eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.3هزار دنبال‌کننده
45.6هزار عکس
32.4هزار ویدیو
1.5هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
صفحه پزشک خود باشیم https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: 💐 چهل حدیث پزشکی از حضرت اميرالمؤمنين سلام الله عليه: 1- آب : از ایستاده آب خوردن در شب بپرهیزید که باعث دردی می شود که درمان نداشته باشد . 2- آب باران : آب باران بنوشید که بدن را پاکیزه نموده و بیماری ها را دفع نماید . 3- آب سرد : تطهیر با آب سرد بواسیر را قطع می کند . 4- آفتاب : اگر خواستید در آفتاب بنشینید پشت به آن بنشینید , زیرا آفتاب بیماری درون را ظاهر می سازد . 5- آویشن : آویشن پرزهای معده را تقویت کرده و سالم نگه می دارد . 6- ادرار: بول کردن در حمام باعث فقر و پریشانی است . 7- اسپند : ریشه ی اسپند شادی آور و در ساقه و برگ آن درمان هفتاد و دو بیماری وجود دارد . 8- اشک : خوردن عدس دل را نازک می کند و اشک را جاری می سازد . 9- اعصاب : خوردن به قلب را قوت بخشد و معده را پاکیزه نماید و اعصاب را خوانا سازد و ترس را از دل می زداید . 10- انار : به کودکان خود انار دهید تا زودتر به سخن آیند . 11- انجیر : خوردن انجیر انسدادها را نرم می کند و برای باد قولنج مفید است , در روز از آن بسیار ولی در شب اندک بخورید . 12- اندوه : شستن لباس غم و اندوه را می زداید . 13- انگور : انگور هم قاتق است و هم میوه و هم غذا و هم شیرینی است . 14- بادرنجبویه : بادرنجبویه سده را می گشاید و اشتهای به غذا آورد و سل را برطرف سازد و به هضم غذا کمک کند . 15- بخور کردن : بخور کردن موجب سلامتی سر ( از بیماری ) است و بدن را از درون پاک می کند و انواع بیماری سر را از بین می برد . 16- بدن : حجامت بدن را سالم و خرد را استوار می سازد . 17- بلغم : ریشه ی ترب بلغم را قطع و غذا را هضم نماید . 18- بنفشه : حرارت تب را به بنفشه و آب خنک بشکنید که گرمای آن از گرمای جهنم است . 19- بوی دهان : جویدن کندر دندان ها را محکم و بلغم را دفع می کند و بوی دهان را از بین می برد . 20- به : خوردن به قلب ضعیف را تقویت می نماید و معده را پاک و دل را قوی و ترسو را شجاع و کودک در رحم را زیبا می سازد . 21- بهداشت فردی : امیر مومنان دستمالی داشت که پس از وضو ساختن روی خود را بدان خشک می کرد سپس آن را به میخی می آویخت و کسی جز او به آن دست نمی زد . 22- بیماری : خوراکت را کم کن تا بیماری ات کم شود . 23- بینی : روغن بنفشه در بینی بچکانید که حضرت رسول (ص) فرمود : اگر مردم فواید این روغن را بدانند آن را سر می کشیدند . 24- پرخوری : پرخوری بدن را بدبو کند و از زیرکی جلوگیری کند . 25- پرندگان : از خوردن پرندگانی که سنگدان و چینه دان و خار پا ندارند و پرندگانی که سلاحشان ناخنشان می باشد بپرهیزید . 26- پوست : استعمال نوره ( جهت زدایش موی زاید ) پوست بدن را پاکیزه و منافذ آن را باز می کند . 27- پیری : چهار چیز موجب پیری زودرس می گردند : خوردن گوشت مانده و نشستن در جای نمناک و از پله ها بسیار بالا و پایین رفتن و با پیرزن نزدیکی نمودن . 28- تب : عناب تب را برطرف می سازد . 29- تند خویی : کسی که دوست دارد کمتر خشمگین گردد از گوشت دراج بخورد . 30- چاشت : هر که خواهد عمرش طولانی باشد چاشت را بامداد بخورد . 31- چشم : دست شستن پیش از غذا خوردن و بعد از آن چشم را جلا می دهد . 32- حسد : حسد دل را بیمار نموده و اندوه شدید آورد . 33- ختنه : در ختنه کردن فرزندانتان شتاب کنید که برایشان پاک تر است . 34- خرما : خرما بخورید که در آن درمان دردها است . 35- خطمی : شستن سر با خطمی چرک ها را می زداید و جانوران موجود در آن را نابود می کند . 36- خواب : پرخوری و بسیار خوابیدن بدن را تباه سازد و زیان به بار آورد . 37- خوره : در حمام آجر و سفال بر پای خود نسایید که مورث خوره است . 38- دارو : نوشیدن دارو برای بدن مانند صابون است برای لباس , آن را تمیز می نماید ولی کهنه اش نیز می کند . 39-شانه کردن : ایستاده شانه کردن باعث فقر و پریشانی می گردد. 40- کفش : نیکو انتخاب نمودن کفش به سلامتی بدن و نیز به طهارت در نماز کمک می کند. https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: °°🌸°✨°🌸°‌✨° °✨ 🍃 ⚜راه های زیبا کردن صورت در طب اسلامی ⚜ 💦🍃برای زیبا و با طراوت شدن رنگ رخسار چه کنیم ✍خوردن به «حداقل یک هفته به صورت ناشتا به بخوریم.» ✍خوردن گلابی ✍مداومت بر خوردن بادنجان «چه آب پز و چه سرخ شده با روغن زیتون» ✍خوردن خربزه و هندوانه «به صورت ناشتا خورده نشود» ✍خوردن صاف کننده های خون مثل انار،کاهو، عناب، برگ چغندر و ... جهت برطرف شدن کک و مک و جوش های صورت ✍خوردن روغن زیتون و طبخ غذا ها با آن ✍خضاب کردن با حنا ✍خوردن سویق «در مطالب قبل طرز تهیه آن درج شده است» ✍خوردن کاسنی ✍مالیدن روغن بنفشه ی پایه زیتون به ابرو ها و صورت «آقایان هفته ای دو بار بیشتر صورت را روغن مالی نکنند اگر بیشتر از دو بار در هفته روغن مالی شود صورت را مثل بانوان لطیف می کند» ✍بیدار ماندن در بین الطلوعین ✍نکته ی بسیار مهم جهت بازیابی طراوت صورت این که :پرخوری نکنیم و وعده های غذایی را به دو وعده صبح و شب کاهش دهیم. «دست کشیدن از غذا قبل از سیری» ✍مرکب 2 «از داروهای ترکیبی طب اسلامی» ✍خواندن نماز شب 📚برگرفته از روایات و دروس طب https://eitaa.com/zandahlm1357
🌹 #امام_صادق علیه السلام ✅ #نوح از غم به خدا شکایت کرد ، خداوند به او وحی کرد #انگور بخور که #غم را می برد. 📖 وسائل – ج17 ، ص117 https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: 💠درمان ریزش مو تدابیر آیت اللّه ضیایی ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ برای اینکه موهایشان زودتر در بیاید و رشد مو بیشتر شود اول باید در جیره غذایی خرما قرار بگیرد.دوم شلتوک (پوسته برنج)یا عرق شلتوک مصرف کنند. سوم خوردن سیاه دانه با عسل میل شود. سه نوع روغن هم جویز می شود . اگر فرض کنیم این بیمار هفته ای سه بار می رود حمام از ضعیف شروع می کنیم. روز اول حمام، با روغن بادام تلخ تمام قسمتهایی که موی سرش ریخته چرب و نیم ساعت بعد استحمام کند. روز دوم استحمام روغن سیاه دانه که در پایه روغن زیتون یا روغن بادام تلخ جوشیده است (این دارو از قبلی قویتراست ) بروی سر بمالد و نیم ساعت بعد حمام کند. روز آخر استحمام هفته ، روغن «کندش» استفاده کند، من ندیدم کندش در ایران در بیاید غالبا از هندوستان وارد می شود . خودشان بخرند و آسیاب کنند بعد پودرش را در روغن زیتون خالص بمدت 20 دقیقه تا نیم ساعت بجوشانند و بعد از سرد شدن روی سرشان بمالند. قویترین دارو برای رشد مو است که حتی محمد مومن حسینی در کتاب تحفه حکیم مومن( که قبرش نیز درخیابان آخوند خراسانی مشهد است ) آورد : بقدری این دارو قوی است که اگر کف دست خیس باشد بریزد مودر می آید که این یا ازدیدگاه مبالغه است یا از باب موارد استثناءاست . همچنین یکی از بهترین داروهای طبیعی برای ریزش مو،استفاده از پودر حنا در جوشاندۀ گل بابونه است. پودر حنا را در جوشانده ی گل بابونه بخیسانند. گل بابونه را در آب بجوشانند آبش را صاف کنند ولرم که شد حنا را در آن بخیسانند .یکی از رنگ حنا خوشش می آید حنای بارنگ یکی خوشش نمیاید حنای بی رنگ .نیم ساعت تا دو ساعت قبل از حمام به سرشان بزنند جلو ریزش مو را سریع میگیرد به گونه ای که ما را بکشیم از ریشه در نمیاید .ماهیچه های حلقوی دور هر تار مو حالت الاستیکش بر میگردد و تار مو را محکم نگه می دارد .هفته ای چند بار حمام می رود نیم ساعت تا دو ساعت قبل حمام به سرشان بزنند. خانمها میتوانند علاوه بر موارد بالا، روزانه یک لیوان عرق رازیانه با عسل در ایام پاکی نیز میل کنند تا هورمون های زنانه شان نیز تنظیم شود. https://eitaa.com/zandahlm1357
گلاب ریشه مو ها رو قوی میکنه و به رشد سریع موها کمک میکنه. خواص ضد التهابی و ضد عفونی کننده گلاب میتونه برای درمان شوره و پوسته سر مناسب باشه. https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طریقه نشستن پشت میز کامپیوتر و مبارزه با کمردرد https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰جوش در هر منطقه از پوست نشانه چیست🔰 1⃣ پیشانی 👈مشکل گوارشی و مصرف فست فودها را نشان میدهد 2⃣ وسط ابروها 👈مشکل از کبد و مصرف غذاهای چرب است 3⃣ اطراف چشم 👈مشکل در کلیه است که با نوشیدن آب به اندازه کافی تا حدی برطرف می شود 4⃣ گونه 👈مشکل سیستم تنفسی و آلرژی است که به حذف مصرف سیگار و رعایت کردن برنامه غذایی مناسب برای آلرژی برطرف می شوند 5⃣بینی 👈باید مراقب قلب خود باشید و ویتامین B بیشتر مصرف کنید 6⃣ چانه و اطراف لب 👈اختلالات هورمون و وجود استرس است 7⃣گوش ها 👈مشکل کلیه باعث بروز این مشکل است https://eitaa.com/zandahlm1357
⭕از کجا بفهمیم چه ویتامینی کم داریم؟⭕ ⭕مو: ریزش مو: کمبود ویتامین‌های B2، B5، بیوتین، روی و ویتامین D خشکی موها: کمبود ویتامین‌های A و E، امگا3، پروتئین، سلنیوم و بیوتین شوره زدن موها: کمبود سلنیوم، امگا3 و ویتامین A ⭕چشم‌: سیاهی و پف‌آلودگی زیر چشم: کمبود آب در بدن، عدم تحمل برخی مواد غذایی مانند لاکتوز لبنیات و حساسیت کاهش قدرت دید: کمبود ویتامین A قرمزی مداوم مویرگ‌های چشم: کمبود ویتامین C نزدیک‌بینی: کمبود ویتامین D پوسته‌ریزی در اطراف پلک: کمبود آهن ⭕مغز و اعصاب افسردگی: کمبود ویتامین‌های B1، B5 و بیوتین دمانس یا زوال عقل: کمبود ویتامین‌های B1، B3، B12، اسیدفولیک و امگا3 تحریک‌پذیری و زودرنجی: کمبود ویتامین‌های B1، B5 و B6 بی‌خوابی: کمبود ویتامین‌های B3، B5، B6 و D سرگیجه: کمبود ویتامین‌های B2 و B6 ⭕دهان و دندان: خونریزی لثه: کمبود ویتامین C و اسیدفولیک به هم چسبیدن دندان‌ها: کمبود ویتامین D و ویتامین K گلو‌درد: کمبود ویتامین‌های B3، B12، اسیدفولیک و کلسیم آفت دهانی: کمبود ویتامین B2 ضعیف شدن مینای دندان: کمبود ویتامین‌های A، K، D و کلسیم التهاب زبان: کمبود ویتامین‌های B2، B3 و اسیدفولیک کاهش حس چشایی: کمبود روی ⭕پوست: جوش‌های پشت بازو: کمبود ویتامین‌ A پوسته‌ریزی و خشکی پوست: کمبود ویتامین‌های A و E خونریزی بی‌علت از بینی: کمبود ویتامین‌ C کبودی مداوم پوست: کمبود ویتامین‌ C جوش زدن در دوران عادت ماهانه: کمبود ویتامین‌ B6 التهاب پوست: کمبود ویتامین‌های B2، B3 و بیوتین ⭕ناخن: قاشقی شدن ناخن‌ها: کمبود ویتامین B12 و آهن ظهور خطوط سفید روی ناخن: کمبود کلسیم و روی پوسته‌ریزی اطراف ناخن: کمبود آهن و بیوتین شکنندگی ناخن‌ها: کمبود کلسیم و منیزیم ‌چندشاخه‌‌شدن پوست اطراف ناخن: کمبود پروتئین ⭕عضلات و مفاصل: گرفتگی عضلانی: کمبود منیزیم و ویتامین‌های B1، B2 و B6 انقباض ناگهانی ماهیچه‌ها: کمبود ویتامین‌های B1، B2، B3، B6، B9، D و منیزیم و کلسیم تورم مفاصل: کمبود ویتامین‌های B1، B6 و پروتئین قفل شدن ناگهانی مفاصل: کمبود منگنز پوکی استخوان: کمبود کلسیم و ویتامین D صدا دادن مفاصل: کمبود ویتامین‌های B5 وB12 کدام ویتامین‌ها را از کدام منابع غذایی دریافت کنیم؟ منابع غذایی پیش‌ساز ویتامین A: کره، خوراکی‌های نارنجی و زرد مانند هویج و زردآلو منابع غذایی ویتامین‌های گروه B: تمام سبزیجات برگ سبز تیره، غلات و حبوبات منابع غذایی ویتامین B12: انواع منابع حیوانی مانند گوشت‌ها، لبنیات و تخم‌مرغ منابع غذایی ویتامین C: پیاز، فلفل، مرکبات و گوجه‌فرنگی منابع غذایی ویتامین D: نور آفتاب، قارچ، تخم‌مرغ، ماهی‌های چرب و لبنیات غنی‌شده منابع غذایی کلسیم و ویتامین K: انواع لبنیات، کلم بروکلی و اسفناج منابع غذایی روی: انواع گوشت‌ها، حبوبات و غلات منابع غذایی منیزیم: انواع مغزها و دانه‌های خام، ماهی، حبوبات، ماست، موز و شکلات تلخ منابع غذایی منگنز: بادام، کدو تنبل، اسفناج، ماست، انجیر، موز و انگور منابع غذایی اسیدفولیک: سبزی‌های برگ سبز تیره، مرکبات، غلات سبوس‌دار و حبوبات منابع غذایی بیوتین: تخم‌مرغ، بادام، غلات سبوس‌دار، اسفناج، قارچ، شیر و گوشت https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از آنجا که شرح حال اولیاء خدا باعث بیداری از خواب غفلت می شود هر دوشنبه مختصری از زندگینامه یک ولی خدا تقدیم می شود
درباره مرحوم حاج محمد علی فشندی تهرانی، با اینکه دیری نیست به رحمت حق پیوسته است اما جز چند تشرف که بزرگان از وی نقل کرده‌اند، چیزی نمی‌دانیم. از خاستگاه، خانواده، خاندان، تربیت و تحصیلات، زمینه و زمانه، زیست و زندگی، حتی شغل و پیشه و احیاناً استادان اخلاقی و مربیان و مرشدان سلوکی این نیک بخت چه کسانی بوده‌اند، آگاهی چندانی در دست نیست. نکته حائز توجه اینکه حاجی فشندی عبد صالح و بنده برگزیده حق بوده، عمری را با پاکی، پارسایی و عشق و علاقه به علی(ع) و فرزندان او به ویژه امام عصر(عج) گذرانده و به خاطر سرشت پاک، طینت طیب و صفای باطن، چندین بار توفیق تشرف به محضر آن موعود مهربان را یافته و جمال جمیل یوسف زهرا(ع) را به تماشا نشسته است در نقل تشرفات او آنچه قابل توجه و تأمل برانگیز است اینکه آن بزرگوار، فراوان مورد اعتماد و اعتقاد مراجع معظم تقلید و دیگر علما و بزرگان بود و آنان در نقل تشرفات او نه تنها تردید نکرده، او را ستوده و از وی به عنوان دوستدار حقیقی، خالص و مخلص امام عصر(عج) نام برده‌اند. شخصیت‌های شناخته‌شده‌ای مانند مرحوم آیت‌الله بهجت، شهید محراب آیت‌الله دستغیب و آیت‌الله ناصری دولت آبادی بر صحت گفتار، درستی کردار، سلامت نفس و پاکی ضمیر مرحوم فشندی شهادت داده‌اند جناب حجت الاسلام آقای قاضی زاهدی گلپایگانی می فرماید: من در تهران از جناب آقای حاج محمد علی فشندی که یکی از اخیار تهران است، شنیدم که می گفت: من از اول جوانی مقیّد بودم که تا ممکن است گناه نکنم و آن قدر به حج بروم تا به محضر مولایم حضرت بقیة اللّه ، روحی فداه، مشرف گردم. لذا سالها به همین آرزو به مکه معظمه مشرف می شدم اینک اصل ماجراکه راستی شگفت انگیز و امید بخش است و می فهماند که در این زمانها نیز افرادی لایق آن هستند که اینچنین مورد توجه حضرت ولیعصر عج باشند. در یکی از این سالها که به عنوان کمکی با کاروان حجاج به مکه رفتم و عهده دار پذیرایی جمعی از حجاج هم بودم، شب هشتم ماه ذیحجه با جمیع وسائل به صحرای عرفات رفتم تا بتوانم قبل از آنکه حجاج به عرفات بیایند، برای زواری که با من بودند جای بهتری تهیه کنم. تقریبا عصر روز هفتم بارها را پیاده کردم و در یکی از آن چادرهایی که برای ما مهیا شده بود، مستقر شدم. ضمنا متوجه شدم که غیر از من هنوز کسی به عرفات نیامده است. شرطه ای آمد و گفت: آقا چرا الان آمدی؟ کسی نیست. گفتم: برای این جهت که مقدمات کار را آماده کرده باشم. گفت: پس امشب باید خواب نروی. گفتم: چرا؟ گفت: به خاطر آن که ممکن است دزدی بیاید و دستبرد بزند. گفتم: باشد. و بعد از رفتن شرطه، تصمیم گرفتم، شب را نخوابم. برای نافله شب و دعاها وضو گرفته، مشغول نافله شدم. بعد از نماز شب، حالی پیدا کردم و در همین حال بود که شخصی آمد درب چادر و بعد از سلام وارد شد و نام مرا برد من از جا بلند شدم پتویی چند لا کرده زیر پای آقا افکندم. او نشست و فرمود: چایی درست کن گفتم: اتفاقاً تمام اسباب چایی حاضر است ولی چای خشک از مکه نیاورده ام و فراموش کرده ام. فرمود: شما آب روی چراغ بگذار تا من چایی بیاورم. از میان چادر بیرون رفت و من هم آب را روی چراغ گذاشتم. طولی نکشید که برگشت و یک بسته چای در حدود ۸۰ الی صد گرم به دست من داد. چایی را دم کردم پیش رویش گذاردم، خورد و فرمود: خودت هم بخور، من هم خوردم؛ اتفاقاً عطش هم داشتم چایی لذت خوبی برای من داشت. و با تمام چایی هایی که تا کنون خورده بودم فرق می کرد بعد فرمود: غذا چه داری؟ عرض کردم: نان. فرمود: نان خورش چه داری؟ گفتم: پنیر. فرمود: من پنیر نمی خواهم. عرض کردم: ماست هم از ایران آورده ام. فرمود: بیاور در این وقت چهار جوان صبیح که موهای پشت لبشان تازه سبز شده بود را در جلوی چادر دیدم با خود گفتم: نکند اینها دزد باشند. اما دیدم سلام کردند و آن شخص جواب داد. خاطرم جمع شد و آنها بیرون چادرایستاده بودند ولی خود آقا پیش من در چادر ماندندو در حالی که نگاه به من داشت سه بار فرمود: خوشا به حالت حاج محمد علی. گریه راه گلویم را گرفت. گفتم: از چه جهت؟ فرمود: « چون امشب کسی در این بیابان برای بیتوته نمی آید، این شبی است که جدم امام حسین علیه السلام در این بیابان آمده. » بعد فرمود: دلت می خواهد نماز و دعای مخصوص که از جدم هست بخوانی؟ گفتم: آری. فرمود: برخیز غسل کن و وضو بگیر. عرض کردم: هوا طوری نیست که من با آب سرد بتوانم غسل کنم. فرمود: من بیرون می روم تو آب را گرم کن و غسل نما. او بیرون رفت، من هم بدون اینکه توجه داشته باشم چه می کنم و این کیست، وسیله غسل را فراهم کرده و غسل نمودم و وضو گرفتم ؛ دیدم آقا برگشت. فرمود: حاج محمد علی غسل کردی و وضو ساختی؟ گفتم: بلی. فرمود: دو رکعت نماز بجا بیاور، بعد از حمد ۱۱ مرتبه سوره « قل هو الله » بخوان و این نماز امام حسین (علیه السلام) در این مکان است. بعد از نماز شروع کرد، دعای
ی خواند که یک ربع الی بیست دقیقه طول کشید ولی هنگام قرائت اشک مانند ناودان از چشم مبارکش جریان داشت. هر جمله دعا را که می خواند در ذهن من می ماند و حفظم می شد. دیدم دعای خوبی است مضامین عالی دارد و من با اینکه دعا زیاد می خواندم و با کتب دعا آشنا بودم به مانند این دعا برخورد نکرده بودم لهذا در فکرم خطور کرد و تصمیم گرفتم فردا برای روحانی کاروان بگویم بنویسد؛ لیکن تا این فکر در ذهنم آمد آقا از فکر من خبر دار شد برگشت و فرمود: « این خیال را از دل بیرون کن؛ زیرا این دعا در هیچ کتابی نوشته نشده و مخصوص امام علیه السلام است و از یاد تو می رود. » بعد از تمام شدن دعا نشستم و عرض کردم: آقا آیا توحید من خوب است که می گویم: این درخت و گیاه و زمین و همه اینها را خدا آفریده؟ فرمود: خوب است و بیشتر از این از تو انتظار نمی رود. عرض کردم: آیا من دوست اهل بیت(ع) هستم؟ فرمود: آری و تا آخر هم هستید و اگر آخر کار شیطانها فریب دهند آل محمد(ص) به فریاد می رسند. عرض کردم: آیا امام زمان در این بیابان تشریف می آورند؟ فرمود: امام الان در چادر نشسته با این که حضرت به صراحت فرمود، اما من متوجه نشدم. و به ذهنم رسید، که: « یعنی امام در چادر مخصوص به خودش نشسته ». بعد گفتم: آیا فردا امام با حاجیها در عرفات می آید؟ فرمود: آری. گفتم: کجاست؟ فرمود: در « جبل الرحمه » است. عرض کردم: اگر رفقا بروند می بینند؟ فرمود: می بینند ولی نمی شناسند. گفتم: آیا فردا شب امام در چادرهای حجاج می آید و نظر دارد؟ فرمود: در چادر شما چون فردا شب مصیبت عمویم حضرت ابوالفضل(ع) خوانده می شود امام می آید. بعداً دو اسکناس صد ریالی سعودی به من داد و فرمود: یک عمل عمره برای پدرم بجای بیاور. گفتم: اسم پدر شما چیست؟ فرمود: حسن. عرض کردم: اسم شما؟ فرمود : سید مهدی قبول کردم آقا بلند شد برود. او را تا دم چادر بدرقه کردم. حضرت برای معانقه برگشت و با هم معانقه نمودیم و خوب یاد دارم که خال طرف راست صورتش را بوسیدم. سپس مقداری پول خرد سعودی به من داده فرمودند: برگرد. تا برگشتم، دیگر او را ندیدم، این طرف و آن طرف نظر کردم کسی را نیافتم. داخل چادر شدم و مشغول فکر که این شخص کی بود. پس از مدتی فکر، با قرائن زیاد مخصوصاً اینکه نام مرا برد و از نیت من خبر داد و نام پدرش و نام خودش را بیان فرمود، فهمیدم امام زمان علیه السلام بوده، شروع کردم به گریه کردن. یک وقت متوجه شدم شرطه آمده و می گوید: مگر دزدها سر وقت تو آمدند؟ گفتم: نه. گفت پس چه شده؟ گفتم:مشغول مناجات با خدایم. به هر حال به یاد آن حضرت تا صبح گریستم فردا شب اهل کاروان جلسه ای تشکیل دادند و ضمناً حالت توسل آن هم به محضر عباس علیه السلام بود. اینجا بیان امام زمان علیه السلام یادم آمد؛ هر چه نگاه کردم آن حضرت را داخل چادر ندیدم ناراحت شدم و با خود گفتم: خدایا وعده امام حق است. بی اختیار از مجلس بیرون شدم. درب چادر همان آقا را دیدم. عرض ادب کرده می خواستم اشاره کنم، مردم بیایند، آن حضرت را ببینند، اما آقا اشاره کرد: حرف نزن به همان حال ایستاده بود تا روضه تمام شد و دیگر حضرت را ندیدم. داخل چادر شده جریان را تعریف نمودم. » بهشت زهرا (س) تهران مدفن عاشقی که امام زمانش را در صحرای عرفات ملاقات کرد و به نیت پدر امام زمانش طواف کرد جهت شادی روح حاج علی فشندی تهرانی فاتحه ای قرائت کنیم "روحشان قرین رحمت الهی باد "
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای عجیب مردی که در بیمارستانی در مشهد فوت کرد و 30 ساعت در سرخانه بود تا اینکه چهار امام (ع) را در 30 ساعت پس از مرگ و خروج روح از بدن دید مجدد زنده شد و بقیه ماجرا. حتما ببینید و تفکر کنیم در حقایق قران، معصومین و ارزش زندگی توسل به معصومین در سختی ها. و اینکه در دعای زیارت امامام معصون ع می خوانیم که آنان زنده اند می شنوند می بینند و با ما هستند و زمین هرگز از ولی خدا خالی نیست. شهدا زنده اند و شاهد اعمال ما. مراقب باشیم و سبک زندگیمان را سبک زندگی سالم قرانی و ولایت مدار قرار دهیم. اگر حالی پیدا کردی دلت شکست برای همه دردمندان دعا کن
دورت بگردم(1).mp3
10.32M
🎵 دورت بگردم 🎤🎤 حامد جلیلی مناجات با امام رضا علیه السلام #صلوات https://eitaa.com/zandahlm1357
مستند کف خیابان با ما همراه باشید👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
الْحَمْدُلِلّٰهِ رَبِّ الْعالَمین: 98 نتونستم تحمل کنم... جون دادن که نه... کشتن یه زن مظلوم و شجاع... جلوی اون همه نامحرم... هیچ کاری هم از دستت بر نیاد... با میلگرد سنگین... چشمام دیگه بسته شد... نفهمیدم چی شد... وقتی به هوش اومدم، علاوه بر خون زیادی که از کمر خودم رفته بود، غم بچه هام تو کف خیابون هم رو دل و سینم سنگینی میکرد... به زور نفس میکشیدم... چندان قادر به تکلم نبودم... به زور تونستم حرف بزنم... به کسی که بالای سرم بود به زور و بدبختی تونستم بگم: «بچه ها را آوردن؟! ابوالفضل... 233 ...» با چشم گریه گفت: «نه قربان!» گفتم: «چرا؟! الان که داره یه ساعت میگذره!» با لکنت و ناراحتی گفت: «ابوالفضل را بردن بیمارستان همون نزدیکی... الحمدلله ضربه مغزی نشده...» گفتم: «233 چی؟! چرا حرف نمیزنی؟!» با هقهقه گفت: «حاجی! خدا صبرمون بده! روم سیاه... شرمنده... اما نشده هنوز جمعش کنن! بچه های اورژانس زیر بار نرفتن...» شروع کردم به سر و صورتم زدم... همینجور خودمو میزدم... نمیتونست منو بگیره.... دست خودم نبود... وسط گریه هام می گفتم: «وااااااااااااااای.... واااااااااااای.... ینی هنوز جنازه اش کف خیابونه؟!» گفت: «الان دیگه احتمالا جمعش کردن حاجی! حاجی خودتونو کنترل کنین... من از نیم ساعت قبلش خبر دارم... همون موقع همه بچه های بسیج و ضد شورش، دور تا دور 233 سی چهل تا حلقه انسانی زدند تا کسی ..... بهش نزدیک نشه!» با گریه گفتم: «مگه دیگه میخواستن چی بر سرش بیارن؟! نامردااااااااا» ابوالفضل، جون سالم به در برد... با فداکاری که 233 کرد... وقتی از بیسیمش شنیده بود که ابوالفضل تو دردسر افتاده و ممکنه نتونه زهره را کنترل کنه، راه افتاده بود و خودشو از روی گراهایی که ما به هم میدادیم به ابوالفضل رسونده بود... پرستار بیمارستانش میگفت حتی وقتی داشتن دنده هاش را معاینه میکردن، بیسیم از دستش نمیفتاده و مدام مراقب اوضاع ما بوده! درباره این طور بچه هایی که جونشون میذارن کف دست برای اسلام و نظام و انقلاب... چی میشه گفت؟! چی باید گفت؟! ... حیفه بگیم خدا رحمتش کنه... فقط میشه گفت «خدا به برکت خون شهدای مظلوم سال های فتنه (دقت کنید به این کلمه: سالها...!) و شهدای مظلوم و گمنام امنیت، ما را ببخشه و بیامرزه!» خودم اینجوری رو تخت... ابوالفضل بیهوش و رو تخت... 233 مظلوم هم که متلاشی... فقط مونده بود خانم عبداللهی! بیسیم زدم و گفتم: «عبداللهی ! لطفا اعلام موقعیت!» عبداللهی با صدای با صلابت اما پر از غم و غصه گفت: «قربان! تسلیت میگم... عفت و ندا و تا حدودی هم فائزه، با رشادت های شما و بقیه بچه ها جمع و جور شدند... اجازه میخوام... ینی دارم میرم که کار ابوالفضل و 233 را تموم کنم!» گفتم: «شما هیچ جا نمیری! به والله اگر.....» حرفام را قطع کرد و گفت: «قربان! لطفا قسم نخورید که مجبور میشید کفاره بدید... من تصمیمو گرفتم... حداکثر بعدش ... البته اگر جون سالم به در بردم... توبیخم کنید... به جرم سرپیچی از فرمان، اخراجم کنید... اما الان دارم میرم دنبال کار نیمه تموم ابوالفضل... کار نیمه تموم 233 مادر دو تا بچه ای که الان یتیم شدند!» زبونم قفل شده بود... گفتم: «برنامت چیه؟!» گفت: «برای برنامه ریزی یه کم دیره... رد ون زهره و اینا را گرفتم... متاسفانه حدس شما مثل همیشه درست بود... دارن اونا را میبرن کهریزک!! یادمه که فرمودید اگر اشتباهی در کهریزک رخ بده، پای آبروی همه وسطه! قربان! دارم خودمو تحویل نیرو انتظامی میدم... میخوام به عنوان شورشی و فتنه گر برم کهریزک! فقط اینطوریه که میتونیم به نقشه زهره و رامین پی ببریم! قربان! امری ندارین؟! الان وقتشه!» گفتم: «میکرو باهات باشه! شاید خودمم اومدم!» گفت: «جی پی و میکرو توی دندونمه! الان لینک شدم روی سیستم شما... حلال بفرمایید... خدانگهدار!» عبداللهی را فرستادم تو دهن شیر... آرزو داشتم بمیرم... دوس داشتم مثل 233 باشم که حتی سردخونه ها هم در اون شرایط، مسئولیت نگهداریم را به عهده نگیرن! پاشدم لباسمو پوشیدم... پلاک شاهرودی را برداشتم و انداختم گردنم... رفتم که جنازه 233 را تحویل بگیرم... باید کارهای تحویل و کفن و دفنش را انجام بدم... خیلی کار داشتم... گوشیمو برداشتم... شماره شوهرش را پیدا کردم... باید اول برای شوهرش تماس میگرفتم... لحظات سختی بود... همش خدا خدا میکردم که بچه هاش گوشیو برندارن... من خبر یتیمی و بی عزیز شدن مردم بلد نیستم بدم... همین حالاش هم بلد نیستم... آب دهنم نمیتونستم قورت بدم... لکنتم شدیدتر شده بود.. (داشت زنگ میخورد... ما با ولایت میمانیم... شور ما از عاشوراست...) الو... سلام علیکم... دلام... بفلمایید! وای چه کوچولویی.... سلام... خوبی عزیزم؟! آره... شما کی هسدی؟! من دوست بابا جونتم... با بابایی کار داشتم... خونه است؟ نچ... نیسدش...لفته مامولیت! مامانمم لفته... نیستن... دلنوشته
4_5967546334088004407.mp3
12.53M
فرزند انقلابیم https://eitaa.com/zandahlm1357
●❥ ﷽ ❥● 🌺هم نشینی آیات 🌺 🔷يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ ---------------------------------------- 🔶الا ای کسانی که ایمان آورده‌اید، چرا چیزی به زبان می‌گویید که در مقام عمل خلاف آن می‌کنید؟ ---------------------------------------- 🔺O you who have believed, why do you say what you do not do? 📘آیه ۲ سوره صف 📬پیام ها 1📤- ايمان بايد با و صداقت همراه باشد وگرنه سرزنش و است. (تمام آيه) 2📤- قبل از اين كه كنيد، به بيان نقاط بپردازيد. كه ايمان داريد، چرا نمى‌كنيد؟ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ... لِمَ‌ ... لا تَفْعَلُونَ‌ 3📤- يكى از تربيت، بجا و به است. «لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ» https://eitaa.com/zandahlm1357
saba-tahaquran.ir_.mp3
4.06M
صبا عبدالباسط https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا