هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
دگاه رفت تا از آنجا به طور کامل و دقیق شرایط را بررسی کرد. برو بچههای اطلاعات و عملیات هم منتظر ما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
حاجی از جلو و بقیه از عقب انفجار چند گلوله در اطراف، حاج رحیم را به شوخی میکشاند.
«-... بابا، مگه دین و ایمون ندارین؟ برین بخوابین دیگه. فردا میجنگیم. آخر فکر نمی کنیم اینجا آدم هست و مجروح میشه؟... »
می گوید و میخندد. حاجی هم خنده اش گرفته. پاها تا زانو در برف فرو
[صفحه ۲۰۶]
می رود و به زحمت بیرون میآید. دیدگاه آماده است. یک دوربین قوی که بر تمام منطقه مشرف است. حتی بر همان ارتفاعی که قرار است صبح برویم روی آن. از روشنی هوا استفاده میکنیم و تمام نقاط را به نوبت میبینیم. بچههای دیدگاه و اطلاعات و عملیات معتقدند آن ارتفاع خالی است و هیچ عراقی روی آن حضور ندارد. ولی اگر بیایند، میتوانند ارتباط دو منطقه بزرگ ما را قطع کنند. ولی اگر ما برویم روی آن، میتوانیم جاده تدارکاتی عراق را با خمپاره ۶۰ بزنیم.
ابرها نازک شده اند و پرتو خورشید از لابلای ابرها خود را به زمین میرساند. روز خوبی است. برف نخواهد آمد. شاید هم آفتاب باعث کمک نیروهای اسلام شود. اما هر چه خدا خواست همان میشود. شاید هم آفتاب صلاح نباشد و پیروزی لشکر اسلام با وجود ابر و برف و باران سریعتر باشد. پس خدایا خودت بهتر میدانی. اصلا ربطی به ما ندارد که آفتاب باشد یا ابر! باران بیاید یا نیاید! هر چه خدا خواست همان میشود و هر چه خدا خواست، خوب است. حتی اگر به ظاهر به ضرر ما باشد.
دوربین هنوز در اختیار من و مسئول گروهان دیگر است
و سعی میکنیم با کنجکاوی خاصی تمام منطقه را خوب نگاه کنیم. جادهها و رودخانه ها، شیارها و... از بچههای صبور دیدگاه هم سؤال میکنیم. با دیدن عراقیهایی که هم آفتابه در دست دارند خنده مان میگیرد. بعضی از آنها وضو هم میگیرند. جای باصفایی است، اگر چه از همه جا سردتر است، مسائل استتار و اختفا و محدودیت تردد هم رعایت میشود و سنگر دوربین در کنار یک سنگر بزرگ مخفی شده و ان شاء الله عراقیها موفق به کشف دیدگاه نشده اند.
همین طور که با دوربین مشغول نگاه کردن منطقه هستیم، حاجی و حاج رحیم (مسئول گروهان سه) به طرف ماشین که ۲۰۰ متر پایین تر گیر کرده است سرازیر میشوند. ما را هم صدا میکنند و جواب ما این است:
«الآن میآیم، همین الآن حاجی... »
[صفحه ۲۰۷]
دفاع مقدس
سینای شلمچه
https://eitaa.com/zandahlm1357
6.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 حکایت حاج قاسم وقتی که کربلا را در آمرلی میبیند...