.......:
بيرون سرا پرده براي صنوبر به سجده ميافتادند و چندين برابر آنچه براي درخت آباديهاي خود قرباني ميكردند، براي اين صنوبر (اصلي) قرباني مينمودند. در اين هنگام ابليس ميآمد و صنوبر را محكم تكان ميداد و از درون آن با صداي بلند صحبت ميكرد، و بيش از وعدههايي كه شياطين در صنوبرهاي آباديهاي ديگر به ايشان داده بودند، به آنان وعده و اميد زندگي ميداد. در اين هنگام سرهاي خود را از سجده بر ميداشتند و از زيادي شرابخواري و مِعزَف نوازي چندان شاد و سرمست ميشدند كه از خود بي خود ميگشتند و نمي توانستند صحبت كنند، آنان دوازده شبانه روز، به شمار اعيادشان در طول سال، بدين منوال سپري ميكردند، آن گاه به آباديهاي، خود باز ميگشتند، چون مدت درازي از كفر و بت پرستي آنان گذشت، خداوند عزّوجلّ از ميان بني اسرائيل پيامبري از نسل يهود بن يعقوب، برايشان فرستاد، آن پيامبر مدت مديدي ايشان را به عبادت خداوند عزّوجلّ و شناخت ربوبيت او دعوت كرد اما از او پيروي نمي كردند. وقتي ديد كه اين قوم غرق در ضلالت و گمراهي هستند و هر چه ايشان را به
راه راست و رستگاري فرا ميخواند، نمي پذيرند، روز عيد پايتخت آنان كه فرا رسيد، گفت: پروردگارا، اين بندگان تو راهي جز تكذيب من و كفر به تو نمي پويند، و همچنين درختي را ميپرستند كه هيچ سود و زياني از آن بر نمي خيزد، پس درخت آنان را بخشكان و قدرت و سلطنت خود را به ايشان نشان ده، صبح كه شد، مردم ديدند درختشان بكلي خشكيده است، ترس و وحشت وجود آنان را فرا گرفت و به دو گروه تقسيم شدند. گروهي گفتند: اين مردي كه مدّعي است از جانب پروردگار آسمان و زمين سوي شما فرستاده شده آن را سحر كرده است، تا بدين وسيله از خدايانتان روي گردانيد و به خداي او روي آوريد. گروهي ديگر گفتند: چنين نيست، بلكه خدايان شما چون ديدند اين مرد از آنها عيبجويي و بدگويي ميكند و شما را به پرستش غير آنها فرا ميخواند، به خشم آمدند و زيبايي و خرمي خود را از شما پوشيده داشتند تا شما به خاطر آنها خشم گيريد و انتقامشان را از او بستانيد. پس همگي به اتفاق تصميم بر قتل آن پيامبر گرفتند، و براي اين كار لولههاي بلندي با دهانههاي گشاد از سرب ساختند و آنها را يكي پس از ديگري به ته چشمه فرستادند و مانند نايهاي سفالين به هم وصل كردند و آبي را كه در ميان آن لولهها جمع شد بيرون كشيدند و سپس در ته چشمه
چاه عميقي كه دهانه اش تنگ بود حفر نمودند و پيامبر خود را در ميان آن چاه كردند و تخته سنگ بزرگي بر سر چاه گذاشتند، سپس لولهها را از آب بيرون آوردند و گفتند: اينك اميدواريم كه خدايانمان وقتي ببينند ما كسي را كه از آنان بد ميگفت و از پرستش آنها باز ميداشت به قتل رسانده ايم و در زير خداي بزرگ دفنش كرده ايم، از ما خشنود شوند و روشنايي و خرمي آنها همچون گذشته به ما باز گردد. آنان در تمام آن روز ناله پيامبرنشان را ميشنيدند كه ميگفت: اي خداي من، تو خود ميبيني كه در چه جاي تنگي و در چه اندوه جانفرسايي به سر ميبرم، پس بر بدن ناتوان من و بي چارگيام رحم فرما و هر چه زودتر جانم را بستان و در اجابت دعايم تأخير مفرما، تا اين كه از دنيا رفت. پس خداوند عزّوجلّ به جبرئيل فرمود: آيا اين بندگان من كه بردباريم آنان را گستاخ كرده و از مكر و خشم من آسوده خاطر گشته اند و غير مرا ميپرستند و پيامبرم را كشتند، گمان ميكنند كه ميتوانند در برابر خشم و غضب من تاب آورند، و يا از قلمرو من خارج شوند، چگونه توانند، در حالي كه من از هر كس كه نافرمانيام كند و از كيفرم نترسد انتقام ميگيرم. به عزّت و جلالم سوگند كه ايشان را عبرت جهانيان گردانم. هنوز در حال
اجراي مراسم عيد خود بودند كه طوفان سرخي سخت وزيدن گرفت، و آنان را سراسيمه و هراسان ساخت و روي يكديگر ميريختند، آن گاه زمين در زير پايشان سنگ گوگرد شد و آتش گرفت، و بر فراز سرشان نيز ابري سياه و تاريك سايه افكند و جرقههاي شعله و آتش، هر يك به بزرگي يك گنبد، بر سرشان باريدن گرفت، و همان طور كه سرب در آتش آب ميشود، بدنهاي آنان ذوب شد. پناه ميبريم به خدا از خشم او و نزول بلايش، و لاحول و لاقوه إلّا بالله۳. ۲- صدوق گويد: پدرم (رض) از احمد بن ادريس، از محمد بن احمد، از علي بن اسماعيل، از محمد بن عمر و بن سعيد، از يكي از دوستانش برايمان نقل كرد كه گفت: از عيّاشي شنيدم كه ميگويد: از حضرت رضا (ع) درباره (مقدار) خرجي خانواده سؤال كردم، فرمود: حد وسط ميان دو امر مكروه، عرض كردم: قربانت گردم، مقصود از دو امر مكروه را نمي دانم. فرمود: بلي، رحمت خدا بر تو، مگر نمي داني كه خداوند عزّوجلّ اسراف و سختگيري را ناخوش ميدارد و فرموده است (و آنان كه وقتي انفاق كنند اسراف نكنند و تنگ نگيرند و بين اين دو اعتدال است) ۴. ۳- صدوق از حاكم ابوعلي حسين بن احمد بيهقي، از محمد بن يحيي صولي، از عون بن
محمد كندي، از ابوالحسين محمد بن ابي عباد كه به سماع و شراب
خواري شهر
ت داشت، روايت كرده است كه گفت: از حضرت رضا (ع) درباه سماع پرسيدم، فرمود: حجازيها در اين باره نظري دارند (و آن را بلا اشكال ميدانند) در حالي كه سماع از مصاديق باطل و لهو است آيا نشنيده اي كه خداي تعالي ميفرمايد (و هنگامي كه به لغوي ميگذرند با كرامت ميگذرند) ۵.
منبع حديث
۱- فرقان / ۳۸. ۲- نوعى رقص، و آن عبارت بود از اين كه دست يكديگر را گرفته در حال رقص دور يكديگر ميگرديدند؛ فرهنگ معين. ۳- عيون اخبار الرضا۱/ ۲۰۵- ۲۰۹. ۴- خصال ۵۴ - ۵۵، و آيه در سوره فرقان/۶۷. ۵- عيون اخبار الرضا ۲/ ۱۲۸، و آيه در سوره فرقان /۱۲۸.
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آیتالله بهجت(ره): امام رضا(ع) به من فرمودند مگه میشه کسی به ما پناه بیاره، و ما پناهش ندیم!
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📽| #کلیپ_مهدوی ♨️یکی از شرایط ظهور استقبال عمومی است که یعنی از همه کس غیر از خدا ناامید شوند 🎤حج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دو نکته مهم در آسیب ها از ارتقاء علمی و معرفتی و داشتن الگو
#استاد_نصوری
#گامی_به_سوی_ظهور
🔶🔹🔶
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
بخش دوم ♨️ویژگیهای صیحه آسمانی👇👇 💯در روایات، برای صیحه آسمانی ویژگیهایی ذکر شده است: 1⃣همه انس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💯♨️چهارمین علائم ظهور امام زمان علیه السلام کشتن نفسه زکیه است👇👇
✅نفس زَکیّه» (انسان پاک) شخصی است که در روایات، انسانی صالح و باتقوا معرفی شده است.
👈نام شخصی که کشته میشود و معروف است به نفس زکیه محمد بن حسن است طبق بعضی از احادیث ایشان از نوادگان امام حسین علیه السلام است.
قال الامام الصّادق(عليه السلام): «لَيْسَ بَيْنَ قِيَامِ قَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَيْنَ قَتْلِ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ إِلَّا خَمْسَ عَشْرَةَ لَيْلَةً»
💯✅👌 امام صادق(علیه السلام ) فرمودند: که بین قیام قائم آل محمّد و کشتن نفس زکیه پانزده شب فاصله خواهد بود.
کمال الدین و تمام النعمه شیخ صدوق ج۲ص۵۵۴
♨️نفس زکیه از یاران امام مهدی(علیه السلام) است که او را برای هدایت مردم مکه میفرستد. امام مهدی خطاب به یارانش میگوید: اهل مکه مرا نمیخواهند، اما من کسی را به سوی آنها میفرستم تا حجت بر آنان تمام شود. هنگامی که نفس زکیه خود را معرفی میکند که نماینده حضرت مهدی است، مردم بر او هجوم آورده و بین رکن و مقام سرش را سر میبرند
👈امام باقر(علیه السلام ) میفرمایند: مکان قتل او در مسجد الحرام بین رکن و مقام ابراهیم خواهد بود.
کمال الدین و تمام النعمه جلد۱ صفحه ۳۳۱
#مهدویت
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
اون هم خسته و کوفته. همه دنبال حاجی میگشتیم ولی حاجی رفت اون سر [صفحه ۱۵۸] کانال و دیگه برنگشت. چ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
مجروح شدن در راه تو
[صفحه ۱۶۰]
عزت و افتخار است؛ یعنی به ما هم نظری شده؛ یعنی تو ما را هم دوست داری. اگر کسی در راه خدا آسیب دید، نباید آن را ضرر و خسران بداند. اگر هدف خدا باشد همه ی اینها اجر دارد. حساب و کتاب دارد. هر قطره خون و هر قطره عرق در راه خدا یعنی دوستی با خدا، یعنی توجه به خدا. نباید از خدا غافل شد. نباید هر حادثه را دنیوی تفسیر کرد. در این معرکه ی عظیم که خمپاره فرود میآید آن کس که نزدیک است ترکش نمی خورد و آن کس که دورتر است ترکش
می خورد. نمی توان حسابهای مادی را جاری دانست. رگبار بسته میشود. دو نفر در کنار تو میافتند، ولی تو زنده میمانی. این حادثه ای عادی نیست، خدایی است. هیچ برگ درختی بدون اذن خدا بر زمین نمی افتد. خدا ناظر بر همه چیز است. همه چیز را میداند و بر همه چیز احاطه دارد.
خداوند انتخاب میکند که او باید ترکش بخورد و شهید شود و تو باید بمانی. او با خون خود درخت اسلام را آبیاری میکند و تو باید با عرق و زحمت بعدی، این کار را ادامه دهی. خمپاره میآید و به یکی ترکش میخورد و افغان میکند و دیگری در دود خمپاره سیاه میشود ولی ترکش نمی خورد. در همه ی این حالتها، خواست خدا هست و اگر غیر از این فکر کنی بازنده ای. کسی که برای خدا آمده، خدایی تفسیر میکند. دنیا را کوچک مبین. دنیای کوچک را در دست خدای بزرگ بدان.
حتی آن کس را که ترکش میخورد و در حال شهادت است، رنجور مبین. اگر چه او براساس رابطههای مادی به شکل ظاهری به خود میپیچد و پای بر زمین میکوبد، ولی شاید در معنی او با خداوند راز و نیاز میکند و در آستانه ملاقات اولیاء الله، طنازی مینماید. اکثر شهدا قبل از شهادت، دچار حرکتهای دردناک آغشته به فشار میشوند، ولی آیا خدا میپسندد که آنها با ناراحتی و فشار به دیدار مولایشان بروند. اگر این چنین باشد شاید در حال فرو ریختن آخرین گناهان از پیکر مقدسشان هستند تا با پیکری پاک به دیدار حضرت حق نائل شوند و در جوار رحمت حق با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی
شاد و ضمیری
[صفحه ۱۶۱]
امیدوار جای گیرند. اینجا هم همه چیز در ید قدرت خداوند تبارک و تعالی است. تلاشها، طرحها، شجاعتها، امکانات و... صورت واقعیت دارند و هر یک از آنها میتواند عمل و نتیجه را تغییر دهد، ولی باید توجه داشت که تمام این مقدمات نیز به خواست خداست. به عبارت دیگر خداوند برای تلاش و همت و شجاعت یک ملت ارزش قائل است و به همان میزان به آنها توفیق میدهد، ولی در نهایت اوست که جایگاه و اثر هر ارزش را تعیین میکند و خوبی و بدی را در جای خودش قرار میدهد.
پس تو نباید از رحمت خدا ناامید شوی. در هر لحظه باید وظیفه ات را بدانی. روز قبل و در کانال، وظیفه ی تو رشادت و شجاعت و هدایت نیروها بود. غروب و تمام شب، سکوت و توسل و فرار از چنگال عراقی ها. و امروز صبر و استقامت و ادامه ی راه شهیدان. وظایف انسانها خصوصا مومنین براساس مقتضیات زمان و مکان متفاوت است. هنگام جنگ باید جنگید و هنگام صلح باید به دنبال معاش و تحصیل و خودسازی بود. ولی همه ی افعال باید یک جهت داشته باشند و آن رضای خدا و معبود است.
حالا باید آماده شوی، آماده برای اطاعت از فرماندهی. تو باید به دیگران روحیه بدهی. هنگامی میتوانی ارزش شب گذشته و شب شهیدان را حفظ کنی که لحظه ای از راه آنها غافل نشوی. باید نیروهایت را نیز آماده کنی. هر چه گفتند گوش دهی. خستگی و مشکلات موجود از عقب نشینی را بر خود هموار کنی و سینه ی دژخیم بعثی را هدف بگیری.
معاون شجاع گروهان هم شهید شده. حالا
تو به عنوان معاون گروهان باید بین سه دسته هماهنگی ایجاد کنی. مسئول گروهان هم مجروح است، اما حاضر نیست عقب برود. ترکش در ساعد دست دارد. تحمل میکند، اما توانایی زیادی برای تحرک و جا به جایی ندارد. در اصل، مسئولیت گروهان بر عهده ی توست. باید به نیروها سرکشی کنی و آنها را برای ادامه کار مهیا سازی. حدود ۵۵ نفر از
[صفحه ۱۶۲]
گروهان ۹۰ نفری باقی مانده اند و هر کدام از آنها با یک دنیا خستگی در قسمتی از محدوده ی پد و در سنگرهای کوچک جای گرفته اند و میکوشند با استراحت و ایجاد آرامش خود را آماده سازند. ولی کاتیوشا و خمپارهها نمی گذارند و با انفجارهای شدید، حالت منطقه عملیاتی را عملیاتی تر میکنند.
یک روز و یک شب دیگر در کنار هور و در پشت پد و داخل کانالها میگذرد و براساس دستور فرمانده گردان نیروها با قایق به عقب منتقل میشوند. در هر قایق بیش از ۱۵ نفر سوار میشوند. این بازگشت نیز مانند سایر بازگشتها ملال آور و کشنده است. بدون یاران و جا مانده از شهیدان. از این پس هر غروب سنگین تر و غمناک تر است، زیرا هر غروب میتواند یادآور بعد از ظهری خونبار و شبی پر اضطراب باشد. از این پس زمان با تو حرف میزند. ساعت به ساعت. صبح و طلوع آفتاب و آمادگی. بعد از ظهر و پاتک تانکها. غروب و شهامت یاران. شب و تنهایی و محاصره ی عراقی ها.
هر خاک برای تو معنایی خاص دارد. منطقه عملیات را میتوان همه جا دید. هر دشت و خاکریز عادی و سیل بند هم میتواند تو را به معرکه ی جنگ بکشاند. صدای
انفجار و حرکت خشن تانکها نیز از گوش تو خارج نمی شود. حتی صدای شدید به هم خوردن در میتواند مثل انفجار خمپاره ۱۲۰ باشد. حداقل تمثیلی از آن است.
دفاع مقدس
سینای شلمچه
https://eitaa.com/zandahlm1357
#شهید_مصطفی_چمران:
🔹 کسانیکه فکر میکنند، باید گوشهای بخوابند تا #امام_زمان (عج) ظهور بفرماید و جهان را از عدل و قسط پر کند، سخت در اشتباهند.
🔹 مردم ما باید بیشتر بکوشند، بیشتر مبارزه کنند، و این تحول و تکامل نفسی را هر چه سریعتر در روح و قلب خود ایجاد نماینـد ، تا باعث تسـریع در ظهور حضرت شوند.
🔹 اگر جوانان ما در اعتقادشان به خود بقبولانند امام زمان (عج) در میان آنها زندگی میکند و شاهد اعمالشان است. رفتار و زندگی و فداکاری و مرگ و حیات آنان تغییر کیفی پیدا میکند و چه بسا جهش بزرگی درحرکت تکاملی جوانان ما بسوی مدینه فاضله ایجاد شود.
📗#معرفی_کتاب📗
سید محمدحسین بهجت تبریزی (زاده ۱۲۸۵ - درگذشته ۱۳۶۷) متخلص به شهریار از مشهورترین شاعران معاصر ایران و اهل آذربایجان بود که به زبانهای ترکی آذربایجانی و فارسی شعر سروده است. مهمترین اثر شهریار منظومه حیدربابایه سلام (سلام به حیدربابا) است که از شاهکارهای ادبیات ترکی آذربایجانی بهشمار میرود.
شهریار در سرودن انواع گونههای شعر فارسی تبحر داشتهاست. اما بیشتر از دیگر گونهها در غزل شهره بود و از جمله غزلهای معروف او میتوان به «علی ای همای رحمت» و «آمدی جانم به قربانت» اشاره کرد. ۲۷ شهریور را «روز شعر و ادب فارسی» نامگذاری کردهاند. وجه تسمیه این نام گذاری سالروز درگذشت استاد شهریار است.
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: سخن بی فایده کرخی میگوید: سخن آدمی که او را نفعی نمی رساند خواری او از ناحیه خدااست. *
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
گناه بزرگ و کوچک
♦️♦️♦️♦️
عیسی علیه السلام میگوید: گنهکار به گناه کبیره و صغیره یکی است. گفته شد: چگونه؟ فرمود:
جرأت بر خدا در هر دو یکی است. آنکه ذره میدزدد، درّ گرانبها را هم میدزدد.
و ما عف من الدرة
من یسرق الذرة
شرور مغلوب
♦️♦️♦️♦️
حذیفة بن یمان به کسی گفت: آیا میخواهید بر بدی مردم غالب شوی؟ پاسخ داد: بلی.
گفت: تو بر آن غالب نمی شوی مگر اینکه بدتر از او باشی.
از فیثاغورس پرسیدند: چه کسی از شر مردم آسوده میماند؟ گفت: کسی که به نیکی و بدی مردم کاری نداشته باشد. گفتند چگونه؟ جواب داد: اگر نیکی کند بدکاران با او دشمن شوند و اگر بدی کند، نیکوکاران با او دشمن گردند.
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: روانشناسي شخصيت سالم خوش برخورد است ولي زبان باز نيست: مُجامَلَةُ النّاسِ ثُلثُ العَقلِ!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
الوَقارُ حِليَةُ العَقلِ!
با حياست:
لا يُفارِقُه الحَياءُ!
سخنش خوراك روح و روان است:
كلام العاقل قوت و جواب الجاهل سكوت!
هنگام سخن گفتن با انديشيدن فرآيند گفتن خود را طراحي و مديريت ميكند:
إذا أرادَ أن يَتَكَلَّمَ تَدَبَّرَ ؛ فإنْ كانَ خَيراً تَكَلَّمَ فغَنِمَ و إن كانَ شَرّاً سَكَتَ فسَلِمَ!
سخنش را ميسنجد:
يَزِنُ كلامَهُ!
هنگام سخن گفتن غافل نيست:
إذا نطق ذكر!
با كسي كه احتمال دهد تكذيبش كند سخن نمي گويد:
لا يُحَدِّثُ مَن يَخافُ تَكذيبَهُ!
هنگامي كه سخني گويد به دنبالش استدلال و نمونه اي آورد، در حالي كه بي شخصيت وقتي سخني گويد در پي آن قسمي خورد:
إذا تكلم بكلمة أتبعها حكمة و مثلا
، و الأحمق إذا تكلم بكلمة أتبعها حلفا!
دروغ نمي گويد اگر چه سودش در آن باشد:
لا يَكْذِبُ وَ إِنْ كَانَ فِيهِ هَوَاهُ!
با سر بسته گويي و مهارتهاي كلامي خود را از دروغ گفتن بي نياز ميكند:
إنَّ في المَعاريضِ ما يُغني الرجُلَ العاقِلَ عنِ الكذبِ!
گواهي دروغ نمي دهد:
لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ!
از سخن دروغ و ناحقّ درباره خود رنجيده نمي شود:
ليسَ بعاقِلٍ مَنِ انزَعَجَ مِن قَولِ الزُّورِ فيهِ!
از چاپلوسي فريب نمي خورد:
مَن مَدَحَكَ بما لَيسَ فيكَ فَهُو ذَمٌّ لَكَ إن عَقَلتَ!
از ستايش نادان خوشحال نمي شود:
و لا بحَكيمٍ مَن رَضِيَ بثَناءِ الجاهِلِ علَيهِ!
هنگام ستايش زياده روي نمي كند:
إذا مَدَحتَ فاختَصِرْ!
هنگام نكوهش افراط نمي كند:
إذا ذَمَمتَ فاقتَصِرْ!
ديگران را زيبا خطاب ميكند:
مَن قَلَّ عَقلُهُ ساءَ خِطابُهُ!
قلم زيبا و متيني دارد:
كِتابُ الرجُلِ عُنوانُ عَقلِهِ و بُرهانُ فَضلِهِ!
كم ترين تنش را با مردم دارد و منحني تنش او با ديگران به صفر ميل ميكند:
قِلَّةُ المُماراةِ!
اهل جرّ و بحث نيست و از بحثهاي هيجاني، جنجالي و تحريك كننده پرهيز ميكند:
ثَمَرَةُ العَقلِ مُداراةُ النّاسِ!
در ارتباطات از دو سوم ظرفيت هوشش استفاده ميكند:
صَلاحُ حالِ التَّعايُشِ و التَّعاشُرِ مِلْ ءُ مِكيالٍ: ثُلثاهُ فِطنَةٌ و ثُلثُهُ تَغافُلٌ!
خود را به غفلت ميزند و ظاهرا فريب ميخورد:
يَتَغافَلُ و يَنخَدِعُ!
نيمي از وجودش تحمّل
است و نيمي ديگر ناديده گرفتن:
نِصفُهُ احتِمالٌ و نِصفُهُ تَغافُلٌ!
هميشه سعي ميكند لوكوموتيو باشد تا واگن:
ان استطعت ان لاتعامل احدا الا و لك الفضل عليه فافعل!
تا هنگامي كه فرصتي دست دهد صبوري پيشه ميكند:
التَّجَرُّعُ لِلغُصَّةِ حَتّي تَنالَ الفُرصَةَ!
دامنه و حوزه ديدش را محدود ميكند:
غَضُّ الطَّرْفِ
با مردم دوستي و مهرباني ميكند:
التَّوَدُّدُ إلَي النّاسِ نصفُ العَقلِ!
اهل معاشرت است:
مُلاقاةُ الإخوانِ نُشْرَةٌ و تَلقيحُ العَقلِ و إن كانَ نَزْراً قَليلاً!
به هر آدم نيك و بدي خوبي ميكند:
اصطِناعُ الخَيرِ إلي كُلِّ بَرٍّ و فاجِرٍ!
پيك و فرستاده اش را از افراد شايسته انتخاب ميكند:
رَسولُكَ تَرجُمانُ عَقلِكَ!
جايگاه هر چيزي را ميشناسد و آن را در جاي خود مينهد:
يَضَعُ الشَّي ءَ مَواضِعَهُ!
انرژي خود را به جا و به موقع صرف ميكند:
وضع سعيه في مواضعه!
به كار خود ميپردازد و در كار و مسئوليت خود متمركز است:
مُقبِلاً عَلي شَأنِهِ!
كارهايش را به خوبي انجام ميدهد:
أحسن صنائعه!
كارش را به خوبي انجام ميدهد، گويا آن را ميبيند:
يُحسِنُ في عملِهِ كأنّهُ ناظرٌ إلَيهِ!
بيشتر كارهايش درست و به جاست:
كَثرَةُ الصَّوابِ تُنبِئُ عَن وُفورِ العَقلِ!
بيناي عيب خود است و كور عيب ديگران:
أعقَلُ النّاسِ مَن كانَ بِعَيبِهِ بَصيراً و عَن عَيبِ غَيرِهِ ضَريراً!
اندك خوبيِ ديگران را زياد ميشمارد:
يَستَكثِرُ قَليلَ الخَيرِ مِن غَيرِهِ!
خوبيهاي بسيار خود را اندك ميشمارد:
يَستَقِلُّ كَثيرَ الخَيرِ مِن نَفسِهِ!
#دانستنیهای خانواده سبز
✍مهدی واعظ موسوی
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
✅صحبت های دکتر حبشی در مورد رابطه صحیح زن و شوهر در خانواده "بخش شانزدهم" ❤️ فقط باید به وظیفمون ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
017.mp3
1.19M
✅ صحبت های دکتر حبشی در مورد رابطه صحیح زن و شوهر در خانواده
"بخش هفدهم"
🔺آستانه تحمل خودمون رو خیلی بالا ببریم!
💥 دکتر حمید #حبشی