.......:
#شرح_نامه ۲۳
#نهج_البلاغه
📌قسمت دوم
▪️امیرالمومنین_ عليه السلام _در ادامه مى فرماید:
✨أَنَا بِالاَْمْسِ صَاحِبُکُمْ، وَالْيَوْمَ عِبْرَةٌ لَکُمْ، وَ غَداً مُفَارِقُکُمْ.✨
💠من ديروز يار و همنشين شما بودم و امروز (که در بستر شهادت افتاده ام) عبرتى براى شما هستم و فردا از شما جدا خواهم شد (و دنيا را وداع می گویم).
✍يعنى من که فاتح خيبر و احزاب و بدرم و ديروز به صورت انسانى نيرومند در ميان شما بودم، با گذشت يک روز دگرگون شدم و اکنون با فرق شکافته از بيداد ابن ملجم در بستر شهادت هستم و همين فرق شکافته من به شما درس بىوفايى دنيا مى دهد و فردا که جاى خالى مرا ببينيد، احساس مى کنيد که دنيا تا چه اندازه بى اعتبار است;
✔️ به همين سادگى مردى شجاع و قهرمانى بى بديل از دنيا چشم مى پوشد و در برابر حوادث تسليم مى گردد.
.......:
#شرح_نامه ۲۳
#نهج_البلاغه
📌قسمت (۳)
▪️ امیر المومنین_عليه السلام_ درادامه مى فرمايد:
✨إِنْ أَبْقَ فَأَنَا وَلِيُّ دَمِي، وَإِنْ أَفْنَ فَالْفَنَاءُ مِيعَادِي، وَإِنْ أَعْفُ فَالْعَفْوُ لِي قُرْبَةٌ، وَهُوَ لَکُمْ حَسَنَةٌ، فَاعْفُوا "أَلا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللهُ لَکُمْ"✨
💠اگر زنده بمانم، ولىّ خون خويشم و اگر از دنيا چشم بپوشم فنا ميعاد و قرارگاه من است و اگر عفو کنم، عفو براى من موجب قرب به خدا و براى شما حسنه و نيکى در نزد خداست; بنابراين عفو کنيد. آيا دوست ندارید خدا شما را بیامرزد.
✍آنچه امام عليه السلام در جمله اخير فرمود، برگرفته از آيه شريفه سوره نور است
يعنى همان گونه که انتظار عفو الهى داريد ديگران هم انتظار عفو از شما را در برابر کارهاى خلافى که انجام داده اند دارند.
✔️به يقين قصاص در اسلام اصلى است که به گفته قرآن، حيات جامعه در گروى آن است; ولى در عين حال ترک قصاص و عفو کردن درباره کسانى که شايسته عفوند، فضيلتى است بسيار بزرگ و مقامى است والا.
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
.......:
موبایل ڪه آمد،
دیدن را به صدا فروختیم!
تلگرام ڪه آمد
صدا را به ڪلمه فروختیم!
امروز هم
واژه را به استیڪرها می فروشیم
از آینده میترسم..
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توجه👆 مهم👆
سن دو کودک رو درنظر بگیرید و تلویزیون رو هم ببینید
واقعا تاثیر #انیمیشن و #رسانه انقدر زیاده که این دو کودک هنوز حرف زدن بلد نیستن ولی تقلیدو ببینید
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃
اینترنت، فیلم های سینمایی منشا
ترویج سبک خاصی از زندگی اند
که اغلب با سبک زندگی درست مغایرت دارند
پس گوش به زنگ باشید فرزندتان تحت تاثیر ارزش هایی که آنها ترویج میدهند قرار نگیرد.
https://eitaa.com/za
هدایت شده از حسین زاده....
داستان
📚مـــن بـــا تـــو (47 قــســمــت)
✍بـہ قــلـــم لــیــلـــے ســلـطــانـــے
👇👇👇👇
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
.......:
✨ #مــن_بــا_تــو
✍لـیـلــے سـلـطـانــے
روے پلہ ها نشستم،چند دقیقہ بعد بنیامین عصبے اومد بیرون،بدون اینڪہ نگاهم ڪنہ رفت سمت در خروجے!
سهیلے هم اومد بیرون،اطرافش رو نگاہ میڪرد،انگار دنبال من بود!
از روے پلہ ها بلند شدم.
_آقاے سهیلے!
با شنیدن صدام،برگشت سمتم،سر بہ زیر اومد ڪنارم
_بہ حراست دانشگاہ گزارش دادم تو دانشگاہ نمیتونہ ڪارے ڪنہ اما خارج از دانشگاہ....
مڪثے ڪرد و گفت:موبایلشو براے اطمینان گرفتم!
خجالت ڪشیدم،احساس میڪردم دارم آب میشم!
سرم رو انداختم پایین،مِن مِن ڪنان گفتم:هے...هیچے نیست...
چے مے گفتم بہ یہ پسرہ غریبہ؟!
تازہ داشتم معنے شرم رو مے فهمیدم!
نفسے تازہ ڪردم:چیز خاصے بین مون نبود میخواست بہ بچہ هاے ڪلاس و خانوادم بگہ!
بہ چهرہ ش نگاہ ڪردم،آروم و متفڪر!
وقتے دید چیزے نمیگم گفت:از پدرتون اجازہ گرفتید؟
با تعجب نگاهش ڪردم!
_بابت چے؟!
_اینڪہ دوست پسر داشتہ باشید؟!
خواستم بگم پسر احمق و بے شرم برم چہ اجازہ اے بگیرم ڪہ با لبخند گفت:هرچے تو دلتون گفتید بہ دیوار!
بند ڪیفش رو انداخت روے دوشش و گفت:وقتے انقدر براتون شرم آورہ ڪہ پدرتون در جریان باشہ پس چرا انجامش دادید؟!گفتم اجازہ گرفتید سریع میخواستید فحشم بدید ڪہ بے حیا این چہ حرفیہ؟!پس چرا از پشت خنجر میزنید؟
با شنیدن حرف هاش لبم رو گزیدم،حرف حساب جواب نداشت!
با یاد پدر و برادرم قلبم ایستاد،داشتم از خجالت مے مردم!
زل زد بہ پلہ هاے دانشگاہ و گفت:من شناختے از شما ندارم اما یا چیزے تو زندگے تون گم ڪردید یا ڪم دارید ڪہ رفتید سراغ چیزے ڪہ جاش رو براتون پر ڪنہ اگہ اینطور نیست پس یہ دلیل بدتر دارہ!
نفسے ڪشید و ادامہ داد:من ڪہ ڪارہ اے نیستم اما چندتا استاد خوب هستن معرفے ڪنم؟
نفس بلندے ڪشیدم،فڪر ڪنم معنے نفسم رو فهمید!
_هیچڪس بہ اندازہ خودم نمیتونہ ڪمڪم ڪنہ!
لبخندے زد.
_دقیقا!یہ سوال بپرسم؟
آروم گفتم:بفرمایید!
_معنویات چقدر تو زندگے تون نقش دارہ؟
چیزے نگفتم،هیچ نقشے نداشتن!
اگر هم قبلا بود با خواست خودم نبود ظاهر بود براے رسیدن بہ امین!مثل امین بودن!براے خودم هیچے!
سڪوت رو شڪست:گمشدہ تون پیدا شد،برید دنبالش!خدانگهدار!
از فڪر اومدم بیرون،تازہ یادم افتاد ڪہ از مشهد برگشتہ خواستم چیزے بگم ڪہ دیدم باهام فاصلہ دارہ!
با دست زدم بہ پیشونیم،ادبت رو قربون هانیہ!
جملہ آخرش پیچید تو گوشم:گمشدہ تون پیدا شد،برید دنبالش!
نگاهے بہ آسمون ڪردم.
_هستے؟
بہ سهیلے ڪہ داشت میرفت اشارہ ڪردم و ادامہ دادم:اینم از اون بندہ خوباتہ ڪہ وسیلہ میشن؟
انگار ڪسے ڪنارم بود،سرم رو برگردوندم اما هیچڪس نبود!
بے اختیار گفتم:از رگ گردن نزدیڪتر!
مشغول تماشا ڪردن تلویزیون بودم شهریار اومد ڪنارم،حرف هاے مادرم یادم افتاد زل زدم تو چشم هاش و گفتم:داداشے!
سرش رو گذاشت روے دستہ ے مبل،مثل بچہ ها گفت:جونہ داداسے!
با خندہ گفتم:اہ لوس!داداسے!
دستش رو گرفتم.
_شهریار ما فقط همدیگہ رو داریم درستہ؟
سرش رو بہ نشونہ مثبت تڪون داد
_همیشہ باید هواے همدیگہ رو داشتہ باشیم،درستہ هفت سال ازم بزرگترے اما از بچگے پا بہ پام اومدے!حالا نمیخوام خواهر بدے باشم!
سرش رو بلند ڪرد و جدے نگاهم ڪرد.
با زبون لبم رو تر ڪردم و ادامہ دادم:چرا نمیرے خواستگارے عاطفہ؟
با تعجب نگاهم ڪرد!
_این چیزا رو ڪے بہ تو گفتہ؟!
_بذار حرفمو بزنم!من مشڪلے ندارم نہ با امین نہ با مریم نہ با عاطفہ نہ با خانوادشون!
شما دارید بزرگش میڪنید!
ڪمتر جلو چشمشون باشیم!
ڪمتر رفت و آمد داشتہ باشیم!
وقتے دعوتشون ڪنیم ڪہ هانیہ خونہ نباشہ!
حتے میخواستید خونہ رو بفروشید!
بہ افسردگے و حال بدم دامن زدید!
فڪر ڪردید ڪہ چے؟!
سم میریزم تو غذاشون یا تو بگے میخواے برے خواستگارے عاطفہ،ترورش میڪنم؟!
تو رو خدا بس ڪنید!خستہ شدم!
انگار جذام دارم!
نمیگم ڪامل فراموش ڪردم اما برام مهم نیست،نمیتونم مثل سابق باهاشون صمیمے باشم همین!
شهریار دستم رو فشار داد با لبخند گفت:میبینم گندہ گندہ حرف میزنے فسقل!احسنت! حرف هاتو قبول دارم،هانے مامان و بابا تو رو حساس بار آوردن بعد از اون ماجرا ڪہ میتونست براے هر دخترے عادے باشہ و یہ مدت بعد فراموش ڪنہ بزرگترش ڪردن!بیشترین ڪمڪ رو خودت بہ خودت میتونے ڪنے فسقل خانم!
دستش رو برد لاے موهام و شروع ڪرد بہ ڪشیدنشون!
با جیغ از روے مبل بلند شدم.
_شهریار خیلے بے جنبہ اے محبت بهت نیومدہ!
خواست بیاد سمتم ڪہ با جیغ دوییدم،پدرم وارد خونہ شد،سریع پشتش پناہ گرفتم!
شهریار صاف ایستاد و دستش رو گذاشت روے سینہ ش.
_سلام آقاے پدر!
پدرم جواب سلامش رو داد و رو بہ من گفت:دختر بابا سلامش ڪو؟
موهام رو از جلوے چشم هام ڪنار زدم و بلند گفتم:سلام!
حرف هاے سهیلے پیچید تو سرم،سرم رو انداختم پایین،آب دهنم رو قورت دادم،پدرم خواست برہ ڪہ زود بغلش ڪردم!
متعجب ڪارے نڪرد،چند لحظہ بعد بہ خودش اومد و دست هاش رو همراہ بوسہ اے روے موهام دور شونہ هام گرہ زد!
با خجالت گفتم:بابا ببخشید!
و تو دلم ادامہ دادم ببخش روے غیرت و اعتمادت پا گذاشتم!
میدونستم با ایما و اشارہ با شهریار حرف میزد!
با مهربونے گفت:واسہ چے بابا؟
سرم رو بہ قلبش چسبوندم و با بغض گفتم:براے همہ چے!
چندوقت بود طعم آغوش مهربون و پاڪش رو نچشیدہ بودم؟! تصمیم گرفتم،بزرگ بشم!
ادامه دارد....
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
💠💠💠
💎زلال سخن👈لحظهای تفکر بهتر از 70سال عبادت
✍اگر نماز قضا داريد
حضرت رسول اکرم (ص) فرمود:
هر که نماز قضا بر ذمه اش باشد قبل از ظهر جمعه آخر ماه مبارک رمضان چهار رکعت نماز به دو سلام (۲تا دو رکعتی) بخواند و در هر رکعت بعد از حمد یک مرتبه آیه الکرسی و پانزده مرتبه سوره ی کوثر را تلاوت نماید که دویست سال نماز قضا را کفایت می کند و روایت دیگر از آن حضرت چهار صد سال و روایت از حضرت امیرالمومنین ششصد سال و از حضرت رسول سوال کردند مردم آخر الزمان بیش از صدسال عمر نمی کنند نماز قضاهای پدر و مادر و اقربای او را کفایت می کند بعد از نماز این دعا را بخواند.
بسم الله الرحمن الرحیم
یا سامعَ الصَّوتِ یا جامع الفَوتِ یا مُحیَ العِظامِ بَعدَ المَوت ِ
صَلِّ عَلی مُحَمدِ وَاجعَل لی فَرَجا وَ مخرجا مِمّا انا
فیه اِنَّکَ تَعلَمُ و انتَ تُقَدَر وَلا اَقدِرُ وَ انتَ عَلامَ الغُیُوبِ یا واهِبَ العَطایا
یا غافِرَ الخَطایا یا سُبّوحُ یا قدُوسُ یا رَب المَلائِکهِ وَ الرّوح رَبِِ اغفِر وَارحَم
و تَجاوَز عَما تَعلَمُ اِنَکَ اَنتَ العَلِیُ الاَعظَم ُیا ساتِرَ العُیوُبِ یا کاشِفَ الکُرُوبِ
یا غافِر الذُنوُبِ یا ذَالجَلالِ وَالاِکرام بِرَحمَتِکَ یا اَرحَمَ الراحِمینِ.
التماس دعا
به دوستان وآشنايان ياد آوري كنيد
‼️‼️❓❓❓پاسخ
💫💫💫با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
✨✨آنچه شما نقل کرده اید نه در روایت معتبری آمده و نه در کتاب ارزشمند و قابل توجهی.
علاوه بر این در روایات بسیاری ـ که فقهاء بر اساس آن ها فتوا داده اند ـ شیوه قضای نمازهای فوت شده آمده که می توانید در رساله های علمیه مشاهده کنید.
بله، در بعضی روایات آمده که مثلا فلان نماز یا عمل ثواب چند ده یا چند صد نماز را دارد، ولی این صرفا به معنای ثواب زیاد آن نماز یا عمل است، و نه به معنای این که وظائف فقهی به وسیله آن تعیین شود.
با آرزوی توفیق.
موسسه ذکر ـ قم.
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃🍃✨﷽✨🍃🍃🍃
🔰مردی متوجه شد که گوش همسرش شنواییاش کم شده است.ولی نمیدانست این موضوع را چگونه با او درمیان بگذارد.
به این دلیل، نزد دکتر خانوادگیشان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت.
دکتر گفت: برای اینکه بتوانی دقیقتر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است، آزمایش سادهای وجود دارد انجام بده و جوابش را به من بگو، در فاصله ۴ متری او بایست و با صدای معمولی، مطلبی را به او بگو. اگر نشنید، همین کار را در فاصله ۳ متری تکرار کن. بعددر ۲متری و به همین ترتیب تابالاخره جواب بدهد.
آن شب همسر مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و او در اتاق نشسته بود.
مرد فکر کرد الان فاصله ما حدود ۴ متر است. بگذار امتحان کنم، و سوالش را مطرح کرد جوابی نشنید بعد بلند شد و یک متر به سمت آشپزخانه رفت ودوباره پرسید و باز هم جوابی نشنید.
بازهم جلوتر رفت سوالش را تکرار کرد و باز هم جوابی نشنید. این بار جلوتر رفت و گفت: ” شام چی داریم؟”
و این بار همسرش گفت: عزیزم برای چهارمین بار دادم میگم ماکارونی داریم؛
گاهی بد نیست که نگاهی به درون خودمان بیندازیم شاید عیبهایی که تصور میکنیم دردیگران وجود دارد در وجود خودمان است.
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🔴فایده "عطسه" از زبان امام زمان علیه السلام
💠مرحوم شیخ صدوق، طوسی، طبرسی و برخی دیگر از بزرگان به نقل از نسیم ( خادم امام حسن عسکری علیه السلام )حکایت کنند:
⚜هنگامی که حضرت صاحب الزّمان علیه السلام به دنیا آمد، همان لحظه انگشت سبّابه خود را به سمت آسمان بلند نمود.
🌺در همین لحظه ناگهان عطسه ای کرد و سپس اظهار داشت: «الحمد للّه ربّ العالمین، و صلّی اللّه علی محمّد و آله».
✨بعد از آن با کمال فصاحت فرمود: ظالمان و ستمگران گمان کرده اند که حجّت و ولیّ خداوند متعال زایل و نابود شونده است، چنانچه به ما اجازه سخن گفتن و بیان حقایق داده شود، همانا شکّ و شُبهه از بین خواهد رفت.
✳️همچنین به نقل از نسیم خادم حکایت نمایند:
یک شب پس از آن که حضرت مهدی موعود (عجّل اللّه تعالی فرجه الشرّیف) تولّد یافت، چند روزی بعد از آن به محضر مبارک آن حضرت شرفیات شدم، هنگامی که نشستم عطسه کردم.
🌷حضرت در حقّ من دعائی کرد و فرمود: «یَرْحَمُکَ اللّهُ».
من از محبّت و دعای حضرت، بسیار خوشحال شدم.
🌟سپس به من فرمود: ای نسیم! آیا می خواهی تو را به نتیجه و فایده عطسه آشنا سازم؟
🌿عرضه داشتم: بلی، فدایت گردم.
🌹حضرت در همان موقعیّتی که تازه به دنیا آمده بود، فرمود: «هُوَ أمانٌ مِنَ الْمَوْتِ ثَلاثَةُ أیّامٍ» یعنی؛ عطسه انسان را از مرگ به مدّت سه روز در أمان می دارد.
🌹🌿🌷🌿🌻🌿🌺🌿🌸🌿
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃