eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.8هزار عکس
35.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
12.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 وقتی زمزمه عملیات به گوش می‌رسید، وقتی شبانه نیروها را جابجا می کردند، و از زیر قرآن رد می‌شدند.. وقتی کامیون‌ها و وانت برای انتقال نیروها به خط می‌شدند.. ◇ نوحه و نوا و شور و شوقی در بین رزمنده‌ها به پا بود، و وداع با یاران و التماس دعا و قول شفاعت از همدیگر، چه دیدنی و خاطره انگیز بود... 🌷 ◇ ۲۷ مهرماه ۱۳۶۲_منطقه عملیاتی شمالغرب عملیات والفجر۴ 🌺🍃🌺🍃🌺
رزمنده سایبری.mp3
1.29M
📻 پادکست | رزمنده سایبری ۱۵ دقیقه و ۴۰ ثانیه حرف‌هایی که خوب است بروبچه‌های فعال فضای مجازی و سایبری بشنوند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 حاج حسین یکتا
اقسام کتاب الهی و آیات و کلمات آن باری، کتاب خدا که صاحب ایمان و ایقان باید به حقانیّت او تصدیق نماید از روی علم و تحقیق نه از روی ظنّ و تقلید أوّلاً دو قسم است، تکوینی و تدوینی، امّا کتب تدوینی که مسطور و مرقوم بر قرطاس و مابین دفّتین است مذکور شد ؛ ولی کتاب تکوینی او نیز انواع و اقسامی دارد. به لحاظ اوّلْ کلّیه عالم وجود کتاب الهی است، کما قیل: به نزد آن که جانش در تجلّی است همه عالم کتاب حق تعالی است عرض اعراب و جوهر چون حروف است مراتب همچو آیات وقوف است از او هر عالمی چون سوره خاص یکی چون فاتحه دیگر چو اخلاص [۱] چه معنای کتاب که: « ما یکتب فیه » باشد بر عالم وجود صادق است، زیرا که او مسطور و مرقوم از آیات تکوینی و کلمات وجودی است، چه بر هر موجود بما هو موجود چون بذاته مشعر مراتب غیب و به آثار و صفات خود مظهر و مبرّز صفات و اسماء ذات غیب الغیوب حقّ است « آیه » و « کلمه » اطلاق شده، کما قال تعالی: « وَ بِکَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ [۲] »، و قال مولانا أمیرالمؤمنین علیه السلام فی حقّ آدم علیه السلام: و أنت کتاب المبین الذی بأحرفه تظهر المضمر أتزعم [۳] انک جرم صغیر و فیک انطوی العالم الاکبر [۴] و قال فی حقّ ذاته الشریف: « أنا کلام اللّه الناطق » [۵]، پس عالم بتمامها کتاب تکوینی، است و چون حاوی بر مراتب طولیه است از مراتب سته، لهذا آنها هر یک به منزله سوره[ای] است از آن کتاب، جواهر عالم چون ثابت و محقّق اند به منزله حروفات آن سوره اند، و اعراض تسعه به منزله اعراب اند. ---------- [۱]: ۱ - گلشن راز، شبستری، « قاعده در تشبیه کتاب آفرینش ». [۲]: ۲ - سوره مبارکه آل عمران، آیه ۴۵. [۳]: ۳ - مصدر: و تحسب. [۴]: ۴ - دیوان علی علیه السلام، ص ۱۷۵: با تقدیم و تأخیر در ابیات. [۵]: ۵ - بحارالأنوار، ج ۳۰، ص ۵۴۶ و ج ۷۹، ص ۱۹۹. .......: 📚✍ بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357
تفسیر آیه و لقد زینا در تفسیر آیه شریفه وَ لَقَدْ زَیَّنَّا السَّمٰاءَ الدُّنْیٰا بِمَصٰابِیحَ [۱]، باید گفت: این آیه دلالت بر این ندارد که ستارگان در فلک ماه هستند، بلکه دلالت آیه بر این است که فلک ماه به ستارگان زینت شده است. و این صحیح است چرا که ستارگان نور دارند. تفسیر آیه و جعلناها رجوماً در تفسیر ادامه این آیه (B وَ جَعَلْنٰاهٰا رُجُوماً)، نیز باید گفت: از آیه بدست نمی آید که ستارگان نیز شهاب هستند، چون در این صورت باید تعداد ستارگان کم شود. آنچه آیه بر آن دلالت دارد این است که اجزایی از ستارگان به نام شهاب جدا می‌شود مانند جدا شدن شعاع نور. علاوه اینکه دلیلی وجود ندارد که ستارگان در فلک هشتم مستقر باشند. و در فلک قمر، جز قمر چیزی نباشد، بلکه چه بسا ستارگانی باشند که هنوز کشف نشده اند و شهابها از آن ستارگان جدا شوند. ---------- [۱]: ۱) - ملک، ۵. شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
تمدن نوین اسلامی 1.MP3
10.28M
✅ مدرسه کادرسازی ، دوره هایی برای تربیت نیروهای تراز انقلاب 💠 دوره 1 🔰 تحقق تمدن نوین اسلامی، خواست رهبری از جوانان انقلابی 🎤 با تدریس 🎬 جلسه 1⃣ (فیلم این جلسه متاسفانه ضبط نشد) ✴️ انتشار فایلها بلا مانع است
ب) قلع و قمع برگزيدگان صحابه عثمان با برخى از اصحاب برگزيدۀ پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) به شدت برخورد كرد و اين برخوردها كه در برابر سخن حق آن‌ها بود، بسيار به زيان عثمان تمام شد و او را از نظر مردم انداخت. مشاهير صحابه اى كه عثمان آنان را قلع و قمع كرد از اين قرارند. ابوذر غفارى: ابوذر يكى از برترين اصحاب پيغمبر خدا بود. وى مردى شجاع و صريح اللهجه بود و در برابر تخلّفات عديدۀ عثمان سكوت نمى كرد. عثمان باخبر شد كه ابوذر در جايگاه پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) مى نشيند و مردم گرد او جمع مى شوند و احاديثى مى گويد كه در مذمّت اوست. به صراحت مى گويد كه خليفه سنت هاى پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) و حتى ابوبكر و عمر را تغيير داده است. عثمان همچنين شنيد كه ابوذر بى پرده از مقام و جايگاه على (عليه السّلام) و حقّانيّت او سخن مى گويد و خلفاى قبلى را غاصب مى داند. عثمان، ابوذر را به شام نزد معاويه تبعيد كرد، اما ابوذر در شام نيز به افشاگرى خود بر ضد خلافت عثمان و تخلفات او ادامه داد؛ به گونه اى كه مشتاقان شنيدن سخنانش بسيار شدند. معاويه به عثمان نامه نوشت كه تو شام را به وسيلۀ ابوذر تباه ساختى. خليفه نيز به معاويه دستور داد تا ابوذر را بر شترى با جهاز بى روپوش سوار كند و به مدينه گسيل دارد. بدين ترتيب او را به مدينه آوردند، در حالى كه گوشت دو رانش ريخته شده بود. ابوذر با عثمان مناظره اى دربارۀ بنى اميه و چپاول بيت المال مسلمانان توسط آن‌ها داشت؛ تا آن جا كه عثمان تصميم به تبعيد مجدّد او گرفت. خليفه دستور داد او را به «ربذه» زادگاهش كه ابوذر آن جا را خوش نداشت، تبعيد كنند. عثمان، مروان حكم را مأمور تبعيد ابوذر كرد و دستور داد مراقب باشد تا كسى او را بدرقه نكند. اميرالمؤمنين (عليه السّلام) و حسنين (عليهماالسّلام) و عبدالله بن جعفر و عمّار ياسر بيرون شهر و در نقطۀ دورى براى بدرقۀ ابوذر حاضر شدند. چون ابوذر على (عليه السّلام) را ديد، پيش رفت و دست آن حضرت را بوسيد. آن گاه گريست و به اميرالمؤمنين (عليه السّلام) عرض كرد: من هرگاه شما و فرزندانتان را مى بينم، سخن پيغمبر خدا را به ياد مى آورم و شكيبايى ندارم تا از گريستن بر مظلوميت شما خوددارى كنم. اميرالمؤمنين (عليه السّلام) و امام حسن (عليه السّلام) و امام حسين (عليه السّلام) با او سخن گفتند و آن صحابى بزرگوار و مظلوم را بدرقه كردند. ابوذر چندى در تبعيدگاه بود و سرانجام مظلومانه در آن جا از دنيا رفت و همان گونه كه پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) به او فرموده بود، مردانى با ايمان كه به سوى مدينه مى آمدند، او را به خاك سپردند. مالك اشتر و حذيفة بن يمان در دفن او شركت داشتند. [۱] عبدالله بن مسعود: صحابى و قارى مشهور قرآن، قاضى و خزانه دار كوفه، به سبب اعتراض به چپاول خويشان عثمان از بيت المال و مقاومت در برابر گرفتن قرآن خود، عزل شد و به دستور عثمان مورد ضرب و شتم واقع گرديد تا بر اثر آن از دنيا رفت. [۲] عمّار بن ياسر: از اصحاب برجستۀ پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) و بسيار مورد علاقۀ آن حضرت بود. عثمان از آغاز هجرت به مدينه به سبب برخوردى كه با عمّار داشت، از او دل خوشى نداشت و اهانتى را كه به هنگام بناى مسجدالنبى يا به نقل برخى در سال هفتم هجرى به عمّار كرد، پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) شنيد و برآشفت و فرمود: «با عمّار چه كار دارند؟ او آن‌ها را به بهشت مى خواند و آن‌ها او را به دوزخ مى خوانند. عمّار در چشم من بسيار عزيز است». عمّار در دفاع از ابوذر، سخنى در مذمّت عثمان گفت كه به گوش او رسيد و مى خواست تا عمّار را تبعيد كند؛ بنى مخزوم كه عمّار به آن قبيله وابسته بود، نزد على (عليه السّلام) آمدند و از آن حضرت كمك خواستند. على (عليه السّلام) فرمود: نخواهيم گذاشت كه عثمان قصد خود را عملى سازد. هنگامى كه اقدام بنى مخزوم و سخن حضرت امير (عليه السّلام) به عثمان رسيد، از تبعيد او صرف نظر كرد. ---------- [۱]: . نگاه كنيد به: تاريخ يعقوبى، ج ۲، ص ۱۷۱ به بعد و تاريخ طبرى، ج ۴، ص ۲۸۳ تا ۲۸۶ و ص ۳۰۸ و مروج الذهب، ج ۲، ص ۳۴۸ به بعد و كامل بهايى، ج ۲، ص ۱۱۴. [۲]: . نگاه كنيد به: تاريخ يعقوبى، ج ۲، ص ۱۷۰ و مروج الذهب، ج ۲، ص ۳۴۷ و شرح نهج البلاغة، ج ۱، ص ۱۹۹. چندى بعد در پى اعتراض شديد مردم مناطق مختلف نسبت به مظالم حكّام عثمان و بى اعتنايى هاى او، تصميم گرفتند تمام اعمال ناشايست خليفه و فرمانروايانش را در نامه اى بنويسند و او را از عواقب اين گونه اعمال بيم دهند. آن‌ها نامه را به عمّار دادند تا به نمايندگى از آن‌ها به عثمان بدهد. چون عثمان از مضمون نامه با خبر شد، با بى اعتنايى نامه را دور انداخت و به غلامانش دستور داد تا عمّار را مضروب سازند. غلامان چنين كردند و خود خليفه چند لگد به شكم او زد، به گونه اى كه بى هوش شد و بعداً به مرض فتق مبتلا شد. [۳]