eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.4هزار عکس
35.2هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
🌀 ما اگر بخواهیم در مقاصد دنیوى هم پیروز بشویم، بایستى ایمان خودمان را، اعتقاد خودمان را، عمل خودمان را، براى آن‌سوى مرز مردن تقویت کنیم. 📲 💬 شما هم یک رسانه باشید و این مطلب را به دوستانتان ارسال کنید فرمانده صلوات @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطره‌ی شنیدنی حامد شاکرنژاد قاری محبوب، از دیدار خصوصی با رهبر انقلاب، در برنامه‌ی زنده فرمانده صلوات @zandahlm1357 ‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت دویست و پنجاه و نهم دستش را از روی پهلویش برداشت، با سرانگشتانش ردّ پای اشک را از روی گونه‌اش پاک کرد و با صدایی که از فوران احساسش به لرزه افتاده بود، زمزمه کرد: «نمی‌دونم چه حالی شده بودم، ولی اونقدر حالم خراب بود که نتونستم برم تو صف و با جماعت نماز بخونم! آخه هر کاری می‌کردم نمی‌تونستم جلوی خودم رو بگیرم، از مردم خجالت می‌کشیدم، دلم نمی‌خواست کسی ببینه چقدر به هم ریختم! رفتم یه گوشه مسجد و خودم نماز خوندم، ولی بازم آروم نشدم، می‌خواستم بلند شم برم، ولی نمی‌تونستم، می‌ترسیدم! فکر می‌کردم خُب به فرض با این پول یه چیزی گرفتم و امشب هم گذشت، فردا رو چی کار کنم؟ می‌ترسیدم از مسجد بیام بیرون...» و حالا از اینهمه درماندگی‌اش دلم به درد آمده و بی‌آنکه بخواهم، بی‌صدا گریه می‌کردم و او همچنان برایم می‌گفت: «نماز جماعت تموم شد، یخورده هم عزاداری کردن و بعدش همه رفتن. می‌دونستم یواش یواش در مسجد رو هم می‌بندن، ولی نمی‌تونستم بلند شم. هر کاری می‌کردم دلم نمی‌اومد از جلوی پرچم موسی‌بن‌جعفر (علیه‌السلام) بلند شم! چشمم به پرچم عزای امام کاظم (علیه‌السلام) مونده بود...» و دیگر نتوانست در برابر شورش عشقش مقاومت کند که در برابر چشمانم به گریه افتاد. دیگر صدایش را در میان همهمه اشک‌های بی‌قرارش می‌شنیدم: «دیگه به حال خودم نبودم، فقط با امام کاظم (علیه‌السلام) دردِ دل می‌کردم، می گفتم مگه شما باب الحوائج نیستی، پس چرا من اینجوری تو مخمصه گیر افتادم؟ پس چرا به دادم نمی رسی؟... به نظرم کسی تو مسجد نبود، ولی بازم می‌ترسیدم یکی صِدام رو بشنوه، برا همین سرم رو گذاشتم رو مُهر تا صدای گریه‌ام بلند نشه، فقط خدا رو قسم می‌دادم که به خاطر امام کاظم (علیه‌السلام) یه راهی جلوی پام بذاره...» این چند روز نماز خواندنش را در همین اتاق مسافرخانه دیده بودم و می‌دانستم که با جراحت دست و پهلویش نماز خواندن برایش چه عذابی دارد. می‌دیدم که در هر سجده چقدر زجر می‌کشد که دستش روی زمین فشرده می‌‌شد و پهلویش در هم فرو می‌رفت و می‌توانستم احساس کنم چقدر قلبش از داغ غم و غصه می‌سوخته که دیگر سوزش زخم‌هایش به چشمش نمی‌آمده که اینچنین به سجده افتاده و به درگاه خدا استغاثه می‌کرده تا به فریادش برسد. سپس با انگشتان خیس از اشکش لبه تخت را گرفت و همانطور که پایین‌تر از من روی زمین نشسته و سرش را بالا گرفته بود تا در همین نور ضعیف چشمانم را ببیند، به پای صبوری صادقانه‌ام، شرمندگی نجیبانه‌اش را به نمایش گذاشت: «ازت خجالت می‌کشیدم، به خدا دیگه ازت خجالت می‌کشیدم! به خدا التماس می‌کردم، می‌گفتم خدایا من بَد بودم، من اشتباه کردم، تقصیر الهه چیه؟ فقط بهش التماس می‌کردم که تو رو از این وضعیت نجات بده...» و دلش به قدری از شراره طعنه‌های عبدالله آتش گرفته بود که اینچنین به درگاه پروردگارش پناه آورده بود: «می‌گفتم خدایا اگه قراره کسی تقاص پس بده، من باید مصیبت بکشم، الهه که گناهی نداره!» از این‌کلمات مظلومانه‌اش دل من هم آتش گرفت و خواستم پاسخی بدهم که دیدم دلش دیگر در این اتاق و پیش من نیست که کسِ دیگری پاسخ این راز و نیاز بی‌ریایش را داده بود. سرش را پایین انداخت تا کمتر اشک‌هایش را ببینم و زیر لب زمزمه کرد: «اصلاً فکر نمی‌کردم همون لحظه‌ای که من انقدر درمونده شده بودم، خدا اینطوری جوابم رو بده...» دلم بی‌تاب تماشای پاسخ خدا شده و بی‌صبرانه نگاهش می‌کردم تا عنایت پروردگارم را ببینم که سرش را بالا آورد و به اینهمه انتظارم پایان داد: «سرم رو که از روی مُهر برداشتم، دیدم یه آقایی کنارم نشسته. یه روحانی حدوداً شصت ساله. فکر کنم امام جماعت مسجد بود. خیلی خجالت کشیدم. اصلاً دلم نمی‌خواست کسی گریه‌هامو شنیده باشه. انقدر ناراحت شدم که بلند شدم برم، ولی تا خواستم برم، دستم رو گرفت و با خنده گفت: "لابد باهات کار دارم که اینجا نشستم!" اصلاً روم نمی‌شد تو صورتش نگاه کنم. دستم رو کشید و اشاره کرد تا بشینم. وقتی نشستم، با دستش زد رو پام و به شوخی گفت:"با خودت چی کار کردی؟ تریلی از روت رَد شده؟" فقط می‌خواستم زودتر برم که یک کلمه جواب دادم:"چیزی نیس حاج آقا!" اونم فهمید نمی‌خوام بهش حرفی بزنم، با یه محبتی نگام کرد و گفت:"امشب شب شهادت موسی‌بن‌جعفر (علیه‌السلام)! شب شهادت باب‌الحوائج تو خونه خدا نشستی، دیگه چی می‌خوای؟!!! چرا تعارف می‌کنی؟!!!" https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@shervamusiqiirani-9 - ���� : �� ��.mp3
2.89M
ری را ‌ ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 ری را … صدا می آید امشب از پشت “کاچ “که بندآب برق سیاه تابش تصویری از خراب در چشم می کشاند. گویا کسی ست که می خواند… اما صدای آدمی این نیست. با نظم هوش ربایی من آوازهای آدمیان را شنیده ام در گردش شبانی سنگین؛ ز اندوه های من سنگین تر. و آوازهای آدمیان را یکسر من دارم از بر. یک شب درون قایق دلتنگ خواندند آن چنان که من هنوز هیبت دریا را در خواب می بینم. ری را… ری را… دارد هوا که بخواند در این شب سیا او نیست با خودش. او رفته با صدایش اما خواندن نمی تواند 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
گويي دست قدرتمندي هدايت ما را بر عهده دارد مردم بايد با تمام قدرت و اميدواري، در راه ايجاد آينده يي بهتر تلاش كنند. چرا بايد ملت ايران به آينده ي خود و لطف الهي اميدوار نباشد؛ در حالي كه تمام رويدادهاي اين ده سال، حاكي از لطف بي حد و حصر پروردگار نسبت به ما بوده است؟ امام عزيز و بزرگوار نيز هميشه همين احساس را داشتند. در يكي از تصميمهايي كه اتخاذ كرده بودند، عرض كردم تصميمي كه شما گرفتيد، خيلي به نفع اسلام و جمهوري اسلامي تمام شد. ايشان فرمودند: گمان نكنيد اين كاري كه اتفاق افتاد، قبلاً آن را پيش بيني كرده بودم؛ اين، كار خدا و كمك او بود. بعد فرمودند: از اول انقلاب تا كنون و در مراحل مختلف، گويي دست قدرتمندي هدايت ما را بر عهده دارد. حقيقتاً انسان احساس مي‌كند كه دست قدرت پروردگار، ملت و مسؤولان ما را هدايت و كمك مي‌كند. البته دست حمايت الهي، بي دليل بر سر ملتي كشيده نمي شود. علت اين كه خداي متعال لطف خود را شامل حال اين ملت كرده و آنها را هدايت مي‌كند، ايمان و عمل صالح مردم است. وقتي اين دو عنصر در شخص يا ملتي به وجود آمد، خدا هم او را كمك خواهد كرد. سخنراني در مراسم بيعت اقشار مختلف مردم محلات، دليجان و نراق، دزفول، لارستان، بندرلنگه، لامرد فارس، فلاورجان، قهدريجان، كليشاد و اصناف شهر ري، به همراه ائمه ي جمعه، روحانيون و نمايندگان آنان در مجلس شوراي اسلامي ۱۰/۴/۶۸ https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨وَلَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الْأُولَى ﴿۴﴾ ✨و قطعا آخرت براى تو ✨از دنيا نيكوتر خواهد بود (۴) 📚سوره مبارکه الضحى ✍ ۴ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِي جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاكِفُ فِيهِ وَالْبَادِ ۚ وَمَن يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُّذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ - حج 25 بی‌گمان کسانی که کفر می‌ورزند و (مردمان را) از راه خدا (که دین اسلام است) و (مؤمنان را) از (ورود به) مسجدالحرام باز می‌دارند که (مکّه است و ما) آن را برای همه‌ی مردمان، اعم از کسانی که در آنجا زندگی می‌کنند و یا از نقاط دیگر بدان وارد می‌شوند، یکسان (حرم امن و امان و محلّ مراسم حجّ و عمره) نموده‌ایم، همچنین کسانی که با توسّل به ظلم (از حدّ اعتدال خارج می‌شوند و) در آن سرزمین مرتکب خلاف می‌گردند، عذاب دردناکی بدیشان می‌چشانیم. 📺 تلاوتی بسیار زیبا و بی نظیر. سوره مبارکه فاتحه و آیات 25 تا 37 سوره مبارکه حج با صدای عبدالولی ارکانی
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
هدف ششم اوضاع پر آشوب آن زمان كه آشوب و بلوا و شورشها از هر سو مردم را فرا گرفته بود، ايجاب مى كرد كه ذهن آنان را به طرقى از حقيقت آنچه كه در متن جامعه مى گذرد، منصرف گردانند. تا بدين وسيله و با توجه به رويدادهاى مهم مشكلات حكومت و ملت كمتر احساس شود.https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: شفاي شل سيد نبيل ميرسيد محمد اصفهاني نوه ميرسيد حسن معروف به مدرس نقل فرمود كه مير باباي تبريزي نقل كرد: من در يكي از قراي تبريز پيش از اينكه شل شوم شوق زيادي به اذان گفتن داشتم و اذان مي‌گفتم. چون بدنم از كار افتاد و شل شدم ديگر قدرت بر اذان گفتن نداشتم. هر چند دكترها در مقام علاج برآمدند هيچ اثر بهبودي حاصل نشد تا اينكه خبردار شدم كه چند نفر از محل ما قصد زيارت حضرت رضا (ارواحنا الفدا) را دارند. من به قصد زيارت و تشرف به آستان قدس رضوي با ايشان همراه شدم و ايشان مرا ميان گاري انداختند و براه افتادند. ميان گاري ما مردي از طايفه بابيه بود چون مرا به آن حالت شلي ميان گاري ديد به رفقاي من گفت اين شل را چرا با خود مي‌بريد؟ گفتند براي اينكه حضرت رضا (ع) او را شفا بدهد. آن خبيث بر اين سخن استهزاء و سخريّه كرد. لكن چون ما بسلامت وارد مشهد مقدس شديم سه روز نزد حرم مطهر امام (ع) شال خود را به گردن و ضريح مبارك بستم و متوسل به آن بزرگوار شدم. در روز مذكور پيش از غروب ملتفت خود شدم كه آقاي بزرگواري ميان ضريح مي‌بينم در حالتي كه تمام جامه‌هاي او حتي عمامه اش سبز است بمن فرمود: برخيز اذان بگو عرض كردم قادر نيستم. فرمود من مي‌گويم اذان بگو. به امر آن حضرت خواستم اذان بگويم، فهميدم كه مي‌توانم و توانائي بر اذان گفتن دارم. لذا بر خواستم و فرياد كردم (الله اكبر. الله اكبر) در آن حال چون مردم صداي مرا شنيدند گفتند اي مرد هنوز وقت اذان نشده است. چرا اذان مي‌گوئي. من از آن شوقي كه بر اذان گفتن داشتم اعتنائي به سخن ايشان ننمودم و مشغول بودم تا جمعي بر گرد من جمع شدند و بعضي گفتند: اين همان مرد شلي است كه دو سه روز است اينجا متوسل بوده و قدرت برخواستن نداشت يك وقت جمعيت بر من هجوم آوردند تا جامه هاي مرا پاره پاره كنند من شال خود را از ضريح باز كرده و از حرم پا به فرار گذارده و سالم بيرون آمدم. [۵]. اين چه روحي است كه در صحن و سرا مي‌بينم اين چه نوريست كه در ملك ورا مي‌بينم اين چه نوريست كه ظاهر شده از عالم غيب هر كجا مي‌نگرم نور خدا مي‌بينم اين چه سريست هويدا شده در ملك جهان سر ايزد بعيان شمس ضُحي مي‌بينم وه چه شوريست كه پيدا شده در عالم كون عالم مُلك و مَلك نغمه سرا مي‌بينم پرسش از عقل نمودم كه چرا حيراني گفت حيران همه در امر ولا مي‌بينم گفتم اين بارگه و گنبد و ايوان از كيست گفت از مظهر حق نور هُدي مي‌بينم ساحت عرش برين صحن زمين مهر مهين شمس تا بنده از اين صحن و سرا مي‌بينم https://eitaa.com/zandahlm1357
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 قرآن به عنوان «تبیانا لکل شیء» یعنی همه چیز درونش بیان شده است، چه تعریفی از مهدویت به عنوان مهمترین اصل شیعه ارائه داده است؟ مفهوم مهدویت در زبان قرآن و روایات به چه صورت است؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇 👌🏻بله، قرآن «تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْء» هست شکی در این نیست، به همین خاطر پیغمبر خدا فرمود؛ قرآن ظهری (ظاهری) دارد و بطنی (باطنی) دارد. اینکه ما از ظاهر قرآن فکر کنیم همه چیز به دست می آید خُب نه! باطنی هم دارد. این باطن چه طور به دست می آید؟ از طریق روایات «لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» [79/ واقعه] به باطن قرآن نمی تواند دست پیدا کنند جزء افراد معصوم. یکی از تفاسیر آیه همین است که انسانهای معصوم می توانند به باطن قرآن دست پیدا کنند. پس اگر می خواهیم «تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْء» قرآن را درک کنیم باید به روایت ها هم رجوع بکنیم. 👈🏻اما اینکه می گویید قرآن چه تعریفی از مهدویت دارد.. وقتی سه جای قرآن داریم «لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّهِ» که اسلام کل جهان را می گیرد.. خُب باید فکر کنیم این چه زمانی قرار است صورت بگیرد؟ وقتی خدای متعال در آیه [55] سوره نور می گوید صالحین جانشینان روی زمین می شوند یا [5] سوره قصص ما مستضعفان را وارثان روی زمین قرار می کنیم، تمام اینها یک نگرش مهدویست. 🔹صراحت آیه قرآن آیه [16] سوره حدید می گوید؛ «لا یَکُونُوا کَالَّذینَ أُوتُوا الْکِتاب» شبیه اهل کتاب یک وقتی شما مسلمین نشوید «فَطالَ عَلَیْهِمُ الأَمَد...» پس زمان بر آنها طولانی شد «فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ» قساوت قلب پیدا کردند. این آیه چه چیزی را دارد می رساند؟ ☝️🏻می گوید مثل اهل کتاب نشوید که موسی (ع) سی شب رفت کوه طور، ده شب دیگر به آن اضافه کردیم در آن ده شب قوم بنی اسرائیل دیدند منجی یشان نیامد منحرف شدند، می گوید شما مسلمانها یک وقتی مثل اینها نشوید، شما منتظران! مثل اینها یک وقتی نشوید فکر کنید زمان طولانی شد. قرآن این طور دارد مهدویت را تبیین می کند. 🌀از آن طرف اصل عنوان امامت را قرآن مطرح کرده وقتی می گوید «أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولی الأمرِ» صراحتا اولی الامر را اینجا کنار خدا و رسول آورده، یعنی یکی هست مثل اینها باید مطلقا از او اطاعت بکنید! فخر رازی از مفسرین بزرگ اهل سنت می گوید که این اولی الامر جزء انسان معصوم کس دیگری نمی تواند باشد. 📖وقتی خدا در آیه [4] سوره قدر می گوید؛ «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ» خُب، این ملائکه و روح شب قدر به چه کسی نازل می شوند برای کل امر. اینها تبیین های مهم بحث مهدویت است که در قرآن صورت گرفته و ما بالای سیصد آیه مهدوی داریم که باید رویش کار بشود و متأسفانه سخنران های ما زیاد سمتش نمی روند. اگر تبیین شود فوق العاده نجات بخش است اینها از کلیات بحث است. 👈🏻اما اینکه مفهوم مهدویت در زبان قرآن و روایات به چه صورت است.. خود کلمه مهدی که اسم مفعول است، یعنی مورد هدایت واقع شده. یعنی خدا این فرد را هدایت کرده. مهدویت هم که یک مصدر جعلی است، جعلی منظور حدیث جعلی نیست! بحث مصدر جعلی قواعد صرف و نحو عربی است،‌ مصدر جعلی از باب هدایت که مورد هدایت شده و مواردی که مربوط به مباحث آخرالزمان و حکومت صالحان و اینها هست را مهدویت می گویند. 🔅مفهموم مهدویت در قرآن همان بحث حکومت صالحان است که قرآن ذکر کرده، خُب حکومت صالحان کی هست؟ چه زمانی قرار است؟ آیه [5] سوره قصص «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمُ أَئِمَّه و نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ» آیه بعدی [6/قصص] «وَ نُرِی فِرْعَوْنَ وَ هَامان..» فرعون و هامان را نشان می دهیم. چه را نشان می دهی؟ حکومت مستضعفین را. این حکومت کی قرار است شکل بگیرد؟ حکومت مهدوی و آخرالزمانیست. 📄در روایات هم که متعدد ذکر شده. آیه [17] سوره حدید «اعْلِّمُوا أَنَّ اللهَ یُحْیِ الأَرْض بَعدَ مَوْتِها..» بدانید خدا زمین را زنده می کند.. امام صادق (ع) می گوید زنده کردن زمین بعد از مرگ مراد زمان غیبت است که خدا از طریق عدالت زمین مرده را زنده می کند اینها حکومت مهدویست. اینها ذکر شده. پس این طور نیست بگوییم قرآن هیچ چیزی نیاورده! اصلا آیاتی از قرآن جزء حکومت امام زمان (عج) امکان ندارد صورت بگیرد، مخصوصا سه بار تکرار می کند «لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّهِ» که اسلام تمام زمین را خواهد گرفت. خُب این آیه چه موقع می تواند به فعلیت برسد؟ زمان ظهور. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 👤پاسخ دهنده: (👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357