🔹وزارت امور خارجه آمریکا برای هر کسی که اطلاعاتی درباره یک گروه هکری ایرانی ارائه دهد، 10 میلیون دلار جایزه تعیین کرد 🔹وزارت خارجه آمریکا: گروه انتقام‌جویان سایبری مرتبط با مقامات نظامی ایران، سامانه‌های حیاتی آمریکایی را هدف قرار دادند 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357

🔵دستگیری جاعل حرفه‌ای اسکناس در تهران سرهنگ علی قاسم پور: با رصد اطلاعاتی و شناسایی یک جاعل اسکناس سابقه دار مشخص شد که متهم با استفاده از سایت‌های آگهی اینترنتی اقدام به فروش اسکناس‌های جعلی کرده است 🔻 متهم در حالی که قصد داشت اسکناس های جعلی را به یکی از مشتریان خود بفروشد، دستگیر شد. 🔻از متهم مبلغ ۲۷۰ میلیون ریال اسکناس جعلی در قالب تراول یک میلیون ریالی و پانصد هزار ریالی و مدارک جعلی دیگر کشف و ضبط شد. 🔻 در جریان بازجویی ها مشخص شد که این فرد در بعضی موارد در قبال خرید اجناس هم اسکناس های تقلبی پرداخت کرده بود. 📌 #امنیتی_انتظامی 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357

🎥▪️حماسه شهادت وهب و مادرش در عاشورا▪️ ▪️شاعر : حاج حبیب الله معلمی ▪️اجرا : حاج صادق آهنگران ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357

🍂 🔻#زندان_الرشید ۱۹۲ خاطرات سردار گرجی‌زاده بقلم، دکتر مهدی بهداروند صبح روز بعد، نمازم را خواندم و تا آمدن عريف احمد قدری خوابیدم. ساعت هفت صبح صدایش در راهرو بلند شد. او داد میزد: «نگهبان، علی کجاست؟ چرا خبری از او نیست؟» - داخل سلول است. - در را باز کن. عريف احمد تا مرا دید، اول سلام و احوال پرسی کرد و بعد بلافاصله گفت: «علی، الوعده الوفا. فکر کردی؟ قبول می‌کنی؟» - بله. . خب بیا بیرون، کارت دارم! همراه او در راهرو قدم میزدم و درباره نیازمندیهایم می پرسید. انگار عجله داشت این کار زود انجام شود. در حالی که با دستمال عرق گردن و پیشانی اش را پاک می کرد، گفت: «علی، دقیق بگو برای رنگ آمیزی چه مقدار رنگ احتیاج داری؟» - رنگ نه. خیلی چیزها به علاوه رنگ. - یعنی چه؟ - یعنی رنگ به تنهایی به درد من نمی خورد. لوازمی هم در کنارش لازم است. ۔ اصلا هر چه احتیاج داری بگو. نگران هیچ چیز نباش! - این شد حرف حسابی - خب بگو. - رنگ های سفید، زرد، قرمز، آبی، و قهوه ای؛ از هر یک در حلب. - تمام؟ - نه. - دیگر چه؟ - ده فیلم رادیولوژی برای الگو درست کردن گل و بوته، تا دیوارها زیبا بشود. ۔ تمام؟ - نه هنوز هست. - زود بگو. - قیچی، برس، تینر، ... - چه خبر است؟ این همه وسایل برای چه میخواهی؟ میخواهی یک حمام و یک راهروی کوچک را رنگ آمیزی کنی. مگر قرار است کل زندان الرشید را رنگ آمیزی کنی؟ - اگر دوست نداری، کار را تعطیل کن. - نه! خیلی زیاد شد - به هر حال، کار وسایل خودش را می خواهد.. - نه! فکر می‌کنم داری حقه بازی می‌کنی و می خواهی سر مرا شیره بمالی. این وسایل چه ربطی به رنگ آمیزی دارند؟ - عريف، چه میخواهی بگویی؟ - می خواهم بگویم درست است نقاش نیستم؛ ولی می دانم به من دروغ می گویید و می خواهید سوء استفاده کنید. من هم، که انگار از حرف عريف ناراحت شده باشم، گفتم: «اگر تصور تو این است که آدم دروغگویی هستم کار را تعطیل کن و خودت را هم راحت کن. - منظورت چیست علی؟ - این چه حرفی است که میزنی؟ مگر می خواهم این وسایل را بفروشم یا بخورم؟ مگر یادت رفته ما زندانی هستیم و ارتباطی با بیرون نداریم. این وسایل هم به درد ما نمی خورد. عريف قدری به فکر فرورفت و در حالی که با سبیل‌هایش ورمی رفت، گفت: «ببین علی، خداوکیلی تو قصد فریب مرا نداری؟ من و تو با هم رفیقیم. راستش را بگو!» - برای اینکه شک تو برطرف بشود و ما هم از تو سوء استفاده نکرده باشیم، پیشنهادی دارم. - چه پیشنهادی؟ - برو کار را به عده دیگری بده، انجام بدهند. این طور بهتر است. عريف احمد از این جواب جاخورد و فهمید چه اشتباهی کرده است. قدری قدم زد و بعد گفت: «آخر علی، چند وقت دیگر قرار است ضابط برای بازدید به زندان بیاید. اگر این وضعیت را ببیند، پدر مرا در می آورد.» - خب، این چه ربطی به ما دارد؟ - اگر شما کمک کنید، من هم تشویق می شوم. - تو که به ما شک داری. چطور کمکت کنیم؟ تو که می‌گویی ما دروغ می گوییم. - باشد. هر چه حرف زدم، پس می‌گیرم. همه وسایل را هم دستور می دهم برایت تا فردا صبح آماده کنند. - یعنی دیگر به من، شک نداری؟ همه حرف هایم را قبول داری؟ فردا دبه نمی‌کنی؟ . - نه بابا. حرفی بود زدم و گذشت. - عريف احمد، یک طوری اینجا را رنگ آمیزی کنیم که ضابط با دیدن آن فورا تو را تشویق کند و حتی یک درجه تشویقی هم برایت درخواست کند. - یعنی ممکن است؟ . - چرا که نه. تو آدم لایقی هستی و این کار می شود. مطمئن باش. همراه باشید ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357

┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357

سیما و اخلاق حکیمی غلامی خوش سیما و بد اخلاق دید. گفت: خانه ای پسندیده و ساکنی بد. عذاب خدا به یکی از گذشتگان گفتند: وقتی خدا رحیم است چگونه بندگان را عذاب می‌کند؟ گفت: آن گاه، رحمتش بر حکمت او چیره نمی شود. عیب زن، طلاق زاهدی خواست همسرش را طلاق گوید: به او گفتند: عیب او چیست؟ گفت: آیا کسی عیب همسر خود را باز می‌گوید؟ وقتی او را طلاق داد و زن شوهر کرد، به او گفتند: حال بگو عیب او چه بود؟ گفت: کسی در باره ی زن دیگری چیزی نمی گوید. یار ستمگر خیاطی به ابن مبارک گفت: من لباس پادشاهان را خیاطی می‌کنم. آیا باید بترسم از اینکه یار ستمکار هستم؟ ابن مبارک پاسخ داد: خیر، یار ستمکار کسی است که برای تو نخ و سوزن می‌خرد، تو خود ظالم هستی. صدای بلند دو تن در محضر مأمون منازعه کردند و صدایشان بلند شد، مأمون گفت: ای مرد، درستی در دلیل است نه صدای بلند. #کشکول_شیخ_بهاء ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357

⚫️عزاداری مریم رجوی برای یک تروریست معدوم که با مشت و لگد و قمه یک مدافع امنیت کشور را به شهادت رساند، نشانگر نسبت داشتن این ملکه ترور با تمامی تروریست ها است. احساس نزدیکی چندساله مریم با اراذل، اوباش، قمه کشها، تروریستها و قاچاقچیان، کاملاً مشهود است. 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357

⚫️ مجری شبکه الحوار: 🔹ترور هنیه را هم به ایران نسبت می‌دهید؟ دلم به حالتان می‌سوزد، روابطتان را با اسرائیل عادی سازی کردید، عقلتان را هم دادید رفته؟ 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357