@shervamusiqiirani - سپید و سیاه - محمد اصفهانی.mp3
2.31M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
شب سردی است و من افسرده
راه دوری است و پایی خسته
تیرگی هست و چراغی مرده
می کنم تنها از جاده عبور
دور ماندند زمن آدمها
سایه ای از سر دیوار گذشت
غمی افزود مرا بر غمها
فکر تاریکی و این ویرانی
بی خبر آمد تا با دل من
قصه ها ساز کند پنهانی
نیست رنگی که بگوید با من
اندکی صبر سحر نزدیک است
هر دم این بانگ بر آرم از دل
وای این شب چقدر تاریک است
خنده ای کو که به دل انگیزم
قطره ای کو که به دریا ریزم
صخره ای کو که بدان آویزم
مثل اینست که شب نمناک است
دیگران را هم غم هست به دل
غم من لیک غمی غمناک است
هر دم این بانگ بر آرم از دل
وای این شب چقدر تاریک است
اندکی صبر سحر نزدیک است
#سهراب_سپهری
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۵۳. شما خیال میکنید امام زمان علیه السلام من و شما را به حال خودمان رها کرده است؟! واللَّه! این گونه نیست، باللَّه! این گونه نیست. ارتباط معنوی با حضرت مهدی
۱۵۴. تو خودت را بساز، امام زمان علیه السلام به سراغت میآید. من خودم را بسازم، حضرت مهدی علیه السلام به سراغم میآید.
ارتباط معنوی با حضرت مهدی
https://eitaa.com/zandahlm1357
سلام لطفا
#اندڪی_تأمل🇮🇷👇
eitaa.com/joinchat/3717922818Ca7721d8525
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: پيام به مناسبت بزرگداشت روز شهيدان هفته دفاع مقدس پيام به مناسبت بزرگداشت روز شهيدان هفته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بچه محل امام رضا:
پيام به مناسبت بزرگداشت مقام شهيدان
پيام به مناسبت بزرگداشت مقام شهيدان بسم الله الرحمن الرحيم امسال روز ياد بود شهيدان در هفته ي دفاع مقدس و روز شهادت سيده ي شهيدات تاريخ حضرت صديقه ي طاهره فاطمه ي زهرا سلام الله عليها همزمان شده است. شهيدان ما نيز مانند بانوي بزرگوار اسلام در راه حق درخشاني به شهادت رسيدند، كه براي كتمان و اخفاء آن، از همه ي ابزارها و وسائل زمان، استفاده ميشد. سنت لايتغير الهي نگذاشت، كه زهراي مرضيه، در پشت حجاب غليظ اوهام پنهان بماند، و آن ستاره درخشان خونين، درگذشت زمان به
خورشيدي تابان بدل شد. و امروز نام او و ياد مظلوميت او، از همه ي حصارهاي كتمان، عبور كرده است، و به اعتماد دلها و جانها رسيده است. و اين درخشندگي و فزايندگي، ادامه خواهد داشت: انا اعطيناك الكوثر... نام و ياد شهيدان عزيز ما نيز، همانند سيده ي عالميان، با گذشت زمان نوراني تر و نافذتر خواهد شد. امروز، دستهاي مجرم، كه از آغاز انقلاب و بخصوص در دوران دفاع مقدس همه سعي شان اين بود، كه حقانيت درخشان و مظلومانه ي ياوران خميني عزيز را، كتمان كنند در كار آنند كه خاطرههاي دوران جنگ را، به دست تند با دهاي تبليغات مغرضانه بسپرند، و آنها را در وادي فراموشي
رها كنند، ولي بي شك موفق نخواهند شد. همت و غيرت و ايمان صادقانه ي خيل عظيم مؤمنان انقلاب و اسلام بخصوص جوانان غيور و صالح كه بدنه ي عظيم ملت ايران را تشكيل ميدهند، يكبار ديگر در تاريخ تجربه ي احياء نام و ياد آن حق مظلوم را، تكرار خواهند كرد. و به توفيق الهي خورشيد فروزان شهادت، همه ي حجابهاي تحريف و فريب را، خواهد شكافت. پروردگارا شهيدان را در جامعه ي ما روز به روز عزيزتر فرما و همه ي مشتاقان شهادت را توفيق پيوستن، به آن كاروان مبارك در سير عرشي و ربوبي اش، عنايت كن، و دعاي حضرت بقيه الله ارواحنا فداه را، سايه ي سر آنان قرار ده، و روح امام راحل عظيم الشأن را با آنان محشور فرما. آمين با رب العالمين. سيد علي خامنه اي ۲/۷/۷۷
#پیامهای مقام معظم رهبری
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: ۹-۵-۲- ترویج شهوات جنسی و آمیزش بی رویه ی زن و مرد و دختر و پسر اگر برای کشوری شهوات جنسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بچه محل امام رضا:
بخش سوّم: سیمای زن در بُعد خانوادگی
اشاره
بخش سوّم سیمای زن در بُعد خانوادگی
فصل اوّل: خانواده در اسلام و فرهنگ اسلامی
۱-۱-۳- جایگاه خانواده از منظر اسلام و فرهنگ اسلامی
۱-۱-۱-۳- سلّول حقیقی مجموعه ی پیکره ی جامعه
آدمِ تنها، مردِ تنها و زن تنها که همه ی عمر را به تنهایی میگذرانند، از دید اسلام یک چیز مطلوبی نیست. مثل یک موجود بیگانه است در مجموعه ی پیکره ی انسانی. اسلام این طور خواسته که خانواده، سلّول حقیقی مجموعه ی پیکره ی جامعه باشد نه فردِ تنها. [۱]
----------
[۱]: . خطبه ی عقد مورخه ی ۵-۱۰-۱۳۷۵.
۲-۱-۱-۳- خانواده به عنوان کلمه ای طیّبه، عامل تراوش برکات در پیرامون خود
خانواده، کلمه ای طیّبه است. کلمه ی طیّبه هم خاصیتش این است که وقتی یک جایی به وجود آمد، مرتب از خود برکتی و نیکی میتراود و به پیرامون خودش نفوذ میدهد. کلمه ی طیّبه همان چیزهایی است که خدای متعال آن را با همان اساس صحیح به بشر اهدا کرده. اینها همه کلمه ی طیّبه است؛ چه معنویات و چه مادّیات. [۲]
----------
[۲]: . خطبه ی عقد مورخه ی ۱۵-۱۲-۱۳۷۹.
۳-۱-۱-۳- نگرش اصیل و نگاه با اهتمام به خانواده به عنوان یک رکن بزرگ
نکته ی اوّل این است که در کار ازدواج و این مراسم و رسم و سنتی که در اسلام و در همه ی ادیان و در بشریت وجود دارد، به نظر اسلام آن چیزی که اصل و محور است، تشکیل کانون خانوادگی است. از نظر اسلام، خانواده یک رکن بزرگ است. [۱]
نگرش اسلام به خانواده، نگرشی درست و نگرشی اصیل و یک نگاه با اهتمام است که خانواده اصل قرار داده شده و به هم زدن خانواده یا آشفته نمودن آن جزو بدترین کارهاست. [۲]
۴-۱-۱-۳- دوام و ریشه دار بودن خانواده با انتقال مواریث و سنّتها از نسل گذشته به نسل بعدی
در اسلام و در فرهنگ اسلامی خانواده با دوام است. توی خانواده پدربزرگها و مادربزرگها و پدر و مادر هستند، نوهها و نتیجه هایشان را میبینند... سنتها را به هم منتقل میکنند. نسل گذشته مواریث خودش را به نسل بعد تحویل میدهد. بریده و بی ریشه و تنها و بی عاطفه بار نمی آیند. [۳]
۵-۱-۱-۳- محیطی امن و قابل اعتماد برای سالم نگه داشتن و رشد روح، فکر و ذهن اعضای خانواده
خانواده یک محیط امنی است که در آن چه فرزندان و چه خود پدر و مادر میتوانند روح وفکر و ذهن خود را در این محیط امن و قابل اعتماد، سالم نگهدارند و رشد بدهند. وقتی خانواده سست شد، نسلهایی که همین طور پشت سر هم میآیند، بی حفاظ اند.
----------
[۱]: . خطبه ی عقد مورخه ی ۲۰-۴-۱۳۷۰.
[۲]: . خطبه ی عقد مورخه ی ۱۵-۱۰-۱۳۷۹.
[۳]: . خطبه ی عقد مورخه ی ۲۴-۵-۱۳۷۴.
انسان برای تربیت است، انسان برای هدایت و تعالی وکمال است. این نمی شود مگر در یک محیط امن؛ محیطی که در آن عقده بوجود نیاید، انسان اشباع بشود، در آن تعلیمات هر نسلی به نسل بعد منعکس بشود واز کودکی یک انسان تحت تعلیم صحیح، روان، طبیعی و فطری دو معلّم که نسبت به او از همه ی انسانهای عالم مهربان ترند، یعنی پدر و مادر قرار بگیرد. [۱]
۶-۱-۱-۳- محلّی برای تنظیم زندگی انسان و تجدید قوا جهت تداوم فعّالیتهای زندگی
هر انسانی - هم مرد و هم زن - درطول زندگی، در شبانه روز مشکلاتی دارد و با پیش آمدها و حوادثی مواجه است. حوادث اعصاب را میکوبد و خسته میکند. انسانها را دچار نا آرامی و سراسیمگی میکند. وقتی وارد محیط خانه شد، این محیط امن و امان به او تجدید قوا میبخشد. او را آماده یک روز دیگر و یک شبانه روز دیگر میکند. خانواده برای تنظیم زندگی انسان خیلی مهم است. البته خانواده باید خوب اداره شود، باید سالم اداره بشود. [۲]
فرصت ازدواج و آرام گرفتن در یک مجموعه ی خانواده، یکی از فرصتهای مهم زندگی برای مرد و زن است. این یک وسیله ی آسایش، آرامش روحی است، وسیله دلگرم شدن به تداوم فعّالیتهای زندگی است، وسیله ی تسلّی، وسیله ی پیداکردن یک غمخوار نزدیک است، که برای انسان درطول زندگی بسیار لازم است. [۳]
در داخل خانواده است که مرد و زن - که زوجین هستند - میتوانند تجدید قوا
کنند، میتوانند همّت خودشان را برای ادامه ی راه آماده کنند. میدانید که زندگی یک مبارزه است، کلّ زندگی عبارتست از یک مبارزه ی بلند مدّت، مبارزه با عوامل طبیعی، مبارزه با موانع اجتماعی، مبارزه با درون خود انسان که مبارزه با نفس است. دائم انسان در حال مبارزه است. بدن انسان وقتی در جسم باشد، جسم سالم است. در انسان این مبارزه باید صحیح، منطقی، در جهت درست، با رفتارهای صحیح و ابزارهای درست باشد. این مبارزه گاهی یک استراحت و یک باراندازی لازم دارد. این یک سفر و یک حرکت است این نقطه ی استراحت، داخل خانواده است. [۱]
----------
[۱]: . خطبه ی عقد مورخه ی ۲۰-۵-۱۳۷۶.
[۲]: . خطبه ی عقد مورخه ی ۲۹-۱۰-۱۳۷۷.
[۳]: . خطبه ی عقد مورخه ی ۹-۱۲-۱۳۸۰.
[۱]: . خطبه ی عقد مورخه ی ۸-۳-۱۳۸۱.
#زن و باز یابی هوی
ت حقیقی
✍مقام معظم رهبری
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 اثر لجاجت در سرنوشت انسان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥💕تلاوت واقعا جگر سوز و طلایی استاد عبدالباسط
💥💕سوره مبارکه حج آیه 40
💕💥همراه با تصاویری از جنگ غزه مرگ بر امریکا😭😨
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
خودپسندی متن حديث العُجب ابن شعبة الحرّانى قال: و سأله عليه السلام أحمد بن نجم عن العُجْب الّذى يف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
متن حديث
العُجب ابن شعبة الحرّانى قال: و سأله عليه السلام أحمد بن نجم عن العُجْب الّذى يفسد العمل، فقال عليه السلام: العُجب درجات: منها أن يزيّن للعبد سوء عمله فيراه حسناً، فيعجبه و يحسب أنّه يحسن صنعاً، و منها أن يؤمن العبد بربّه، فيَمنّ علي الله و للّه المنّة عليه فيه.
خودپسندي ابن شعبه حراني گويد: احمد بن نجم درباره خودپسندي كه تباه كننده عمل است، از آن حضرت (ع) سؤال كرد، حضرتش فرمود: خودپسندي درجاتي دارد از جمله آن كه زشتكاريِ بنده را آراسته، و او آن را
زيبا بيند، پس از آن به خود باليده و گمان برد كاري نيك انجام داده است، ديگر آن كه بنده به پروردگارش ايمان داشته بدان بر خدا منّت گذارد حال آن كه منّت خدا بر اوست۱.
منبع حديث
۱- تحف العقول ۴۴۴.
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
.......:
۱. آشنایی کامل حضرت به زبانهای گوناگون رایج آن زمان
اباصلت هروی گوید: حضرت رضا (علیه السلام) با مردمی که زبانهای مختلف داشتند، به زبان خودشان سخن میگفت، به خدا سوگند که او فصیح ترین مردم و آگاه ترین آنها به هر زبان و لغتی بود. [۱]
وی روزی به حضرت رضا (علیه السلام) گفت: ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) من از این همه تسلّط شما به زبانهای گوناگون در شگفتم. حضرت فرمود: یا اَباصَلْت اَنَا حُجّهُ اللهِ عَلی خَلْقِهِ و ما کانَ اللهُ لِیَّتخِذَ حُجَّهً عَلی قومٍ و هُوَ لایَعْرِفُ لُغاتِهِم...
ای اباصلت من حجت خداوند بر خلق او هستم، خداوند هرگز حجتی را بر گروهی قرار نمی دهد که زبان آنها را نشناسد، مگر به تو نرسیده است سخن امیرالمؤمنین (علیه السلام) (که فرمود) به ما فصل الخطاب داده اند، و این جز آگاهی لغات نیست. [۲]
شخصی به نام ابواسماعیل سندی از هند به دنبال حجت
خدا آمده بود. او را به حضرت رضا (علیه السلام) راهنمایی کردند. وی میگوید: من نزد حضرت رفتم اما عربی نمی دانستم، به زبان سندی سلام کردم، حضرت به زبان خودم پاسخ داد. با حضرت سخن گفتم و او به زبان خودم با من سخن میگفت؛ گفتم: به دنبال حجت خدا در عرب آمده ام. فرمود: منم آن (حجت خدا) هرچه میخواهی بپرس، من مسائل خود را پرسیدم و حضرت به زبان خودم پاسخ داد. وقتی خواستم بروم، گفتم: من عربی نمی دانم، از خداوند بخواهید زبان عربی را به من الهام کند! حضرت دست مبارک بر لب هایم کشید همان موقع به زبان عربی تکلم کردم! [۱]
----------
[۱]: عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، ۲/۲۷.
[۲]: عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، ۲/۲۷.
[۱]: کشف الغمه، ۳/۹۱؛ الخرائج والجرائح، ۱/۳۴۰؛ بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۵۰.
در شهر بصره وقتی یکی از مخالفان به نام عمروبن هدّاب از ایشان خواست تا ادّعای خود را در مورد دانستن هر زبان ثابت کند و با رومیان و هندوها و فارسیان و ترک زبانها که در شهر هستند سخن گوید، حضرت فرمود: آنها را بیاورید. عده ای از اهل زبانهای گوناگون را آوردند و حضرت با همه آنها به گونه ای روان سخن گفت که همگی به دانش و فصاحت حضرت اعتراف کردند و مردم از دیدن این منظره شگفت زده شدند. [۲] [زیرا واضح بود که حضرت رضا (علیه السلام) هرگز در این مورد استادی ندیده و نزد کسی زبانهای گوناگون را یاد
----------
[۲]: الخرائج و الجرائح ۱/۳۴۱، الثاقب فی المناقب: ۱۸۶، بحارالانوار ۴۹/۷۳.
نگرفته و با این افراد در مدینه معاشرتی که سبب یادگیری این همه زبان با این فصاحت باشد، نداشته است. ]
📚حکایت آفتاب نگاهی به زندگی امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🎥 سلسله کلیپهای #حکومت_موعود 4 🔰 بررسی ویژگی های حکومت #امام_زمان عجل الله فی فرجه 🎬 قسمت 4 : مقد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سلسله کلیپهای #حکومت_موعود 5
🔰 بررسی ویژگی های حکومت #امام_زمان عجل الله فی فرجه
🎬 قسمت 5 : مقدار حکومت حضرت چقدر است❓ (بررسی روایات دسته دوم و سوم و سپس جمع بندی)
🎙با توضیحات #استاد_احسان_عبادی از اساتید مهدویت کشور
👌دنیای بعد ظهور را بهتر بشناسیم
🔺کارت پستال نوجوان تونسی که به نام سیمای پیامبر (ص) عرضه میشود!
👈 متاسفانه پوستر نگاره پیغمبر (ص)، کپی برداری از کارت پستالی اروپایی است که هیچ ارتباطی با «پیامبر اکرم (ص)» ندارد. تصویر عکسی است که در سالهای ۱۹۰۴ و ۱۹۰۶ در تونس از پسربچهای گرفته شده و برای استفاده تجاری منتشر شده است. عکاس آن نیز رودولف لنرت (Rudolf Franz Lehnret ) است. در آن روزگار عکسهای کشور تونس، مشتری داشت. لذا این عکاس و دوستانش به تونس رفته و مجموعهای از عکسهای تونس را تهیه کرده و در اوایل دهه بیست به صورت کارت پستال چاپ میکردند. این مجموعه عکس شامل مناظر طبیعی، بیابان، تپههای شن روان، بازارها و مناطق محلی، پسران و دختران نابالغ جوان بود که سنی بین کودکی و نوجوانی و چهرهای بین زن و مرد داشتند. عکسها مطابق تصورات اروپاییان از شرق بود که تصوّری رازآلود و وسوسهانگیز از شرق داشتند و با استفاده از تکنیک چاپ نقره تهیه، و سپس گراورسازی و چاپ شدهاست. عکس یادشده در ژانویه سال ۱۹۱۴ در مقالهای با نام «اینجا و آنجا در شمال آفریقا» در یکی از مجلات غربی چاپ شد و زیر عکس نوشته شده بود «عربی با یک گل».
🔹متاسفانه برخی روی این عکس کار کردند و جلوه چشمها و صورت را افزون ساختند و به نام نگاره تاریخی پیغمبر اکرم (ص) چاپ کردند و فروختند!!
✍ #استاد_احسان_عبادی
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: گفتم: از هر طرف آتش ميريزن و امكان حركت نيست... ده دقيقه بعد آقا مهدي خودش آمد پيش ما. وض
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
يك بعد از ظهر به ياد ماندني
ولي نعمتي نژاد
عمليات و الفجر دو، در منطقه حاج عمران - جبهههاي غرب - به وقوع پيوسته بود و لشكر عاشورا در اين عمليات مأموريت پدافندي داشت. از كاسه گران در غرب به اشنويه آمديم. من توي گردان حضرت ابوالفضل (ع) به فرماندهي سيد اژدر مولايي بودم. شهيد رضا نيكنام لاله هم فرمانده گروهان و رحيم نوعي اقدم هم معاون رضا بود. توي اشنويه سه نفر به انتخاب نيكنام به عنوان نيروي گشت رزمي مأمور شديم به عمليات لشكر كه اسد قرباني مسووليتش را برعهده داشت. من، علي حداد [۱۶] و عمران منجم [۱۷].
موقعي كه نيكنام
ما را ميفرستاد رحيم نوعي اقدم خيلي اصرار داشت كه او را هم با ما بفرستد. خيلي التماس كرد؛ منتهي نيكنام قبول نكرد.
واحد عمليات لشكر توي پادگان پيرانشهر بود (پادگان ارتش).
[ صفحه ۳۴]
پاي مان كه به پادگان رسيد، خيلي از فرماندهان لشكر را آنجا ديديم؛ آقا مهدي باكري، مصطفي مولوي و...
به اين شكل به جمع نيروهاي اسد قرباني پيوستيم. چند روزي توي پادگان پيرانشهر مانديم تا اين كه يك روز سر و صدا بلند شد كه هواپيماهاي عراقي چترباز ريخته اند توي منطقه. حتي آمدند دنبال بروبچههاي لشكر ما كه چكار بايد بكنيم؟ منتهي تعداد ما در آن حد نبود كه بتوانيم كمكي بكنيم. پس از ساعتي خبردار شديم كه دشمن ماكت آدمي در قالب سرباز توي پيرانشهر ريخته، و به اين شكل اين عمليات دشمن كه بيشتر جنبه رواني داشت به خير گذشت. منتقل شديم به منطقه حاج عمران كه لشكر آنجا خط پدافندي داشت. بچههاي عمليات چادري داشتند كه ما هم آنجا ميمانديم. كار ما مقابله با هلي كوپترهاي دشمن بود. نيروهاي مستقر در خط ما، با مشكل هلي كوپترهاي دشمن مواجه بودند. به اين معني كه هلي كوپترهاي دشمن ميآمدند ميايستادند بالاي تپههايي كه خط دشمن به حساب ميآمد و از آنجا خط ما را قشنگ ميزدند. مسير آمدنشان هم از پشت تپهها بود و ديده نمي شدند.
اسد قرباني طرحي را براي مقابله با هلي كوپترهاي عراقي آماده كرده بود كه ما با راهنمايي نيروهاي بارزاني مستقر در منطقه به پشت خط دشمن نفوذ كنيم و هلي كوپترها را بزنيم.
حدود بيست نفري ميشديم كه به اين مأموريت
رفتيم؛ اسد قرباني، علي حداد، عمران منجم، غلام زاهدي (بي سيم چي)، سرندي [۱۸] (امدادگر) و... دو تن از بارزانيها هم به عنوان راهنما با ما آمدند. خط دشمن را دور زديم و در جايي سنگر گرفتيم كه به محل
مأموريت برده منتقل كرده بوديم. هلي كوپترها به هنگام شليك ما، يكي با شيرجه رفت پشت ارتفاع سمت دشمن. ما خيال كرديم سقوط كرد. ديگر از سرنوشتش خبري نشد ولي يكي دور زد آمد ايستاد بالاي تپه اي كه به حداد گفته بودم آنجا موضع بگيريم. اگر آنجا بوديم با سنگ هم ميشد زد. خيلي نزديك بود. پس از چند دقيقه آن هم برگشت و رفت. بار و بنديل مان را برداشتيم و برگشتيم محل خودمان. مسيري كه ما رفت و آمد ميكرديم سرسبز بود و طبيعت قشنگي داشت منتهي نه ما نيرو داشتيم و نه عراقي ها.
بعد از آن ديگر هلي كوپترهاي دشمن نيامدند بچههاي توي خط ما را اذيت كنند. روزي از روزها موقع ناهار توي چادر بوديم
كه آقا مهدي باكري و آقا مرتضي ياغچيان آمدند. ناهار برنج بود علي حداد سريع دست به كار شد كه برنج را گرم كند و ناهارمان را بخوريم. منتهي تا حاضر شدن برنج، توي چند تا بشقاب داخل سفره ماست گذاشت. حداد گفت: «آقا ولي، اينارو بذار توي سفره تا حاضر شدن برنج با ماست مشغول باشن. » آقا مهدي منتظر برنج
نشد. ماست را بان نان خورد. از خوردنشان معلوم بود گرسنه هست.
آقا مرتضي مثل بچه اي كه پيش پدرش بنشيند خودش را نشان ميداد؛ مؤدب و... انگار به همسفره بودن با آقا مهدي فخر ميكرد. آقا مهدي گفت: مرتضي! از اين راهي كه ما ميريم و ميآييم، عراقيها هم ميتونن بيان ما را بزنن! بايد فكري بكنيم.
آقا مهدي ماست را كه خورد تمام كرد، رو به حداد گفت: «قارداش! سن بيزي بوگون قاتيغينان دويوردون [۱۹]
» براي خوردن برنج منتظر نماند، بلند شد رفت گوشه اي دراز كشيد و خوابيد.
ولي آقا مرتضي نشست با ما به گفتگو، مواظب بوديم خواب آقا مهدي را بر هم نزنيم. وقتي او استراحت ميكرد، انگار كه ما استراحت ميكنيم. عصر از خواب بيدار شد و رفتند. در حالي كه عطر حضورشان در مشام مان بود.
يك بار ديگر آقا مهدي توي و الفجر ۱، به دادمان رسيده بود. در روز اول عمليات كه از كانال اول زديم بيرون و ميخواستيم در امتداد كانال برويم خط مقدم. ديديم يكي از دور صدا ميزند: «اونجا ميدان مينه، بيايين اين طرف. » آمد نزديكتر، ديديم آقا مهدي باكري است فرمانده لشكرمان،
توي خط مقدم داشت به وضعيت نيروها سر و سامان ميداد. او هميشه در صحنههاي خطر حاظر بود.
https://eitaa.com/zandahlm1357
Part10_خاطرات شهید صیاد شیرازی.mp3
5.37M
👆🏻
◉━━━━━────
↻ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ⇆
🎧کـــتاب صــوتی " خاطــرات شهیــد علــی صیــادشــیرازی"« ره»
🔴قسمــت 10
💚سلامتی و تعجیل در فرج حضرت امــام زمــان «عــجل الله تعالی فرجه الشریف» و شــادی ارواح طــیبه شهــدا و حــاج_قــاسم صلــوات
🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
بچه محل امام رضا: ابتداع خلقت و مراتب سه گانه آن قوله علیه السلام: ابْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا