eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.3هزار عکس
35.1هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
جملات و كلمات اين اعلاميه غيرمعمول و بي سابقه است؛ و كسي كه درباره نحوة اجراي قانون سخت گيرد و وسواسي باشد، از مفاد اين اعلاميه و اقدام دولت، سخت به حيرت خواهد افتاد. اما اهل فن هيچ شكي درعاقلانه بودن اين اقدام ندارند. اين مقاله در ادامه مي‌افزايد: «به گزارش يكي از خبرنگاران مجله تايمز در تهران، به زودي هيأت مستشاران نظامي انگلستان وارد تهران خواهند شد. اين گروه به دعوت دولت ايران و به منظور بررسي ساختار نظامي و برآورد نيروي لازم براي برقراري نظم در سراسر ايران، به اين كشور سفر مي‌كنند. بنابراين با اين كار گام بزرگ ديگري در بازسازي استقلال ايران برداشته شده است؛ و ايران هم از شرّ هرج و مرج دائمي كه در راه‌هاي اصلي ارتباطي آن وجود داشت خلاصي مي‌يابد؛ و هم از خفت و ننگي كه مجبور بود براي حفظ خودش از [تجاوز] همسايگان، عملاً و به طور كامل به كمك خارجي اتكا داشته باشد، خارج مي‌گردد. همين خبرنگار گزارش مي‌كند [شركت] مهندسان سلطنتي [۱] جاده اي عالي و ماشين رو احداث كرده اند كه از قصرشيرين آغاز شده و با عبور از گردنة پاتاق به كرمانشاه و همدان مي‌رسد. ساخت اين جاده به معني برقراري ارتباط سريع ميان تهران و بين النهرين و اصلاح يكي از مسير‌هاي عمده تجاري ايران است. توجه به اين واقعيت كه كرمانشاه و همدان، پيش از اين هر دو بخشي از «منطقة نفوذ روسيه» به حساب مي‌آمدند، حائز اهميت است. » [۱] ---------- [۱]: Royal Engineers [۱]: گزارش كالدول و ضميمه، شماره ۵۴۳، ۱۱۵۲/۰۰. ۸۹۱، مورخ۸ دسامبر ۱۹۱۹ كالدول در مورد انتخابات سبزوار، يكي از شهرهاي استان خراسان چنين مي‌نويسد: «مفتخراً به پيوست ترجمه (و متن فارسي) شكايتي را كه عده اي از اهالي سبزوار دربارة روند انتخابات اخير داشته اند، ارسال مي‌گردد. به همراه اين شكايت، نامه اي از طرف شخصي به نام سيد محمد كمره اي نيز به دست سفارت رسيده كه ترجمه آن نيز ضميمه شده است. » نامه كمره اي در تاريخ ۱۶ ژانويه ۱۹۲۰ نگاشته شده است: «اين نامه براي من آمده تا از اين طريق به سفارت آمريكا ارسال شود. اين جانب هيچ يك از افرادي را كه اين نامه را امضا كرده اند، نمي شناسم. اما از اوضاع اسف بار و غم انگيز آنها كاملاً مطلعم... لذا به اين جانب اعتماد كردند... ايشان پيشاپيش قدردان احساسات خالص و پاك آمريكايي‌ها هستند. (امضا) سيد محمد كمره اي» تاريخ نگارش نامه مذكور، ۴ دسامبر ۱۹۱۹ است و۸۴ نفر آن را امضا كرده اند: «انتخابات سبزوار به شيوه اي غير مرسوم برگزار شد... سالار حشمت، حاكم سبزوار، ابتدا برگزاري انتخابات را متوقف كرده و اعضاي هيأت نظار را تغيير داد؛ سپس ايادي خود را از شهر‌ها و آبادي‌هاي اطراف فراخواند و به آنها دستور اكيد داد كه مي‌بايست افراد مشخصي رأي بياورند. هيچ شكي در خائن بودن اين افراد وجود ندارد... ما هيچ اميدي به اين انتخابات نداشته و يقين داريم چنانچه شكايت خود را نزد مقامات بالاي مملكت هم ببريم، به نتيجه نمي رسيم... تنها خواهش ما از عالي جناب اين است كه اين يادداشت را نزد خود نگاه داريد، شايد زماني حمايت آمريكايي‌ها كه شامل حال ستم ديدگان بوده است، شامل حال مردم سبزوار و آبادي‌هاي اطراف آن نيز بشود. اوضاع بسيار وخيم است و مردم حتي قدرت دم زدن از خواسته‌هاي خود را ندارند. » [۲] ۲۰ مارس ۱۹۲۰، كالدول در تلگرام ارسالي خود چنين مي‌نويسد: «روز به روز بر شمار مخالفان قرارداد ۹ آگوست ۱۹۱۹ ايران انگليس افزوده مي‌گردد؛ كه طبق معمول، در قالب نام‌هاي مستعار ظاهر مي شوند. ---------- [۲]: گزارش كالدول و ضمائم، شماره ۵۴۶، ۱۱۵۱/۰۰. ۸۹۱، مورخ۱۷ ژانويه ۱۹۲۰ 📚از قاجار تا پهلوی ✍محمد قلی مجد https://eitaa.com/zandahlm1357
🌟💐🌟💐🌟💐 💐🌟💐🌟💐 🌟💐🌟💐 💐🌟💐 🌟💐 💐 💐قسمت چهاردهم 🌟 🔱داستانهاى_هزار_و_يك_شب_دربار 🔰خاطرات_پروين_غفارى 🔱 صدای فریاد پدر همچون پتکی شیشه رویای مرا خرد کرد. ⚜ پدر فریاد میزد: _ زن حیا کن و با دست خودت دخترم را به گورستان نفرست، حیا کن از خدا بترس 🔱 مادر جیغ کشید: _ خجالت بکش غفاری! همای سعادت بر سر دخترم نشسته ❗️شاه مملکت این دختر را پسندیده و می خواهد با او ازدواج کند کجای اینکار عیب دارد⁉️ ⚜ پدر زهرخندی زد و گفت: _شاه با خواهر ملک فاروق نتوانست سر کند، با دختر ما سر خواهد کرد⁉️ او معشوقه می خواهد نه دختر برای ازدواج❗️ 🔱 به طرف پدر رفتم و در آغوشش گرفتم و گفتم : _این انتخاب منه و مادر گناهی نداره ⚜پدرم مبهوت و پایمال شده به روی صندلی فرود آمد. 🔱ساعت ۷ شب زنگ به صدا درآمد مادر گفت: _ پروین امیرصادقی است. زود باش❗️ ⚜و در همین حال تور صورتی رنگی را به سرم انداخت .وقتی که بيرون رفتم امیر صادقی ازاتومبیل پیاده شد و در عقب را برایم باز کرد .مادر با تکان دادن دست خداحافظی کرد .اما پدر از اتاقش هم بیرون نیامد .ماشین از جا کنده شد و مرا به سوی قصر رویاهایم برد 🔱احساس میکردم که کوچه و خیابان در شادی من غرق نور است درخت ها با عبور من سر خم می کنند . چه احساس شگفتی داشتم .زمان و مسافتی را که اتومبیل پیمود احساس نکردم. زمانی به خود آمدم که ماشین از میان دروازه بزرگ گذشت و پس از پیمودن مسیری که همچون با غم صفایی بود کنار پله های یک عمارت باشکوه ایستاد .هیچکس برای استقبال از من نیامده بود. ⚜ امیرصادقی در ماشین را باز کرد و من پیاده شدم. از من خواست که همراه او بروم. از پله ها بالا رفتیم و وارد یک تالار بزرگ شدیم پیش خودم فکر میکردم از این پس این خانه تازه من و قصر آرزوهایم است. 🔱پس کجایند این درباریان تا به عروس جدید شان خیرمقدم گویند ⁉️ ⚜امیر صادقی گفت : _خانم همینجا در تالار تشریف داشته باشید تا اعلا حضرت تشریف فرما شوند من باید بیرون باشم 🔱با رفتن راننده تنها شدم .همه چیز این خانه جدید زیبا باشکوه بود. چلچراغ ها، مجسمه ها، تابلوهای نقاشی آویخته از دیوارها ،فرش های نفیس و جام های طلایی که بر قفسه های چوبی شیک چیده شده بود. با برخورد دستی به شانه ام برگشتم . 👑شخص شاه بود با قامت کشیده و لباس مشکی بسیار برازنده . 👑 بوی گند مشروب و ادکلن را که در هم آمیخته بود احساس کردم. مثل یک گنجشک باران خورده می‌لرزیدم .شاه گفت: _ پروین غریبی نکن. این کاخ، خانه تو خواهد بود 🔱با تشویق و دلهره پرسیدم: _ اعلا حضرت کاخ همیشه انقدر خلوت است ⁉️من فکر میکردم که در یک مهمانی بزرگ دربار شرکت کردم و با مهمانان بسیاری آشنا خواهم شد. 👑شاه گفت : _من تنهایی را دوست دارم دلم نمی خواهد کسی آرامش ما را برهم زند .وقت برای میهمانی های بزرگ و بسیار هست این دیدار برای آشنایی تو با کاخداست . بعد با خانواده سلطنتی دیدار خواهی داشت و صحبت های لازم درباره ازدواج ما انجام خواهد شد .👰👨‍💼 ⚜با این سخن شاه احساس آرامش و امنیت كردم.🤴👸 🔱 پس شاه در عشقش ثابت قدم و جدی بود💯♨️ ⚜آرزو کردم کاش پدرم اینجا بود و این جمله شاه را می شنید. دست در دست هم به اتاق بزرگ پایین رفتيم . 🔱تخت خواب دونفره بزرگی در اتاق قرار داشت و در میز کنار آن غذا و مشروب چیده شده بود ادامه دارد..... ✍ 📔برگرفته از كتاب تا سياهى در دام شاه 🌟💐🌟💐🌟💐🌟💐🌟💐 @zandahlm1357
1_477518744.MP3
4.54M
💠 سلسله جلسات 34 ✳️ شرح معرفتی و کوتاه 🎤 حجت الاسلام و المسلمین استاد نصوری (  معاونت محترم ارتباطات و تبلیغ مرکز تخصصی مهدویت قم) 🎬 جلسه 4⃣3⃣ @zandahlm1357
آیا میدانید؟ @zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
این یک نقاشی فانتزی از یک گوسفند نیست؛ در واقع تصویری از یک گوسفند دریایی هست گوسفند دریایی، موجودی خارق العاده و بسیار بامزه که شبیه حلزون راه میره و تنها جانوری در جهان هست که میتونه فتوسنتز کنه ... @zandahlm1357
این موجود نیمی گیاه و نیمی حیوان است، نیروی خود را از خورشید میگیرد و مانند حلزون در آب حرکت میکند @zandahlm1357
️کشف حلزون غول‌پیکر و خطرناک در فلوریدا پس از کشف یک حلزون غول‌پیکر که می‌تواند به انسان، حیات وحش و حتی خانه‌ها آسیب برساند، مردم شهر پاسکو در ایالت فلوریدای آمریکا با احتمال قرار گرفتن در شرایط قرنطینه مواجه شده‌اند. به گزارش نیویورک‌پست، این حلزون غول‌پیکر آفریقایی می‌تواند به اندازه یک مشت انسان رشد کند و در ۵۰ سال گذشته دو بار در فلوریدا ریشه کن شده بود. این نوع از حلزون که با حمل انگل‌های خطرناک می‌تواند باعث ایجاد مننژیت در انسان شود، از ۵۰۰ نوع گیاه و همچنین گچ‌بری خانه‌ها تغذیه می‌کند./ایندیپندنت @zandahlm1357
صفحه طنز😂😂😂 @zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴اونایی که می گفتن رئیسی شیش کلاس سواد داره تا آخر ببینید. ┄┅┅❅🌸🌺🌸❅┅┅        @zandahlm1357
....! 😊😊 ⚪️ یادش به خیر! چقدر سختی کشیدیم! شب ها فقط دو ساعت می خوابیدیم. آن قدر گرم بود که انگار در حمام سونا بودیم، ولی خستگی همه را بیهوش می کرد. اما بابایی همان دو ساعت را هم آرام نمی گرفت. دور می افتاد و به همه بچه ها سر می زد. تمام بچه ها را می شناخت. 🌗 یک شب یکی از بچه ها از شدت گرما رفته بود بالای کانکس ها خوابیده بود. حاجی فهمیده بود یکی کم است. خیلی گشته بود تا بالاخره صبح بالای کانکس پیدایش کرده بود. صدایش زده بود که پسرم تو آن بالا چه کار می کنی....؟ 🤲 آن بنده خدا هم که مست خواب بود توی همان حال خواب و بیدار گفته بود: حاجی داشتم دعای کومله می خواندم، خوابم برد. حاجی خندیده بود که: اولاً کمیل، نه کومله، دوماً نماز صبح که خواندی با چی وضو گرفتی؟ گفته بود: با آب. حاجی گفته بود پاشو بیا عزیزم توی کتری چایی بوده نه آب. تو با چایی وضو گرفتی و نماز خواندی. ▫️خاطره اى به ياد فرمانده شهيد احمد بابايى راوى: رزمنده دلاور على حاجى زاده 🌺🍃🌺🍃🌺 @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارتون خاطره انگیزه بارباپاپا😍 از سری کارتونهای دهه شصت قسمت چهاردهم درخواستی اعضا @zandahlm1357
اسناد اصحابی کالنجوم ضعیف است چنانچه قاضی عیاض در صفحه ۹۱ جلد دوّم شرح الشفاء این حدیث را نقل نموده و گوید دارقطنی در فضائل و ابن عبد البرّ از طریق او آورده اند که باسناد این حدیث حجّتی نمی باشد. و نیز از عبد ابن حمید در مسند خود از عبد اللّه ابن عمر نقل نموده که بزار منکر صحت این حدیث بوده. و نیز گوید ابن عدی در کامل باسناد خود از نافع از عبد اللّه ابن عمر نقل نموده که اسناد این حدیث ضعیف است. و همچنین گوید بیهقی روایت نموده که متن این حدیث مشهور است ولی اسانید او ضعیف است انتها. چه آنکه در اسناد این حدیث حارث ابن غضین مجهول الحال و حمزة ابن ابی حمزه نصیری که متهم به کذب و دروغ گوئی بوده اند می‌باشند لذا ضعف حدیث ثابت است. و نیز ابن حزم گفته است این حدیث مکذوب و موضوع و باطل است. پس چنین حدیثی با سلسله اسناد ضعیفه قابل اعتماد و اتکاء باستناد بآن نمی باشد و بر فرض بگوئیم این حدیث صحیح است قطعا عمومیت آن منظور نظر نبوده بلکه مراد اقتداء بخوبان و نیکوکاران از اصحاب بوده که بحکم آن حضرت تبعیت از کتاب کریم و عترت طاهره نمودند. پیشاور.... https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@shervamusiqiirani - یک شاخه گل-339-استاد گلپایگانی.mp3
1.84M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 گر نمی سوزد دلم ، این آه درد آلود چیست ؟ آتشی گر نیست در کاشانه، چندین دود چیست ؟ عاقبت چون روی در نابود دارد بود ما این همه اندیشه ی بود و غم نابود چیست ؟ 🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶 ما برفتیم و دلی آواره در کویت بماند زآن نماند عشق و در دل حسرت رویت بماند شمع وار از جمع رندان رفتی و سوزت نرفت همچو گل دامن کشان بگذشتی و بویت بماند 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🆔@zandahlm1357
انسان شناسی ۲۵۹.mp3
11.42M
۲۵۹ ✘ من ۱۵ بار حج رفتم! • این که چیزی نیست، این بار که من برم کربلا، ۴۰ بارم تموم میشه ! ✘ هفت ساله که توی چله‌ی نماز شب شرکت می‌کنم، • اِی بابا ... من اصلاً یادم نمیاد شبی رو که تا سحر خوابیده باشم. 💥 خطـــــر سقوط ! احتیاط کنید 💥