eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.4هزار عکس
35.2هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت دویست و سی و هفتم همانطور که با کف دست راستم کمرم را فشار می‌دادم تا دردش آرام بگیرد، پرسیدم: «چرا برات مقدور نیس؟ خب ما فکر می‌کنیم الان یه سال تموم شده و باید اینجا رو تخلیه کنیم!» از موج محبتی که به دریای دلم افتاده بود، صورتش به خنده‌ای شیرین باز شد و با کلامی شیرین‌تر ستایشم کرد: «قربون محبتت بشم الهه جان که انقدر مهربونی!» سپس نگاهش رنگ نگرانی گرفت و با دلواپسی ادامه داد: «ولی الهه جان! تو باید استراحت کنی! ببین الان چند لحظه نشستی، باز کمرت درد گرفته! اونوقت می‌خوای با این وضعیت اسباب کشی هم بکنیم؟ به خدا این جابجایی برای خودت و این بچه ضرر داره!» سرم را کج کردم و به نیابت از مادر دل شکسته‌ای که امروز به خانه‌ام پناه آورده بود، تمنا کردم: «مجید! نگران من نباش! من حالم خوبه...» و شاید نمی‌خواست زیر بارش نرم احساسم تسلیم شود که دیگر نگذاشت حرفم را ادامه دهم و با قاطعیتی مردانه تکلیف را مشخص کرد: «نه!» و در برابر نگاه معصومم با لحنی ملایم‌تر ادامه داد: «من می‌دونم دلت سوخته و می‌خوای براشون یه کاری کنی، ولی باید اول به فکر خودت و این امانتی که خدا بهت داده باشی! اگه خدای نکرده یه مو از سرِ این بچه کم شه، من تا آخر عمرم خودم رو نمی‌بخشم! مگه یادت نیس اونروز دکتر چقدر تأکید کرد که باید استراحت کنی؟ مگه نگفت نباید سبک سنگین کنی؟ مگه بهت هشدار نداد که هر فشار روحی و جسمی ممکنه بهت صدمه بزنه؟ پس دیگه اصرار نکن!» ولی من این خانه را برایشان ضمانت کرده بودم که از اینهمه قاطعیتش تهِ دلم لرزید و با دلخوری سؤال کردم: «پس نمی‌خوای امشب دل امام جواد (علیه‌السلام) رو شاد کنی؟» بلکه به پای میز محاکمه مذهب تشیع تسلیم شود، ولی حرفش، حدیث دل نگرانی برای من و دخترم بود که باز هم در برابرم مقاومت کرد: «الهه جان! همون امام جواد (علیه‌السلام) هم میگه اول هوای زن و بچه خودت رو داشته باش، بعد به فکر مردم باش! این چه ایثاریه که من به خاطرش، جون زن و بچه‌ام رو به خطر بندازم؟» از اینکه نمی‌توانستم متقاعدش کنم، کاسه سرم از درد سرریز شد و باز قلبم به تپش افتاد و دیگر حرفی برای گفتن نداشتم که سنگین از جا بلند شدم. دستم را به کمرم گرفتم تا به اتاق خواب بروم، ولی هنوز حرفی روی دلم سنگینی می‌کرد که سرِ پا ایستادم. با نگاهی که دیگر به گرداب ناامیدی افتاده بود، به چشمان کشیده و مهربانش پناه بُردم و تنها یک جمله گفتم: «بهم گفت به جان جواد الائمه (علیه‌السلام) در حق دخترش خواهری کنم!» و دیگر ندیدم آسمان چشمانش چطور به هم ریخت که با قدم‌های کُند و کوتاهم به سمت اتاق خواب رفتم و روی تختم دراز کشیدم. دستم را روی پهلویم گذاشته و رقص پُر ناز حوریه را زیر انگشتانم احساس می‌کردم و خیالم پیش حبیبه خانم و دخترش بود که نتوانسته بودم برایشان کاری کنم که صدای مهربان مجید در گوشم نشست: «یعنی تو به خاطر امام جواد (علیه‌السلام) قبول کردی که از این خونه بری؟» در پاشنه در اتاق ایستاده و تکیه‌اش را به چهارچوب داده بود تا ببیند در دل همسر اهل سنتش چه می‌گذرد که بغضم را فرو خوردم و صادقانه پاسخ دادم: «من مثل شماها به امام جواد (علیه‌السلام) اعتقاد ندارم، یعنی فقط می‌دونم یه آدم خوبی بوده و از اولاد پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و اولیای خداست، ولی نمی‌تونم مثل شماها باهاش ارتباط برقرار کنم. ولی وقتی از ته دلش منو به جان امام جواد (علیه‌السلام) قسم داد، دهنم بسته شد.» و نمی‌دانستم با بیان این احساس غریبم، با دست خودم دریای عشقش به تشیع را طوفانی می‌کنم که چشمانش درخشید و با لحنی لبریز ایمان زمزمه کرد: «دهن منم بسته شد!» https://eitaa.com/zandahlm1357 با ما همراه باشید🌹
جهاد با نفس 62.mp3
3.22M
🔰 سلسله جلسات 62 👌 جلساتی برای خودسازی معنوی جهت سربازی حضرت 👈 تدریس کتاب جهاد با نفس ، کتاب مورد توصیه آیت الله بهجت جهت رشد معنوی و ترک گناه ❇️ جلسه 2⃣6⃣ 🎤 با تدریس از اساتید مهدویت 👈 در نشر این فایلها کوشا باشید حتی با لینک خودتان https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آشنا آشنا: . آهسته به برادرهاي اهل علمي كه بودند گفتم كه ما بايد در همين صف مقدم با متانت و بدون هيچ گونه تغييري در وضعمان پيش برويم تا مردم پشت سرمان بيايند؛ و همين كار را كرديم. سرها را انداختيم پايين، بدون اين كه به رو بياوريم كه اصلاً سربازي و مسلحي وجود دارد در مقابل ما، رفتيم نزديك. به مجرد اين كه مثلاً به يك متري اين سربازها رسيديم، من ناگهان ديدم مثل اين كه بي اختيار اين سربازها از جلو پس رفتند و يك راهي به قدر عبور سه چهار نفر باز شد، ما رفتيم. فكر آن‌ها اين بود كه ما برويم، بعد راه را ببندند اما نتوانستند اين كار را بكنند. به مجرد اين كه ما از اين خط عبور كرديم، جمعيت ريختند و اين‌ها نتوانستند كنترل بكنند. شايد در حدود مثلاً چند صد نفر آدم با ما تا دم در بيمارستان آمدند؛ بعد هم گفتيم كه در را باز كنند. طفلك‌ها بچه‌هاي دانشجو و پرستار و طبيب و اين‌ها كه توي بيمارستان بودند، با ديدن ما جان گرفتند. گفتيم در بيمارستان را باز كردند و وارد شديم. رفتيم به طرف جايگاه وسط بيمارستان؛ يك جايگاهي بود آن جا و يك مجسمه اي چيزي هم به نظرم بود كه بعدها آن مجسمه را هم فرود آوردند و شكستند. لكن آن وقت به نظرم مجسمه هنوز بود... به مجرد اين كه رسيديم آن جا، ناگهان جاي رگبار گلوله‌ها را ديديم. بعد كه پوكه هايش را پيدا كرديم، ديديم كاليبر ۵۰ بوده؛ چقدر واقعاً اين‌ها گستاخي در مقابل مردم به خرج مي‌دادند. در حالي كه براي متفرق كردن مردم يا كشتن يك عده مردم، كاليبرهاي كوچك مثلاً ژ ۳ يا اين چيزها هم كافي بود؛ اما با كاليبر ۵۰ كه يك سلاح بسيار خطرناكي است و براي كارهاي ديگري به درد مي‌خورد، اين‌ها به كار بردند روي مردم. بعدها كه در آن بيمارستان متحصن شديم، من آن پوكه‌ها را جمع كرده بودم از زمين، خبرنگارهاي خارجي كه آمده بودند، من اين پوكه‌ها را نشان مي‌دادم؛ مي‌گفتم كه اين يادگاري‌هاي ماست؛ ببريد به دنيا نشان بدهيد كه با ما چگونه رفتار مي‌كنند. ادامه دارد....👇👇👇👇 https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حبه نور✨ وَاذْكُر رَّبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُن مِّنَ الْغَافِلِينَ و پروردگارت را از روى فروتنی و بیم، آهسته و آرام در دل خود و در هر صبح و شام یاد كن و از غافلان مباش. اعراف ۲۰۵ 🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤 🌸 وَإِذَا قُرِئَ ٱلۡقُرۡءَانُ فَٱسۡتَمِعُوا۟ لَهُۥ وَأَنصِتُوا۟ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ هنگامی که قرآن خوانده می‌شود، گوش فرا دهید و خاموش باشید؛ شاید که مشمول رحمت خدا قرار گیرید ( آیه ۲۰۴ سوره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
جنبش يحيى بن عبدالله در سال ۱۷۶ هجرى، يحيى بن عبدالله، پسرعموى شهيد فخّ كه در قيام وى مشاركت داشت و پس از سركوب آن جنبش، پنهانى مى زيست، هفت سال پس از شهادت دوستان خود، در ديلم به پا خاست و به دليل بهره مندى از مراتب فضل و دانش، گروهى بى شمار به او پيوستند. پس از آن كه فضل بن يحيى برمكى از سوى هارون الرشيد به فرماندارى ديلم گماشته شد، يحيى بن عبدالله را يافت و با وى از در سازش درآمد و او را همراه جمعى از يارانش نزد هارون به بغداد فرستاد، و همگى در زندان بغداد به ديار باقى شتافتند. https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقا (رهبر معظم انقلاب) می فرمودند: در اطراف مشهد ما یه روستایی هست که ما مشهدی ها بهش میگیم زغید(ازغد/ که این ازغدی ها مال اونجا هستن) تو اون روستا یه خانمی بود؛ این خانم از اونایی بود که مکتب داشتند که دختر بچه ها رو درس قرآن می‌دادند و خیلی تشویقشون می‌کرد با جایزه هی جایزه می‌داد، اگر کسی خوب قرآن می‌خوند نمازش رو بلد بود ... کلی پول لازمه عالمی که تو اون روستا بود میگفت من تعجب کردم که این خانم خودش از جهت مالی خیلی متمکن نیست از کجا میاره این همه پول برای جایزه بچه ها این عالم همون محل میگه از این خانوم من یک مرتبه پرسیدم که شما از کجا میاری انقدر به بچه ها جایزه میدی گفت میرم از امام رضا میگیرم … ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 در مورد ظهور امام زمان (عج) سوال داشتم مگه نمیگن هیشکی نمیتونه بگه چه روزیه، پس چرا تو بعضی روایات روز و ماهش اومده. خب میتونیم با نگاه کردن به تقویم حدس بزنیم مثلا امام محمد باقر (ع) گفتن روز شنبه که روز عاشوراست امام جعفر صادق (ع) گفتن روز جمعه در جای دیگه امام جعفر صادق (ع) گفتن در شب 23 ماه رمضان به نام شریفش ندا داده میشه ولی در روز عاشورا قیام میکنن آخرش نفهمیدم جمعس یا شنبه 23 رمضانه یا روز عاشورا ؟؟؟؟ بعدش اگه محرم یا رمضانه پس چرا تمام جمعه ها منتظر ظهوریم؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇 👌🏻بله، زمان ظهور را نمی شود حدس زد. شما می گویید از روی تقویم می شود نگاه کرد، از روی تقویم شما فقط روز را می توانی حدس بزنی، سال را که نمی توانی تشخیص بدهی کدام سال ظهور است! 🔻بعد بارها و بارها عرض کردیم تمام این مباحث که جمعه است یا شنبه است و فلان است.. همه ی اینها احتمال بداء و تغییر داخل آن است، ☝️🏻یعنی اصل ظهور حتمیست. کسی نگفت جمعه آمدن امام زمان هم حتمی است که!! کسی نگفت شنبه ظهور کردن هم حتمی است! اینها که حتمی نیستند، اینها احتمال تغییر و بداء داخلش هست به همین خاطر می گویند هر لحظه منتظر ظهور باشید چه غیر جمعه ها، چه جمعه ها. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 👤پاسخ دهنده: (👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......: «دینور» یا «ری» ابوسلیمان محمودی می‌گوید: من و جعفر بن عبدالغفّار با هم والی دینور - شهری نزدیک کرمانشاه - شدیم. قبل از حرکت شیخ حسین بن روح نوبختی نزد من آمد و گفت: وقتی به ری رفتی فلان کار را انجام بده!. وقتی به دینور رسیدیم، یک ماه بعد حکم ولایت ری به من تفویض شد. به سوی ری حرکت کردم، و آنچه شیخ فرموده بود انجام دادم. [۱] ---------- [۱]: ۳۰. خرایج، ج ۲، ص ۶۹۸، فی اعلام الامام صاحب الزمان علیه السلام؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۹۵. https://eitaa.com/zandahlm1357 در جستجوی امام زمان علیه السلام ابوالرجا مصری که یکی از نیکوکاران بود، می‌گوید: پس از رحلت امام حسن عسکری علیه السلام برای جستجوی امام زمان علیه السلام حرکت کردم، سه سال گذشت، با خودم گفتم: اگر چیزی بود بعد از گذشت سه سال آشکار می‌شد. در این هنگام، صدایی را شنیدم که صاحب صدا را نمی دیدم، او گفت: ای نصر بن عبد ربّه! به اهل مصر بگو: آیا شما پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم را دیده اید که به او ایمان آورده اید؟ ابوالرجا گوید: من تا آن زمان نمی دانستم که نام پدرم عبد ربّه است، چون من مدائن متولد شدم، وپدرم را از دست دادم، ابوعبداللّه نوفلی مرا با خود به مصر آورد ودر آنجا پرورش یافتم، چون آن صدا را شنیدم، مطلب را دریافتم، و دیگر به راه خود ادامه ندادم، و مراجعت نمودم. [۱] ---------- [۱]: ۳۱. خرایج، ج ۲، ص ۶۹۸ و ۶۹۹، فی اعلام الامام صاحب الزمان علیه السلام؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۹۵. https://eitaa.com/zandahlm1357
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357