.......:
امام رضا: براي ازدواج، كسي سراغم نمي آيد
شبي تا دير وقت در حرم امام رضا عليه السلام مشغول دعا و زيارت بودم. بعد از مدتي به صحن رفتم.
يكي از خدام به من رسيد و گفت: آقاي قرائتي! خسته اي! افتخار بدهيد در كنار شما يك چاي بخوريم. ما را به يك اطاق بزرگي برد كه عده زيادي از خادمان حرم مطهر بودند. بعد
از احوال پرسي گفتم: آيا شما خاطره اي از امام رضا عليه السلام داريد؟ گفتند: زياد و هر كدام شروع به بيان خاطره اي كردند كه يكي از خاطرات بسيار شگفت و زيبا اين بود كه: تاجري در تهران، پسري داشت كه هنگام ازدواجش بود با اينكه خانواده
[صفحه ۵۴]
بسيار مذهبي بودند، او «پسر» ميگفت: من حتما بايد با يك دختر خارجي ازدواج كنم هر چه پدر و مادر با او صحبت ميكنند قانع نمي شود، تا اينكه پدر به حرم امام رضا عليه السلام پناه ميبرد و از آن حضرت ميخواهد كه پسرش را از اين خواسته منصرف كند. به هنگام ترك حرم مطهر، خادمي آشنا او را نگران و دل گرفته ميبيند او مشكلش را براي وي و خواسته اش را براي حضرت بازگو ميكند. او هم به ايشان پيشنهاد ميكند كه شب چون ضريح را غبار روبي ميكنند، در آن جا بماند و مقداري از غبار ضريح را ببرد. و آن را به بدن آن جوان بمالد، شايد از اين فكر دور شود. او هم ميپذيرد، خادم وقتي به داخل ضريح مقدس رفته، مقداري از غبار را جمع ميكند در آن مكان مقدس فكر ميكند كه آن را داخل چه چيز بريزد و به او بدهد. ميبيند كاغذي افتاده است، آن را برمي دارد غبار را به داخل آن ميريزد و به آقاي تاجر ميدهد و او با خوشحالي به تهران ميآيد. زماني كه از راه ميرسد، داستان را براي همسرش نقل ميكند كه ناخواسته جوان هم از اتاق ديگر
[صفحه ۵۵]
آن را ميشنود پس از آن به حضور پدر آمده و غباري كه داخل كاغذ است ميخواهد. پدر احساس نگراني ميكند
كه نكند جوان به غبار ضريح بي احترامي كند، ولي او اطمينان ميدهد كه چنين نخواهد كرد. كاغذ را به دست او ميدهند، او هم آن را باز كرده و ميبيند كلماتي روي كاغذ نوشته شده است. بعد از دقت معلوم ميشود از يك دختر تحصيل كرده ولي فرزند كارمند شهرداري مشهد است كه مخفيانه به امام رضا عليه السلام نامه نوشته است.
«آقا علي بن موسي الرضا: به جرم اينكه دختر كارمند شهرداري هستم براي ازدواج، كسي به سراغ من نمي آيد» در ذيل نامه هم آدرس و مشخصات خود را نوشته بود.
جوان وقتي اين نامه را ميخواند، با كمال تعجب و شگفتي به والدين خود ميگويد: من همين دختر را ميخواهم. پدر و مادر او را نهي ميكنند كه آنها به شأن و زندگي ما نمي آيند، پسر اصرار ميكند كه من همين دختر را ميخواهم و گرنه ازدواج نمي كنم.
[صفحه ۵۶]
بالاخره پدر و مادر به مشهد و درب خانه آنها ميروند و از دختر خواستگاري ميكنند، «بدون اينكه داستان را بگويند» والدين دختر هم با ناباوري فكر ميكنند كه اينها دارند مسخره ميكنند بعد متوجه ميشوند كه مسئله جدي است، دختر را به ازدواج پسر در ميآورند. در شب عروسي دختر با اصرار از پسر ميپرسد كه چطور شد تو سراغ من آمدي؟
زماني كه داستان را براي او نقل ميكند و او به ياد نامه اش به امام رضا عليه السلام ميافتد، از شدت شوق، لطف و عنايت آن حضرت آن قدر گريه كرده كه غش ميكند.
اي سند نجات من، ولايت تو يا رضا
صحن نو و عتيق تو، كعبه و كربلا رضا
دلم بياد تو بود، مدينة الرضا رضا
زيارتت به دين
من، زيارت خدا رضا
تو و كرامتت مرا ز خود مكن جدا رضا
رضا رضا، رضا رضا، رضا رضا، رضا رضا.
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 می خواستم بدونم آیا با خواندن دعای عهد می توان امیدوار بود که از یاران آقا ب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇
در مورد اينكه در روايت آمده است كه يك ثلث بشر در زمان ظهور كشته میشوند توضيح بفرمائيد.
پاسخ ما:
آنچه در روايت آمده است دو ثلث است(1) نه يك ثلث، ولى اين جزء وعيدها است. يعنى اگر مردم سربراه نشوند اين اندازه از بشر ممكن است كشته شوند.
يعنى اين كار به قدرى قطعى است كه خداى تعالى میخواهد بگويد: ولو آنكه دو ثلث مردم كشته شوند اين كار انجام خواهد شد، میخواهد قطعى بودنش را بفرمايد مثلاً در روايتى دارد كه اگر يك روز از عمر دنيا باقى بماند آن روز را خدا طولانى میكند تا امام زمان عليهالسلام ظهور كند. 2
حالا كسى بگويد پس حكومت امام زمان عليهالسلام همان روز آخر عمر دنيا است. میگوئيم اين طور نيست بلكه اين مطلب را فرمودهاند كه قطعى بودن ظهور را برسانند.
در آنجا هم میخواهند بگويند مطلب اين قدر قطعى است كه اگر دو ثلث مردم دنيا هم كشته شوند باز امام زمان عليهالسلام بايد بيايند و براى دو ثلث ديگر عدل و داد را برقرار كنند. اينها وعيد است
مثلاً شما با فرزندتان در خيابان راه میرويد بچّه كار زشتى میكند میگوئيد: به منزل رفتيم تو را میزنم ولى آمديد و او را كتك نزديد، كار بدى نكردهايد بلكه فقط او را ترساندهايد و بعد گذشت كردهايد اين وعيد است
در وعده تخلّف كردن خلاف عدالت است امّا در وعيد تخلّف كردن خلاف عدالت نيست.
مثلاً میگويند اگر كسى يك ركعت نمازش را ترك كند خدا او را به جهنّم میبرد حالا اگر اين طور شد حتما لازم نيست خدا او را به جهنّم ببرد كه اگر نبرد خلاف عدالت شده باشد؟ نه اين رحم و عفو است. عفوها مربوط به وعيدها است.
ولى اگر گفت: اگر اين كار را كردى تو را به بهشت میبرم و نبرد خلاف عدالت است و «اِنَّ اللّهَ لايُخْلِفُ الْميعادَ»3 خدا وعدههايش را تخلّف نمیكند اگر به بچّه وعدهى ده تومان جايزه داديد و عمل نكرديد، بد كارى كردهايد. ولى اگر به خانه برديد و نزديد بد كارى نكردهايد
بعد هم بايد حساب روايتها را كرد كه دشمنها القا نكرده باشند با
اين تفكّر كه اگر امام زمان عليهالسلام بيايد بايد دو ثلث مردم كشته شوند هر وقت ما بخواهيم دعا براى ظهور كنيم بايد فكر كنيم كه دو نفر از سه نفر كشته میشوند و شايد طبعا با خود میگوئيد شايد من يكى از آن دو نفر باشم.
امّا اين فكر اشتباه است امام زمان عليهالسلام مهربان است. گذشت دارد عفو دارد.4 و با استفاده از روايات كسانى را میكشند كه سدّ راه حكومت واحد جهانى دينى باشند.
1-بحارالانوار جلد 52 صفحهى 113 حديث 27
2ــ اين حديث از احاديث بسيار مشهور نزد اهل سنّت و شيعه میباشد كه به طرق مختلف و گاهى با اختلاف در الفاظ نقل شده استبحارالانوار جلد 51 صفحهى 133 حديث 5 و نظير آن در سنن ترمذى الجزء الرابع كتاب الفتن باب 52 حديث 2231 و سنن ابىداود الجزء الرابع كتاب المهدى حديث 4282
3 ــ سورهى آل عمران آيهى 9 و سورهى رعد آيهى 31.
4-جهت مطالعهى به بحارالانوار جلد 52 باب 27 فى سيره و اخلاقه و...، رجوع فرمائيد
ڪتاب انوارصاحب الزمان علیه السلام،ص107
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇
📑تقریبا مطلب خوبی است این متن.
🔸ما هم گفتیم این یک سوم.. البته اشتباه کرد یک سوم و دوم سوم هر دو روایتش را داریم، هم در روایت یک سوم داریم هم دو سوم داریم
ولی عرض کردم اینها یا ناظر به مناطق درگیر جنگ⚔ است یعنی آنجاهایی که درگیر جنگ می شوند اینطوری است نه کل مردم دنیا، یا ناظر به شدت کار است.
یعنی می خواهد بگوید خیلی شرایط سخت است آن هم اوایل هست و تا آخر قرار نیست اینطوری بماند. چند ماه اولی که جنگ است و اینها.. به این منوال رخ میدهد.
👈🏻والا بخواهیم بگوییم دو سوم مردم جهان از بین می روند که اصلا با هیچ محدوده عقلی و فکری سازگار نیست و قابل قبول نیست. پس اینطور روایات بیشتر می خواهند شدت عمل را در کار برسانند، یک نوع مبالغه است در این چیزها، از این منظر به آن نگاه می کنند.
#پرسش_پاسخ
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
👤پاسخ دهنده: #استاد_احسان_عبادی
(👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_مهدوی 📹
📝 حُر شدن برای امام زمان (عج)
✨دیگه کاری با گذشته نیست چقدر قشنگه!! 🥀
#استاد_شجاعی 🎤
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📗 کتاب صوتی #گلستان_یازدهم "خاطرات همسر سردار شهید علی چیت سازیان" قسمت 6⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.mp3
7.96M
📗 کتاب صوتی
#گلستان_یازدهم
"خاطرات همسر سردار شهید علی چیت سازیان"
قسمت 7⃣
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: خدا یک جُو عقل بدهد. از روی کنایه به کسی میگویند که گفتار و رفتار عاقلانه ای ندارد. 💐🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خداتنگ روزی میکند اما قحط روزی نمی کند.
وقتی کسی در هنگام کمبودها و سختیها دچار ناامیدی میشود، با گفتن این مَثل، به او میگویند که ناراحت نباش خداوند روزی تو را خواهد رساند. گرچه ممکن است دچار سختی شوی؛ امام همه اینها برای آزمایش و امتحان است؛ وگرنه خداوند رزق و روزی هر بنده و هر مخلوق خود را به او میرساند. [۱]
----------
[۱]: . فوت کوزه گری، ج ۱، ص ۴۵۵.
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از تفسیر صوتی قرآن (قرائتی)
03.Ale.imran.056-59.mp3
2.48M
هدایت شده از تفسیر صوتی قرآن (قرائتی)
03.Ale.imran.060.mp3
1.98M
هدایت شده از تفسیر صوتی قرآن (قرائتی)
03.Ale.imran.061.mp3
3.51M
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از قرآن بُت نسازید !!
🎙دکتر الهی قمشه ای
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
اعجاز عدد 19 در قرآن

"معجزه" در لغت از كلمه "عجز" گرفته شده، كه به معنای ضعف و ناتوانی است1 و در اصطلاح عبارتست از گفتـار شگفت انگیز و جالب توجه و یا امـر خارق عادتی كه به وسیله مدعی مقام نبوت، برخلاف قوانین عادی و جاری طبیعت و به منظور اثبات ادعای رسالت همراه باتحدی انجام می گیرد.2
پیشینه پژوهش اعجاز عددی قرآن
مباحث اعجاز عددی قرآن همزمان با مباحث تفسیر قرآن مطرح بوده كه بعضی از مفسران به بیان اعجاز عددی در قرآن اشاره نموده اند؛ از جمله آنها می توان "قرطبی" را نام برد كه در تفسیر خود در تبیین آیه:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم»
به اعجاز عددی قرآن پرداخته است، ایشان می گوید:
آیه «بسْم اللَّه الرّحمن الرَّحیم» از 19حرف تشكیل شده است كه به تعداد ملائك جهنم می باشد:
«عَلَیْها تِسْعَةَ عَشَرَ»3
«نوزده نفر (از فرشتگان عذاب) بر آن گمارده شدهاند! »4
اهمیت اعجاز عددی قرآن در جهان امروز
اعجاز عددی قرآن در عصر ما از اهمیت بسیار زیادی بر خور دار می باشد؛ زیرا در عصر علم محوری جهان كنونی، اگر اعجاز عددی قرآن برای جهانیان با معیار های علمی بیان گردد از این طریق بسیاری از حقایق نهفته در قرآن برای اندیشمندان جهان كه در صدد یافتن حقایق جهان هستی می باشند ثابت می گردد و به واسطه آن حقانیت قرآن و اسلام برای جهانیان آشكار می شود.
از جمله اعجاز عددی قرآن رمز موجود در عدد 19 می باشد، لفظ جلاله الله 2696 بار در قرآن تكرار شده كه از حاصل ضرب 19 در 142 بدست می آید. كلمه «رحمان» 57 بار در قرآن تكرار شده كه از حاصل ضرب3 در 19 بدست آمده است.
نمونه ای از اعجاز عددی قرآن

"عبدالرزاق نوفل" در كتابی كه از ایشان به فارسی تحت عنوان " اعجاز عددی در قرآن كریم" ترجمه شده است، همت گماشته تا اثبات كند كه در مفاهیم قرآن به لحاظ عددی تناسب های دقیق ریاضی را می توان كشف كرد.
میان مفاهیم قرآنی كه با هم تقابل معنوی دارند مانند دنیا و آخرت، و مفاهیمی كه با هم تناسب نزدیك معنوی دارند، چون عقل و نور، به لحاظ عددی با هم مساویند و در بعضی موارد، افزایش تعداد یك مفهوم نسبت به مفهوم دیگر به نسبت صحیح ریاضی قابل بیان است، به عبارت دیگر، به قول مولف؛
«از جمله تناسب ها و هماهنگی های عددی كه در قرآن كریم می یابیم موضوع چند برابری هاست»
در قرآن واژه هایی وجود دارند كه دو برابر یك دیگر و بالاخره چند برابر یكدیگر بكار رفته اند و تمام آن ها از روی ترتیب و قصد و عمد بوده است مانند؛ كلمه "دنیا" و "آخرت" هر كدام 15 بار در قرآن آمده اند (تساوی)، واژة "نفع" و "فساد" هر كدام با تمام مشتقاتشان پنجاه بار ذكر شده اند. "عقل" با تمام مشتقاتش چهل و نه بار و "نور" نیز با تمام مشتقاتش به همین تعداد آمده است، "لسان" و "موعظه" هر كدام بیست و پنج بار، "زكات" و "بركات" هر كدام سی و دو بار، "كافرین" و "نار" هر كدام 153 بار، آمده اند. "رحیم" كه از اسماء حُسنی می باشد (بجز در یك مورد كه صفت رسول اكرم قرار گرفته است) 114 بار، (به تعداد سوره های قرآن) و "رحمان" كه او نیز از اسماء حُسنی است 57 بار آمده اند، فجار 3 بار، ابرار 6 بار، جزاء (كیفر) 117 بار، مغفرت 234 بار آمده اند. یوم (به صورت مفرد) 365 بار (به تعداد روزهای سال) بصورت مثنی و جمع سی بار، و كلمه شهر (ماه) 12 بار5 آمده اند.6
اعجاز عددی بر معیار رمز عدد 19
از جمله اعجاز عددی قرآن رمز موجود در عدد 19 می باشد، لفظ جلاله الله 2696 بار در قرآن تكرار شده كه از حاصل ضرب 19 در 142 بدست می آید. كلمه «رحمان» 57 بار در قرآن تكرار شده كه از حاصل ضرب3 در 19 بدست آمده است. تعداد حروف «ا، ل، م» در سوره بقره كه با «الم» اغاز می گردد 9899 حرف است كه از ضریب 521 در عدد 19 بدست آمده است. در سوره آل عمران تعداد حروف «ا، ل، م» 5662 حرف است كه از ضریب 298 در عدد 19 بدست میآید. تعداد حروف «ن» در سوره القلم كه با حرف «ن» آغاز شده 133 حرف می باشد كه از ضریب 7 در عدد 19 بدست آمده است. تعداد حروف «ق» در سوره قاف 57 حرف است كه از ضریب 3 در عدد 19 بدست آمده و همین طور در سوره شوری نیز تعداد حروف «ق» 57 مرتبه ذكر شده كه از ضریب 3 در عدد 19 بدست آمده؛ در مجموع دو سوره حرف «ق»114 بار تكرار شده كه از ضریب 6 در 19 بدست می آید.7
همه آنچه گفته شد به معنای تایید صد در صد این نوع از اعجاز قرآن نیست و به نظر می رسد این وجه اعجاز هنوز نیاز به مطالعه بیشتری دارد.
نویسنده : روح الله رضوانی
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🔈 #وادی_شفاعت 🔊 جلسه چهارم * ارتباط شفاعت با مدینه فاضله فارابی * شفاعت و پیشرفت جامعه * برداشت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5877346634983016178.mp3
25.83M
🔈 #وادی_شفاعت
🔊 جلسه پنجم
* خاصیت توسل به اهلبیت علیهمالسلام چیست؟
* شفاعت خُرد، شفاعت کلان
* خدا شفیع است به چه معناست؟
* چه رابطهای بین محبت، تواصل و تناسب است؟
* تجاذب و تشافع
* مهار قوه خیال
* کارکرد شفاعت در دنیا
* شدت و ضعف شفاعت
* حضرت خدیجه (س)، از ارکان بهشت است
* رخنه کردن تحجر
📅99/02/14
⏰ مدت زمان: ۴۶:۱۱
مشهد
.......:
مسئله روح يك مسئله جنجالى و پرغوغا!
براى انسان بسيار جالب است كه بتواند با عالمى غير از اين جهانى كه در آن زندگى مى كند، ارتباط پيدا كند.
مخصوصاً اگر آن عالم بتواند سدّى را كه ميان انسان و زمانهاى گذشته، و دوستان پيشين، و پدران و مادران و نياكان است، بردارد؛ و از آن بالاتر، او را در جريان حوادث آينده نيز قرار دهد.
تلاش و كوشش انسان براى ارتباط با جهان ارواح نيز از همين عطش سوزان روحى سرچشمه گرفته است.
در طول تاريخ، هميشه مدّعيانى بوده اند كه خود را با
ارتباط با ارواح، ص: ۱۰
جهان ارواح مرتبط مى دانسته اند؛ بخصوص در قارّه هند كه زمينه هاى روحى و اجتماعى براى اين فكر زياد بوده است.
اين مسئله، در اواسط قرن نوزدهم ميلادى در آمريكاى شمالى باصطلاح «گل» كرد و موج آن بسرعت از «آمريكا» به «انگلستان» و از آنجا به ديگر كشورهاى اروپا كشيده شد.
بد نيست گزارش اين جريان را از زبان خود اروپائيها بشنويم:
«پلاتونف» روانشناس معروف در كتاب روانشناسى خود كه به فارسى نيز ترجمه شده است، تحت عنوان «ميهمانان آن دنيا» مى نويسد:
داستان احضار روح در سال ۱۸۴۸ در شهر روچستر كه يكى از شهرهاى آمريكاى شمالى است بر سر زبانها افتاد؛ در آن سال شخصى به
نام مستر فُوكْس اظهار داشت ارواح مردگان با او و نزديكانش گفتگو مى كنند.
فوكس و همسر و سه دخترش، پشت ميز مدوّرى قرار مى گرفتند و دستهاى خود را روى ميز، باز و معلّق نگه مى داشتند؛ در اين موقع صداى ميز بلند مى شد و آنها ادّعا مى كردند كه ارواح دارند سؤالات آنان را پاسخ مى گويند.
ارتباط با ارواح، ص: ۱۱
بزودى در بسيارى از شهرها و خانواده هاى آمريكائى، اشخاصى پيدا شدند كه ادّعا مى كردند با ارواح آن دنيا ارتباط برقرار كرده اند. كاغذى برمى داشتند و حروف الفبا را به روى آن مى نوشتند و آن را به زير يك نعلبكى قرار مى دادند، (و انگشت خود را روى نعلبكى مى گذاردند) و با حركت نعلبكى روى حروف، پيام ارواح را دريافت مى داشتند.
بزودى در بسيارى از شهرها و خانواده هاى آمريكائى، اشخاصى پيدا شدند كه ادّعا مى كردند با ارواح آن دنيا ارتباط برقرار كرده اند. كاغذى برمى داشتند و حروف الفبا را به روى آن مى نوشتند و آن را به زير يك نعلبكى قرار مى دادند، (و انگشت خود را روى نعلبكى مى گذاردند) و با حركت نعلبكى روى حروف، پيام ارواح را دريافت مى داشتند.
ضمناً ارواح بيشتر مايل بودند توسّط مديومها با زندهها صحبت كنند!
مهمانهاى آن دنيا اكثر خويشان و نزديكان احضار كنندگان ارواح بودند، ولى غالب اوقات ادّعا مى كردند كه ميهمانانشان ناپلئون يا اسكندر كبير بوده است! از اين جهت كه اكثر مردم مايل بودند با شخصيّتهاى مشهور صحبت كنند!
البتّه غلط دستورى ارواح را گرفتن، مخالف ادب و نزاكت بشمار مى آمد! و هرآنچه كه ميز يا نعلبكى به! صورت نجوا تفهيم مى كرد، داراى معانى عميقى بود! «۱»
***
ارتباط با ارواح، ص: ۱۲
بديهى است در چنين مواقعى بازار فرصت طلبان و شيّادان هم گرم مى شود، مخصوصاً كه اين كار مايه زيادى هم لازم ندارد، و كافى است يك ميز چرخان، يا يك صفحه كاغذ و يك نعلبكى در اختيار داشته باشند با يك مشت ادّعا!
به همين دليل، عدّه زيادى گام در اين ميدان گذاردند، و كردند آنچه كردند! كم كم مسئله به صورت سرگرمى يا «چيزى شبيه رمّالى و
جن گيرى» درآمد و خود به خود به افتضاح و ابتذال كشيده شد.
كار به جائى رسيد كه روح «شمر» را هم حاضر كردند و سند آزادى از دوزخ را كف دستش گذاشتند! با سرباز شهيد اردنى هم در ميدان جنگ شش روزه ارتباط برقرار ساختند و شكرپنير به او دادند و سلام نظامى در مقابل دريافت داشتند، و مطالب مضحك ديگرى از اين قبيل.
از طرفى، همين موضوع سبب احياى خرافه «تناسخ و عود ارواح» شد، و ارواح براى آمدن به اين جهان نوبت گرفتند.
ارتباط ميان مسئله «رابطه با ارواح» و «عود ارواح به اين جهان» شايد به خاطر اين بود كه رنگ ابديّت بيشترى به
ارتباط با ارواح، ص: ۱۳
ارواح ببخشند، بلكه آنها را به ازل هم بكشانند، و به اين ترتيب، دايره حكومت آنها قويتر گردد.
و يا «مديومها» و گردانندگان، از دست سؤال كنندگان سمجى كه حاضر نيستند دست از سر بعضى از ارواح بردارند، و مرتّباً پرسش مى كنند، و خطر بروز پاسخهاى ضدّ و نقيض در ميان است! به اين وسيله خود را راحت نمايند، و ارواح مورد نظر را به اين دنيا بفرستند و رابطه آنان قطع گردد (زيرا وقتى ارواح مجدّداً به دنيا آمدند معمولًا چيزى از گذشته را به خاطر ندارند! ).
https://eitaa.com/zandahlm1357