eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.5هزار عکس
36.1هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
.......: رزق معلوم مقسوم برای هر موجود قوله علیه السلام: وَ جَعَلَ لِکُلِّ رُوحٍ مِنْهُمْ قُوتاً مَعْلُوماً مَقْسُوماً مِنْ رِزْقِهِ، لاَ یَنْقُصُ مَنْ زَادَهُ نَاقِصٌ، وَ لاَ یَزِیدُ مَنْ نَقَصَ مِنْهُمْ زَائِدٌ. یعنی: و قرار داده است از برای هر ذی روحی از انواع ذی حیاة چون مطلق حیوانات، حتی در طرف نقصان چون خراطین - و در طرف کمال - چون انسان که نوع الانواع و فصل الفصول است - «رزقی»، أی کلّ ما ینتفع به الإنسان، و یعیش به الحیوان معلوم در علم عنائی و مقسوم در تقدیر خود، به طوری که « لاینقص من زاده ناقص »، یعنی: کم نمی نماید رزق آن را که خدا زیاد نموده ناقص کننده، « و لایزید من نقص منهم زائد »، و زیاد نمی نماید رزق کسی را که ناقص و کم قرار داده زیاد نمایند. کما قال علی علیه السلام: «الرزق مقسوم، و الحریص محروم » [۱] . بالجمله: اگر چه خداوند تعالی نوع انسان را مدنی بالطبع ایجاد نموده و هر یک را در حرکات و تصرّفات مصدر امری و آلتِ کاری در معاونت هم به واسطه تهیه و تکمیل ما یحتاج یکدیگر قرار داده، که عموم در تلاش و حرکت و تهیه رزق و معایش کار یکدیگر را نموده، تا امر تمام به انجام رسد. ولی باید دانست که تلاش و حرص زیاد در کسب رزق و تحصیل معاش موجب زیادتی رزق نشود، و همان طور که کثرت حرص در کسب مذموم است نیز به کلی وجود خود را مهمل و معطل واداشتن از کسب و اهتمام به امور دنیوی و انجام امر معاش مذموم است. کما قال فی القدسی: « لایرزق عبادی إلاّ بکدّ الیمین و عرق الجبین، إلاّ طالب العلم » [۲] . ---------- [۱]: ۱ - غررالحکم، ص ۳۹۶. [۲]: ۲ - بسنجید: تفسیر النسفی، ج ۲، ص ۷. 📚✍ بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: دنیای جاودان حکیمی گوید: چیزی ارزنده تر از زندگی نیست و زیانی برتر وجود ندارد که آن چیز گرانبها را در غیر زندگی جاودانی خرج کنی. عمرو بن عبید و منصور دوانیقی در کتاب وفیات الاعیان آمده است: عمرو بن عبید روزی بر منصور وارد شد، او پیش از خلافت از دوستان وی بود و لذا منصور او را نزد خود نشاند و اکرام کرد و به او گفت: مرا موعظه کن. عمرو مواعظی چند مطرح کرد از جمله: این خلافت که اکنون در دست توست، اگر در دست دیگری می‌ماند به تو نمی رسید، پس بترس از شبی که پس از آن شبی نباشد. وقتی عمرو بن عبید خواست برخیزد منصور به او گفت: دستور داده‌ام ده هزار درهم به تو بدهند. ابن عبید گفت: نیازی به آن ندارم. منصور گفت: به خدا باید بگیری. ابن عبید گفت: به خدا نمی گیرم. مهدی پسر منصور حاضر بود. گفت: امیرالمؤمنین سوگند یاد می‌کند و تو هم سوگند یاد می‌کنی! عمرو به منصور رو کرد و گفت: این جوان کیست؟ منصور گفت: مهدی است پسرم که ولی عهد من است. عمرو گفت: لباس نیکان تن او کرده ای و بنامی که شایسته اش نیست نامیده ای و کاری به او سپرده ای که بیشترین نفعی که از آن به او می‌رسد این است به غیر آن مشغول باشد. سپس عمرو به مهدی روی کرد و گفت: ای برادر زاده! اگر عموی تو سوگند پدرت را بشکند، پدرت برای دادن کفاره از عموی تو قوی تر است. منصور به او گفت: نیازی داری؟ گفت: آری، دنبال من نفرستی برای اینکه به نزد تو آیم، تا اگر خواستم خودم بیایم. منصور گفت: در این صورت نمی آیی، ابن عبید گفت: حاجت من همین بود. او رفت و منصور در حیرت او بود و گفت: همه ی شما آهسته می‌روید به دنبال صید الا عمروبن عبید. وی در سال ۱۴۴ هجری زمانی که از مکه باز می‌گشت، در محلی به نام مران، از دنیا رفت. منصور در رثای او سرود. درود بر تو ای قبری که در مران قرار گرفته ای، قبری که مؤمنی حقیقی را در بر گرفته و یکتایی خدا را تصدیق و با قرآن بود. اگر این زمانه انسان شایسته را باقی می‌گذارد، ابوعثمان عمرو بن عبید را برای ما می‌گذاشت. صلی اللّٰه علیک من متوسد قبراً مررت به علی مران قبراً تضمن مؤمناً متحققاً صدیق (صدق) الاله و دان بالفرقان لو ان هذا الدهر ابقی صالحاً ابقی لنا عمرواً اباعثمان ابن خلکان گوید نشنیده‌ام خلیفه ای جز منصور که در رثای کسی شعر بسراید. شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
♨️شبهه نوزدهم منظور از رب المشرقین و رب المغربین و رب المشارق و المغارب در قرآن چیست👇👇 در آیات قرآن مجید، گاهى «مشرق» و «مغرب»، به صورت «مفرد» آمده، مانند آیه 115 «بقره»: «وَ لِلّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ»؛ (مشرق و مغرب از آن خدا است) و گاه، به صورت «تثنیه»، مانند آیه 17 سوره «رحمن»: «رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ»: (پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب) و گاه به صورت «جمع» مانند آیه 40 سوره «معارج»: «فَلا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ إِنّا لَقادِرُونَ»؛ (سوگند به پروردگار مشرق ها و مغرب ها که ما قادریم). آیا اینها با هم تناقض ندارند❓❓ جواب اول👇👇 👌✅یکی از آیات علمی و اعجاز علمی قرآن همین آیه است که بعد از ۱۴۰۰ سال باید با سختی بیان و تفسیرش بکنیم. 👌💯👈رب المغرب و رب المشارق یعنی همین الان که اینجا طلوع آفتاب است جای دیگر غروب آفتاب است و جایی که غروب آفتاب است کمی آنطرف تر طلوع آفتاب است یعنی در کره زمین بخاطر کروی و بیضی بودنش در آن واحد چند طلوع آفتاب است و چند غروب آفتاب دارد پس در نگاه درون زمینی هر منطقه ای طلوع مشخص و غروب مشخصی دارد ولی از زمین که فاصله بگیریم میبینم چندین مغرب و چندین مشرق داریم لذا یک جا شب است و جای دیگر روز است جواب دوم👇👇 🌺 هر منطقه خودش هم چند طلوع آفتاب دارد چند غروب آفتاب دارد. ✅👌توضیح این که: خورشید هر روز از نقطه تازه اى طلوع و در نقطه تازه اى غروب مى کند، بنابراین به تعداد روزهاى سال مشرق و مغرب داریم و از سوى دیگر در میان این همه مشرق و مغرب، دو مشرق و دو مغرب در میان آنها ممتاز است: یکى در آغاز تابستان، یعنى حداکثر اوج خورشید در مدارِ شمالى، و یکى در آغاز زمستان، یعنى حداقلِ پائین آمدن خورشید در مدارِ جنوبى است، (که از یکى تعبیر به «مدار رأس السرطان» و از دیگرى تعبیر به «مدار رأس الجدى» مى کنند) و چون این دو کاملاً مشخص است، روى آن مخصوصاً تکیه شده است.