فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢حسرت ❗️قطعا بعدش رفتارتون با پدر و مادرتون تغییر میکنه ❌
#استاد_رائفی_پور
https://eitaa.com/zandahlm1357
🔴پاسخ به #شبهه «اگر امام حسین(ع) علم غیب داشت چرا با رفتن به کربلا خودکشی کرد؟!»
⛔️متن شبهه⛔️
"چرا امام حسین (ع) وقتی میدونست میره در کربلا و به شهادت میرسه ، رفت و شهید شد !؟
مگر حفظ جان واجب نیست ؟
مگر خود کشی حرام نیست ؟ "
✅پاسخ شبهه✅
1. هیچ علمی مانع مرگ نیست! قضا و قدر خداوند هم اگر حتمی شود، عوض شدنی نیست؛ علم امامان به زمان و مکان شهادتشان فقط علم به یک واقعه حتمی است
yon.ir/emmn1
2. امامان وظیفه نداشتند در تمام موارد طبق علم لدنی عمل کنند و تکالیف دینی ائمه هم مثل سایر افراد بشر همواره طبق علومی بود که از راههای عادی حاصل می شد.
yon.ir/elmegheib
3. علم غیب امام دو گونه است، علم به موارد حتمی و موارد غیر حتمی، که تنها در موارد غیر حتمی امام تکلیف و اختیار دارد تا با تغییر زمینه ها برای حفظ جان خود بکوشد.
4. پس ائمه (ع) در امر شهادتشان یا اراده به استفاده از علم غیب نکرده اند، یا با عواملی مانند خباثت و تصمیم قطعی خلفا، موضوع حتمی بوده و تکلیفی برای امام باقی نمی مانده است.
yon.ir/elmemam
SHAYEAAT.ir/post/925
⭕️ پاسخ به #شبهات_محرم ⭕️
🔃لطفا منتشر کنید🙏
https://eitaa.com/zandahlm1357
.......:
#شبهه
🔰 چگونه ممکن است با اعمال به ظاهر کوچک مانند گریه بر امام حسین علیه السلام گناهان بزرگ بخشیده شود؟
👈استدلال از قرآن و حدیث👉
✅ 1. خداوند وعده داد که اگر بنی اسرائیل از باب حطه سجده کنان وارد شوند؛ گناهانشان بخشیده شود با این که این عمل به ظاهر کوچک بود:
وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطاياكُمْ وَ سَنَزيدُ الْمُحْسِنينَ (بقره 58)
و إِذْ قيلَ لَهُمُ اسْكُنُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ وَ كُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً نَغْفِرْ لَكُمْ خَطيئاتِكُمْ سَنَزيدُ الْمُحْسِنينَ (الأعراف 161)
✅ 2. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «أهل بيتي فيكم مثل باب حطة في بني إسرائيل، من دخله غفر له الذنوب»
📚سیره حلبی شافعی، ج3، ص 16
«اهل بیت من در میان شما مانند باب حطه در بنی اسرائیل هستند که هر کس از آن باب داخل شد؛ گناهانش آمرزیده شد.»
بنابراین ولایت اهل بیت علیهم السلام نیز موجب غفران خواهد شد
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بازشدن پرونده شايعه گم شدن 947 میلیون دلاری در صداوسيما و سرنخهايي که ماجرا را روشن کرد
رسانه باشید و نشردهید📢
پاسخ به شبهات وشایعات در #فضای_مجازی 👇
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 از #شایعه تا #واقعیت
🔹شبکه منوتو اخیراً ویدئویی تقطیعشده از یک سخنرانی امام خمینی (س) منتشر کرده و مدعی شده است که امام، دانشگاه را منشاء فساد میداند!
رسانه باشید و نشردهید📢
پاسخ به شبهات وشایعات در #فضای_مجازی 👇
https://eitaa.com/zandahlm1357
در زمان خلافت عمر دو زن بر سر کودکی نزاع می کردند و هر کدام او را فرزند خود می خواند، نزاع به نزد عمر بردند، عمر نتوانست
مشکلشان را حل کند از این رو دست به دامان امیرالمومنین علیه السلام گردید.
امیرالمومنین علیه السلام ابتداء آن دو زن را فراخوانده آنان را موعظه و نصیحت فرمود ولیکن سودي نبخشید و ایشان همچنان به مشاجره
خود ادامه می دادند.
امیرالمومنین علیه السلام چون این دستور داد اره اي بیاورند،در این موقع آن دو زن گفتند: یا امیرالمومنین! می خواهی با این اره چکار کنی؟
امام علیه السلام فرمود: می خواهم فرزند را دو نصف کنم براي هر کدامتان یک نصف! از شنیدن این سخن یکی از آن دو ساکت ماند، ولی
دیگر فریاد برآورد: خدا را خدا را! یا اباالحسن! اگر حکم کودك این است که باید دو نیم شود من از حق خودم صرفنظر کردم و راضی
نمی شوم عزیزم کشته شود.
10
آنگاه امیرالمومنین علیه السلام فرمود: الله اکبر! این کودك پسر توست و اگر پسر آن دیگري می بود او نیز به حالش رحم می کرد و بدین
عمل راضی نمی شد، در این موقع آن زن هم اقرار به حق نموده به کذب خود اعتراف کرد، و به واسطه قضاوت آن حضرت علیه السلام حزن
و اندوه از عمر برطرف گردیده براي آن حضرت دعاي خیر نمود.
در اذکیاء ابن جوزي آمده: مردي کنیزي خریداري نموده، پس از انجام معامله، مدعی کودنی او گردیده خواست معامله را بهم زند، فروشنده
انکار می کرد، نزاع به نزد ایاس بردند، ایاس کنیزك را آزمایش نموده به وي گفت: کدامیک از دو پایت درازترست؟گفت:این یکی، ایاس
پرسید آیا شبی را که از مادر متولد شدي به خاطر داري؟ گفت: آري، در این موقع ایاس به خریدار روکرده،گفت:او را برگردان! او را برگردان!
و نیز آورده: مردي مالی را به نزد شخصی به ودیعت نهاد. و پس از چندي مال خود را از طرف مطالبه نمود، طرف انکار نموده منکر ودیعه
گردید، نزاع به نزد ایاس بردند. مدعی به ایاس گفت: من مالی را نزد این شخص به امانت گذاشته ام، ایاس پرسید؛ در آن موقع چه کسی
حاضر بود؟ گفت در فلان محل مال را به او تحویل دادم و کسی حاضر نبود، ایاس پرسید چه چیز آنجا بود گفت: درختی، ایاس به او گفت:
حال به نزد درخت برو و قدري به آن بنگر، شاید واقع قضیه معلوم گردد، شاید مالت را در زیر آن درخت خاك کرده و فراموش نموده اي و با
دیدن درخت یادت بیاید، مرد رفت، ایاس به منکر گفت: بنشین تا طرف تو برگردد. ایاس به کار قضاوت خود مشغول شده پس از زمانی به
آن مرد رو کرده، گفت: به نظر تو آن مرد به درخت رسیده؟ گفت: نه، در این موقع ایاس گفت: اي دشمن خدا! تو خیانتکاري، و مرد اعتراف
نموده گفت: مرا ببخش! خدا تو را ببخشد، ایاس دستور داد او را بازداشت کنند تا این که آن شخص برگشت، ایاس به او گفت: خصم تو
اعتراف نمود مالت را از او بگیر....
https://eitaa.com/zandahlm1357
✨﷽✨
✅داستان بسیار زیبا از زن بی حجاب و زن چادری
👌 زن هنوز کاملا وارد اتوبوس نشده بود که راننده ناغافل در رو بست و چادر زن لای در گیر کرد. داشت بازحمت چادر رو بیرون میکشید که یه زن نسبتا بدحجاب طوری که همه بشنوند گفت: آخه این دیگه چه جور لباس پوشیدنه؟ خودآزاری دارن بعضی ها ! زن محجبه، روی صندلی خالی کنار اون خانم نشست و خیلی آرام طوری که فقط زن بدحجاب بشنوه گفت: من چادر سر می کنم ، تا اگر روزی همسر تو به تکلیفش عمل نکرد ، و نگاهش را کنترل نکرد ، زندگی تو ، به هم نریزد . همسرت نسبت به تو دلسرد نشود. محبت و توجه اش نسبت به تو که محرمش هستی کم نشود. من به خودم سخت می گیرم و در گرمای تابستان زیر چادر از گرما اذیت می شوم، زمستان ها زیر برف و باد و باران برای کنترل کردن و جمع و جور کردنش کلافه می شوم، بخاطر حفظ خانه و خانواده ی تو.
من هم مثل تو زن هستم. تمایل به تحسین زیبایی هایم دارم. من هم دوست دارم تابستان ها کمتر عرق بریزم، زمستان ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم. اما من روی تمام این خواسته ها خط قرمز کشیدم، تا به اندازه ی سهم ِ خودم حافظ ِ گرمای زندگی تو باشم. و همه اینها رو وظیفه خودم میدونم. چند لحظه سکوت کرد تا شاید طرف بخواد حرفی بزنه و چون پاسخی دریافت نکرد ادامه داد: راستی… هر کسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم دارد. حق من این نیست که زنان ِ جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و لباسهای بدن نما و صد جور جراحی ِ زیبایی، چشم های همسر من را به دنبال خودشان بکشانند. حالا بیا منصف باشیم. من باید از شکل پوشش و آرایش تو شاکی باشم یا شما از من؟
💥زن بدحجاب بعد از یک سکوت طولانی گفت: هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم … راست می گویی. و آرام موهایش رو از روی پیشانیش جمع کرد و زیر روسریش پنهان کرد.
↶【به ما بپیوندید 】↷
_____________
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | #نشان_فاطمی
🔰 چادر من پناه منه، کار من فاطمه بودنه...
📍 اجتماع بزرگ بانوان فاطمی و دختران دانشجو
🕌 حرم حضرت معصومه سلاماللهعلیها
🎙 با نوای: حاج میثم مطیعی
📜 شاعر: رضا یزدانی
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هرشب
انس با قران .....
https://eitaa.com/zandahlm1357
0091 baghareh 219.mp3
6.22M
#لالایی_خدا ۹۱
#سوره_بقره آیات ۲۱۹
#محسن_عباسی_ولدی
#نمایشنامه
#شهید_میشم...:
《 #از_بیت_الاحزان_من_تا_فردوس_تو 》
💛قسمت سی و نهم
تعطیلات نوروز هم گذشت کلِ تعطیلات به این فکر میکردم چطور برم اون جاییکه علی آقا بهم گفته بود. انگار قسمت نبود برم هر بار که تصمیمشو میگرفتم، مانعی پیش میومد. اما گفتم بعد از تعطیلات هرطور شده میرم از طرفی هم دل تو دلم نبود تا یک بارِ دیگه فرزانه رو ببینم فرزانه شماره تلفنِ درست و حسابی پیشِ من نداشت که در طول تعطیلات باهاش تماس بگیرم واسه همین خیلی دلتنگش بودم، بالاخره برگشتیم و یک بارِ دیگه همدیگرو در آغوش کشیدیم یه شبانه روز برام از تعطیلات نوروزش گفت که چقد بهش سخت گذشته
😔باباش قرار بود زن بگیره واسه همین فرزانه تهِ دلش کمی نگران بود یه ناراحتیه دیگه هم داشت؛ گفت فردوس من فعلا نمیتونم مثل تو نماز بخونم اگه تو خونه بفهمن خیلی برام سخت میشه شاید دیگه نزارن بیام اینجا و برای همیشه از هم دور بشیم.
گفتم باشه نمازِ خودتو بخون فعلا خدا بزرگه؛ به فرزانه گفتم جاییکه قرار بود قبل از نوروز برم هنوز نرفتم تو میگی چکار کنم؟ کمی فکر کرد گفت بگو میرم آرایشگاه موهام رو کوتاه میکنم بعد بگو دیر نوبت دادن و اینا
💭فکرِ خوبی بود الحمدلله دل و جرات این جور ریسک کردنا رو هم داشتم. بالاخره هر طور شد به بهانه ی آرایشگاه بیرون رفتم یه ماشینِ دربستی گرفتم آدرس رو به راننده دادم و نزدیک اونجا پیادم شدم تو کوچه پس کوچه ها از هر کسی آدرس رو میپرسیدم یه جوری نگام میکرد از خانم مسنی آدرس دقیق رو پرسیدم با نگاهی براندازم کرد فهمیدم که فکر کرده مسافرم و دلش برام سوخته تا دمِ درِ اون خونه راهنماییم کرد بعد خودش عقب تر وایساد و گفت اون زنگو بزن بگو غریبم که زودتر کارِتو راه بندازن ازش تشکر کردم و ایشون رفتن چند دقیقه بعد آقایی در رو باز کرد. یهو هول کردم اصلا نمیدونستم چی باید بگم
🔸جلو در رو گرفته بود نه من حرفی میزدم نه ایشون آخر سر سکوتو شکست. با لبخندی رو صورتش گفت با کی کار داری آبجی؟ خوب شد سوال کرد نطقم باز شد وگرنه حرفی برای گفتن نداشتم. گفتم اگه کسی خونه هست اجازه بدین بیام داخلِ حیاط توضیح میدم. انگار از دیدنِ دختربچه ای تنها، در این وقت روز اینقد شگفت زده بود که یادش رفته بود تعارف کنه
یهو تکونی به خودش داد گفت شرمنده دخترم حواسم نبود بفرما داخل ببینم کارت چیه؟! اما کسی اینجا نیست گفتم اسمم فردوسه من رو فلانی فرستاده به این آدرس کمی فکر کرد گفت علی آقا رو بله اما شما رو بجا نمیارم صبر کن برم داخل سوالی بپرسم تعارف کرد منم برم گفتم تو حیاط میمونم تا برگردین خونه ی بزرگی بود و حیاط باصفایی داشت. به این فکر میکردم که بنظر نمیرسه اینجا جای درس خوندن یا تجمع و برگزاری کلاسی باشه همون لحظه اون آقا برگشت گفت میتونی وارد اون غرفه ی کوچک بشی و برنامه های مارو ببینی
🤔خیلی تعجب کردم اما رفتم ببینم چیه!! کلی پوستر زده بودن به دیوار که توجهم رو جلب کردن. تا نگاهی به اونا انداختم، در کمتر از یک دقیقه اون آقا برگشت گفت لطفا تشریف بیارید داخل کمی ترسیدم اما اینقدری نبود که مانع ورودم به خونه بشه جلوتر رفتم خونه ی تو در تویی پیدا بود خم شده بودم کفشامو دربیارم که صدای مردی اومد. با خوشرویی گفت زودتر ازینا منتظر بودیم ببینیمت فردوس خانم! فورا سلام و علیک کردم. خودشون جلوافتان و تعارف کردن منم به دنبالشون رفتم تو. خونه ها بصورت اتاق اتاق بود که کف همه رو موکت کاری کرده بودن. وقتی نشستیم راجع به خیلی مسائل ازم سوال پرسید منم جواب دادم گفت علی اقا قبل از رفتنش اومد پیشمون چند باری ازت حرف زده بود و بار آخر هم گفت که قراره بیای اینجا تا کمکت کنیم از وقتی که وارد این خونه شده بودم سراپا گوش بودم و خیلی کم حرف میزدم که بلکم از زبان خودشون و دقیقتر بفهمم که اینجا چه فایده ای برام داره و چکار باید بکنم!؟
گفتم برای همین اومدم که کمک کنید چه کمکی ازتون برمیاد برای من؟ گفت متاسفانه با توجه به شرایط فعلیت نمیشه به عنوان عضو ثابت اینجا ثبت نامت کنم. اما میتونم بصورت ویژه برات وقت بزارم که یک روز در میان بیای و باهم گفتگو کنیم راجع به رساله های مختلف!!
❗نمیدونستم از چی حرف میزنه به این فکر میکردم که علی آقا راجع به من چی گفته که این آقا در این سطح با من حرف میزنه و ازم انتظار گفت و گو داره!!! گیج و منگ شده بودم فرصت فکر کردن خواستم و ازشون خداحافظی کردم. موقع برگشت بهم چنتا کتاب و بروشور دادن و گفتن سعی کن کسی نبیندت موقعِ مطالعه کردنشون تا دفعه بعد که میای اینجا آقایی که از اول در رو برام باز کلی سفارش کرد که حتما برگردم منم میگفتم چشم و ازشون خداحافظی کردم
💛 ادامه دارد....
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این ماهیه توی چند قطره آب روی یه برگ زنده مونده
وقتی خدا بخواد کاری بشه تحت هر شرایطی می شه حتی دشوارترین شرایط
پس زندگی کن به سبک کسانی که به بیداری و حکمت و مهربانی خدا اعتماد کامل دارند
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/zandahlm1357
@shervamusiqiirani8.mp3
587.6K
#شب_طوفان
https://eitaa.com/zandahlm1357
بهترین زمان اقامه #نماز_آیات برای خورشیدگرفتگی امروز ۵ دی
«حجت الاسلام موحدنژاد»، عضو ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری: اگر بخواهیم برای کل کشور ساعتی را اعلام کنیم بهتر است هموطنان تا قبل از ساعت ۸ و ۲۰ دقیقه فردا نماز آیات را اقامه کنند.
فتوای برخی از مراجع تقلید این است که نماز آیات باید قبل از حداکثر گرفتگی خورشید خوانده شود و بنابر این احتیاط این است تا قبل از حداکثر گرفتگی نماز آیات را خواند، اما برخی دیگر از مراجع میفرمایند که تا قبل از پایان گرفتگی خورشید هم میتوان نماز آیات را خواند.
https://sapp.ir/joingroup/KOwcfFpBCixzgEJGabZID0No
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
:
طبق نظرآیت الله خامنه ای طریقه خواندن نماز آیات به صورت ساده
نماز آیات را به شکل کوتاه آن با تقسیم سوره "اخلاص":
1️⃣ پس از نیت ، با گفتن "الله اکبر" نماز را شروع می کنیم.
2️⃣ بعد از تکبیر، سوره حمد را می خوانیم و پس از حمد "بسم الله الرحمن الرحیم قل هو الله احد " را می گوییم.
3️⃣ سپس به رکوع رفته و ذکر رکوع را می گوییم .
4️⃣ از رکوع سر بر می داریم و بدون آنکه سوره حمد را بخوانیم ، می گوییم: " الله الصمد ". بعد به رکوع دوم می رویم.
5️⃣ پس از رکوع دوم می خوانیم : " لم یلد " باز به رکوع می رویم.
6️⃣ پس از رکوع سوم می خوانیم : " ولم یولد". باز به رکوع می رویم .
7️⃣ پس از رکوع چهارم می خوانیم : "ولم یکن له کفواً احد"
8️⃣ سپس رکوع پنجم را بجا آورده، سر از رکوع برداشته و به سجده می رویم .
9️⃣ پس از سجده دوم، یک رکعت دیگر، مانند رکعت اول بجا می آوریم و با تشهد
و سلام ، نماز را به ا تمام می رسانیم .
https://sapp.ir/joingroup/KOwcfFpBCixzgEJGabZID0No
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش نماز آیات👆
نماز ٢رکعتی ست،که بعد از حمد یک سوره ۵ آیه ای مثل سوره ناس یا قدر خوانده میشود وبعداز هر آیه،یک رکوع میروند،ومابقی مثل نمازصبح.
https://eitaa.com/zandahlm1357
#هر_روز_یک_آیه_قرآن
«يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا ۖ وَلِبَاسُ التَّقْوَىٰ ذَٰلِكَ خَيْرٌ ۚ ذَٰلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ»
اى فرزندان آدم! لباسى براى شما آفریدیم که اندام شمارا مى پوشاند و مایه زینت شماست. امّا جامه پرهیزگارى بهتر است. اینها (همه) از آیات خداست، تا متذکّر (نعمتهاى او) شوند.
(سوره مبارکه اعراف/ آیه ۲۶)
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/zandahlm1357