الحسین
🌻🌼🌻🌼🌻🌼
آغازمی کنیم هفته خودرابا قرائت آیه الکرسی:
⭐️بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِِ الرَّحِيمِ⭐️
اللّهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ اَلْحَيُّ اَلْقَيُّومُ🍃 لاٰ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لاٰ نَوْمٌ 🍃 لَهُ مٰا فِي اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ مٰا فِي اَلْأَرْضِ🍃مَنْ ذَا اَلَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاّٰ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مٰا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ مٰا خَلْفَهُمْ وَ لاٰ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاّٰ بِمٰا شٰاءَ🍃 وَسِعَ كُرْسِيُّهُ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضَ وَ لاٰ يَؤُدُهُ حِفْظُهُمٰا وَ هُوَ اَلْعَلِيُّ اَلْعَظِيمُ🌸 ﴿۲۵۵﴾
لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ 🍃فَمَنْ یَکْفُرْبِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا🍃 وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ {256}🌸
اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ🍃 وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤ ُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ🍃 أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُون{257}🌸
سوره مبارک بقره
🌸🍃الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 🌸🍃
🌻🍃 🔵🌻🔵🔵🔵
اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ
🌻🍃 🔵🌻🔵🔵🔵
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
حوادث يكسال گذشته از جمله ي مجموعه حوادث نادري است كه كمتر زماني به اين كوتاهي را در تاريخ به ياد د
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوم آن كه قدرت هاي
مسلط جهان در موضع صريحتري از خصومت نسبت به اسلام و مقاصد اسلامي قرار گرفته اند، و تحقيقاً يكي از فصول اصلي در نظم نوين پيشنهادي امريكا براي جهان پس از سقوط كمونيسم، فصل اسلام زدايي و مقابله ي با رشد روزافزون حركتهاي اسلامي است. هركس اظهارات و اقدامات سردمداران رژيم امريكا را درباره ي اسلام، و نهضتهاي اسلامي معاصر، و كشورها و ملتهايي كه دم از گرايش به اسلام ميزنند و مدعي يا آرزومند تشكيل نظام اسلامي اند، تعقيب كند از عمق كينه يي تمام نشدني به اسلام و نظام اسلامي اطلاع مييابد. در حوادث جاري عالم نيز شواهد متعددي را براين مدعا ميتوان مشاهده كرد كه از جمله ي تلخترين و غم انگيزترين آنها، حوادث جاري در بوسني و هرزگوين و نيز جنگهاي خانگي در قره باغ و منطقه ي عمومي قفقاز است. سركوب خونين و قساوت آميز مسلمانان در سارايوو كه در قلب اروپاي باصطلاح متمدن جريان دارد به قدري خشن و وحشيانه است كه آدمي را به ياد قتل عامهاي معروف اروپا در قرون وسطي و در جنگهاي مذهبي و نژادي اين قاره ي جنگ طلب مياندازد، با اين تفاوت كه امروز صربهاي يوگسلاوي سابق، براي كشتار دستجمعي مسلمانان از ابزارهاي جنگي مدرن استفاده ميكنند! با اين حال اين دولتها كه به بهانه ي حقوق بشر در كار كشورهاي دور دست هم دخالت و اعمال نظر ميكنند در برابر اين فجايع دست روي دست گذارده اند. امريكا و كشورهاي اروپايي در همين منطقه و نسبت به جمهوريهاي ديگر همان كشور سابق، آن جا كه پاي مسلمانان در ميان نبود به طور قاطع از پيش آمدن چنين كشتارهايي جلوگيري كردند. در منطقه ي قفقاز نيز دولتهايي كه ميتوانستند با اعمال
فشارهاي معمول، مانع از كشتار مسلمانان قره باغ شوند، نه تنها اقدامي جدي نكردند و بلكه تلاش ميانجي گرانه ي جمهوري اسلامي را هم آماج توطئه و مخالفت خود ساختند و بي علاقگي خود را به سرنوشت ملت تازه استقلال يافته ي قفقاز، ثابت كردند. ارتباطات فشرده ي امريكا و عواملش با دولتهاي تازه مستقل آسياي ميانه براي ترساندن آنان از گرايشهاي اسلامي و آنچه آنان نام بنيادگرايي بر آن مينهند موضعگيريهاي خصمانه ي آنان در برابر بيداري اسلامي در همه جا و بطور نمونه يي بارز با حركت سياسي پيروزمندانه ي مسلمانان در الجزاير، رفتار حيله گرانه و غدرآميز آنان با ملت عراق و افكندن آنان در وضعيت غم انگيز و مظلومانه ي كنوني، دشمني عنادآميز آنان با زمامداران سودان كه صرفاً عكس العمل گرايش اسلامي آنان است و دهها نمونه ي ديگر در سرتاسر جهان، مجموعاً شواهد انكارناپذيري برخصومت علني امريكا وديگر سلطه گران نسبت به اسلام و بيداري اسلامي و بازيافتن هويت اسلامي از سوي مسلمين جهان است. ملتهاي مسلمان بايد به اين سؤال پاسخ دهند كه وظيفه ي مسلمين در برابر اين موضع عنادآميز و كينه توزانه چيست؟ شك نيست كه قُلدران عالم فقط به احساسات خصمانه اكتفا نمي كنند، و از همه ي امكانات مالي و سياسي و تبليغاتي و اگر بتوانند، نظامي خود براي اعمال دشمني استفاده خواهند كرد، همچنان كه تاكنون كرده اند. و ملت ايران در طول ساليان پس از پيروزي انقلاب اسلامي تا امروز، اين دشمنيها را تجربه كرده و امت بزرگ اسلامي شاهد كينه توزي استكبار جهاني با ايران اسلامي يا ساير نمونههاي حركت اسلامي در نقاط ديگر جهان بوده است. شك نيست كه بي تفاوتي ملتهاي مسلمان در برابر اين وضع، دشمن را تشويق ميكند و صحنه
را هر روز بر مؤمنين به اسلام تنگتر ميسازد. مسلمانان بايد نشان دهند، كه جهان اسلام داراي قدرت برخورد است و ميتواند در برابر تجاوز و دشمني امريكا و هر متجاوز ديگري بايستد، تاكنون همه ي لطمات جبران ناپذيري كه به امت اسلامي از سوي استعمارگران ديروز و مستكبران امروز وارد شده، عمدتاً ناشي از ضعف نفس و ضعف روحيه ي دولتها يا ملتها بوده است. ايستادگي ملت ها، دشمن را به ستوه ميآورد و او را در رسيدن به هدفهاي متحيرانه اش ناكام ميسازد. اگر رهبران و ملت فلسطين، همين شجاعت فداكارانه يي را كه امروز انتفاضه ي اسلامي در برابر صهيونيستها از خود نشان ميدهد، در آغاز تشكيل دولت غاصب صهيونيست نشان ميدادند، اين سرنوشت مرارتبار و زهرآگين براي فلسطين رقم نمي خورد، و اگر امروز سران نهضتهاي اسلامي و مردم مؤمن، سختيهاي مبارزه را بر خود هموار كنند بي گمان امت اسلامي، آينده ي شيريني را به دست خواهد آورد. استكبار در تعرض خود به ملتهاي مسلمان، حدي نمي شناسد. امروز صهيونيستهاي غاصب و امريكا به عنوان حامي همه جانبه ي آنها تا آن جا پيش رفته اند كه حتي مليت فلسيني را هم انكار ميكنند و حقيقتي به نام ملت فلسطين را نمي شناسند. در حالي كه ملت فلسطين، ملتي است با ريشههاي عميق تاريخي و پيوندهاي انكارناپذير جغرافيايي، و آن كه نه ريشه ي تاريخي دارد و نه رابطه ي جغرافيايي، ملت جعلي و دروغين اسرائيلي است. در كشورهاي اسلامي كه مردم با ايماني ناگسستني به اسل