eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
50هزار عکس
36.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
.......: خداوند از همان وقتى كه خدا بود، اراده مى كرد (پس اراده ازلى و بى آغاز است. ) اى سليمان! اراده خداوند عين وى است يا غير از او؟ غير اوست. پس به اين موضوع عقيده دارى كه: همراه خداوند از همان ابتدا، چيزى (اراده اى) بود كه در عين حال ازلى و بى آغاز بود! (و اين خود تناقض گويى است. ) من چنين چيزى نمى گويم. آيا اراده، بعدها پديد آمد؟ خير؟ مروزى در بن بست گرفتار شد. از طرفى مى گفت: « اراده همانند خداوند بى آغاز نيست! » واز طرف ديگر مى گفت: « از همان ابتدا با خداوند بود و بعدها پديد نيامد. » مأمون برگشت وبا تلخى به سليمان گفت. « انصاف داشته باش. نمى بينى صاحب نظران در اطرافت نشسته اند؟ » خليفه رو به امام كرد و محترمانه گفت: « اى ابالحسن! با او مناظره كن؛ او متكلم خراسان است. » اين بار امام رو به حريف خود كرد و پرسيد: « آيا اراده بعدها پديد آمد؟ » خير! اى سليمان اراده بعدها به وجود آمد؛ چون هيچ چيز (مانند پروردگار) بى آغاز نيست. اما اگر بعدها به وجود نيامد پس ازلى است. اراده از خداوند است؛ همان گونه كه شنيدن، ديدن و دانش جزو خداوند است. اراده خود خداست؟ نه. پس اراده كننده مانند شنونده و بيننده نيست. (۱۱۰) همان طور كه مى گويد: « خودش را شنوا، بينا و يا دانا كرد »، مى شود گفت كه خودش را اراده كرد. » امام با پرسشى راه را بر او بست. خودش را اراده كرد يعنى چه؟ خواست چيزى شود؟ اراده كرد زنده، شنوا، شنونده، بيننده و توانا شود؟! سليمان دستپاچه شد؛ اما خويش را نباخت. بله. پس با خواست و اراده خودش اين كارها را كرد؟ مروزى در چاله تناقض افتاد. بله. امام ضربه اى ديگر فرود آورد: پس اين كه مى گويى: « تصميم گرفت زنده ، شنونده و بينا شود، معنايى ندارد » ؛ چون اين كارها با خواست خودش نبود. مجلسيان به خاطر ضد و نقيض گويى او از خنده روده بر شدند. امام لبخندى زد و رو به حاضران گفت: « بر او سخت نگيريد! » رو به حريف سرگردانش كرد و گفت: « اى سليمان! مى توانم از تو سؤالى بپرسم؟ » بپرس جانم به فدايت. به من بگو آيا شما و پيروانت با زبانى با مردم حرف مى زنيد كه آن زبان را مى فهميد يا نمى فهميد؟ به زبانى حرف مى زنيم كه مى فهميم چه مى گوييم. آن چه مردم مى دانند اين است كه: « اراده كننده غير از اراده شده است و اراده كننده پيش از خواسته شده بايد وجود خارجى داشته باشد. فاعل بايد قبل از مفعول باشد. » اما اين مطلب اين حرف شما را باطل مى كند كه مى گوييد: « اراده كننده و اراده شده يكى هستند. » سليمان با پاسخى كه داد، در گودال انكار مسائل مسلم عقلى افتاد. او گفت: « فدايت شوم مردم از اين موضوع سر در نمى آورند! » امام گام پيش نهاد تا از فطرت وانديشه آدمى ستايش كند. او گفت: « پس شما ادعاى بى شناخت مى كنى. گفتى كه اراده، مانند شنيدن و ديدن است. اگر چنين است، اين حرف شما قابل فهميدن نيست. » امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزی مأمون به امام رضا علیه السلام گفت: «ان شاء الله به بغداد می‌رویم و چنین و چنان می‌کنیم! » امام رو به مأمون کردند و فرمودند: «تو به بغداد خواهی رفت! » وقتی مجلس خلوت شد از امام علیه السلام پرسیدم: «قصه ی بغداد چه بود؛ مگر شما به بغداد نمی روید؟! » حضرت فرمودند: «مرا به بغداد چه کار؟! نه من بغداد را می‌بینم و نه بغداد مرا خواهد دید! » [۱] و امام در مسیر بغداد؛ در توس شهید شدند ---------- [۱]: . عیون اخبار الرّضا علیه السلام، ج ۲، ص ۴۷۱ یک قمقمه دریا.... https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بررسی جریانات انحرافی معاصر در مهدویت (عوامل ایجاد عاشورا چه بوده است؟) 🔶🔹🔶
7.mp3
1.8M
🔰 شرح و تفسیر ماه رمضان 💠 دعای روزهفتم 🎤 با بیان شیرین آیت الله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه 👌 به همراه بیان یک نکته شرعی مورد توجه در
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
.......: فصل ۱ اروند، رودخانه ي بزرگي است در جنوبي ترين نقطه ي سرزمين ايران، كه در كنار آن بزرگ ترين نخلستان جهان قرار دارد. در آن سوي رود، در سرزمين همسايه، نخلستان‌هاي بصره همه جا را پوشانده. در اين سو، نخلستان‌هاي اروند كنار، مردماني را كه به ديدار اين سرزمين مي‌آيند، به ديار مدينه مي‌برد. اين نخل‌ها چه غم‌ها كه بر دل آدميان نمي گسترانند! اگر پاي بر اين سرزمين بگذاري و از ميان جاده‌هايي كه در ميان نخلستان‌ها مي‌گذرد عبور كني، به سرزميني مي‌رسي كه از سال ۱۳۶۴ خاطراتي فراموش ناشدني دارد. در آن سال، در ميان اين جنگل انبوه و ني زار بي پايان، صدها سنگر گروهي ساخته شده بود و بسيجي ها، در ميان نخل‌ها آماده بودند تا عمليات ديگري را آغاز كنند. [ صفحه ۸] غروب ۲۰ بهمن ماه بود كه سه هزار بسيجي، لباس غواصي بر تن كردند و آماده شدند. آفتاب كه غروب كرد، به راه افتادند. آسمان سرد بود و باران نم نم بارش خود را آغاز مي‌كرد. بسيجيان غواص در سكوت شب پا به درون اروند گذاشتند. آن شب، هزاران هزار فرشته در آسمان با نگاهي نگران و مضطرب، فرشتگان زميني را مي‌نگريستند كه دل به درياي آب داده بودند. اين چنين شد كه نام اروند دوباره بر سر زبان‌ها افتاد و از فرداي آن روز، همه از اين مكان مي‌گفتند، از اين رود پرخروش، از اين درياي آب. آري! اروند در ميان اهل آسمان آشناتر از اهل زمين است. اما اين پايان كاري نبود كه آغاز شده بود. عمليات والفجر ۸، نه يك شب، بلكه يك سال طول كشيد تا به سرانجام رسيد. يعني درست از روزي كه عمليات بدر در شرق دجله پايان يافت. فرمان دهان جمع شدند تا طراحي عمليات ديگري را انجام دهند. آن ها، هر يك به نوعي عوامل عدم موفقيت در عمليات قبلي را برمي شمردند. عراقي‌ها با بسيج امكانات و توان رزمي، به وضع نابه سامان خود سر و سامان داده بودند و در بين قواي طرفين، موازنه برقرار شده بود. در پايان جلسه كه دو روز طول كشيد، فرمان دهان به اين نتيجه رسيدند كه امكانات، توانايي و مقدورات شان كافي نيست. چند تن از فرمان دهان نظرشان اين بود كه منطقه ي اروند براي عمليات آزمايش و مشخص شود [ صفحه ۹] كه امكان عمليات و كار در آن جا هست يا خير؟ با يك بررسي مختصر اين نتايج به دست آمد: - از نظر تاكتيكي، بايد از رودخانه اي عبور مي‌كردند كه فقط در توان ارتش‌هاي درجه ي اول دنيا بود. - شهر فاو عراق به تصرف درمي آمد و مي توانستند از آن به عنوان برگ برنده و امتياز استفاده كنند. - بعد از گذشتن از اروند با كشور كويت هم مرز مي‌شدند كه يكي از پشتيبانان اصلي عراق در جنگ بود. وقتي به خور عبدالله مي‌رسيدند، در آن طرف، جزيره ي بوبيان كويت قرار داشت. - تسلط بر پايگاه موشكي عراق؛ در جنگ، عراقي‌ها هميشه به وسيله ي هواپيما و هلي كوپتر مشكل ساز مي‌شدند و كشتي‌ها را در خليج فارس مورد هدف قرار مي‌دادند. پايگاه موشكي در راس البيشه قرار داشت و از اين محل، هلي كوپترها به پرواز در مي‌آمدند و موشك‌هاي اگزوسه را به طرف كشتي‌هاي تجاري ايران شليك مي‌كردند. - تنها راه دريايي عراق، منطقه ي راس البيشه و فاو بود. اگر ايران مي‌توانست به اين منطقه دست پيدا كند، در مثلثي قرار مي‌گرفت كه قاعده اش كارخانه ي نمك، يك ساق آن اروند و ساق ديگرش خور عبدالله بود. - موضوع ديگر هم محاصره ي دريايي عراق بود. نيروي درياي عراق از خور عبدالله وارد دريا مي‌شد. در صورت تصرف اين منطقه، مجبور مي‌شد در بندر‌ام القصر باقي بماند و در منتهي اليه شمال خور عبدالله پناه بگيرد [۱]. اين منطقه مزيت‌هاي تاكتيكي هم براي قواي ايران داشت. از جمله، زمين منطقه ي عمليات براي نيروهاي خودي امكان مانور مناسب و پشتيباني آتش توپخانه را داشت. در حقيقت، از نوك راس البيشه تا عمق كارخانه نمك در تيررس آتش توپخانه ي ايران بود. اين شرايط نشان مي‌داد كه بهترين و كاراترين طرح براي عمليات، عبور از رودخانه ي اروند و تصرف شهر فاو است. در ضمن عراقي‌ها هم در منطقه ي فاو و اروند احتمال انجام عمليات از طرف نيروهاي ايراني را نمي دادند. در آن روزها، سروان ستار ناصر معاون گردان اول تيپ ۱۱۱ عراق بود. گردان او در منطقه ي فاو و اروندرود مستقر بود. او يك روز صبح متوجه يك هيات بلندپايه ي نظامي مي‌شود. اعضاي هيات وادر قرارگاه آن‌ها شدند: سرلشكر ستاد محمد سعيد (افسر مصري در وزارت دفاع)، سرهنگ ستاد علي شعاته (افسر مصري)، سرهنگ ستاد محمد فوزي (افسر بازنشسته مصري)، سرهنگ احمد يماني (افسر يمني). آن‌ها براي بازديد از فاو و اروند و وضعيت استحكامات آن آمده بودند. ديدار اين گروه ناگهاني و مخفيانه بود. دفاع مقدس خاطرات اروند..... https://eitaa.com/zandahlm1357