چهارم بايد گفت آيا مى توان پذيرفت عمر رحلت پيغمبر را باور نكرده بود؟ مسلّم است كه چنين نيست، وگرنه معنا ندارد با سخن ابوبكر فوراً از عقيدۀ خود باز گردد. برخى از محقّقان سنى معتقدند كه عمر وقتى فهميد رسول خدا از دنيا رفته است، ترسيد مبادا با يكى از انصار و يا ديگرى به عنوان جانشين پيغمبر بيعت شود و شورش درگيرد. از اين رو از روى مصلحت، رحلت آن حضرت را انكار كرد. [۲] جاى سؤال است كه چرا با ورود ابوبكر، عمر فوراً ساكت شد و از عقيده و تهديد خود باز ايستاد؟ آيا با ورود ابوبكر خطر شورش و تصاحب قدرت مرتفع شده بود؟ بديهى است عمر با اين جوسازى كه به وجود آورد، مى خواست مردم۲.
را در شك و ترديد عروج و يا رحلت پيغمبر نگه دارد تا رفيقش از سنح برسد و خلافت را طبق خواستۀ قبلى و قلبى خود به دست گيرند.
در پاسخ به سؤال پنجم كه چگونه ابوبكر برندۀ منازعۀ قدرت شد، اكثر محقّقان تاريخ اسلام بر اين باورند كه آتش تعصّبات قبيله اى و رقابت هاى بين آنها كه در دوران نبوت به ظاهر خاموش شده بود، پس از رحلت رسول خدا از زير خاكستر شعله ور شد و كار خود را كرد و ابوبكر و عمر با زيركى نه تنها انصار را از حوزۀ منازعه دور كردند، بلكه تيره هاى سرشناس قريش را نيز كنار زدند. اجتماع انصار در سقيفه، خود بر مبناى عصبيت قبيله اى بود، چرا كه غير خود را نمى خواستند. همچنين پيشگامى اوسيان در بيعت با ابوبكر نيز از همين تعصّب برمى خاست، زيرا پس از يادآورى دشمنى ديرينۀ آنها توسط ابوبكر، براى اين كه خزرجى به خلافت نرسد و از روى مخالفت با آن ها، به بيعت با ابوبكر راضى شدند. سخنان ابوبكر و عمر در سقيفه و تأكيد بر برترى قريش نيز بر همين مبناست.
از سوى ديگر رقابت هاى طايفه اى ميان تيره هاى برجسته و مهم قريش كه زير بار يكديگر نمى رفتند، قبول رهبرى ابوبكر را كه مردى از تيرۀ كم اهمّيّت «بنى تيم بن مره» قريش بود، آسان تر ساخت. زيرا بنى تيم بن مره و همچنين «بنى عدى» (قبيلۀ عمر) به واسطۀ موقعيّت غير مهمشان در ميان طوايف قريش، هرگز در تعارضات سياسى و جنگ قدرت طايفه هاى برتر قريش، درگير نبودند. مهاجران نيز از امكان استيلاى انصار در صورت درگيرى ميان طوايف رقيب قريش بيمناك بودند. از اين رو در نظر آنها ابوبكر بهترين نامزدى بود كه امكان اتفاق نظر بر او وجود داشت. [۱]
بنا به اين تحليل، چه، ابوبكر از پيش، از سوى حزب قريش انتخاب شده باشد و يا اتحاد مثلث، خودشان ابتدا او را مطرح كرده و سپس قريش پذيرفته باشد، آنچه مسلّم است، به لحاظ كثرت احاديث نبوى و مسلّم بودن جانشينى على (عليه السّلام)، مطرح كردن ابوبكر به اين سادگىها امكان نداشت. اما انصار با اشتباهى كه مرتكب شدند و در واقع با اجتماع خود در سقيفه، زمينه اى بسيار مساعد براى آن اتحاد مثلث ايجاد كردند تا به هدف خود جامۀ تحقّق بپوشانند و بتوانند ابوبكر را مطرح كنند و به خلافت برسانند. [۲] د.
----------
[۲]: . نگاه كنيد به: به شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج ۲، ص ۴۰ تا ۴۲.
[۱]: . نكاه كنيد به: تشيع در مسير تاريخ، سيد حسين محمد جعفرى، ترجمۀ محمد تقى آيت اللهى، ص ۶۵ و نقش امامان معصوم در حيات اسلام، عادل اديب، ترجمۀ مينا جيگاره، ص ۸۷.
[۲]: . علاقمندان مى توانند براى استفادۀ بيش تر به تحليل عالمانه و مفصّل آيت الله شهيد سيد محمد باقر صدر در كتاب ازسقيفه تاكوفه، ص ۴۸ تا ۶۶ مراجعه نمايند و مواضع اميرالمؤمنين (عليه السّلام) در برابر انحراف سقيفه را دريابند.
#تاریخ تشیع
✍️استاد محمد حسین رجبی
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 فولِکس واگن ببین چی ساخته!
اون ماشین قورباغهای یادتونه؟
حالا همه سیستمش شده لمسی 👌/ عجائب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماشین باید از هر جایی رد بشه 😬
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: همه مثل اینا باشید خرمشهر بودیم! شبِ عملیاتِ کربلایِ پنج بود. همهمه ای تو سنگر بپا بود. بع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حوری عزیزم!
فاو بودیم!
گفتم: « احمد! گلوله که خورد کنارت، چی شد؟» گفت: « یه لحظه فقط آتيشِ انفجارشو دیدم و بعد دیگه چیزی نفهمیدم». گفتم: خب! گفت:« نمیدونم چه قدر گذشت که آروم چشمامو باز کردم؛ چشمام، تارِتار میدید. فقط دیدم چند تا حوری دور و برم قدم میزنند. یادم اومد که جبهه بودهام و حالا شهید شدهام. خوشحال شدم. میخواستم به حوریها بگم بیایید کنارم؛ اما صِدام در نمیاومد. تو دلم گفتم: خب، الحمدلله که ما هم شهید شدیم و یه دسته حوری نصیبمون شد. میخواستم چشمامو بیشتر باز کنم تا حوریارو بهتر ببینم؛ اما نمیشد. داشتم به شهید شدنم فکر میکردم که یکی از حوریها اومد بالا سرم. خوشحال شدم. گفتم: حالا دستشو میگیرم و میگم حوري عزیزم! چرا يه خبري از ما نمیگيري؟! خدای ناکرده ما هم شهید شديم!. بعد گفتم: نه! اول میپرسم: تو بهشت که نباید بدنِ آدم درد کنه و بسوزه؛ پس چرا بدن من این قدر درد میکنه؟! داشتم فکر میکردم که یه دفعه چیزِ تیزی رو فرو کرد تو شکمم. صِدام در اومد و جیغم همه جا رو پر کرد. چشمامو کاملاً باز کردم دیدم پرستاره. خندهام گرفت. گفت: « چرا میخندی؟» دوباره خندیدم وگفتم: چیزی نیست و بعد کمی نگاش کردم و تو دلم گفتم: خوبه این حوری نیست با اين قيافش؟!.
حوری عزیزم!
مجموعه اکبرکاراته
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقاشی های سه بعدی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقط به خاطر یه بیسکوییت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایده برای سرگرم کردن بچه ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باز خوب شد بچه رو نخورد😐
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فیلم داستان زندگی (هانیکو) نوستالژی دهه شصت قسمت 27
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
51.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم داستان زندگی (هانیکو)
نوستالژی دهه شصت
قسمت 27
پارت دوم
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: حافظ- چنین بابی و نقل روایاتی در صحیح بخاری نمی باشد. داعی-اولا وقتی سایر ارباب صحاح از قب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
نواب- پس این اختلاف از کجا آمده که دو دسته برادران مسلمان بجان هم افتاده و با نظر عداوت بیکدیگر مینگرند و قدح در اعمال هم مینمایند.
داعی-اولا اینکه فرمودید دو دسته از مسلمانان با نظر عداوت بهم مینگرند مجبورم از طرف جماعت شیعیان اهل بیت طهارت و خاندان رسالت دفاع بنمایم که ما جماعت شیعیان به هیچ یک از علماء و عوام برادران اهل تسنّن بچشم حقارت و یا عداوت نظر نمی نمائیم بلکه آنها را برادران مسلمان خود میدانیم و بسیار متأسفیم که چرا تبلیغات بیگانگان و خوارج و نواصب و امویها و تحریکات شیاطین جنّ و انس در قلوب برادران اهل تسنّن مؤثر افتد تا آنجا که برادران شیعی خود را که از جهة قبله و کتاب و نبوت و عمل بجمیع احکام و واجبات و مستحبات و ترک کبائر و معاصی با آنها شریک اند رافضی و مشرک و کافر دانسته و از خود جدا نمایند و با نظر عداوت و دشمنی بآنها بنگرند.
ثانیا فرمودید این اختلاف از کجا آمده از سوز دل عرض مینمایم-آتش بجان شمع فتد کاین بنا نهاد-اینک وقت آن نیست که عرض نمایم این نوع اختلافات از کجا سرچشمه گرفته شاید ان شاء اللّه در شبهای بعد بمناسباتی پرده برداشته شود و خود متوجه باصل حقیقت گردید.
ثالثا راجع بنماز جمع و تفریق آقایان فقهاء اهل تسنّن اخبار معروضه را که دلالت بر رخصت و جواز دارد مطلقا در جمع خواندن نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء برای سهولت و راحتی و جلوگیری از سختی و مشقت و حرج امت نقل نموده ولی نمی دانم بچه جهة تأویلات بارده مینمایند و جمع خواندن نمازها را بدون عذر جائز نمی دانند.
بلکه بعضی از آنها مانند ابی حنیفه و تابعین او مطلقا منع جمع مینمایند با عذر و بدون عذر سفراام حضرا.
و اما سایرین از شافعیها و مالکیها و حنبلیها با اختلافاتی که در جمیع اصول و فروع دارند در سفر مباح مانند حج و عمره و جنگ و غیرهم اجازه داده اند.
ولی فقهاء شیعه تبعا للائمة الطاهرین من آل محمّد علیهم السّلام که بنا بفرمودۀ رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فارق بین حق و باطل و عدیل القرآن اند حکم بجواز جمع مینمایند
مطلقا خواه در سفر یا در حضر با عذر و یا بی عذر بجمع تقدیم و یا جمع تأخیر.
و این جواز با اختیار مصلّی است یعنی نمازگزار اگر بخواهد نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را برای سهولت و راحتی در یک جلسه بخواند-و یا ظهر و مغرب را در اوّل وقت فضیلت بخواند و نماز عصر و عشاء را هم در اول وقت فضیلت آنها اداء نماید مختار است.
و البته از هم جدا و هر یک را در وقت فضیلت خود بجا آوردن افضل از جمع است چنانچه در کتب استدلالیه و رسائل عملیه فقهاء شیعه کاملا ذکر گردیده.
و لکن چون مردم غالبا گرفتار مشاغل و هموم بسیاری هستند و ممکن است بمختصر غفلتی از آنها فوت گردد لذا برای سهولت و رفع عسر حرج (که هدف شارع مقدّس بوده) شیعیان جمع میخوانند بتقدیم یا بتأخیر.
گمان میکنم برای روشن شدن ذهن آقایان محترم و سایر برادران اهل تسنّن که با دیده غیظ و غضب بما مینگرند همین مقدار جواب کافی باشد چون مطالب مهم تری اصولا در پیش است خوبست برگردیم باصل مذاکرات اولیه زیرا وقتی مطالب مهمۀ اصولی حل گردید بالتبع فروعات حل خواهد شد.
حافظ- خیلی خوشوقتم که در جلسۀ اول پی بردم بمعلومات قبله صاحب و دانستم طرف صحبت ما کسیست که خیلی جامد نیست و از کتب ما کاملا با اطلاع اند همان قسمی که فرمودند بسیار بجا است که همان صحبت قبل را تعقیب نمائیم.
با اجازه قبله صاحب میخواهم بفهمم که جنابعالی با این بیانات شیوا که ثابت نمودید حجازی و هاشمی و دارای چنین نسب پاکی هستید چگونه شد که بایران مرکز مجوس آمدید چنانچه علت و تاریخ این مهاجرت را بیان فرمائید خیلی خوشوقت خواهیم شد.
#شبهای پیشاور
https://eitaa.com/zandahlm1357