.......:
بزرگداشت و تجلیل از زنان نمونه مكتب اسلامی، وظیفهای است كه باید همواره در انجام آن كوشید. در این میان به جاست، نگاهی گذرا به شخصیت یكی از اسوههای عالیقدر جامعه، كه از مراتب علمی و عملی والایی برخوردار است و به حق، از مفاخر زنان دنیای اسلام است داشته باشیم و خاطره آن استوانه علم و تقوا را ارج نهیم.
این بانوی مجتهد بزرگوار و متواضع، سیده نصرت امین، نام دارد.
در باره آغاز زندگی و شروع به تحصیل این بانو آمده است: «حاجیه خانم سیده نصرت بیگم امین(معروف به بانوی ایرانی) در سال ۱۲۶۵ه.ش در اصفهان متولد شد.
پدر ایشان حاج سید محمدعلی امینالتجار اصفهانی، فردی مومن و سخاوتمند و مادرشان بانویی بسیار شریف، متعبد و خیرخواه بود كه خداوند پس از سه فرزند پسر، این دختر را به ایشان عطا كرد
مادر با روشنبینی در چهار سالگی، فرزند را برای آموزش قرآن و فراگیری خواندن و نوشتن به مكتب میفرستد، در حالی كه فضای حاكم بر آن ایام به گونهای بود كه كمتر خانوادهای به خود اجازه میداد كه دخترش را برای كسب دانش به مكتب یا مدرسه بفرستد و چه بسیار والدینی كه آموزش و آشنایی با خط و نوشتن را برای دختران خود جایز نمیدانستند.
در حقیقت عظمت كار این بانو و تلاشهای مستمر وی در آن زمان، بسیار درخور توجه است
.......:
نصرت امین در سیزده سالگی با پسر عمویش، حاج میرزا آقا معروف به معین التجار، از بازرگانان معروف و متدین اصفهان، ازدواج کرد. ثمرهٔ این ازدواج هشت فرزند بود که هفت نفر از آنان در دوران حیات بانو و در دوران کودکی به علت بیماریهای ناشناختهٔ آن زمان و شیوع بیماریهای واگیردار در گذشتند
نسبت ایشان با سی واسطه به امام علی بن ابی طالب(علیهالسلام) میرسید. وی در بیان مقام و موقعیت خاندان عصمت و طهارت و منزلت و جایگاه آنان تلاش میكرد، به طوری كه عشق و علاقهاش به مقام والای ولایت در كتاب « مخزن اللئالی فی مناقب مولی الموالی حضرت علی(علیهالسلام)»، روشنگر این حقیقت است.
.......:
او بیشتر علوم را در خانه و نزد علامه آیت الله سیدمحمد علی نجف آبادی و شیخ مرتضی مظاهری فرا گرفت.
آیت الله آقا سیدمحمد علی نجف آبادی از اساتید برجستهی بانو امین كه این مجتهد گرانقدر، فقه و اصول و حكمت را نزد وی خوانده بود، گفته است: «حكمت را داییام به من درس داد و یكی نیست كه من به او درس بدهم. من میخواهم به این خانم درس بدهم كه از من یادگاری باقی مانده باشد.»
زمانی كه بانو امین اولین كتاب خود را به نام «اربعین هاشمیه» نوشت و كتاب، به حوزه علمیه نجف رسید و علما از آن استقبال كردند، آیت الله آقا سیدمحمد علی نجف آبادی در تكمیل تشویقهای علما گفتند: «بانو امین هر چه در این كتاب نوشتهاند از تراوشات فكری خودشان بوده و ربطی به تعلیمات من ندارد.»
گفتهاند در جریان جنگ جهانی اول دو فرزند كوچك ایشان به فاصله چند روز فوت كردند. بدین مناسبت استادشان آیة الله نجف آبادی سه روز درس را تعطیل میكنند و به خانهشان نمیروند؛ روز چهارم بانو امین به دنبال استاد میفرستند و وقتی ایشان میآیند، علت تعطیلی درس را جویا میشوند.
آیة الله نجف آبادی میگویند كه من شرمم میشود كه بچهتان تازه از دنیا رفته برای درس بیایم و خانم امین پاسخ میدهند:
من پیش خدا شرمم میشود كه سه روز است چیزی نخواندهام. خدا یك چیزی به من داد خودش هم گرفت.
ایشان به دلیل این كه اوقات زندگیشان به فراگیری درس و علم میگذشت، بیشتر در خانه بودند و كمتر از خانه خارج میشدند. ولی در ایامی كه لازم میدیدند كه باید دفاع صورت بگیرد و كاری انجام شود، از منزل خارج میشدند و به تدریس و راهنمایی بانوان میپرداختند.
این بانوی مجتهد، نه تنها در مسایل علمی و عملی بلكه در توجه به نیازهای جامعه نیز بسیار دقیق بود، طوری كه اخلاق و رفتارش در شاگردانش تاثیر عمیقی داشت. وی دانشگاهی در اصفهان به نام پر بركت «مكتب فاطمیه» تاسیس نمود كه تشنگان علم و دانش از آن سیراب میگشتند و جا دارد كه بگوییم از این مكتب، دانشپژوهانی پرورش یافتند كه بسیاری از آنان اینك صاحب تالیفات و آثار پر ارجی هستند
آن چه شاگردان این بزرگوار نقل قول كردهاند این است كه: «ایشان در عین تواضع و سادگی، دارای جاذبه معنوی و ابهت خاصی بود. كتاب "روش خوشبختی" را به زبان ساده و شیرین و دلپذیر به عنوان زیربنای معتقدات اخلاقی، تدریس مینمود، تمام زندگیش در امر تعلیم و تربیت و تحقیق و تالیف و حفظ مكتب، خلاصه شده بود.بانو امین تنها بانویی هستند که قرآن را تفسیر کردند
از جمله ابعاد شخصیت این بزرگوار، دیانت و اعتماد به نفس بود و به همین دلیل است كه پرورش یافتگان او از این فضایل معنوی بهرهمند میشدند. دانش را رهگشای حیات بشر میدانست و عقیده داشت كه باید از گنجینههای گرانقدر بشر استفاده نمود. عشق و علاقه او به قرآن كریم در قالب زبان و بیان نمیگنجد و تفاسیر مخزن العرفانش در پانزده مجلد،خود دلیل این اشتیاق است.»
موقعیت علمی و عرفانی ایشان به آنجا رسید كه اكابر و اعاظمی از علما و عرفا، حضور در محضر ایشان را مایه فیض میدانستند. وی از نظر مقام، تنها بانوی مجتهد عصر خود قرار گرفت و علما و افراد بسیاری از كشورهای اسلامی برای ملاقات و گفتگو نزد ایشان میآمدند. علمای معاصر از جمله آیت الله مرعشی نجفی، علامه آیت الله سیدمحمدحسین طباطبایی، استادمحمدتقی جعفری و اساتید حوزه و دانشگاه نیز، با ایشان ارتباط علمی داشتند.
سیده نصرت امین مجتهد، توسط تعدادی از آیات عظام و مراجع عظیمالشان زمان خود به اخذ درجه اجتهاد و روایت نایل گردید كه برخی از آنان عبارتند از مرحومان: آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالكریم حائری یزدی (موسس حوزه علمیه قم)، آیت الله العظمی آقا سیدمحمدكاظم شیرازی، آیت الله ابراهیم حسینی شیرازی اصطهبناتی، آیت الله شیخ محمدرضا نجفی اصفهانی، حجةالاسلام والمسلمین حاج شیخ مرتضی مظاهری نجفی اصفهانی.
نتیجه آن همه تلاش و كوشش علمی، كه زمینهی آن را تقوای علمی و زهد آن بانوی پرهیزگار فراهم كرده بود به طوری كه حتی دانشمند بزرگ، فقیه اهلبیت و رجال عظیمالشان، آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی، از خانم امین، درخواست اجازه روایت نمود و ایشان در قسمتی از این اجازه نامه نوشته اند «پس از استخاره به ایشان اجازه دادم كه روایت كند از من هر چه را كه روایتش برای من صحیح است از كتب تفسیر و ادعیه و حدیث و فقه و غیره»
.......:
یكی از دست پروردگان محفل پر فیض بانو امین در باب نظم، تدبیر و عظمت معنوی وی میگفت: «در مورد زندگی خانم امین باید بگویم كه در تنظیم وقت، ابتكاری عجیب داشتند و چنان اوقات خود را تنظیم میكردند كه به تمام كارهایشان میرسیدند، گویا خداوند به وقت ایشان هم، بركت داده بود و از لحظه لحظه ی زندگیشان استفاده میکردند
بانو امین در کنار دانش، مسائل خانواده برایشان اصل بود و مدیریت چگونه زیستن را به ما آموزش میدادند و میگفتند اگر می خواهید در مسائل علمیتان موفق باشید باید روی خانواده مراقبت داشته باشید، وی با همسرشان بسیار صمیمی و عاطفی و نسبت به تربیت فرزند بسیار عنایت داشتند.
منزل ایشان با توجه به اینکه همسر ایشان یکی از تجار سرشناس اصفهان بود منزلی پررفت و آمد بود اما ایشان با مدیریت درست بر روی تمامی امور احاطه داشتند حتی گاهی در حساب و کتاب به همسر خود نیز کمک میکردند
مردم دیدند که در عمر 97 سالهاش تمام حرکات و رفتارش همه انسانی بود او بانویی بود که به وظایف زنانگیاش بسیار اهمیت میداد وخانه داری و شوهرداریاش همه قرآنی بود و و طرز معاشرت با نامحرم را بسیار رعایت میکرد و تلاش داشت تا با نامحرمی روبهرو نشود.
کتاب روش خوشبختی ایشان را مردم بخوانند تا ببینند این بانو چه نوع زندگی و چه عصمتی را نشان داده ست اینها همه بیان قرآن و خلقت انسانی است و تمام علمه البیان او قرآن بود و بیان خلقت انسان. تمامی انسانها با فطرتی کامل و پاک متولد میشوند اما به این موضوع توجهی ندارند اما او با افعال و اعمال و استادیاش تلاش میکرد این فطرت پاک را نگه دارد
این بانوی نمونه که به مقام عالی اجتهاد رسیده بود و حتی بزرگانی از علماء و فضلاء نیز در محضر ایشان تلمذ کردهاند و از دریای علوم و معارف وی بهرهمند بودهاند، از جمله نوادری است که به خوبی میتواند برای بانوان در عصر ما، الگو و اسوه باشد؛ چرا که در همین چند دهه پیش در اصفهان، میزیست و همسرش نیز اهل کسب و تجارت بود. این بانوی مکرمه، دارای مراتب والای علمی و حوزوی بود، اما باید شوهرداری و خانهداری هم میکرد و در کنار آن به تدریس، تألیف و تحقیق و آن هم در سطوح بسیار عالی میپرداخت
بانو امین در پاسخ سوالی در رابطه با این كه در عصر حاضر بهترینها برای زنان چیست، اینگونه پاسخ دادند:
«در موقعیت امروز، آنچه برای زنان در درجه اول مورد اهمیت قرار دارد این است كه، با نفس و دمخواهیهای خود در مورد زر و زیور و طرز لباس پوشیدن خود و به مدلهای گوناگون درآمدن، مبارزه كنند.
با این كه این كار، مشكل به نظر میرسد ولی در نتیجه به كمال معنوی، زودتر نایل میشوند. پس بهترین جهاد، حفظ پوشش زنان است.»
گمان نکنید اگر شما شیک و مد و بدون حجاب از منزل بیرون آئید شرافت مند می شوید و مردها بنظر تقدیس به شما نگاه می کنند ، همان کسانی که شما را خانم خطاب می کنند این ها روی اصل قوای شهوانی است و نگاه آنها نگاه شهوت آمیز است ، نه روی اصل فضیلت ، همان که با صورت بشاش شما را استقبال می کند و بشما دست می دهد و احترام می گذارد در دلش شما را خانم بی عفت می داند و اگر قدری با غیرت باشد هیچ وقت امثال شما را به همسری نمی گیرد.
تو مسلمان ومسلمان زاده ای و مقدسات مذهب در تمام ملل محترم است خود را هدف تیر چشم های ناپاک بعض مردهای بی عفت قرار مده در خانه خود بنشین و مشغول انجام وظیفه خدا پسند خود باش و سعادت خود را تامین نما و مواظب باش که مبادا از آن زنهائی باشی که در حدیث حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرموده: آخرالزمان که بدترین زمانها است زن هائی ظاهر می شوند با زینت نمایان و لباس پوشده اند ولی برهنه اند وآنها از دین خارجند داخل در فتنه و فسادند و بشهوات مایلند و در جهنم جاویدانند
و نیز سعی نما که از آن زنهائی نباشی که بعمل رکیک تو دریای غضب پروردگار بتلاطم آید و بر مسلمان ها بلاء نازل گردد.
چنان چه در حدیث از رسول اکرم است که فرموده : وقتی کشف حجاب گردید زن ها مثل مردهای جوان از منزل بیرون آمدند و احکام قرآن تغییر داده شد منتظر بلاء باشید که بلاء بر شما می ریزد همان طوری که باران از ابر می ریزند آن وقت منتظر قیام قطب الاقطاب باشید.
وی در کتاب نفحات الرحمانیه مکاشفاتی از خود نقل کرده است. بانو در این کتاب از الهاماتی که از سی سالگی بر قلب وی وارد شده سخن به میان آورده است. شخصیتهای دینی و شاگردانش نیز از حالات عرفانی و کرامات او سخن به میان آوردهاند.
استاد صفویقمی، همواره از مراتب عرفانی و سیروسلوک معنوی بانو امین در منبرها اشارههایی داشتند و از جمله مطالبی که ایشان نقل میکردند، این بود که بانو امین گفته بودند: «هر وقت حضرت عزرائیل(ع) برای گرفتن جان کسی وارد محله ما میشوند، من متوجه حضور ایشان میشوم و میدانم که به کدام خانه میخواهند بروند و جان چه کسی را میخواهند بگیرند!»
ایشان به بانو امین عر
ض میکنند: «بانو! شما چگونه به این مرتبه رسیدید و اینگونه اسرار برای شما مکشوف میشود؟» جواب بانو امین بسیار زیبا و مهم است و باید اهالی قرآن و قرآندوستان توجه کنند. بانو امین گفته بودند: «من در اثر انس با قرآن به این مرتبه رسیدهام و هرچه بیشتر به قرآن میپردازم و غرق در آیات الهی میشوم این حالت بیشتر به من دست میدهد و حجابها برایم کنار میرود»
البته این گلایه را باید مطرح کنم که متأسفانه در معرفی الگوها کمکاری میشود و یک شخصیتی مانند بانو امین که نمونه روزگار است و به مانند علامه طباطبایی که در میان مردان و در بین علماء بینظیر است، بانو امین هم در بین بانوان یک چنین جایگاهی دارد؛ لیکن نسل جدید ما چقدر به جایگاه این بانوی نمونه و اسوه اخلاق، فضیلت و عرفان آگاه است؟ و حتی حوزههای علمیه و طلاب چقدر به منزلت این بانو آگاه هستند؟! حیف که قدر نعمات را نمیدانیم. شایسته است که همایشها و سمینارهای علمی برای این بانوی بزرگ برگزار شود و نام او در هر کوی و برزن آشنا باشد
این حكیم الهی و عارف به نفحات رحمانی، نابغه دوران و مجتهد زمان، پس از یك عمر خدمت خالصانه و صادقانه، در بیست و سوم خردادماه ۱۳۶۲مطابق با اول ماه مبارك رمضان سال ۱۴۰۳ هـ . ق سر در نقاب خاك كشید و به جوار رحمت الهی شتافت. یاد و خاطرهاش جاودان و گرامی باد.
از عزیزانی که به اصفهان سفر میکنند، تقاضامندم اولاً از زیارت قبر علامه مجلسی اول و دوم که در کنار هم در جوار «مسجد جامع اصفهان» مدفون هستند و ثانیاً از زیارت «تخت فولاد» اصفهان که مدفن بسیاری از علماء و بزرگان جهان تشیع است، همچنین از فیض زیارت بقعه منوره بانو امین غافل نشوند.
آثار و كتابهای بانوی اصفهانی
آثار و كتابهای قلمی به جامانده از بانوامین بانوی ایرانی عبارتند از:
1- تفسیر قرآن مجید بهنام «مخزن العرفان»در ۱۵جلد.
2- «نفحات الرحمانیه»،به زبان عربی مشتمل بر ۹۶ عنوان.
3- «سیر و سلوك»كه در روش اولیا و طریق سیر سعدا است.
4- «معاد» یا آخرین سیر بشر.
5-روش خوشبختی و توصیه به خواهران دینی و ایمانی.
6- «اربعین هاشمیه»به زبان عربی مشتمل بر مسایل و احكام.
7- «جامع الشتات»به زبان عربی مشتمل به مسایل و احكام.
8- «اخلاق»كه در بسیاری از محافل علمی و دانشگاهها تدریس میشود.
9- «مخزن اللئالی»كه در فضایل حضرت علی بن ابیطالب(علیهالسلام) است.
#کف_خیابون 84
وقتی به هوش و حال اومدم، فورا به ساعت نگاه کردم... دیدم حدود 40 دقیقه سرم روی همون میز جلویی گذاشته بودم و از حال رفته بودم... سه چهار تا از بچه ها اومده بودند پیش ما و داشتن با دستگاه ها ور میرفتن... یه پرس قیمه و دو تا نون و خرما روی میز بود... از تدارکات آورده بودن... تا لقمه گرفتم، هنوز نگذاشته بودم تو دهن که از عبداللهی پرسیدم: «از 233 چه خبر؟!»
عبداللهی گفت: «کل سیستم ما توی اون منطقه قطع شده... قطع که نه... جواب نمیده... سیگنال نداریم!»
گفتم: «ینی چی؟!»
گفت: «قطعا کل اون منطقه توسط دستگاه های غیر مجاز ایجاد پارازیت همگون و ناهمگون، پوشش دادند!»
گفتم: «چی داری میگی؟ حواست هست داری چی میگی؟!»
گفت: «بله قربان! سادش میشه این: «یک جنگ بزرگ دیجیکال!»»
گفتم: «اینا دارن چیکار میکنند حالا؟»
گفت: «از بچه های جنگال (جنگ الکترونیک) هستند... دارن پولوتیک میزنن روی اون امواج!»
دیدم اینجوری نمیشه... از یه طرف میتینگ قیطریه تموم شده... از طرف دیگه 233 هیچ اثری ازش نیست... رادیو هم داشت از وضعیت ترافیک خبر میداد... مثل همیشه وحشتناک! ... گفتم: «از ابوالفضل خبری نشد؟!»
گفت: «چرا... تعداد زیادی اطراف حسینیه میخوان بخوابن... همسایه های اون محل شاکی هستند... احتمال درگیری هست... نیرو انتظامی داره کنترل میکنه اما ابوالفضل میگه بعیده بتونن جلوگیری کنند!»
گفتم: «بسیار خوب! هماهنگ کن ماشین بیاد... تا پنج دقیقه دیگه ماشین اینجا باشه.»
با وجود ترافیک شدید، پاشدم رفتم اونجا... شب عجیبی بود اون شب... تهران به شدت ملتهب... سر همه چهاراه های سر راهم میدیم که ملت دارن با چه شور و هیجانی آخرین زورشون را برای حمایت از کاندید مورد نظرشون میزدند!
رفتم تو ماشین ابوالفضل... دیدم هنوز بسکوییت و آب معدنی که خریده بود کامل نخورده ... خیلی خوب موقعیت گرفته بود... بهترین جایی که میشد چند طرف را رصد کرد... حدودا سی نفر از بچه های خودمون در اون محل به صورت پراکنده کشیک میدادند... حدودا ساعت داشت از یازده میگذشت... اما مدام جمعیت داشت زیاد و زیادتر میشد...
بیسیمم را برداشتم و برای همه بچه ها پیام دادم و گفتم: «ببینید چی بهتون میگم... ممکنه ارتباطمون به هر دلیلی قطع بشه... ممکنه حتی تا دو سه روز نتونیم همدیگه را پیدا کنیم... خوب گوش کنید ببینید چی میگم... قطعا اینجا درگیری پیش میاد... حدالمقدور از تمام درگیری ها باید جلوگیری بشه... تکرار میکنم... درگیری پیش نیاد...
اگر دیدین کسی داره نظم و آرامش را به هم میزنه، طبق صلاحدید عمل کنید... آخوند و غیر آخوند مهم نیست... چون تعدادی از اونا که داخل هستند و حتی بیرون خوابیدن، آخوند نیستن... فقط لباس دارن... حق شلیک یک گلوله ندارین... اگر کسی گلوله ای شلیک بکنه، شخصا باهاش طبق قاعده جنگل برخورد میکنم نه دادگاه صحرایی! ضمنا جی پی اس ها همیشه فعال... اگر میدونید مشکله و دست و پا گیرتون هست، میکرو ازش جدا کنین و همین حالا قورت بدید... من بعد از دو سه روز دنبال جنازه مفقود الاثر نمیگردما... گفته باشم... دیگه سفارش نکنم... مواظب خودتون باشین... هویتتون از خودتون مهمتره... حالا هر کس شنیده یازهرا!»
دونه دونه بچه ها گفتند یازهرا... سعید یا زهرا... ابوذر یا زهرا... سلمان یا زهرا... چهارمی... پنجمی... همین جوری تا بیست هشتمی... بیست و نهمی... نفر سی ام هم که قربونش برم پیش خودم بود و گفت: حاجی! ابوالفضل هم یا زهرا!
باهاش خدافظی کردم... میخواستم برم داخل حسینیه و یه سر و گوش آب بدم و بعدش برم... تا دستمو بردم که درو وا کنم، یه صدای خیلی خیلی ضعیف شنیدم...
جوری که فهمیدم وسط هزار تا شلوغیه... صداش خیلی داغون بود... معلوم بود حالش خوب نیست و درگیر شده... فقط شنیدم که گفت: 233 یا زهرا !!
ادامه دارد...
دلنوشته های یک طلبه
💟 @Mohamadrezahadadpour
https://eitaa.com/zandahlm1357
●❥ ﷽ ❥●
🌺هم نشینی آیات 🌺
🔷تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاسِ
----------------------------------------
🔶این روزهایی است که آنها را بین مردم میچرخانیم
----------------------------------------
🔶And these days [of varying conditions] We alternate among the people
📔بخشی از آیه ۱۴۰ آل عمران
⬇️#روز_خوب، #روز_بد ⬇️
📤دنیا بالا و پایین داره، تلخ و شیرین داره، خوبی و بدی داره.
کسی پیدا نمی شه بگه من همیشه خوش بودم یا همیشه گرفتار بودم. نه سختیها و مشکلات موندنیه نه خوشیها و شادی ها.
نباید خیلی به خوشیها دل بست، چون همیشگی نیستن. از طرفی نباید تو سختیها هم جا زد، چون اونا هم موندنی نیستن.
در هر دو حالت باید یاد خدا باشیم. در نعمتها شکر کنیم، در سختیها صبر.
📤 خدا گفته روزای خوب و بد میون آدمها میچرخن:
🔻تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاسِ
🔻 این روزهایی است که آنها را بین مردم میچرخانیم
📔بخشی از آیه ۱۴۰ آل عمران
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: یکی از خصوصیاتی که باید در خودمون رشد بدیم اینه که برای اصلاح دیگران "مچ گیری نکنیم" و "سرک
روزتون بخیر
کسانی که میخوان برن جلسه قبلی رو مطالعه کنن،از اینجا ⬆️ تشریف ببرن😉
.......:
یکی از نکات مهم برای اصلاح دیگران و مخصوصا جوانان اینه که
مراقب حرف زدنمون باشیم
مثلا وقتی رابطه ام با یه نفر خراب میشه و میخوام دوباره باهاش رفیق بشم
تا چند ساعت دنبال یه جمله قشنگ میگردم که بهش بگم که بهترین حرف باشه.
یعنی سعی کنیم دقیق ترین و عمیق ترین حالت ممکن حرف بزنیم.
یا وقتی یکی از هم اتاقی هام رو میخوام برای نماز صبح بیدار کنم
چند دقیقه فکر میکنم ببینم الان دقیقا چطور اینو بیدار کنم
که "دلزده نشه از امر به معروف کردن من".
خیلی وقتا میبینیم که یه خانم مثلا مذهبی
برای اصلاح شوهرش صاف میاد عیب شوهرش رو میگه و بعد هم میگه چرا برطرفش نمیکنی؟
ای بی نماز! تو چرا نماز نمیخونی؟ من اگه میدونستم باهات ازدواج نمیکردم!!!😤
گاهی وقتا اصلا ممکنه نیاز به یه جمله هم نباشه ، بلکه تو باید با عملت انجام بدی.
چون یه کار خیلی دقیق و لطیف هست. یه ذره کم و زیاد بشه نتیجش بر عکس میشه.
برای همین ، مومن باید خیلی زحمت بکشه برای انجام دقیق "امر به معروف"
پس همیشه یادت باشه که
برای اصلاح دیگران اینکه دقیقا چه جمله رو باید بگی