eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.2هزار عکس
35هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: ۲- الصدوق قال: حدّثنا أبى رضى الله عنه، قال: حدّثنا أحمد بن إدريس عن محمّد بن أحمد، عن علىّ بن إسماعيل، عن محمّد بن عمرو بن سعيد، عن بعض أصحابه، قال: سمعت العيّاشي، و هو يقول: استأذنت الرضا عليه السلام فى النفقة علي العيال، فقال: بين المكروهين، قال: فقلت: جعلت فداك لا والله! ما أعرف المكروهين، قال: فقال: بلى يرحمك الله، أما تعرف أنّ الله عزّوجلّ كره الإسراف و كره الإقتار، فقال: (و الّذين إذا أنفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا و كان بين ذلك قواماً). ۳- الصدوق قال: حدّثنا الحاكم أبوعلىّ الحسين بن أحمد البيهقى، قال: حدّثنا محمّد بن يحيي الصولى، قال: حدّثناعون بن محمّد الكندىّ، قال: حدّثنى أبوالحسين محمّد بن أبى عباد و كان مشتهراً بالسماع و بشرب النبيذ، قال: سألت الرضا عليه السلام عن السّماع، قال: لأهل الحجاز رأى فيه، و هو فى حيّز الباطل و اللهو، أما سمعت الله تعالي يقول (و إذا مرّوا باللّغو مرّوا كراماً). سوره فرقان (۲۵) ۱- صدوق از احمد بن زياد بن جعفر همداني (رض)، از علي بن ابراهيم بن هاشم، از پدرش، از اباصلت عبدالسلام بن صالح هروي، روايت كرده است كه گفت: علي بن موسي الرضا، از پدرش موسي بن جعفر، از پدرش جعفر بن محمد، از پدرش محمد بن علي، از پدرش علي بن الحسين، از پدرش حسين بن علي (ع) برايمان حديث كرد كه فرمود: سه روز قبل از شهادت علي بن ابي طالب (ع) مردي از بزرگان بني تميم به نام عمرو، خدمت آن حضرت آمد و عرض كرد: اي اميرالمؤمنين، مرا خبردهيد كه (اصحاب رس) ۱ در چه عصري بودند؟ در كجا زندگي مي‌كردند، پادشاه آن كه بود؟ آيا خداوند عزّوجلّ پيامبري به سوي آنان فرستاد يا نه؟ و چرا هلاك شدند؟ زيرا من در كتاب خداوند عزّوجلّ نام و ياد آنها را مي‌يابم اما راجع به اخبار (و تاريخ) آنها چيزي نمي يابم. علي (ع) فرمود: تو از چيزي سؤال كردي كه پيش از تو كسي اين سؤال را از من نكرده است، و بعد از من هم كسي به تو پاسخ نخواهد داد، زيرا هيچ آيه اي در كتاب خداي عزّوجلّ نيست مگر اين كه من آن را مي‌دانم و تفسيرش را بلدم، و مي‌دانم كجا و كي نازل شده است، در دشت يا كوه، در شب يا روز، آن گاه به سينه خود اشاره كرد، و فرمود: همانا در اين جا دانش فراواني است اما طالبان آن اندكند و اگر مرا از دست دهند بزودي پشيمان خواهند شد (كه چرا از اين چشمه فياض دانش بهره نبردند) اي مرد تميمي، داستان اصحاب رس از اين قرار است كه آنان مردمي بودند كه درخت صنوبر را كه به آن شاه درخت گويند، مي‌پرستيدند. اين درخت را بافث بن نوح در كنار چشمه اي به نام روشاب كه بعد از طوفان براي نوح (ع) جوشيدن گرفت، غرس كرده بود. علت نامگذاري ايشان به اصحاب رس آن بود كه پيامبر خود را در زمين مدفون كردند، و اين بعد از سليمان بن داود (ع) بود. اين قوم دوازده آبادي در كنار روردخانه اي به نام رس، واقع در مشرق زمين داشتند، و اين نهر به نام آنان خوانده مي‌شد. در آن روزگار، رودي پر آب تر و گواراتر و خروشان تر از آن وجود نداشت، و آباديهايي بيشتر و آبادان تر از آن آباديها نبود. يكي از اين آباديها: آبان نام داشت، و دوم: آذر، و سوم: دي، و چهارم: بهمن، و پنجم: اسفندار، و ششم: فروردين، و هفتم: ارديبهشت، و هشتم: خرداد، و نهم: مرداد، و دهم: تير، و يازدهم: مهر، و دوازدهم: شهريور، بزرگترين شهر آنها اسفندار بود، و پادشاه ايشان در همين شهر سكونت داشت و نامش تركوز بن غابور بن يارش بن سازن بن نمرود بن كنعان، فرعون زمان ابراهيم (ع)، بود. آن چشمه و درخت صنوبر در اين شهر قرار داشتند. آنان در هر يك از اين آباديها بذري از آن درخت صنوبر را كاشتند و بذرها روييدند و به درختان تنومندي تبديل شدند، و از چشمه اي كه درخت صنوبر (اصلي) در كنارش بود جوي آبي به طرف هر يك از اين صنوبرها كشيدند و صنوبرها رشد كردند و درختان عظيمي شدند، آنان آب آن چشمه و جويها را حرام كردند و نه خود از آنها مي‌نوشيدند و نه به چارپايانشان مي‌نوشاندند، و هر كس اين كار را مي‌كرد او را مي‌كشتند، و مي‌گفتند: اين مايه حيات خدايان ماست و كسي حق ندارد از حيات آنها چيزي كم كند. خودشان و حيواناتشان از آب نهر رس كه از كنار آباديهايشان مي‌گذشت، مي‌نوشيدند. آنان در هر ماه از سال روزي را در يكي از اين آباديها عيد و جشن قرار داده بودند و اهالي آبادي در آن روز جمع مي‌شدند و بر روي درخت صنوبر كه در آن آبادي بود پشه بندي از حرير كه انواع تصاوير بر آن نقش بود، مي‌زدند و آن گاه گوسفند و گاوي مي‌آوردند و براي درخت قرباني مي‌كردند، و آتش مي‌افروختند و آن قربانيها را در آتش مي‌افكندند، و چون دود و بوي آن به آسمان بر مي‌خاست به طوري كه ديگر آسمان را نمي ديدند، به جاي خداوند عزّوجلّ، در برابر آن درخت به سجده مي‌افتادند و آن قدر گريه و زاري مي‌كردند تا درخت از ايشان راضي شود. شيطان مي‌آمد و شاخه‌هاي درخت را تكان مي‌داد، و از تنه آن صدايي چون صداي كودكان سر مي‌داد و مي‌گف
ت: اي بند گان من، از شما خشنود شدم، پس خوشحال و شادمان باشيد. در اين هنگام، سر از سجده بر مي‌داشتند و شراب مي‌خوردند و مِعزَف مي‌زدند و دستبند۲ مي‌گرفتند، و آن روز و شب را بدين منوال مي‌گذراندند و سپس بر مي‌گشتند، عجمها (ايرانيان) نام ماههاي خود آبان ماه، آذر ماه، و غيره را از اسامي اين آباديها گرفتند. اهالي اين آباديها به يكديگر مي‌گفتند كه اين عيد فلان آبادي است، تا اين كه چون نوبت عيد آبادي بزرگ آنها (اسفندار) مي‌رسيد، همگي از كوچك و بزرگ، در آن گرد مي‌آمدند و در كنار درخت صنوبر و چشمه سرا پرده اي از ديبا كه به انواع عكسها و تصاوير آراسته بود، بر پا مي‌ساختند: براي آن سرا پرده دوازده در تعبيه كرده بودند كه هر دري اختصاص به اهالي يكي از آباديها داشت....... امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت تشرف دختر برزیلی به دین اسلام 🔹ماجرای شنیدنی یاسمینا گارسینا مارگونی ۲۶ساله مسیحی ساکن برزیل که امروز در حرم امام رضا (علیه‌السلام) شیعه شد و در روز شهادت حضرت فاطمه (سلام‌الله علیها) نام خود را به فاطمه تغییر داد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽| ♨️یکی از شرایط ظهور استقبال عمومی است که یعنی از همه کس غیر از خدا ناامید شوند 🎤حجت الاسلام والمسلمین فوادیان
بخش دوم ♨️ویژگی‌های صیحه آسمانی👇👇 💯در روایات، برای صیحه آسمانی ویژگی‌هایی ذکر شده است: 1⃣همه انسان‌ها آن را به زبان خود می‌شنوند. 2⃣ندا از آسمان شنیده می‌شود. 3⃣از نزدیک و دور یکسان شنیده می‌شود. 4⃣برای مؤمنان رحمت و برای کافران عذاب است. 5⃣پس از ندا نام امام مهدی(عج) بر سر زبان‌ها می‌افتد 6⃣خفته را بیدار میکند ایستاده از ترس آن مینشیند و نشسته از ترس آن بلند میشود 7⃣ینَادِی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ بِاسْمِ الْقَائِمِ علیه‌السلام فَیسْمَعُ مَنْ بِالْمَشْرِقِ وَ مَنْ بِالْمَغْرِبِ ندادهنده‌ای از آسمان به نام قائم(عج) ندا می‌دهد و هرکس در شرق و غرب است، آن را می‌شنود. نعمانی، الغیبة، ۱۳۹۷ق، ص۱۸۱ 8⃣داود بن سرحان از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرموده:سالی که در آن صیحه آسمانی رخ میدهد قبل از آن در ماه رجب علامتی رخ خواهد داد عرض کردم:آن علامت چیست❓ فرمود:چهره ای در قرص ماه نمایان میشود و دستی ظاهر می گردد. ابو عبدالله محمدبن ابراهیم بن جعفر کاتب نعمانی (غیبت نعمانی)صفحه۴۰۹ ✅👌👈در تفاوت ندای آسمانی و ندای شیطانی هم گفته‌اند ندای آسمانی از آسمان و از راه‌های غیرعادی و به شکل معجزه‌آسا رخ می‌دهد، برخلاف ندای شیطانی که با کمک ابزارهای مادی ایجاد می‌شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
اون هم خسته و کوفته. همه دنبال حاجی می‌گشتیم ولی حاجی رفت اون سر [صفحه ۱۵۸] کانال و دیگه برنگشت. چند تا تانک عراقی نزدیک کانال شده بودن. از اینجا تا اونجا - حدود ۳۰ متر -. یه دفه حاجی رسید و گفت: عقب نشینی کنید. ما گفتیم ما می‌مونیم. بگین نیروی کمکی بیاد. ولی حاجی داد زد: می گم برید عقب. معطل نکنید. از این طرف. پاهای حاجی خونی بود. خیلی خسته و عصبانی بود. دیگه نمی خندید. داد می‌زد. خلاصه اومدیم عقب. یه کانال فرعی بود که به طرف عقب می‌اومد. کف اون کاناله آب جمع شده بود و وقتی داخل اون می‌دویدیم، می‌خوردیم زمین. خیلی از بچه‌ها هم همونجا افتادن. بعضی‌ها هم اشتباه کردن، رفتن روی کانال و توی دشت به طرف عقب دویدن، عراقی‌های نامرد هم، دوشکا رو گرفتن توی بچه‌ها و زدن... » صحنه‌ها یکی فجیع تر از دیگری است. دیگر طاقت شنیدن نمانده. جا ماندن از قافله به خوبی معنا می‌یابد. او هنوز تعریف می‌کند. برایش مشکل است، ولی گویی در مقابل مسئول دسته اش، موظف به شرح واقعه است، می‌گوید و اشک می‌ریزد. تو هم می‌شنوی و اشک می‌ریزی. هر شنونده ای گریه خواهد کرد. هر خواننده ای متأثر خواهد شد. اما اینجا جای اشک نیست. اینجا فقط می‌توان غبطه خورد. باید با خدا معامله کرد. هنوز فرصت باقی است. عملیات ادامه دارد. نیروها سلاح در دست دارند و می‌جنگند. باران خمپاره و توپ شوخی نیست. جنگ است. داستان نیست. حقیقت است. تعدادی از فرزندان همین مملکت در گوشه ی کوچکی از این دنیای خاکی، حماسه می‌آفرینند. با کمترین امکانات، به جنگ پیشرفته ترین سلاحها رفته اند. بر خدا توکل کرده اند و هر انگیزه ی مادی را مسخره می‌کنند. مردند و دلاور و مطیع. در لحظه‌هایی که دیگران مشغول زندگی عادی خود هستند، آنها در خاک و خون غوطه می‌خورند. همین الآن. در همین ثانیه ها. باید چشم ظاهر را بست و [صفحه ۱۵۹] جبهه را برای خود ترسیم کرد: یک بیابان وسیع، پشت سر آب و نیزار. قایقها در حال رفت و آمد. این طرف و پشت پد، نیروهای رزمنده ی اسلام، آن طرف و پشت خاکریز، نیروهای بعث عراق. در چند کیلومتری عقب هر یک از طرفین، مواضع توپخانه و خمپاره و موشک انداز قرار دارد. به طرف یکدیگر شلیک می‌کنند. محدوده ی پد و خاکریز محل فرود گلوله هاست. گلوله‌هایی آتشین و وحشی. تکه آهنهایی گداخته که هر جسمی را سوراخ می‌کند. عده ای در این طرف بر روی دستان ملائک به زیارت نبی اکرم و فاطمه زهرا و مولا علی می‌روند و عده ای در آن طرف مجبور به دیدار چهره ی زشت و وحشتناک عزرائیل می‌شوند و از دیدار چهره ی خوش و زیبای حضرت عزرائیل محروم می‌گردند. سر سپردگان به خدا، برزخی کوتاه را شروع و به امید لقاء الله در آسایش و آرامش منتظر می‌مانند و سر سپردگان به شیطان و صدام، با عالمی وحشتناک و سیاه و تاریک، در انتظار جهنمی سوزان و دائمی قرار می‌گیرند. خدایا پناه به تو. ما تو را داریم. از هیچ کس و هیچ چیز جز تو نمی ترسیم. تو را می‌پرستیم و از تو استعانت می‌جوییم. ما بنده ی ضعیف تو هستیم. خیلی کوچکیم. ذلیل و حقیریم. خود را به تو سپرده ایم. برای دین تو می‌جنگیم. اگر تو نخواهی، ما گمراه می‌شویم. اگر تو بخواهی، هدایت می‌گردیم. ای خدا ما را هدایت فرما. خدایا به تو پناه می‌بریم. پناه به تو از شر انسانهای شرور، از آنانی که تیر برای غیر تو می‌اندازند، سلاح برای غیر تو در دست گرفته اند، هنگام حمله هلهله می‌کنند، سربازان پیامبرت را می‌کشند و به نعش آنها قهقهه می‌زنند. پناه به تو از وسوسه‌های شیطان، از ترس و امید به زندگی با ذلت. پناه به تو از اینکه مرگ را نیستی بدانیم، شهادت را مرگ بدانیم، برای دنیا پیکار کنیم، در یاری دین تو سستی کنیم. پناه به تو از اینکه دفاع مقدس و تیر و ترکش را بد و زنده ماندن و باقی ماندن در دنیا را فرار از نیستی بدانیم. ما خود را به تو سپرده ایم. هر چه تو بخواهی نیکوست. تیر و ترکش را به جان میخریم... دفاع مقدس سینای شلمچه https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به یاداقا مصطفی صدرزاده💔 وقتی کار فرهنگی را شروع میکنیم با اولین چیزی که باید بجنگیم،خودمان هستیم. وقتی که کارتان میگیرد و دورتان شلوغ میشود؛تازه اول مبارزه است . زیرا تازه شیطان به سراغتان می‌آید.