eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.3هزار عکس
35.1هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
🌍 عنکبوت خفاش خوار این عنکبوت تار‌های بزرگ و مستحکمی برای به دام انداختن طعمه اش می‌سازد. خفاش‌ها در تار آن‌ها گرفتار شده و سپس عنکبوت سراغشان رفته و آن‌ها را می‌خورد آخرالزمونه دیگه...😐
🌍 جالبه بدونید ۴۰ هزار کیلومتر از تارهای عنکبوت تنها ۴۵۰ گرم وزن دارد.
🌍 استفاده از ابریشم عنکبوت برای درمان سرطان ! پروتئین تومور پی53 که از سلول‌ها در برابر سرطان محافظت می‌کند و سلول‌های سرطانی را از بین می‌برد، به سرعت داخل سلول می‌شکند. محققان موسسه کارولینسکا سوئد پی‌ برده‌اند افزودن ابریشم عنکبوت «پروتئینی در تار عنکبوت» به این پروتئین موجب تثبیت آن می‌شود
🌍 قفسه جمجمه قفسه جمجمه، محلی برای نمایش صدها جمجمه انسان بود که برای اولین بار توسط مردمان باستانی آمریکای میانه ساخته شد. به تازگی گروهی از باستان‌شناسان، به اکتشاف ترسناکی در مکزیکوسیتی دست یافتند؛ روایتی که لرزه بر تن می‌افکند! این دیواره عجیب، متشکل از ۶۵۰ جمجمه انسان است که احتمالا از قربانیان جنگ تهیه شده بود. بسیاری از این جمجمه‌ها، متعلق به کودکان و زنان هستند و به عقیده محققان، برج آزتک‌ها یکی از دلخراش‌ترین چشم‌اندازهای تاریخ به شمار می‌رود!💀
بزن بریم صفحه خنده ههههه😂😂😂 @zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
.......: همه مثل اینا باشید خرمشهر بودیم! شبِ عملیاتِ کربلایِ پنج بود. همهمه ای تو سنگر بپا بود. بعضی از بچه‌ها پتوهاشونو پهن می‌‌کردن و خودشونو می‌‌‌زدن به موش مردگی و می‌‌‌خوابیدند. وقتی کسی می‌‌‌خواست از رو پتو ردّ بشه، پتو رو از زير پاهاش می‌‌‌کشیدند. طَرَف! چارچرخش می‌‌‌رفت هوا و با کمر می‌‌‌خورد زمین. اونوقت سنگر از خنده ي بچه ها پُر می شد. حاج ابراهیم، قلیونشو آماده کرد و همین طور که پُک می‌‌‌زد و دُودِشو بیرون می‌‌‌داد، داخل سنگر شد و گفت: «مثل این منصور و غلامحسین باشید. من از اینا مظلوم‌تر و آرومتر ندیدم. اگه همه مثل اینا باشند دنیا خوب می‌‌‌شه». داشت تعریفشون می‌‌‌کرد و می‌‌‌رفت که رسید رو پتویشان. ابراهیم چشمک زد. غلامحسین و منصور پتو رو کشیدند. پاهای حاج ابراهیم رفت تو هوا. حاج علی محمد پرید و قلیونو گرفت و حاج ابراهیم رفت تو هوا و با کمر اومد رو زمین. یوسفی داد زد: «چِشم نخوری حاج ابراهیم! اینا مظلوم و آروم بودند؟!». حاج ابراهیم بلند شد؛ دو دستی کمرشو گرفت. زُل زد به منصور و غلامحسین و گفت: «تعریفتون کردم پُررو شدید! ها!» و بعد حمله کرد و افتاد بجونشون و تا می‌‌‌خوردند زدشون و گفت: «حالا پتو بکشید؟». حاج ابراهیم می زد و بچه ها هندونه می گذاشتن زیر بغلش وتشویقش می کردند. همه مثل اینا باشید مجموعه اکبرکاراته https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو خانواده‌ها یکی از بچه‌ها همیشه عزیزتره که اونم ته تغاریه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌😂😂😂 .┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
راننده این ماشین پنج بار به خاطر نقاشی پشت ماشینش دستگیر شده است! پلیس‌ها فکر می‌کرده‌اند که واقعا شخصی در عقب ماشین اوست. اخه مگه بیماری 🤣
46.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم داستان زندگی (هانیکو) نوستالژی دهه شصت پارت اول
47.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم داستان زندگی (هانیکو) نوستالژی دهه شصت پارت دوم
ادامه داستان يک فنجان چاي با خدا👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 قسمت 120: دیدنِ حسام آن هم درست در نقطه ی صفر دنیا، یعنی نهایت عاشقانه ها.. دستم را گرفت و به گوشه ایی از خیابان برد. و من بی صدا فقط و فقط در اوج گنگیِ شیرینم تماشایش کردم. خستگی در صورت و سفیدیِ به خون نشسته ی چشمانش فریاد میزد.. راستی چقدر این لباس های نیمه نظامی، مَردم را پر جذبه تر میکرد.. دوستش داشتم، دیوانه وار.. ایستاد بالبخندی بر لب و سری کج شده نگاهم کرد ( خب حالا دیگه جواب منو نمیدی؟؟ حساب اون دانیالو که بعدا صاف میکنم.. اما با شما کار دارم.. ) به اندازه تمامِ روزهایِ ندیدنش، سراپا چشم شدم. از درون کیسه ی پلاستیکی که در دستش بود، پارچه ایی مشکی بیرون آورد و بازش کرد. چادر بود،آن هم به سبک زنان عرب… لبخند زد (اجازه هست؟؟) باز هم مثل آن ساق دست. اینبار قرار بود که چادر سرم کند؟؟ نماد تحجر و عقب ماندگیِ برایِ سارایِ آلمان نشین …؟؟ چادر را آرام و با دقت روی سرم گذاشت و آستین هایش را دستم کرد. یه قدم به عقب برداشت و با تبسمی عجیب تماشایم کرد. سری تکان داد ( خانوم بودی.. ماه بانو شدی.. خیلی مخلصیم، تاج سر.. ) خوب بلد بود به در مسیری که دوست داشت، هدایتم کند. بدون دعوا.. بدون اجبار.. بدون تحکم.. رامم کرده بود و خودم خوب میدانستم.. و چه شیرین اسارتی بود این بنده گی برای خدا.. و در دل نجوا کردم که ” پسندم هر چه را جانان پسندد” این که دیگر تاج بندگی بود.. روبه رویم ایستاد. شال را کمی جلوکشید و آرام زمزمه کرد ( شما عزیز دلِ حسامیااا.. راستی، زبونتونو پشتِ مرزایِ ایران جا گذاشتین خدایی نکرده؟؟) خندیدم ( نه.. دارم مراعاتِ حالِ جنگ زدتو میکنم..) صورتش با تبسمهایِ خاص خودش، زیباتر از همیشه بود ( خب خدا رو شکر.. ترسیدم که از غم دوریم زبونتون بند اومده باشه.. که الحمدالله از مال من بهتر کار میکنه..) چادرم را کمی روی سرم جابه جا کردمو نگاه به تنِ پوشیده شده ام انداختم ( اونکه بله، شک نکن. راستی داداش بیچارم کجاست..؟؟ این چرا یهو غیب شد؟؟ یه وقت گم وگورنشه..) دستم را گرفتم به طرف خیابان برد ( نترس.. بادمجون بم آفت نداره.. اونو داعشیام ببرن؛ سرِ یه ساعت برش میگردونن.. میدونه از دستش شکارم، شما رو تحویل دادو فلنگو بست.. ) فشار جمعیت آنقدر زیاد بود که تصورِ رسیدن، محال مینمود.. کمی ترسیده بودم و درد سراغِ معده ام را میگرفت. حسام که متوجه حالم شد در گوشه ایی مرا نشاند. (همین جا بشین میرم برات آب بیارم.. اینجا این وقت سال اینجوریه دیگه..) دستش را کشیدم و او کنارم نشست ( نمیخواد.. الان خوب میشه.. چیزی نیست..) کاش میشد حداقل از دور چشمم به ضریح پسرانِ علی میافتاد. این همه راه آمدن و هیچ؟؟ بغض صدایم را بم کرده بود (یعنی هیچ جوره نمیشه بریم تا من بتونم ضریحشونو ببینم؟؟) دستم را میانِ مشتش گرفت ( نبینم گریه کنیااا.. من گفتم میبرمت،پس میبرم.. امشب، شبِ اربعینه.. خیلی خیلی شلوغه.. تقریبا ۲۴میلیون زائر اینجاست.. از همه جای دنیا اومدن، تک تکشونم مثه شما آرزوشونه که حداقل فقط چشمشون به ضریح آقا بیوفته.. پس یه کم صبر کن.. امشب بچه های موکب علی بن موسی الرضا خانوما رو میبرن واسه زیارت.. ان شالله با اونا میبرمت داخل.. قول ) و قولهایِ این مرد، مردانه تر از تمامِ مردانه هایِ جهان بود. با دانیال تماس گرفت و مکان دقیق مان را به او گفت. کاش میشد که نرود ( میخوای بری؟؟ نرو..) بیسکوییتی از جیبش بیرون آورد و باز کرد ( بخور.. باید برم، ناسلامتی واسه ماموریت اینجاما.. اما قول میدم امشب خودمو بهت برسونم.. باید دوتایی با هم بریم واسه زیارت آقا.. کلی حاجت دارم که تو باید واسم بگیریشون..) نفسی عمیق وپرسوز کشیدم. من کجایِ عاشقیِ این بچه سید قرار داشتم که لیاقت پا درمیانی داشته باشم. ادامه دارد.. بامــــاهمـــراه باشــید🌹https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@shervamosigiirani-1 - باغ ارغوان-حسام الدین سراج.mp3
1.41M
تصنیف : ‌✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 به راه عاشقی, قدم مردانه زن اگر مرد رهی جانا , دم از جانانه زن خوشا آن ره سفر , که ره پوید به سر که در این ره جدا گشته بسی سرها ز تن بنه ای همسفر , قدم در کوی حق اگر داری سر یاری به یاران وطن اگر جویی نشان , ز چهره پاکشان ببو هر لاله خونین که روید در چمن بچین ای باغبان , ز باغ ارغوان گل وصل عزیزان را ز بوی پیرهن رسد تا آسمان , خروش عاشقان بجوشد جاودان از خون گل فریادشان 🎶🎶🎶🎶🎶🎶 در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن شرط اول قدم آنست که مجنون باشی نقطه عشق نمودم به تو هان سهو مکن ورنه تا بنگری از دایره بیرون باشی 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
۵۱. خدایا! یاری نما او را و یاری کن به وسیله او، دینت را، و یاری کن به وسیله او، دوستان خود و دوستان او را. دعای بعد از زیارت آل یاسین ۵۲. خدا را و شما را گواه می‌گیرم که من به باز آمدن شما ایمان دارم و رجعت شما را تصدیق می‌کنم، منتظر امر شما هستم و در آرزوی شما هستم. زیارت جامعه کبیره https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📆 امروز شنبه ☀️ ۱ مرداد ۱۴۰۱ هجرے شمسے 🌙 ۲۳ ذی‌الحجه ۱۴۴۳ هجرے قمرے 🎄 ۲۳ جولای ۲۰۲۲ میلادے 📿 ذکر امروز ۱۰۰ مرتبه: 🎗«یا رَبَّ الْعالَمین»🎗 🎗«ای پروردگار جهانیان»🎗 ☀️ رویدادهای مهم امروز در تقویم خورشیدی: 🔹قبل از ظهر امروز عضدالملک نایب السلطنه با دویست نفر قزاق به سفارت روس فرستاده شد که شاه جدید را از سفارتخانه به سلطنت آباد ببرد.(1288ش) 🔸رؤسای ادارات گیلان که از طرف میرزا کوچک خان دستگیر و درصدد اعدام آنها بودند از زندان آزاد شده به تهران عزیمت نمودند (1299ش) 🔹به پیشنهاد وزیر مالیه و تصویب هیئت وزیران پنج نفر برای هیئت نظارت بانک ملی تعیین شدند که عبارتند از: علیرضا خان بهاء الملک، نیرالملک هدایت، مدبرالدوله سمیعی، منصورالسلطنه عدل و فطن الملک جلالی.(1307ش) 🔸اداره نان تهران به بلدیه واگذار شد و خرید و فروش گندم آزاد گردید.(1309ش) 🔹انتشار نخستین شماره نشریه سینما و نمایشات (1309ش) 🔸افتتاح تلفن بی‏سیم بین تهران و لندن (1327ش) 🔹زاهدی وزیر کشور از کابینه خارج شد و به مجلس سنا رفت. شمس الدین امیرعلائی از طرف مصدق به سمت وزیر کشور تعیین گردید.(1330ش) 🔸لایحه قانون اصلاح آئین دادرسی مدنی تصویب شد.(1334ش) 🔹مرکز پنج هزار شماره‌ای تلفن دانشگاه افتتاح شد.(1336ش) 🔸اعلام به رسمیت شناختن رژیم غاصب اسراییل توسط "محمدرضا پهلوی" در ایران (1339ش) 🔹زلزله در ترکیه یک هزار نفر را کشت.(1345ش) 🔸مذاکرات هیئت نمایندگی ایران با نمایندگان کنسرسیوم آغاز شد (1351ش) 🔹در سقوط اتوبوس مسافربری به رودخانه مینودشت پنجاه نفر کشته شدند (1352ش) 🔸برای مبارزه با گرانفروشی یک ستاد تشکیل شد. این ستاد دارای اختیارات وسیعی مانند حبس و تبعید و جریمه می باشد. ستاد در وزارت بازرگانی مستقر گردید (1354ش) 🔹درگذشت فقیه و عالم بزرگوار "آخوند ملاعلی همدانی" زعیم حوزه علمیه همدان (1357ش) 🔸جمعیتی حدود هزار نفر ضمن تحصن در منزل آیت الله سید عبدالله شیرازی در مشهد، نسبت به جنایات رژیم اعتراض کردند و خواستار آزادی دستگیر شدگان این شهر شدند (1357ش) 🔹در ساعت 21:30، مراسمی در شیراز با حضور حدود 2 هزار نفر و سخنرانی شیخ محمود مغانی در مهدیه این شهر برگزار شد. در پایان ضمن برپایی تظاهرات با شرکت حدود 1500 نفر، شیشه های چندین شعب بانک شکسته و 6 نفر دستگیر شدند.(1357ش) 🔸آغاز عملیات قدس 4 (1364ش) 🔹عملیات لبیک یا خمینی با رمز فنای فی اللَّه در منطقه شرق کارون، توسط سپاه (1367ش) 🔸شهادت داریوش رضایی نژاد (شهید ترور) (1390ش) 🌙 رویدادهای مهم امروز در هجری قمری: 🔹درگذشت "مسعودی" مورخ و دانشمند بزرگ شیعه (345ق) 🔸صدور توقیع از ناحیه امام زمان(عج) برای شیخ مفید (412ق) 🔹رحلت محدث بزرگ آیت‌اللَّه حاج "شیخ عباس قمی" صاحب مفاتیح الجَنان (1359ق) 🔸درگذشت روح الله کمالوند خرم آبادی (۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۳ش) (1383ق) 🔹شهادت آیت‌اللَّه حاج "شیخ مرتضی نجفی بروجردی" در نجف اشرف به دست دشمنان اسلام (۱ اردیبهشت ۱۳۷۷ش) (1418ق) 🎄 رویدادهای مهم امروز در تقویم میلادی: 🔹مرگ "پیر مارْیوو" نویسنده برجسته فرانسوی (1763م) 🔸اشغال شهر قاهره پایتخت مصر توسط سپاهیان ناپلئون بُناپارت (1798م) 🔹اختراع نخستین ماشین تحریر توسط ویلیام برت آمریکایی (1829م) 🔸مرگ "اولیسیس گرانْتْ" هجدهمین رئیس‌جمهور امریکا (1885م) 🔹آغاز نبرد معروف "کورسْکْ" بین آلمان و شوروی در جریان جنگ جهانی دوم (1943م) 🔸آغاز محاکمه "مارشال هانری پُتَن" رئیس حکومت ویشی فرانسه (1945م) 🔹کودتای افسران مصری علیه حکومت پادشاهی "ملک‏ فاروق" (1952م) 🔸روز ملی و انقلاب جمهوری عربی "مصر" (1952م) 🔹کودتا در کشور افریقایی گامبیا علیه "سِر داوْدا جاوارا" رهبر این کشور (1994م) 🔸مرگ "ملک حسنِ دوم" پادشاه پیشین مراکش (1999م) 🔹درگذشت محمد ظاهرشاه پادشاه پیشین افغانستان (2007م)