eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.7هزار عکس
35.5هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
.......: فضیلت ملکات حسنه در انسان قوله علیه السلام: وَ جَعَلَ لَنَا الْفَضِیلَةَ بِالْمَلَکَةِ عَلَی جَمِیعِ الْخَلْقِ. الملکة: مأخوذ من الملک، و التاء فیها علامته النقل و هی الصفات و أخلاق الملائکة و فی اصطلاح أهل العلم: فلان حسن الملکة اذا کان حسن الصنیعة الی ممالیکه، و یملک نفسه عند شهوتها، و یقدر علی حبسها. بالجمله، مفاد فقره دعا آن که حمد خدا را که قرار داد برای ما فضیلت و برتری به سبب ملکات حسنه بر جمیع خلق، کما قال تعالی: « وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِیآ آدَمَ وَ حَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَی کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً [۱] » ؛ چه کرامت و عزت انسان بالنطق و العقل و التمییز و حسن الصورة و تسلیطهم علی ما فی الارض است. و چون « بَرّ » به حسب تأویل اطلاق بر عالم اجسام شده، و « بحر » بر عالم ارواح، و وجه مناسبت لجریان الماء و جمود الأرض کجریان الروح بخفّته و سکون البدن لثقله، پس ملائکه که روحانی صرف اند راهی به عالم بر طبایع و اجسام ندارند، و حیوانات راهی به عالم بحر ارواح ندارند ؛ انسان است که صاحب دو جنبه و دو جهت است، لهذا به مقام روحانیتش در بحر عوالم عقول مجرده و ارواح مرسله راه دارد چنان که به حسب جسمانیت بشری اتصال به عالم اجسام، کما قال المولوی قدّس سره: ---------- [۱]: ۱ - سوره مبارکه اسراء، آیه ۷۰. مر ملایک را سوی برّ راه نیست جنس حیوان هم ز بحر آگاه نیست تو به تن حیوان ز جانی از ملک تا روی هم بر زمین هم بر فلک [۱] ---------- [۱]: ۲ - مثنوی معنوی، مولوی، ج ۲، ص ۴۹۶. .......: 📚✍ بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: دنیا و آخرت حجاج در خطبه خود می‌گفت: خدایا ما را به تحصیل آخرت واداشتی و امور دنیا را کفایت کردی، ای کاش آخرت ما را متکفل می‌شدی و ما را به طلب دنیا مأموریت می‌دادی. حسن بصری این را شنید و گفت: این حکمتی است که گمشده مؤمن است و از دل منافقی درآمده است. حفظ آبرو حکیمی گوید: بهترین کارها، حفظ آبروی خود با ثروتی است که در دست دارد. همنشینی هر گاه با کسی که پایین تر از توست همنشینی کردی، لازم است بهتر خود را حفظ کنی. دوست از پند دوست پرهیز نکن و به بد و خوب آن پند توجه ننما. معاشرت از معاشرت با افراد نادان بپرهیز، تا شوکت تو حفظ شود. غضب کسی که بر چیزی اندک خشم گیرد، از چیزی کم خشنود می‌شود. سکوت سکوت در برابر احمق، جواب اوست. انفاق در برابر انسان پست خضوع نکن، که او به تو چیزی نمی دهد. شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
33.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ سلسله جلسات کارگاه 26 💠 جلسه 6️⃣2️⃣(پاسخ به مخالفین روایت عمربن حنظله و اثبات وثاقت او و بحث چرایی عدم وجود نام او در کتب رجالی و الفهرست ) 🎤 🔸انتشار فایلها آزاد و بلامانع است 👌 مبانی ولایت فقیه خود را قوی کنید تا در فتنه های آتی در امان باشید
.......: جلسۀ سوم: خلافت عمر بن خطاب اشاره بررسى انتصاب عمر به خلافت تصميم ابوبكر در تعيين عمر به خلافت، در واقع يك رأى استبدادى و حذف سهم جامعه در انتخاب خليفه بود و هيچ دليل شرعى نداشت؛ زيرا ابوبكر تصريح كرده بود كه او را تعيين كرده‌ام و مردم بايد از او اطاعت كنند و هيچ كس مناسب تر از وى نيست. با انتصاب عمر، منطقى كه ابوبكر را در مسند جانشينى پيغمبر قرار داده بود، معناى خود را از دست داد، زيرا بزرگان مهاجر و انصار نه تنها بر خلاف منطق سقيفه نقشى در تعيين خليفه نداشتند، بلكه هنگامى كه به انتصاب عمر اعتراض مى كنند، ابوبكر اعتنايى نمى كند و بر نصب او اصرار مى ورزد. از سوى ديگر خبر كردن عبدالرحمن بن عوف و عثمان براى تأييد تصميم خليفه جاى بحث و بررسى دارد؛ زيرا اين كه تنها اين دو تن بايد راضى و قانع شوند، در واقع تأكيد ابوبكر بر تعهّدى است كه به آن دو به عنوان نمايندگان دو تيرۀ مهم قريش (بنى زهره و بنى اميه) پس از توطئۀ سقيفه داده شد تا از مخالفت با خلافت ابوبكر دست بردارند و بدانند خلافت به آن‌ها نيز خواهد رسيد. همان گونه كه خواهيم ديد، بعدها عمر با علم و اطلاع بر ناتوانى و عدم صلاحيت عثمان، ترتيبى اتخاذ كرد كه خلافت پس از او به عثمان يا عبدالرحمن برسد. به هر صورت خارج كردن امر خلافت از خاندان پيغمبر و تعيين خليفه به مقتضيات روز، باعث اعتراف ابوبكر و عمر به كج روى هاى خود شد و در واقع به منطق خويش كه بر مبناى آن خلافت را پس از پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) غصب كردند، پشت پا زدند. ابوبكر كه در سقيفه با تكيه بر حديثى منسوب به پيغمبر كه «امامان بايد از قريش باشند»، انصار را از خلافت محروم كرد، در بستر مرگ تأسّف مى خورد كه اى كاش از پيغمبر پرسيده بودم خلافت حق كيست تا با او درگير نشويم، و آيا انصار هم در خلافت حقى دارند يا خير. [۱] ---------- [۱]: . يعقوبى در تاريخ (ج ۲، ص ۱۳۶)، و طبرى در تاريخ الرسل و الملوك (ج ۳، ص ۴۳۰) و ابن قتيبه در الامامة و السياسة (ج ۱، ص ۲۴)، مسعودى در مروج الذهب (ج ۲، ص ۳۰۸) آورده اند كه ابوبكر در بستر مرگ گفت: در دنيا تأسّفى ندارم مگر براى سه كار كه انجام دادم و اى كاش نكرده بودم؛ و سه كار كه نكردم و اى كاش انجام داده بودم؛ و سه چيز كه كاش از پيغمبر پرسيده بودم. اما آن سه كارى كه انجام داده ام: ۱. اى كاش من اين امر (خلافت پيغمبر) را عهده دار نمى شدم و عمر بن خطاب را بر خود مقدم مى كردم، و من وزير مى شدم بهتر از آن بود كه امير باشم. ۲. اى كاش خانۀ فاطمه دختر پيغمبر خدا را (به زور) نمى گشودم و آن مردها را به خانۀ او راه نمى دادم، اگرچه مركزى براى جنگ شده بود. ۳. كاش فجاءه سلمى را نمى سوزاندم، يا او را مى كشتم و يا از او مى گذشتم و آزادش مى كردم. اما سه كارى كه كاش انجام داده بودم: ۱. كاش اشعث بن قيس را فرا مى خواندم و گردنش را مى زدم؛ زيرا چنين مى بينم كه او هيچ شرى را نمى بيند مگر آن را يارى كند. ۲. و كاش ابوعبيدۀ جراح را به غرب و عمر را به شرق مى فرستادم تا دو دست خود را در راه خدا باز مى گذاشتم. ۳. كاش خاليد وليد را به «زاخه» نمى فرستادم و خود مى رفتم و در راه خدا ياور او بودم. و سه كارى كه دوست داشتم از پيغمبر خدا پرسيده بودم: ۱. امر خلافت حق كيست تا با او درگير نشويم! و ۲. آيا انصار را در خلافت حقى هست؟ و ۳. آيا از عمه و خاله (با خواهرزاده) مى توان ارث برد يا خير؟ عمر نيز در دوران خلافت خود صريحاً اعلام كرد: بيعت با ابوبكر خطابى بيش نبود، خدا ما را از شر آن حفظ كرد. هر كس به مانند چنين خطايى برگردد، او را بكشيد و هر كس بدون مشورت با مسلمانان، با ديگرى بيعت كند، كارى منكر و خطا انجام داده و هر دو بايد كشته شوند. [۱] ---------- [۱]: . اين سخن عمر بسيار مشهور و در واقع ردّ منطق سقيفه است و مورّخان و محقّقان بسيارى از سنى و شيعه آن را نقل كرده اند. به عنوان نمونه، طبرى در تاريخ خود (ج ۳، ص ۲۰۴)، ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغة (ج ۲، ص ۲۳) و از متأخّران، علامۀ عسكرى در معالم المدرستين (ج ۱، ص ۲۸۹) به نقل از صحيح بخارى و.... تشیع ✍️استاد محمد حسین رجبی https://eitaa.com/zandahlm1357
توصیه از : 🔻دزديدن اموال از دوستان، اگر براي امري خير باشد، امري ستوده است! كورش نامه گزنفون، كتاب 1، فصل 6 كورشنامه گزنفون، ترجمه رضا مشايخي
دیدگاه مورخین و تاریخدانان ایرانی در مورد : نه تنها نبود، بلکه تنها یک فرمانده نظامی و حاکمی گماشته از سوی در فارس و بابِل بود. 📖تاريخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج ۲، ص ۴۵۸ - ۴۶۰ - ۵۰۷. 📖تاریخ بلعمی، ج ۱، ص ۴۶۶. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖