eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.1هزار عکس
35هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: انفاق متن حديث قالَ (عليه السلام): صاحِبُ النِّعْمَةِ يَجِبُ عَلَيْهِ التَّوْسِعَةُ عَلى عَيالِهِ فرمود: هر كه به هر مقدارى كه در توانش مى باشد، بايد براى اهل منزل خود انفاق و خرج كند. هنگام خروج از منزل متن حديث قالَ (عليه السلام): مَنْ خَرَجَ فى حاجَة وَ مَسَحَ وَجْهَهُ بِماءِالْوَرْدِ لَمْ يَرْهَقْ وَجْهُهُ قَتَرٌ وَلا ذِلَّةٌ. فرمود: هركس هنگام خروج از منزل براى حوايج زندگى خود، صورت خويش را با گلاب خوشبو و معطّر نمايد، دچار ذلّت و خوارى نخواهد شد. افراد سخاوتمند متن حديث قالَ (عليه السلام): السَّخيُّ يَأكُلُ طَعامَ النّاسِ لِيَأكُلُوا مِنْ طَعامِهِ، وَالْبَخيلُ لا يَأكُلُ طَعامَ النّاسِ لِكَيْلا يَأكُلُوا مِنْ طَعامِهِ فرمود: افراد سخاوتمند از خوراك ديگران استفاده مى كنند تا ديگران هم از امكانات ايشان بهره گيرند و استفاده كنند; وليكن افراد بخيل از غذاى ديگران نمى خورند تا آن‌ها هم از غذاى ايشان نخورند. امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: خبر لوح و نام‌های ائمه اطهار (علیه السلام) هنگامی که حضرت باقر (علیه السلام) در بستر شهادت بود، فرزندش حضرت صادق (علیه السلام) راخواست تا او را جانشین خود گرداند، برادر حضرت باقر زید بن علی گفت: اگر در مورد من، همچون حسن و حسین رفتار می‌کردی بی جا نبود (یعنی مرا جانشین خود می‌کردی) حضرت فرمود: امانت‌ها به شباهت‌ها نیست و خلافت با روش‌ها نمی باشد، بلکه این‌ها اموری است که از قبل در مورد حجت‌های خداوند عزّوجّل تصمیم گیری شده است. آن گاه حضرت، جابر بن عبدالله را صدا زد و به او فرمود: ای جابر، جریان آن صحیفه ای که دیدی بگو. جابر گفت: بله نزد مولایم حضرت فاطمه دختر رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) رفتم تا ولادت حسین (علیه السلام) را تبریک گویم، دیدم در دست حضرت صحیفه ای است که می‌درخشد، عرض کردم: ای سرور زنان! این صحیفه که نزد شماست، چیست؟ فرمود: نام‌های پیشوایان و امامان از فرزندانم در آن است. (و در روایتی فرمود: این لوحی است که خداوند عزّوجّل به رسولش داده و در آن است نام پدر و نام شوهر و نام دو پسرم و نام‌های اوصیا از فرزندانم، پدرم این را به من داده است تا مرا خوشحال کند). گفتم بده تا ببینم، فرمود: اگر ممنوع نبود می‌دادم ولی جز پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یا وصی او یا خاندان او کسی آن را لمس نمی کند، ولی می‌توانی به درون آن نگاه کنی.. جابر گوید: نگاه کردم؛ دیدم نوشته است: ابوالقاسم محمد بن عبدالله المصطفی مادرش آمنه، ابوالحسن علی بن ابی طالب المرتضی مادرش فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف، ابو محمد الحسن بن علی البرّ، ابوعبدالله الحسین بن علی التقی، مادرشان فاطمه دختر محمد۳، ابو محمد علی بن الحسین العدل مادرش شهر بانو دختر یزدجرد، ابو جعفر محمد بن علی الباقر مادرش‌ام عبدالله دختر حسن بن علی بن ابی طالب، ابو عبدالله جعفر بن محمد الصادق مادرش امّ فروه دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر، ابو ابراهیم موسی بن جعفر مادرش جاریه ای به نام حمیده، ابوالحسن علی بن موسی الرضا مادرش جاریه ای به نام نجمه، ابو جعفر محمد بن علی الزکی مادرش جاریه ای به نام خیزران، ابوالحسن علی بن محمد الامین مادرش جاریه ای به نام سوسن، ابو محمد حسن بن علی الرفیق مادرش جاریه ای به نام سمانه که کنیه اش‌ام الحسن است، ابوالقاسم محمد بن الحسن که محب خداست مادرش جاریه ای است به نام نرجس - صلوات خدا بر همه ایشان باد. [۱] مؤلف گوید: جریان نوشته مذکور در روایات متعددی وارد شده است و بزرگان شیعه مثل شیخ صدوق رحمه الله، شیخ طوسی، شیخ مفید، شیخ طبرسی، نعمانی، کلینی و دیگران مضمون آن را با تفاوت‌هایی در کتاب‌های خویش ذکر کرده اند. ---------- [۱]: بحار، ج ۳۶، ص ۱۹۳. 📚حکایت آفتاب نگاهی به زندگی امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 سلسله جلسات 5 💠 فصل اول : ( قسمت پنجم و آخر ) 👈 وظایف مهم دانشجویان برای و شرکت فعال در 👈 دانشجوی انقلابی باید چگونه باشد؟ 🔗 دیدن کلیپ با کیفیتهای بالاتر در https://www.aparat.com/v/HgYdE 🎤 (مدرس مهدویت و پژوهشگر علوم حدیث و تاریخ) 👌 انقلابی باید قوی شود
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 یکی از دوستانم که اتفاقا ادم خوبی هم هست ولی دیشب متوجه شدم که به امام زمان اعتقادی ندارن و گفتن که من زمانی گریه میکردم برای اینکه جزو اون 313 نفر باشم ولی بعدا متوجه شدم که منجی خود ما انسان ها هستیم، من با صحبتی که باهاشون داشتم گفتن من فقط به قران اعتقاد دارم اگه ایه ای از قران درمورد امام زمان گفته برای من بفرستید فقط مستند از ایه قران قبول میکنم، میدونم تو این زمینه ایه قرانی زیاد و دوستانم هم یکسری اطلاعات برام ارسال کردن و مفید بود، بازم ممنون میشم شماهم تو این زمینه به من کمک کنید، و سوال دیگه ای که داشتن این بود که اهل سنت هم به قران اعتقاد دارن ولی چرا به امام زمان معتقد نیستن، و فقط شیعه ها اعتقاد دارن خیلی لطف میکنید اگه با جواب دادن این سوال هام بتونیم به اون شخص کمک کنیم، ممنون از زحماتی که میکشید. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇 ☝️🏻اینکه طرف بگوید فقط قرآن را قبول دارم و قرآن کافیه اتفاقا حرف ما همینه که چرا سنی ها و گروه های دیگر که خود را به اسلام نسبت می‌دهند همه با هم متحد نمی‌شویم⁉️ پس قرآن کتابی است که هر کس می‌تواند به نفع خودش تفسیرش📖 کند، به همین خاطر نیاز به معصوم و حدیث داریم برای تفسیر قرآن. ↩️در بحث امام زمان (عج) سه جای قرآن می گوید اسلام همه جا را فرا خواهد گرفت « لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ» خُب این توسط چه کسی قرار صورت بگیرد؟ چه کسی قراره این حکومت را انجام بدهد؟ حکومت الهی که قرآن میگه همه جای دنیا رو میگیره رهبر این حکومت کیه⁉️ به این دوستتون بگین کی قراره رهبریش کنه؟ آیا یک انسان غیر معصوم میتونه حکومت جهانی داشته باشه؟ 💠بعد «تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ» که در سوره قدر آمده، ملائکه و جبرئیل در شب قدر بر چه کسی نازل می‌شوند؟ اگر واقعا امام زمانی نیست پس جبرئیل به چه کسی نازل میشه شب قدر❓آیا به من و شمای انسان جبرئیل نازل میشه؟ اینها برخی از این موارد است. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 👤پاسخ دهنده: (👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
.......: برگشت و به سرعت از آسمان منطقه متواري شد. سهرابي يك لحظه گفت: «بارك الله علي تجلايي!... » من تا آن روز تجلايي را نديده بودم. در اين گير و دار آقا مهدي با بي سيم چي اش آمد. اوضاع نابسامان خط را كه ديد، چهره اش عوض شد. رو به بي سيم چي اش گفت: «بي سيم را بده! » بي سيم را از بي سيم چي اش گرفت و انداخت رو كولش. رفت طرف موتور. تجلايي دويد جلويش، ملتمسانه گفت: آقا مهدي! شما نرين، بذارين من برم. گفت: بايد خودم برم بچه‌ها رو بكشم عقب. هندل زد و موتور روشن شد. سوار بر موتور زير باران گلوله و خمپاره به سرعت از خاكريز رد شد و از ديده‌ها پنهان گشت. نگرانش بوديم. نيم ساعت نشده بود كه ديديم آقا مهدي نيروهاي پراكنده را جمع كرده و كشيده عقب و به نيروها سازمان داده است. بچه‌ها اگر جلو مي‌ماندند قتل عام مي‌شدند. به مقر زرهي عراقي هم ضربه زده بودند. اولين نفري كه با آقا مهدي آمد محمدرضا باصر [۷۴] بود. چهره اش همچنان بشاش و متبسم بود. احوالپرسي و خوش و بشي كرديم. عصر همان روز اين محور را تحويل يگان ديگري داديم و رفتيم به سمت اتوبان بصره - العماره. گروهان مصطفي شهبازي رفت طرف اتوبان. ما هم آمديم طرف شهرك حريبه. محور ما از طرف شهرك به شدت تهديد مي‌شد. نيروي چنداني در اطراف شهرك نداشتيم. به دستور آقا جمشيد، من و جعفر داروئيان با چند تا از بچه‌ها چند بار برگشتيم كيسه اي و با خودمان مهمات برديم جلو؛ موشك [ صفحه ۱۵۹] آرپي جي و... گوني گوني كول مي‌كرديم و زير آتش مي‌برديم. آخر سر درد كمر ديگر نگذاشت از جايم تكان بخورم. بچه‌هاي ما، عليرغم همه ي مشكلات و پيچيدگي‌هاي عمليات رسيده بودند به اتوبان. منتهي عكس‌هاي هوايي كه قبل از عمليات براي ما نشان داده بودند دشت بعد از اتوبان چندان واضح نبود. مي‌گفتند احتمال دارد آب باشد. در حالي كه مقر زرهي عراقي‌ها بود. امكانات زرهي فراواني در اينجا بود. مصطفي شهبازي توي بي سيم مي‌گفت: آقا جمشيد! ما پل را گرفته ايم. پس كو اين بچه‌هاي تخريب؟ آقا جمشيد هم مرتب از آقا مهدي گروه تخريب را پيگيري مي‌كرد و او هم مي‌گفت حركت كرده اند. برمي گشت به مصطفي مي‌گفت: تا رسيدن تخريبچي‌ها شما اون طرف پل رو هم پاكسازي كنين. شهبازي گفت: اونجا را هم گرفته ايم فقط منتظر انفجار پليم. چاره اي نبود جز دعوت به صبر و مقاومت. يك آن متوجه شديم كه نيروهاي انبوهي عقب نشيني مي‌كنند. آقا جمشيد گفت كه برو ببين مال كدام يگان هستن؟ رفتم جلوي يكي را گرفتم. گفت مال لشكر نجف هستيم. گفتم: «پس كجا مي‌رين؟ » گفت: «من مجروحم بقيه را نمي دونم. » ديگر نمي شد جلويشان را گرفت. برگشتم ماجرا را به آقاي نظمي گفتم. با جعفر داروئيان وارد شهرك شديم. نيروهاي عراقي مثل مور و ملخ در كوچه پس كوچه‌هاي شهرك مي‌لوليدند. از شدت تيراندازي نمي شد تكان خورد فشار زياد بود و حلقه محاصره [ صفحه ۱۶۰] دشمن لحظه به لحظه تنگتر مي‌شد. از گروهان دولتي تعداد اندكي مانده بودند. برگشتيم كنار دجله و براي خودمان جان پناه گرفتيم. ظهر آقا مهدي آمد. ناراحت و مضطرب بود. گفت: آقا جمشيد! به بچه‌ها بگو مقاومت كنن، از قرارگاه نيرو مياد. نذارين خون بچه‌هاي شهيد هدر بره... آقا مهدي با خودش تعداد اندكي نيرو هم آورده بود. عراق باز هم كنار دجله آتش شديدي ريخت. لشكر نجف را دور زده و چيزي نمانده بود برسند كيسه اي. باران آتش مي‌باريد. رفته رفته خودمان را كشيديم طرف كيسه اي. آقا مهدي مي‌گفت: آقا جمشيد از هر كجاست بايد مقاومت كنيم. بايد تا شب دوام بياريم. يكي دو بار به خودم جرأت دادم به آقا مهدي بگويم كه شما برگردين عقب. بچه‌ها گفتند: «آقا مهدي ناراحته، حرف نزن. » ديگر چيزي نگفتم. آخر سر به آقا جمشيد گفت: از بچه هات بفرست برن نيرو بيارن. من هم پيك آقا جمشيد بودم. برگشت طرف من و گفت: برو از عقب نيرو بيار. بگو آقا مهدي منو فرستاد. گفتم: از كجا؟! گفت: از عقب ديگه. گفتم: آقا جمشيد! من الان تنهايي زير اين آتش كجا برم؟... در حال جر و بحث با آقا جمشيد بودم كه آقا مهدي برگشت پيش ما، رو به من گفت: برادر! رزمنده با فرمانده اش بحث نمي كنه. مي‌گه برو، يعني برو. چهره آقا مهدي برافروخته بود. جرأت نكردم چيزي بگويم. خواستم راه بيفتم كه گفت: تنهايي نرو. آقا جمشيد يكي رو [ صفحه ۱۶۱] باهاش بفرست. جعفر داروئيان همراهم آمد. توي راه كه مي‌رفتيم به جعفر گفتم: اينجا حداقل امن تره، توي راه مارو مي‌زنن. مسير ناهموار بود. بعضي جاها آب گرفتگي بود و بايد براي عبور مي‌رفتي روي سده، داخل نخلستان كيسه اي، پيش از رفتن يك موتورسيكلت پرشي پنهان كرده بودم. گفتم بريم موتور را برداريم سريع تر برسيم. وقتي پيدا كرديم جز خاكستر چيزي از موتور نمانده بود! فقط كليدش سالم بود. يك خاكريزي بود بطول ۳۰۰ - ۴۰۰ متر. عراقي‌ها از پشت خاكريز ما را مي‌زدند. زير بارش آتش دشمن آمديم كه از پل نفر رو عبور كنيم. ديديم پل نيست.
از پل فقط اسكلت آلومينيومي اش بود و روي كائوچوهاي وسطهايش از بس خمپاره و گلوله توپ افتاده بود كائوچوها سوخته بود و فقط زوارهاي آلومينيومي اش بود. از همين زوارها گرفتيم و عين كودك چهار دست و پا از آب گذشتيم. دشمن عقبه ما را به شدت بمباران مي‌كرد. چهار پنج ماشين پر مجروح را زده بودند. دو لول پدافند هوايي كج افتاده بود. هواپيماهاي دشمن وجب به وجب بمب مي‌ريختند. در همان جايي كه قايق‌ها را به آب انداخته بوديم مصطفي مولوي [۷۵] را پيدا كرديم. تا ما را ديد، گفت: پس آقا مهدي كو؟ جنازه آقا مهدي رو چرا نياوردين؟ با تعجب گفتم: آقا مهدي زنده است. با آقا جمشيد و بچه‌ها آن سوي دجله هستن مارو فرستاده كه نيروي كمكي ببريم. https://eitaa.com/zandahlm1357
Part06_حاج قاسم.mp3
8.21M
📖کـــتاب صــوتی ؛« " حـــاج قـــاســم "» 🌴"خـــــاطـــرات خــــودنـوشــت ســردار شهیـــد حـــــاج قــــاسـم ســلیمــانـی « رضــوان الله تعــالـی» 🌴 قــسمــت: ۶ 🎧 🎧 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸
.......: شرافت منزلت حامدان حضرت حق قوله علیه السلام: وَ یُشَرِّفُ بِهِ مَنَازِلَنَا عِنْدَ مَوَاقِفِ الاْءَشْهَادِ، «یَوْمَ تُجْزَی کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ وَ هُمْ لاَ یُظْلَمُونَ». [۳] الشرف: العلو والمکان العالی. و المنازل: المراتب، و منه الحدیث: « اعرفوا منازل الرجال علی قدر روایاتهم عنّا » [۴] . أی مراتبهم فی الکمال و النقصان و المواقف المواضع الذی یقف فیه و الموقف یوم القیامة. ---------- [۳]: ۲ - اقتباس از سوره مبارکه جاثیة، آیه ۲۲. [۴]: ۳ - الکافی، ج ۱، ص ۵۰ ؛ وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص ۷۹ ؛ بحارالأنوار، ج ۲، ص ۱۵۰. و الأشهاد: جمع شاهد، و الشاهد: الحاضر کما قیل: الشاهد یری ما لایری الغائب أی الحاضر یعلم ما لایعلم الغائب. و أما الأشهاد بمعنی الشهداء، و هم الأولیاء الهادین و الحکماء الراشدین الذین یشهدون، أی یکونون بأفعال [۱] و أخلاقهم شاهداً، أی حجّة لغیرهم، کما قال تعالی: « لِتَکُونُوا شُهَدَآءَ عَلَی النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیدًا ». [۲] قال مولانا أمیرالمؤمنین علیه السلام: « نحن شهداء اللّه علی خلقه و حجته فی أرضه » [۳]، و الرسول شاهد و حجّة علینا. بالجمله، مفاد فقره دعا آن که حمد می‌نمائیم خدا را که عالی بشود به واسطه آن حمد مراتب ما در موضع حضّار از ملائکه با حضور خلق اولین و آخرین یا نزد حضور اَشهاد یعنی انبیاء و مرسلین فی موقف الاَشهاد، و هو یوم القیامة، یوم « لِتُجْزَی کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ وَ هُمْ لاَ یُظْلَمُونَ [۴] »، «یَوْمَ لا یُغْنِی مَوْلًی عَن مَوْلًی شَیْئًا وَ لا هُمْ یُنصَرُونَ [۵] » یعنی: عالی می‌شود مراتب ما در یومی که جزا داده می‌شود هر نفسی به سبب اعمال و اخلاق مکتسبه خود حسنةً کان أو سیئةً و هُم لایظلمون، و ایشان ظلم کرده نمی شوند به این که جزای عمل مطیع به عاصی داده شود و عقاب عاصی شامل مطیع گردد، و آن روزی است که هیچ مولی و ارباب و مالکی دفاع نکند از مملوک و تابع خودش شی ء را قلیلاً او کثیراً و هم لاینصرون، یعنی و نیستند مالکین که به توسّط مملوکین و تبعه خودشان یاری کرده شوند، «والأمر یومئذ للّه الواحد القهّار». [۶] ---------- [۱]: ۴ - کذا در اصل. [۲]: ۵ - سوره مبارکه بقره، آیه ۱۴۳. [۳]: ۶ - بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۴۴۱. [۴]: ۱ - سوره مبارکه جاثیه، آیه ۲۲. [۵]: ۲ - سوره مبارکه دخان، آیه ۴۱. [۶]: ۳ - اقتباس از سوره مبارکه انفطار، آیه ۱۹. 📚✍ بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: خواجه نصیر خواجه نصیر طوسی پس از فتح بغداد به فرماندار حلب نوشت: سال ۶۵۵ وارد بغداد شدیم، بامدادش را بامداد بیچارگان کردیم و فرماندارش را به اطاعت خود خواندیم، چون پیروی نکرد، دستگیر نمودیم. اینک تو را به سوی خود می‌خوانم، اگر به اراده آمدی از نعمت برخوردار می‌شوی وگرنه نیروی تو گرفته خواهد شد. مانند کسی نباش که گلویش را با ناخن خود بفشارد و با دست خود دماغ خود ببرد. والسلام. شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357