#زنگ_تفریح
#جلال_آل_انار
7⃣4⃣ الان که این سطرها را مینویسم
هر وقت حس کردید چیزی برای شروع نوشتن ندارید یا نمیتوانید متنتان را ادامه بدهید به توصیف خودتان در همان لحظه (لحظۀ نوشتن) بپردازید. حداقل خاصیت این کار این است که
دستتان را گرم نگه میدارد
شما را به توصیف عینی وامیدارد
و احتمالن منجر به شکلگیری ایدهای تازه میشود.
به این نمونه نگاه کنید:
«برای اینکه بدانید الان در چه وضعیتی هستم، باید بگویم که پشت یک میز قرمز نشستهام، شلوارک آبی به تن دارد و بک تیشرت تقلبی با علامت AC/DC پوشیدهام؛ البته به نظر من تیشرتهای تقلبی واقعاً مبتذل و بیمصرف هستند. مشکل من با تیشرتهای تقلبی این است که مردم آنها را میپوشند تا بهتر از آن چیزی که هستند به نظر برسند…»
بابی بونز، کتاب تا موقعی که نجنگید، صیقل نخورید و این را تکرار نکنید شکست خواهید خورد، نشر کتاب کولهپشتی
چند نمونۀ کوتاه برای روشنتر شدن ماجرا (شما مفصلتر بنویسید):
الان که این سطرها را مینویسم یک چشمم به پنجره است، چند روز است که یکریز باران میبارد. اگر این باران نمیبارید پاییز پاییز نمیشد…
شاید باور نکنید اما این سطرها را در حالی مینویسم که سه نفر بالای سرم ایستادهاند و…
این کلمات را با یک دست و یک انگشت تایپ میکنم چون دست دیگرم…
در سالن انتظار فرودگاه نشستهام و میبینم که جز نوشتن هیچ چیز دیگری نمیتوانند ملال و اعصابخردی تأخیر پرواز را بشود و ببرد…
روی تختخوابم ماندهام و قصد ترک جایم را ندارم. شنیدهام مارسل پروست هم در تختخوابش مینوشته…
✍️#شاهین کلانتری
@zangtafrih_g