آشنا آشنا:
عكس العمل امام همه ي آنها را غافلگير كرد
آن روزي كه استكبار، ماجراي سلمان رشدي را علم كرد، براي همين بود كه شايد بتواند از راه آن موجود حقير سيه روز و سيه رو و كتاب شيطاني او، به روحيه ي مسلمانان - لااقل در بخشي از دنيا - لطمه بزند. با دشنام و بدگويي در اين كتاب، شايد بتوانند قدري مسلمانان را تضعيف كنند. همين عمل، وبال جانشان شد. عكس العمل امام در مقابل اين توطئه، آن چنان قاطع و كوبنده بود كه همه ي آنها را غافلگير كرد. آنان خواستند با نشر و بزرگ كردن آن كتاب، روحيه ي مسلمانان را تضعيف كنند.
شايد شماها ندانيد، ولي من ديده بودم؛
چون مجلات را براي من ميآورند. يكي، دو ماه بود كه اين كتاب در مطبوعات دنياي غرب - مخصوصاً مجلات امريكايي - آن چنان تبليغ ميشد كه هر كسي نگاه ميكرد، ميفهميد اين يك توطئه است. لزومي ندارد كه يك كتاب را - هرچند هم كه خوب باشد - اين قدر بزرگ كنند، در مجلات بنويسند، راجع به آن رپرتاژ بدهند، از فروشش بگويند، از ناشرش بگويند، از مطالبش بگويند، خلاصه كنند و عكس و فيلم بگيرند، اين جا و آن جا پخش كنند و همه به مسلمانان بخندند! هر كسي ميفهميد كه اين كار، عادي نيست. با جنجال، اين كتاب را وسط انداختند، شايد بتوانند با آن، روحيه ي مسلمانان را تضعيف كنند و بشكنند.
عكس العمل و ضربه ي متقابل امام، آن قدر قوي بود كه بكلي ورق را دگرگون كرد. حكم اعدام سلمان رشدي كه با اقبال و تصديق و شوق وافر ملتهاي اسلامي در همه جا مواجه شد، كار را دگرگون كرد. حالا روحيه ي آنها بود كه تضعيف ميشد. حالا طرفداران آنها بايد در طول اين مدت از خودشان دفاع ميكردند. لذا از آن روز تا حالا، سردمداران غرب و استكبار، در مقابلههايي كه با جمهوري اسلامي كردند، از اولين كلماتشان اين است كه بياييد اين قضيه ي سلمان رشدي را يك طور حلش كنيد! هرجا يكي از اين مهرههاي زنجيره ي استكبار جهاني، كسي را پيدا كرد كه فهميد ممكن است حرف او را به گوش مسؤولان جمهوري اسلامي برساند، اولين حرفي
كه زد - يا جزو اولين حرفها - اين بود كه كاري بكنيد اين قضيه حل بشود!
فشار آوردند، هو و جنجال كردند، متهم نمودند، بالا رفتند، پايين آمدند، نوشتند،
گفتند، محكوم كردند، نويسندگان و هنرمندانِ آلت دست را جمع كردند، طومار امضاكردند، تا شايد بتوانند در اين حكم استوار الهي، اندكي خدشه وارد كنند؛ ولي نتوانستند، بعد از اين هم نمي توانند؛ چون حكم اعدام سلمان رشدي، متكي به آيات الهي است و مثل آيات الهي، مستحكم و غيرقابل خدشه است.
مي گويند: راه حلش چيست؟ راه حلش خيلي ساده است. مجرمي است كه جرمي مرتكب شده و بايد مثل بقيه ي مجرمان عالم، حكم الهي درباره ي او جاري بشود. به دست همان مسلمانان انگليس بدهند - نمي گوييم به دست ما بدهند - تا حكم الهي را درباره ي او جاري كنند. با چنين اقدامي، اين قضيه حل خواهد شد و ديگر تمام ميشود. گرهي نيست كه باز نشود. اين، همان گره است. اين، همان نحوه ي باز شدن اين گره است. بايد حكم الهي درباره ي اين موجودي كه بر حسب آيات الهي و احكام قطعي اسلامي، به مجازاتي محكوم شده، اجرا بشود. سخنراني در ديدار با جمعي از روحانيون، مسؤولان و اقشار مختلف مردم خراسان ۱۵/۳/۶۹
https://eitaa.com/zandahlm1357
#هرروزیک_آیه
✨قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ
✨أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ
✨إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿۱۰﴾
✨بگو اى بندگان من كه ايمان آورده ايد
✨از پروردگارتان پروا بداريد براى كسانى كه
✨در اين دنيا خوبى كرده اند نيكى خواهد بود
✨و زمين خدا فراخ است بى ترديد شكيبايان
✨پاداش خود را بی حساب و به تمام خواهند يافت (۱۰)
📚سوره مبارکه الزمر✍آیه ۱۰
14.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💽 شاهکاری از استاد مصطفی اسماعیل
🔶〰🔶🔶〰🔶
📖سوره قصص
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
14.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای عهد تصویری
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: هدف و منظور مأمون اما اول: هدف و منظور مأمون را بايد از خود او بشنويم , عده ى از عباسيان و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
۵ خاموش ساختن شعله هاى خشم و اعتراض مخالفين خصوصاً علويان , و وانمود ساختن علاقه و محبت خود نسبت به آل على (ع) براى جلب حمايت علويان هدف ديگر مأمون بود. زيرا شعله هاى جنگى كه بين امين و];ّّ۵ مأمون بر سر خلافت برافروخته شده بود, اكثريت عباسىها و شيعيان از امين پشتيبانى مى كردند, خصوصاً مخالفت شيعيان خراسان كه بيشتر نابودى مأمون را تهديد مى كرد, و شورش هاى ديگرى در كوفه و بصره و مدينه و مكه , عليه مأمون محسوس بود, مأمون اين وضعيت را كه درك كرد, هيچ وسيله اى كه براى بقاى حكومت او نافع باشد نديد, جز آن كه تظاهر به شيعى بودن كند, بدين سبب امام را به قبول ولايتعهدى
مجبور كرد و مردم را به دوستى او مى خواند و پول رسمى را بنام او سكه مى زد و بدين وسيله شعله هاى خشم مردم را فرو مى نشاند. و خود مى گفت: ما ظننت ان احداً من آل ابيطالب يخافنى
بعد ما عملته بالرضا يعنى: گمان نمى كنم بعد از آن كه رضا را وليعهد خود قرار دادم , از احدى از آل ابوطالب بترسم.
https://eitaa.com/zandahlm1357