eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.4هزار عکس
35.2هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 سریه موته 📝واقدی از این رخداد با عنوان "سریه موته" یاد کرده، اما عنوانی که در طبقات آمده غزوه است. از آنجا که این اقدام توسط یک نیروی سه هزار نفری انجام شده، از حالت "سریه" که عمدتا یک اقدام نظامی⚔ چریکی و محدود بوده، خارج شده است. رسول خدا (ص) تا پیش از حدیبیه، جز در یکی دو مورد محدود، نمی توانست مدینه را از نیروی نظامی 👥 تخلیه کرده و نیروهای خود را به مناطق دوردست اعزام کند. اما پس از حدیبیه، به سمت شمال حرکت کرد تا خیبر و وادی القری که در فاصله 160کیلومتری 🏝 بود آمد. 👈آن حضرت پس از غزوه خیبر بر آن بود تا به نقاط شمالی تر رفته و اسلام را در میان قبایل عربی آن نواحی منتشر کند. شام برای آن حضرت🗺 اهمیت فراوانی داشت و نه تنها در موته که بعد از آن در جریان تبوک نیز برای نفوذ اسلام در شامات تلاش کرد. 💠رسول خدا (ص) سه تن را به امیری سپاه گماشت، بطوری که اگر هر کدام به شهادت رسیدند دیگری به جای او عهده دار فرماندهی 🎖شود. این سه تن عبارت بودند از: جعفر بن ابی طالب، زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه.🏇 سپاه موته در جمادی الاولی سال هشتم هجری با بدرقه رسول خدا (ص) از مدینه خارج شد و به سوی مقصد روانه گردید. رسول خدا (ص) ضمن توصیه آنان به تقوای الهی👌، از ایشان خواست تا در برخورد با مشرکان، ابتدا آنها را به پذیرش اسلام فرا خوانند. اگر بپذیرند از آنها بخواهند تا به مدینه هجرت🚶‍♂کنند تا همانند سایر مهاجرین باشند، در غیر این صورت همچون (اعراب مسلمانند) که اسلام را پذیرفتند🔆، اما در سرزمین خود مانده اند. برای این قبیل افراد از فی ء و غنایم سهمی نخواهد بود مگر آن که در جهاد همراه مسلمانان باشند. اگر اسلام را نپذیرفتند، به قبول جزیه دعوتشان کنید و اگر آن را نپذیرفتند ✉️، با استعانت از خدا، با آنها بجنگید. 🔰اگر به کسی "امان" دادید از ناحیه شخص خود، نه خدا و رسول، امان دهید، چرا که در صورت نقض امان که ذمه خود را کوچک می کنید، و این بهتر از آن است که ذمه خدا و رسول را تحقیر کنید. به افرادی که در صومعه ها⛪️ زندگی می‌کنند آسیبی نرسانید، متعرض زنان، کودکان و پیران نشده به قطع هیچ گونه درخت و هدم هیچ خانه ای نپردازید. 👈دشمن از حرکت سپاه اسلام که در مقیاس نسبتا وسیعی، یعنی سه هزار نفر صورت گرفت، آگاهی یافت. مسلمانان آگاهی یافتند که هرقل یک سپاه صد هزار نفری مرکب از قبایل عربی شام و رومی ها فراهم آورده با فرماندهی شخصی به نام مالک 🏇 به سوی آنان اعزام کرده است. این که خبر مزبور به ویژه آمار سپاه دشمن تا چه اندازه واقعیت دارد روشن نیست. اما به هر روی مسلمانان در جنگ مردد شدند. آنان تصمیم بر مکاتبه با پیامبر (ص)✨ داشتند که عبدالله رواحه یکی از سه فرمانده سپاه که شاعر و خطیبی بلیغ بود آنان را به نبرد با ⚔دشمن تشجیع کرد. جنگ آغاز شد و سه فرمانده مسلمانان در همان روز نخست جنگ با دشمن به شهادت رسیدند.🥀 مسلمانان پس از شکست عبدالله بن رواحه، احساس شکست کردند، روی به گریز نهادند. شبانگاه🌑 در حالی که خالد بن ولید فرماندهی را در دست گرفته، مسلمانان به مدینه بازگشتند. 💠تمام اخبار حکایت از آن دارد که رسول خدا (ص) بی اندازه برای جعفر که پس از پانزده سال تلاش و دوری به تازگی به مدینه آمده بود، به شدت ناراحت شدند. و فرمودند: بجای دستانش🕊 که در این جنگ از دست داده، چونان فرشته ای در بهشت🌸، با دو بال پرواز خواهد کرد، به همین دلیل جعفر را ذو الجناحین نامیدند. روشن نیست که چرا در این جنگ تنها هشت نفر -یا ده نفر- به شهادت رسیده و دیگران راه بازگشت در پیش گرفته به سوی مدینه آمدند 👈البته اگر آمار مربوط به سپاه دشمن درست باشد 📑، آنان چاره ای جز بازگشت نداشته اند. گرچه باید گفت: اگر در آن روز جنگ تمام عیاری رخ داده و طی آن شکست نصیب مسلمانان شده، تعداد شهدای مسمانان باید بسیار زیادتر باشد. 🥀شهادت سه تن از چهره های برجسته اسلام داغی سخت بر قلب مسلمانان نهاد. صحابیان شاعر همچون حسان و کعب بن مالک، اشعار فراوانی در ستایش آنان به ویژه جعفر✨ سرودند. بعدها نیز که مسلمانان شام را به تصرف خویش در آوردند، قبور شهدای موته را آباد کرده و تاکنون به صورت زیارتگاه مورد علاقه مردم🕌 آن سامان برجای مانده است. 🔹ادامه دارد ... ✍بـرگرفته از کتاب : "تـاریخ سیـاسی اسلام، ج1، ص615-620"، رسول جعفریان. ۵۳
.......: 👆👆👆ادامه مباحث کانال 🔯 اتحاد کابالائیست ها و شوالیه ها و معماران فراماسون ، در قرون وسطی ، تشکیلات کنونی رو درست کرد. شوالیه هایی که ابتدا مسیحیان معتقدی بودند ، طبق بعضی تحقیقات ، کم کم دچار کفر و جادوگری شدند . گفته شده وقتی از طریق کندوکاوهایی در اطراف و زیر مساجد روی تپه و دستیابی به بعضی ابزارهای جادوگری و جنگیری ، کم کم از دین خارج شدند و اعتقادات منافی با مسیحیت پیداکردند . مثلا میگفتند که مسیح ع اهل رهبانیت نبوده و با مریم مجدلیه یا همون ماگدالنا ازدواج کرده و قبر هردوشون زیر معبدسلیمان هست و ازشون دختری برجامونده که نسل عیسی ع رو ادامه داده و ذریه او ، حاکمان آینده جهان میشن وووو. اگر فیلم کد داوینچی ساخته ران هاوارد و بازی تام هنکس رو دیده باشین حتما تایید میکنید که این قضیه هنوزهم دربین بعضیها هست. در واقع شوالیه های مالت یه همون شوالیه های هاسپیتالر خودشون رو نگهبانان این ذریه میدونند. صدالبته اینها دروغه و اگر ذریه مقدسی هم باشه ، ذریه پاک پیامبر اسلام ص هستش که ازاین ذریه حاکم آینده جهان میشه و کسی جز مهدی صاحب زمان عج نیست . اما منظور اونها از ذریه مقدس همین خاندانهای شاه داوودی و یهودیانی هستند که خودشون رو وارث سلطنت داوود ع و مالک کل جهان میدونند. ادامه دارد ان شاءالله ... https://eitaa.com/zandahlm1357
آیا میدانید؟ .......: @zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
یک جوجه تیغی خندان به نام بیدی که به خاطر ظاهر مهربان و دوست داشتنی خود با به دست آوردن بیش از 500 هزار فالوئر در شبکه های اجتماعی به شهرت رسیده و طرفداران زیادی پیدا کرده است ! https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عکسهای جوجه ها قبل از اینکه تبدیل به یه پرنده ی خوشگل بشن :)) البته دو سه تاشون وقتی جوجه بودنم خوشگل بودن انصافا🐤 https://eitaa.com/zandahlm1357
در فیلیپین تخم اردکی که آماده جوجه شدن است قبل از اینکه جوجه سر از تخم بیرون بیاورد بخار پز میکنند. و یکی از غذاهای محبوب و پر طرفدار در این کشور است. https://eitaa.com/zandahlm1357
تنها با آزمایش دی ان ای می توان پنگوئن های نر و ماده را از هم تشخیص داد، در بسیاری از گونه های پنگوئن ها، نر و ماده ی آن ها شکل متفاوتی ندارند و تشخیص آن ها از روی ظاهرشان تقریبا غیر ممکن است. در مراکز تحقیقاتی برای تشخیص جنسیت جوجه های این پرندگان از آزمایش دی ان ای استفاده می شود. https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ژاپنیه یک صندوق از پدرش به ارث برده، دوماه طول كشيد تا تونست بازش بكنه و بفهمه ارثیه اش چیه!!! خودتون ببینید
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت دویست و چهل و دوم هنوز خماری دارو به تنم مانده و نمی‌دانستم چه بر سرم آمده، ولی بی‌اختیار اشک از گوشه چشمانم جاری شد که می‌دانستم دیگر دختری ندارم و منتظر خبری از همسرم بودم که با همان صدای ضعیف و لرزانم، زیر لب ناله می‌زدم: «مجید... مجید زنده اس؟» که دستی روی دستم نشست و صدایی شنیدم: «الهه...» سرم را روی بالشت چرخاندم و از پشت نگاه تاریکم، صورت غمزده و خیس از اشک عبدالله را دیدم و پیش از هر حرفی با پریشانی پرسیدم: «از مجید خبر داری؟ پیداش کردی؟ زنده اس؟» از هر دو چشمش، قطرات اشک روی صورتش جاری بود و نگاهش بوی غم می‌داد و پیش از آنکه از مصیبت مجید، جانم به لبم برسد با صدایی آهسته پاسخ داد: «آره الهه جان! پیداش کردم، تو یه بیمارستان بستری شده.» و من باور نمی‌کردم که با گریه‌ای که گلوگیرم شده بود، باز پرسیدم: «حالش خوبه؟» و ظاهراً حالش خوب نبود که عبدالله سر به زیر انداخت و زیر لب زمزمه کرد: «آره...» سپس سرش را بالا آورد و می‌دانست تا حقیقت را نگوید، قرار نمی‌گیرم که با لحنی گرفته ادامه داد: «فقط دست و پهلوش زخمی شده.» و خدا می‌داند به همین خبر چقدر آرام گرفتم که لب‌های خشکم به ذکر «الحمدالله!» تکانی خورد و قطره اشکی به شکرانه سلامتی شوهرم، پای چشمم نشست. برای اولین بار پس از رفتن حوریه، لبخندی زدم و خودم دلتنگ هم صحبتی‌اش بودم که از عبدالله پرسیدم: «باهاش حرف زدی؟» و هول حال خودم به دلم افتاد که بلافاصله با دل نگرانی سؤال کردم: «می‌دونه من اینجوری شدم؟» سرش را به نشانه منفی تکان داد و همانطور که اشکش را پاک می‌کرد، پاسخ داد: «من وقتی رفتم اونجا، بیهوش بود. نتونستم باهاش حرف بزنم.» که باز بند دلم پاره شد و وحشتزده پرسیدم: «چرا بیهوش بود؟ مگه نمیگی حالش خوبه؟» دستم را میان انگشتانش گرفت و با مهربانی پاسخ داد: «گفتم که حالش خوبه، نگران نباش!» و دل بی‌قرار من دست بردار نبود که بلاخره اعتراف کرد: «نمی‌دونم، دکتر می‌گفت اعصاب دستش آسیب دیده، چاقویی هم که به پهلوش خورده به کلیه‌اش صدمه زده، برای همین عملش کردن. ولی دکتر می‌گفت حالش خوبه. فقط هنوز به هوش نیومده.» از تصور حال مجید، قلبم به تب و تاب افتاده و دیگر سلامتی‌اش را باور نمی‌کردم که باز گریه امانم را بُرید: «راست بگو! چه بلایی سرش اومده؟ تو رو خدا راستش رو بگو!» با هر دو دستش دستان لرزانم را گرفته بود و باز نمی‌توانست آرامم کند. صورت خودش هم از اشک پُر شده و به سختی حرف می‌زد: «باور کن راست میگم! فقط دست و پهلوش زخمی شده. دکتر هم می‌گفت مشکلی نیس.» و برای اینکه حرفش را باور کنم، همه ماجرا را تعریف کرد: «یه آقایی اونجا بود، می‌گفت من و شاگردم رسوندیمش بیمارستان. مثل اینکه تو اون خیابون مکانیکی داره. می‌گفت یه موتوری تعقیبش می‌کرده، ته خیابون پیچیدن جلوش که پولش رو بزنن. ولی مثل اینکه مجید مقاومت می‌کرده و اونا هم دو نفری می‌ریزن سرش. می‌گفت تا ما خودمون رو رسوندیم، دیگه کار از کار گذشته بوده!» بی‌آنکه دیده باشم، صحنه چاقو خوردن مجید را پیش چشمانم تصور کردم و از احساس دردی که عزیز دلم کشیده بود، جگرم آتش گرفت که عبدالله با حالتی دلسوزانه ادامه داد: «می‌گفت تو ماشین که داشتن می‌بردنش بیمارستان، اصلاً به حال خودش نبوده، می‌گفت تقریباً بی‌هوش بود، ولی از درد ناله می‌زده و همش «یاعلی! یاعلی!» می‌گفته، تا نزدیک بیمارستان که دیگه از هوش میره.» با ما همراه باشید🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357
جهاد با نفس 67.mp3
1.95M
🔰 سلسله جلسات 67 👌 جلساتی برای خودسازی معنوی جهت سربازی حضرت 👈 تدریس کتاب جهاد با نفس ، کتاب مورد توصیه آیت الله بهجت جهت رشد معنوی و ترک گناه ❇️ جلسه 7⃣6⃣ 🎤 با تدریس از اساتید مهدویت 👈 در نشر این فایلها کوشا باشید حتی با لینک خودتان https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@shervamusiqiirani - تصنیف :آوازِعشق - علیرضا افتخاری.mp3
3.08M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 هر نفس آواز عشق می‌رسد از چپ و راست ما به فلک می‌رویم عزم تماشا که راست ما به فلک بوده‌ایم یار ملک بوده‌ایم باز همان جا رویم جمله که آن شهر ماست خود ز فلک برتریم وز ملک افزونتریم زین دو چرا نگذریم منزل ما کبریاست گوهر پاک از کجا عالم خاک از کجا بر چه فرود آمدیت بار کنید این چه جاست بخت جوان یار ما دادن جان کار ما قافله سالار ما فخر جهان مصطفاست بوی خوش این نسیم از شکن زلف اوست شعشعه این خیال زان رخ چون والضحاست 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
خاطره ي رهبر انقلاب از ۱۲ فروردين ۵۸ سوال: ضمن تشكر از وقتي كه در اختيار ما قرار داديد همان طور كه مي‌دانيد در آستانه ي فرا رسيدن هفتمين سالگرد استقرار نظام جمهوري اسلامي ايران هستيم. شش سال پيش در چنين روزي ملت ما با شركت گسترده ي خود در رفراندم جمهوري اسلامي ايران به جمهوري اسلامي رأي آري داد اگر در اين زمينه مطلبي داريد و يا احيانأ خاطره ي شيريني از آن روزها به ياد داريد براي ما بيان كنيد. بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم مطلب در باب روز جمهوري اسلامي و روز رفراندم خيلي زياد است و البته خاطراتي هم از آن روز طبعاً داريم كه لابد نمي شود همه ي آن مطالب را در اين گفتار كوتاه آورد به طور خلاصه روز جمهوري اسلامي يك مقطع تاريخي بي نظيري در تاريخ كشور ماست، زيرا كه براي اولين بار بعد از صدر اسلام و پس از فَترَت كوتاه اولين سالهاي فتح ايران به دست مسلمين يعني كه در آن سالهاي كوتاه البته حكومتها تا حدود زيادي اسلامي بودند در طول اين تاريخ ممتدي كه كشور ما داشته، براي اولين بار بعد از آن فَترَت و بعد از آن دوران كوتاه صدر اسلام يك حكومتي اعلان شد، يك نظامي اعلان شد كه داراي دو خصوصيت مردمي بودن و الهي بودن هست؛ يعني جمهوري اسلامي. اصلاً اين خاطره را با هيچ خاطره اي در تاريخ كشورمان نمي شود مقايسه كرد. نقطه ي مكمل و متمم انقلاب بيست ودو بهمن بود يعني خلاصه محصول بيست ودو بهمن روز جمهوري اسلامي روز دوازدهم فروردين بود. از يك نظر ديگر هم روز جمهوري اسلامي بسيار مهم است و آن اين كه اين اولين نمونه در دنياي امروز هست كه با مكتبها، نظامها، سياستها، ديدگاههاي مختلف، شيوه‌هاي گوناگون حكومت را به مردم دنيا عرضه مي‌كند، دارد عرضه مي‌شود؛ اين اولين نمونه اي است كه مردم دنيا دارند مي‌بينند جمهوريهاي ديگري كه اعلان مي‌شود جمهوريهاي سوسياليستي، جمهوريهاي به سبك دموكراسي غربي به انواع واقسامش هيچ كدام چيز جديدي نيست اصل جمهوري هم چيز جديدي نبود اما آن جمهوري اي كه مباني و ارزشهاي اساسي اش و قواعد اصليش از اسلام گرفته شده اين يك چيز بي نظيري است. يك خصوصيت ديگر هم در روز جمهوري اسلامي ما هست و آن اين كه آن روز عيد فقط ما مردم ايران نيست، بلكه عيد همه ي كساني مي‌تواند باشد كه مسلمانند، يعني نزديك به يك ميليارد جمعيت. آنها هم، يعني ملتهاي مسلمان عادت كردند كه اسلام را در حال دفاع در موضع انفعال، درحال انزوا ببينند. آن وقتي كه يك ملتي در موضع تهاجم به قدرتهاي سلطه گر و تهاجم به نظامهاي بشري ناقص قرارمي گيرد و اعلان يك جمهوري براساس اسلام مي‌كند اين براي همه ي ملتهاي مسلمان مايه ي مباهات و سربلندي است خلاصه خصوصيات گوناگوني در روز جمهوري اسلامي هست. خاطره، من البته در آن روز، روز رأي گيري كرمان بودم از طرف امام يك مأموريتي به من محول شده بود كه بروم بلوچستان و سر بزنم به شهرهاي بلوچستان و مردم آن جا را از نزديك ديدار بكنم و پيام امام را براي آن مردم ببرم. پيام محبت و دلسوزي را كه ملاحظه مي‌كنيد از همان روزهاي اوّل امام به فكر افتادند كه با اين مستضعفين دورافتاده اي كه به كلي فراموش شده بودند، حتي در نظام گذشته ملاطفت و محبت كنند و من را كه آن جا سابقه داشتم آشنائي نسبتاً زيادي داشتم فرستادند آن جا براي اين كار. كرمان رسيده بودم من در راه بلوچستان كه روز رأي گيري بود، در فرودگاه بچه‌هاي حزب الهي و داغ كرمان آمدند، صندوق را آوردند چند تا صندوق بود، هر كدام مي‌خواستند كه بياورند من تويش رأي بياندازم. آنها هم من را مي‌شناختند. يعني سابق كه كرمان رفته بودم و مردم كرمان با من آشنا بودند. من هم خيلي به مردم كرمان از قديم علاقه داشتم مردم خيلي بامحبت و جالب بودند هميشه در چشم من. خيلي لحظه ي شيريني بود براي من، آن لحظه اي كه اين رأي را من مي‌انداختم توي صندوق و مي‌ديدم آن شور و هيجاني را كه مردم كرمان از خودشان نشان مي‌دادند در رأي دادن. بعد هم نشان داده شد كه خب نودونه درصد آراء به جمهوري اسلامي آري بود. خاطره اي كه فقط اشاره مي‌كنم مخالفتهايي است كه با رأي گيري به اين شكل وجود داشت كه از طرف جناحهاي مختلف اين مخالفتها بود همه هم خودشان را بعدها نشان دادند. هم آن جناحهايي كه بر مطبوعات كشور مسلط بودند، روشنفكرهاي چپ و نيمه چپ و ليبرال و التقاطي، اينها كه مطبوعات آن روز را اطلاعات، كيهان آن روز را توي مشت داشتند كه خب بحمداللَّه بعد همه ازاله شدند و روزنامه ي حسابي ديگري هم نبود يعني همين روزنامه ي جمهوري اسلامي كه نبود روزنامه ي ديگري هم كه بشود مورد اتفاق باشد همين طور. هرچه دلشان مي‌خواست مي‌نوشتند. رفته بودند اين جا و آن جا اين روشنفكرهاي گروهكي سياسي ملحد و نيمه ملحد از شخصيتهاي گوناگون نظر خواسته بودند كه به نظر شما آري يا نه درست است؟ يا بيائيد چندجور حكومت را مطرح كنيم و رأي بگيريم. مقصودشان هم اين بود كه مردم را از آن يكپارچگي خارج كنند، اگرچه فرقي
هم نمي كرد يعني تأثيري هم نداشت. اگر مردم خب طبيعي بود كه به آن شيوه‌هاي ديگر رأي نمي دادند و به خصوص بعداز آني كه امام آنجور صريح فرمودند جمهوري اسلامي نه يك كلمه كم، نه يك زياد، لكن آنها كار خودشان را مي‌كردند به اميد اين كه شايد بتوانند شكاف بيندازند اين رأي زياد مردم را كم كنند، رأي را تقسيم كنند از اين كارها مي‌كردند و اوضاعي داشتيم ما در شوراي انقلاب با آن جناح ليبرال و به اصطلاح ملي گرا كه بيشترين خصوصيتشان مخالفت با خط اصيل انقلاب بود كه اين شيوه اي را كه بعد هم انجام گرفت اين شيوه را اثبات كنيم كه اين شيوه ي درستي است. مصاحبه درباره ي روز ۱۲ فروردين ۱۰/۰۱/۱۳۶۴ https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽ـ 🌼وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَ هْنًا عَلَىٰ وَهْنٍ وَ فِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَ لِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ 🌼و ما به هر انسانی سفارش کردیم که در حقّ و خود نیکی کن. خصوصا مادر که چون بار حمل فرزند برداشته و تا مدّت دو سال که طفل را از شیر باز گرفته (هر روز) بر رنج و ناتوانی‌اش افزوده است، (و فرمودیم که) شکر من و شکر پدر و مادرت بجای آور، که بازگشت (خلق) به سوی من خواهد بود. ۸✨ جرعه‌ای نور از کلام وحی 💫📗