.......:
ساده زيستي آقا
-------------------------------------- ------
با اين كه مقام معظم رهبري ميتوانند از همه امكانات مادي بهره مند شوند، سطح زندگي خصوص ايشان از سطح زندگي يك شهروند معمولي هم پايين تر است.
معظم له علاوه بر اين كه از يك زندگي معمولي و سطح پايين بهره ميبرند، دائماً به مسئولان سفارش ميكنند: مواظب زندگي خود باشيد! اسراف نكنيد!
آيةاللَّه خامنه اي معتقدند كه مردم را بايد عملاً به ساده زيستي دعوت نمود. خودشان در صف مقدم اين دعوت هستند.
ايشان در مناسبتهاي خاصي كه برنامه خواندن صيغه عقد دارند، قبل از اجراي صيغه عقد، حدود يك ربع، عروس و داماد و خانوادههاي آنها را به رعايت صرفه جويي دعوت مينمايند و ميفرمايند: خرجهاي گزاف نداشته باشيد. تشريفات و ريخت و پاشي نداشته باشيد.
خود آقا هم در زندگي خصوصي شان، دقيقاً همين طور عمل ميكنند. معظم له نه حقوق از جايي دريافت
مي كنند و نه از وجوهاتي كه از اطراف و اكناف خدمت ايشان ميآيد، براي زندگي شخصي خود استفاده ميكنند. زندگي ايشان از طريق هدايا و نذوراتي است كه علاقه مندان و ارادتمندان به معظم له تقديم ميكنند.
فرزندان آقا هم همين طور زندگي ميكنند و همين سادگي و ساده زيستي را دارند.
حجةالاسلام و المسلمين محمدي گلپايگاني. پرتوي از خورشيد، ص ۵۶.
https://eitaa.com/zandahlm1357
6.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♻️« قَالَ رَبُّنَا ٱلَّذِیۤ أَعۡطَىٰ كُلَّ شَیۡءٍ خَلۡقَهُۥ ثُمَّ هَدَىٰ »
🍃#موسی (ع) گفت: « #پروردگار ما همان کسی است که به هر #موجودی_آنچه را #لازمه_آفرینش او بوده داده؛ سپس #هدایت کرده است!»
(طه - 50 )
🌍 #منکران_وجود_خدا که قائل به #تصادفی_و_بی_خالق بودن #جهان_آفرینش هستند، چه پاسخی در قبال وجود "هوشمندی" دارند؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شاهکار مصری
استاد محمود رمضان
📖 سوره مبارکه شعراء
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
14.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای عهد تصویری
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: موضع گيرى نهم امام (ع) براى پذيرفتن مقام وليعهدى شروطى قايل بودند كه طى آنها از مأمون چني
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
موضع گيرى دهم
امام به مناسبت برگذارى دو نماز عيد موضعى اتّخاذ كرد كه جالب توجه است. در يكى از آنها ماجرا چنين رخ داد:
مأمون از وى درخواست نمود كه با مردم نماز عيد بگذاردتا با ايراد سخنرانى وى آرامشى به قلبشان فروآيد
با پى بردن به فضايل امام اطمينان عميقى نسبت به حكومت بيابند.
امام (ع) به مجرد دريافت اين پيام، شخصى را نزد مأمون روانه ساخت تا به او بگويد مگر يكى از شروط ما آن نبود كه من دخالتى در امر حكومت نداشته باشم. بنابراين مرا از نماز معذور بدار. مأمون پاسخ داد كه من مى خواهم تا در دل مردم و لشكريان، امر وليعهدى رسوخ يابد تا احساس اطمينان كرده بدانند خدا چگونه تو را بدان برترى بخشيده.
امام رضا (ع) دوباره از مأمون خواست تا او را از نماز معاف بدارد و در صورت اصرار شرط كرد كه من به نماز آن چنان خواهم رفت كه رسول خدا (ص) و اميرالمؤمنين على (ع) با مردم به نماز مى رفت.
مأمون پاسخ داد كه هر گونه كه مى خواهى برو.
از سوى ديگر، مأمون به فرماندهان و همه مأموران دستور داد كه قبل از طلوع آفتاب بر در منزل امام اجتماع كنند. از اين رو تمام كوچهها و خيابانها مملو از جمعيت شد. از خرد و كلان، از كودك وپيرمرد و از زن و مرد همه با اشتياق گرد آمدند و همه فرماندهان نيز سوار بر مركب هاى خويش در اطراف خانه امام به انتظار طلوع آفتاب ايستادند.
همين كه آفتاب سر زد امام (ع) از جا برخاست، خود را شست و شو داد و عمامه اى سفيد بر سر نهاد. آن گاه با معطر ساختن
خويش با گاه مايى استوار به راه افتاد. امام از كاركنان منزل خويش نيز خواسته بود كه همه همين گونه به راه بيفتند.
همه در حالى كه حلقه وار امام را دربرگرفته بودند، از منزل خارج شدند. امام سر به آسمان برداشت و با صدايى چنان نافذ چهاربار تكبير گفت كه گويى هوا و ديوارها تكبيرش را پاسخ مى گفتند. دم در فرماندهان ارتش و مردم منتظر ايستاده و خود را به بهترين وجهى آراسته بودند. امام با اطرافيانش پابرهنه از منزل خارج شد، لحظه اى دم در توقف كرد و اين كلمات را بر زبان جارى ساخت:
« الله اكبر، الله اكبر على ما هدانا، الله اكبر على ما رزقنا من بهيمة الانعام، و الحمد الله على ما ابلانا »
امام اينها را با صداى بلند مى خواند و مردم نيز هم صدا با او همى گفتند. شهر مرو يك پارچه تكبير شده بود و مردم تحت تأثير آن شرايط به گريه افتاده، شهر را زير پاى خود به لرزه انداخته بودند.
چون فرماندهان ارتش و نظاميان با آن صحنه مواجه شدند همه بى اختيار از مركبها به زير آمده،
كفش هاى خويش را هم از پايشان درآوردند.
امام به سوى نماز حركت آغاز كرد ولى هر ده قدمى كه به پيش مى رفت مى ايستاد و چهاربار تكبير مى گفت. گويى كه در و ديوار شهر و آسمان همه پاسخش مى گفتند.
گزارش اين صحنه هاى مهيّج به مأمون مى رسيد و وزيرش
فضل بن سهل » به او پند مى داد كه اگر امام به همين شيوه راه خود را تا جايگاه نماز ادامه دهدمردم چنان شيفته اش خواهند شد كه ديگر ما تأمين جانى نخواهيم داشت. و پيشنماز هميشگى را مأمور گزاردن نماز عيد نمود. در آن روز وضع مردم بسيار آشفته شد و صفوفشان در نماز ديگر به نظم نپيوست.
در اين جا ذكر دو نكته لازم است:
تأثير عاطفى ماجرا و پايگاه مردمى امام اكنون كه دوازده قرن از آن ماجرا مى گذرد، هنوز كه اين داستان را مى خوانيم چنان دچار احساسات مى شويم كه گاهى وصف ناپذير است. حال ببينيد آنان كه در آن روز خود شاهد آن ماجرا بودند چگونه تحت تأثير قرار گرفتند.
ديگر نياز به ذكر اين نكته نيست كه ماجراى نماز عيد درست مانند ماجراى نيشابور حاكى از گسترش موقعيّت امام در دل هاى مردم بود.
۲ چرا مأمون خود را به مخاطره افكند؟
اگر هدف مأمون از آن اصرارى كه نسبت به رفتن امام به نماز مى ورزيد اين بود كه مى خواست اهل خراسان و نظاميان را فريب دهد و اطمينان آنان را نسبت به حكومت خود جلب كند. بديهى است كه بازگزداندن امام از نماز پس از پديد آمدن آن شرايط هيجان انگيز و آن جمعيّت سيل آسا، براى مأمون مخاطراتى در بر داشت. چه اين كار معنايش به خشم درآوردن هزاران هزار مردمى بود كه در اوج هيجان و احساسات قرار گرفته بودند.
بنابراين اگر مأمون از
مجرّد نمازگزاردن امام (ع) بيم داشت پس به چه دليل آن همه اصرار كرده بود كه نماز عيد را حتماً او برگزار كند؟ و اگر نمى ترسيد پس چرا از طوفان احساساتى كه امام درميان مردم برانگيخت، وحشت زده شد؟
ظاهرآ دليل وحشت مأمون چيزى بالاتر از همه اينها بود. او ناگهان متوجه شد كه نكند وقتى امام به منبر رود در زمينه آن آمادگى كه در نهاد و زمينه مردم ايجاد كرده بود، خطبه اى بخواند كه مانند جريان نيشابور اعتقاد به خويشتن را از شروط يكتاپرستى معرفى كند. در آن روز امام درست در زى رسول خدا (ص) و وصيّش حضرت على (ع) در برابر مردم ظاهر شده و به گونه اى مردم را تحت تأثير قرار داده بود كه به قول « فضل بن سهل » جان مأمو
ن و اطرافيانش را به خطر مى انداخت. آنها مى ترسيدند كه امام (ع) در آن روز مرو را كه پايتخت عباسيان بود، به مركز ضدّ عباسى تبديل كند. بنابراين مأمون ترجيح داد كه امام را از نماز بازگرداند و تمام مخاطرات اين كار را نيز بپذيرد. چه هر چه بود زيانش به مراتب برايش كمتر بود.
https://eitaa.com/zandahlm1357