تلخترين لحظات تاريخ نزديك ميشد تمامي ياران و اصحاب امام حسين(ع) به ميدان رفته و كشته شده بودند.
مرسوم است كه روز هفتم محرم، به در خانه «باب الحوائج كوچك كربلا» حضرت علي اصغر (ع) ميروند و روضهي آن طفل شهيد را ميخوانند. شهيدي كه به ظاهر، كودك است ولي به واقع پير عشق است.
امام(ع) چون خويشتن را تنها و بي ياور ديد آخرين حجت را بر مردم تمام كرد و بانگ برآورد
«آيا مدافعی هست كه از حريم رسول خدا دفاع كند؟ آيا يكتاپرستي هست كه از خدا بترسد و ما را ياري دهد؟ آيا فريادرسي هست كه به خاطر خدا ما را ياري رساند؟ آيا كسي هست كه به خاطر روضه و رضوان الهي به نصرت ما بشتابد؟».
صداي اين كمكخواهي امام كه به خيمهها رسيد و بانوان دريافتند كه حسين ديگر ياوري ندارد، صدايشان به شيون و گريه بلند شد. امام به سوي خيمهها رفت، شايد كه بانوان با ديدن او اندكي آرام گيرند؛ كه ناگاه صداي فرزند شش ماههاش «عبدالله بن الحسين» ـ كه به علي اصغر معروف بود ـ را شنيد كه از شدت تشنگي ميگريست.
علي اصغر طفلي شيرخواره بودكه نه آبي در خيمهها بود تا وي را سيراب كنند ، و نه مادرش «رباب» شيري در سينه داشت كه به وي دهد.
امام(ع) قنداقهي علي اصغر را در دست گرفت و به سوي دشمن رفت؛ در مقابل لشكر يزيد ايستاد و فرمود:«اي مردم! اگر به من رحم نميكنيد بر اين طفل ترحم نماييد ... »
اما گويي كه بذر رحم بر دل سنگ آنان پاشیده نشده بود و تمامی رذالت دنيا در اعماق وجودشان ریشه دوانده بود ؛ زیرا به جاي آنکه فرزند رسول خدا (ص) را به مشتی آب میهمان کنند، تيراندازي از بنياسد (كه گفته شده است «حرملة بن كاهل» بود) تيري در كمان نهاد و گلوي طفل را نشانه گرفت.
ناگاه دستان و سينه امام(ع) به خون رنگين شد... سر كوچك و گردن ظريف طفل شيرخواره از بدن جدا شده بود..
امام(ع) دستان خود را از خون علي اصغر پر كرد و به آسمان پاشيد و گفت: «هون علي ما نزل بي انه بعين الله» يعني: «تحمل اين مصيبت بر من آسان است چرا كه خداوند آن را ميبيند»... در همين حال، «حصين بن تميم» تير ديگري افكند كه بر لبان مبارك امام(ع) نشست و خون از دهان حضرت جاري شد. امام روي به آسمان كرد و اینگونه نیایش نمود: «خدايا! سوي تو شكايت ميكنم از آنچه با من و برادران و فرزندان و خويشانم ميكنند»...
خواهر از خیم ها دوید بیرون، چیزی نشده عزیز دلم، فدا سرت حسین جان، بچه های من فدا سرت، علی اکبر فدا سرت، علی اصغر هم فدا سرت، خودش بی تابی می کرد، تا صدای هل من ناصر تو رو شنید، خودش رو از گهواره بیرون انداخت.
رباب میرسه از راه با نگاه با یه جمله ی کوتاه
آقا خودتون که سالمین ان شالله؟😭
عیب نداره اصغرم فداسرت خودتون چطورین اقا😭😭
1398 shojafard roze j7.mp3
2.36M
🎧 استاد میرباقری | «روضه» روز هفتم محرم ۱۳۹۸،
الهی به حق علی اصغر امام حسین در فرج امام عصر تعجیل بفرما
سایه نائب عزیزش را بر سر ملت و مسلمانان جهان مستدام بدار
ما را ببخش و بیامرز
نسل و ذریه ما را تا قیامت، نوکران اهل بیت و علمای دین قرار بده
عقل و فهم و غیرت دینی ما را بیشتر بفرما
اسباب اشتغال و ازدواج جوانان را فراهم بفرما
قرض و مشکلات و گرفتاری های شیعیان امیرالمومنین را ادا بفرما
ما را محتاج مرد و نامرد نفرما
دست ما را از دامن اهل بیت کوتاه نفرما
خدایا...
شهادت در راه خودت و در رکاب امام عصر نصیب و روزی ما قرار بده
زیارت اربعین و شفاعت ارباب را هرساله روزی ما قرار بده
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خوشنود باشی و ما رستگار