تقریبا نیمی از غذای جهان هدر می شود.
این تیتر مقاله ای بود که در کلاس بررسی اش کردیم. با جستجو در نت اصل متن را پیدا کردم که جهت ارجاع، نشانی آن را ارسال می کنم.
در این مقاله که یک تحقیق بریتانیایی است گفته شده است: در حالیکه 860 میلیون نفر انسان در جهان از سوء تغذیه رنج می برند، نیمی از مواد غذایی تولید شده در جهان هدر می شود.
بین 30 تا 50 درصد از 4 میلیارد تن مواد غذایی تولید شده در هر سال در این سیاره (بین 1.2 تا 2 میلیارد تن) هرگز مورد استفاده قرار نمی گیرند. به طور خاص در اروپا و ایالات متحده، تا نیمی از مواد غذایی خریداری شده توسط مصرف کنندگان رها و بی استفاده می ماند.
این مقاله توضیح می دهد که در حالیکه در کشورهای در حال توسعه به دلیل ضعف در زیرساخت ها محصولات تولیدی درست به مصرف کننده نمی رسد و هدر می شود، در کشورهای توسعه یافته هرچند در این بخش مشکلات کمتر است و محصولات به دست مصرف کننده می رسد اما به دلیل سبک و فرهنگ استفاده از مواد غذایی و مصرف گرایی بالا مواد خریداری می شود اما استفاده نمی شود و فاسد می شود.
در نهایت گفته شده: میزان مواد غذایی که تا امروز از دست رفته حیرت آور است، مواد غذایی که می تواند برای تغذیه جمعیت رو به رشد جهان در این سیاره و کسانی که امروز گرسنه هستند، استفاده شود، در کشورهای توسعه یافته فاسد و دور ریخته می شود...
🌸مشاهدات و تجارب یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه
http://www.humanite-biodiversite.fr/article/presque-la-moitie-de-la-nourriture-mondiale-serait-gaspillee
10.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید| سخنرانی رهبر انقلاب درباره «بیحجابی اجباری» برای زنان ایرانی در دوران رضاخان پهلوی
➕ نقل آیتالله خامنهای از روایت مادرشان درباره مشقتهای دوران کشف حجاب
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
11.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ | ناامید نشوید
🔻 حضرت آیتالله خامنهای: «از شکستهای مقطعی دانشجو نباید مأیوس بشود... در جنگ، بارها آن چیزی که ما تصوّر میکردیم تحقّق پیدا نکرد، مثلاً عملیّات رمضان شکست خورد؛ کربلای ۴ همینجور. اگر بنا بود انسان با شکست مأیوس بشود هیچچیز به سامان نمیرسید. نخیر! یأس بهخاطر ناکامیهای مقطعی، مطلقاً در زندگیتان راه نداشته باشد.» ۱۳۹۶/۰۳/۱۷
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
🔴 در بخشهایی از جامعه هنوز ازدواج شکل تجارت دارد
🟢 در بخشی از جامعهی ما متأسفانه هنوز ازدواج شکل تجارت دارد و مراسم ازدواج شکل خودنماییهای خیلی پست و بیارزش را دارد، و هنوز مسئلهی تشکیل خانواده فراتر از اشباع یک غریزهی حیوانی و یا چیزی در همین حدود است. {ازدواج} هنوز به عنوان یک ابزار، به عنوان یک وسیله، برای حرکت و سیر تکاملی انسان به حساب نمیآید.
🌷 بیانات رهبر انقلاب در مراسم قرائت خطبه عقد
➡️۱۳۵۶/۰۱/۱۱
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت صد و پنجاه و سوم و چون نگاه نوریه ب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان های عاشقانه مذهبی
رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت صد و پنجاه و چهارم
در سکوتی ساده، طوری نگاهم میکرد که انگار پیش رساله اعتقاداتش، مشق الفبا میکنم که منتظر شد خطابهام به آخر برسد و بعد با لحنی لبریز آرامش و اطمینان آغاز کرد: «فکر میکنی ما برای چی گریه میکنیم؟ برای چی عزاداری میکنیم؟ فکر میکنی برای چه مشکی میپوشیم؟ برای چی هیئت راه میندازیم و غذای نذری پخش میکنیم؟ فکر میکنی ما برای این کارا هیچ فلسفهای نداریم؟» به قدر یک نفس به انتظار پاسخ من ساکت شد و بعد با احساسی که در سینهاش جوشش گرفته بود، پاسخ تک تک پرسشهایش را داد: «گریه میکنیم چون خاطرش برامون خیلی عزیزه و همین گریه و عزاداری هر ساله، باعث میشه یادمون نره که چقدر عاشقش هستیم! لباس مشکی میپوشیم که حتی وقتی ساکتیم و گریه نمیکنیم، یادمون نره چقدر دوستش داریم! تو خیابون پرچم میزنیم و غذای نذری پخش میکنیم تا همه بفهمن امروز چه خبره و این آقا کی بوده! هیئت میگیریم و توی هیئتهامون در مورد اون امام کلی سخنرانی انجام میشه، از اخلاق و رفتارش، از الگوی زندگیش، از اینکه چطوری عبادت میکرده و چقدر به فکر فقرا بوده و هزار چیز دیگه!» و بعد به چشمانم دقیق شد و با صدایی آهسته پرسید: «فکر میکنی وقتی شب و روز این همه به یاد کسی بودی و براش گریه کردی، سعی نمیکنی مثل اون رفتار کنی؟!!! وقتی این همه عاشقش شدی، دلت نمیخواد تو هم شبیه اون بشی؟!!!»
برای نخستین بار احساس کردم آهنگ کلماتش دلم را سِحر کرده است! بیآنکه بخواهم در پیچ و خم افکارش گرفتار شده و گرچه باور داشتم آنچه میگوید، توجیه قابل قبولی برای حرکات پُر هیاهوی شیعیان نیست، ولی برای لحظاتی در برابر طوفان احساسش کم آورده بودم که تنها نگاهش میکردم تا سرش را به دیوار تکیه داد، باز نگاهش را در سیاهی شب به سایه دریا سپرد و زیر لب که نه، در اعماق جانش زمزمه کرد: «وقتی داری به عشقش گریه میکنی و باهاش حرف میزنی، یه حس عجیبیه؛ حس اینکه داره نگات میکنه، به حرفات گوش میده، حتی جوابت رو میده!» و شنیدن همین چند کلمه کافی بود تا مجلس بحث و درس برایم به مجلس عزا تبدیل شود که من به امید شفای مادرم، کم با امامان شیعه نجوا نکرده و دردهای دلم را برایشان زار نزده بودم و دست آخر هیچ جوابی نگرفته و پیش چشمانم مادرم را از دست داده بودم. دوباره سینهام از مصیبت مادر سنگین شد و آنچنان دلم به درد آمد که باز کینه کهنه قلبم از زیر خاکستر وجودم سر برآورد و با صدایی گرفته ناله زدم: «آره خیلی خوب جواب میده...» مجید همانطور که سرش را به دیوار بالکن تکیه داده بود، صورتش را به سمتم چرخاند که هنوز متوجه منظورم نشده بود و من در برابر نگاه منتظرش تیر خلاصم را زدم: «الان چهار پنج ماهه که جواب من و تو رو دادن، الان چهار پنج ماهه که مامانم شفا گرفته...» و پیش از آنکه قلب پلکهایش از نیشی که به جانش زده بودم، بشکند و اشکش جارش شود، تا مغز استخوان خودم آتش گرفت و آنچنان زبانه کشید که خنکای این شب زمستانی هم نمیتوانست آرامم کند که از کنارش بلند شدم و با همه دردی که در سر و کمرم میپیچید، به سمت آشپزخانه دویدم تا به خنکای آب پناه ببرم.
با دستهایی که از یادآوری حال زار مادرم به رعشه افتاده بود، لیوان بلوری را از سبد آبچکان برداشتم و خواستم شیشه آب را از یخچال بردارم که انگشتان لرزانم طاقت نیاورد، لیوان از دستم رها شد و پیش پای مجید که به دنبالم به آشپزخانه آمده بود، به زمین خورد و درست مثل وجود من و شاید شبیه قلب مجید شکست. پایش را از روی خُرده شیشهها بلند کرد و با نگرانی به سمتم آمد تا کمکم کند، ولی نمیتوانستم حتی نزدیکی حضورش را تحمل کنم که خودم را عقب کشیدم و برای برداشتن لیوان دیگری، درِ کابینت بالا را باز کردم که قدم دیگری به سمتم برداشت و پیش از من، دست بُرد تا برایم لیوانی بیاورد که از تلخی تنفری که بار دیگر مذاق جانم را میزد، به آستین بلوزش چنگ انداختم، دستش را عقب کشیدم و جیغ زدم: «برو عقب!» در ایوان چشمان کشیدهاش، نگاهش به نظاره پرخاشگریام مات و متحیر مانده و شاید فهمیده بود که زود رنجی دوران سخت بارداری هم به عقده نهفته در سینهام اضافه شده که خودش را عقب کشید تا راحت باشم.
https://eitaa.com/zandahlm1357
با ما همراه باشید🌹
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#ارتباط_موفق ۱۳ دوستانِ شما، - حتی اگر به همراهتان نباشند، - یا اگر کسی آنها را نشناسد؛ 🤝 در قدرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ارتباط موفق_14.mp3
12.12M
#ارتباط_موفق ۱۴
🤝گروههای دوستی شما،
تعیینکنندهی میزان جذب شما در دایرهی خلقتند!
دوستیهای شما در زمین 🔁
بر رفاقتهای شما در آسمان،
و دوستیهای شما در آسمان 🔁
بر دایرهی رفاقتهای شما در زمین،
بطور کاملاً مستقیم مؤثرند!...
حتی اگر کسی از روابط شما، باخبر نباشد.
#استاد_شجاعی 🎤
#استاد_عالی
#آیتالله_متوسل