🔸 #سلام_آقا هر روز را با سلام بر تو آغاز می‌کنیم! سلام بر تو... که صاحب‌اختیار مایی! اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ طه وَ الْمُحْكَمَاتِ سلام بر شما ای فرزند طه و نشانه های استوار ... #مامتحدیم 🌐 @Ganjineh_Defa 🌐 ✅به کانال گنجینه‌ی دفاع بپیوندید

📣 با استفاده از هنرهای گوناگون یاد افراد شهیدپرور را حفظ کنید ✏️ رهبر انقلاب در دیدار ستاد مرکزی کنگره‌ی ملی شهدای سبزوار و نیشابور: حفظ یاد شهیدپرور جهاد است. شهیدپرور کیست؟ پدر، مادر، معلّم، همسر، رفیق خوب... یاد آن کسانی که از این جهاد در طول دفاع مقدّس یا بعد از آن تا امروز پشتیبانی کردند، جهاد است؛ یاد آن بانویی که در دِه «صد خَرْو» یا هر جای دیگر در خانه‌اش ده تا تنور میزند که برای رزمندگان نان بپزد، جهاد است... ✏️ این حوادث میتواند موضوعاتی باشد برای نقّاشی، برای رمان‌نویسی، برای شعر، برای ایجاد فیلم‌های جذّاب که در سینما از این استفاده بشود، در نمایشهای مردمی استفاده بشود، در هنرهای گوناگون استفاده بشود؛ اینها چیزهایی است که باید انجام بگیرد؛ اینها کارهای مهمّی است. @zanvahamase

زنان قم ساعت 2:30 بامداد خرداد 1342 روح الله خمینی یواش همسرش، بانو قدس را یواش صدا زد و گفت: آمده‌اند مرا بگیرند ناراحت نشو؛ هیچ صدایی در نیاید. بقیه را بیدار کن و به آنها سفارش کن که آرامِ آرام باشند. ناگهان صدای کوبیده شدن صدای لگدی به در ورودی خانه بلند شد. فریاد آقای خمینی سکوت اهل خانه را شکست. به آنها که وارد شده بودند گفت: چه خبر است؟ چرا اینقدر سر و صدا می‌کنید؟ همسایه‌ها خوابند؛ذ مزاحم همسایه‌ها نشوید! آن دو سه نفر با دست و پاچگی گفتند که بفرمایید تا برویم. ... خبر دهان به دهان گشت و مردم در حرم حضرت معصومه علیها السلام جمع شدند. زنان جنوب شهر قم در دسته‌های بزرگ، فریاد زنان، چادرها به گردن بسته، قند شکن و سیخ کباب و چاقو به دست، با عکس‌هایی از آقای خمینی خود را به حرم رساندند. شعاری که بیشتر شنیده می‌شد «یا مرگ یا خمینی» بود. درگیری شروع شد. 24 تن از مردم کشته شدند و 36نفر هم مجروح شده بودند. شمار زنان کشته شده چشمگیر بود. چند فروند فانتوم هم بالای شهر قم دیوار صوتی می‌شکستند تا مردم را بیشتر بترسانند. زنان برخی از سران حوزه می‌گفتند قرار است آقای خمینی را اعدام کنند. جواب این خونها را چه کسی باید بدهد، ولی همسر آقای خمینی به آنها می‌گفت: آقا به مسایل اسلامی از ما واردتر هستند و ایشان اینگونه تکلیفشان را تشخیص داده ‌اند.(الف لام خمینی، ص 317-322) @zanvahamase

🍃🍃🍃🍃 🍃 قبل از آنکه دستانی که سلاح را نگه داشته اند مرزهای وطن را حفظ کنند، دستانی که گهواره ها را تکان داده اند حافظ وطن بوده اند تصویری از احترام نظامی مادر قهرمان وطن به مرزبان های کشور ایران به خانواده های مدافعان وطن و مدافعانی که در نقطه صفر مرزی ایستاده اند افتخار میکند ✍️ آقای تحلیلگر #مقاومت ##شهید_محمدمهدی_احمدی @mrtahlilgar1 @zanvahamase

دختری 16ساله بود... به جرم بسیجی بودن ، 11ماه شکنجه اش کردند و وقتی حاضر نشد به امام توهین کند او را زنده به گور کردند. آرمان علی وردی اتفاق تازه ای در سرگذشت این انقلاب نیست... #شهیده_ناهید_فاتحی @zanvahamase

امام خمینی(ره) حقیقت همیشه زنده تاریخ است @zanvahamase

🎥 روایت عکاس فرانسوی از اولین عکس امام که بین انقلابیون پخش شد 🔹میشل ستبون، عکاس فرانسوی بود که در زمان انقلاب در ایران حضور داشت و برای آژانس عکس سیپا کار می‌کرد. او اولین عکس واقعی امام خمینی (ره) را به دست انقلابیون رساند. @zanvahamase

شهیده حشمت ابراهیم فام آذر در تاریخ 1350/3/20 در شهرستان مراغه دیده به جهان گشود ، وی سرانجام در تاریخ 1366/12/21 بر اثر بمباران هوایی به همراه مادرش آسمانی شد. شهیده حشمت ابراهیم فام آذر در بیستم خرداد ماه سال 1335 در شهرستان مراغه دیده به جهان گشود. ایشان به کمک خدا و با تلاش و پشتکاری که داشت در سال 1366 دوران تحصیلی راهنمایی را به پایان رسانید و بعد از قبولی و گرفتن مدرک تحصیلی به علت داشتن مدرک ماشین نویسی به بانک رفاه کارگران مراغه مراجعه کرده و درخواست استخدام کرد که با توجه به داشتن مدرک مربوطه و نمره قبولی خوب و محجبه بودن با استخدام ایشان موافقت به عمل آمد و فردای آن روز برای اولین بار به سر کار رفت و با شور و شوق و لذت فراوان مشغول کار شد. در پایان ماه اول حقوق ماهانه خود را گرفت و برای اطرافیان هدیه گرفت و آرزو می کرد با دومین حقوق ماهانه به اتفاق خانواده به زیارت امام رضا (ع) بروند ولی بعد از مدتی کوتاه شهرستان مراغه بمباران شد و شهیده با مادر، برادرزاده، خواهرزاده و همسر برادر در تاریخ 1366/12/21 چشم از جهان فانی بست و به دیار عاشقان پیوست.  @zanvahamase  

☀️ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: زنده نگه داشتن یاد آن بانویی که در دِه «صد خَرْو» یا هر جای دیگر در خانه‌اش ده تا تنور میزند که برای رزمندگان نان بپزد، جهاد است. 📸 تصویر: خانم خیرالنساء صدخروی، از بانوان جهادگر روستای صدخرو خراسان رضوی که در ایام دفاع‌مقدس روستا را تبدیل به پایگاه پخت نان برای ارسال به جبهه‌ها کرد. @zanvahamase

کاروان خانواده شهدا(پیام آوران عاشورا) امروز چهارشنبه ۱۷ خرداد به منزل مادر بزرگوار شهید حمیدرضا اسدالهی رهسپار شدند @zanvahamase

#اطلاعیه #فراخوان_جذب_خادم_افتخاری 🔰مرکز رادیو پلاک ستاد مرکزی راهیان نور کشور در نظر دارد، جهت استفاده از ظرفیت های جدید و تقویت تولید محتوای فاخر شهدایی، از طریق گزینش در سه بخش گویندگی، نویسندگی و تدوین خادم افتخاری جذب کند؛ 📍علاقمندان و افراد مستعد در این سه حوزه، جهت کسب اطلاعات بیشتر، مصاحبه و همکاری افتخاری ، در بخش نویسندگان به شناسه @azamallahojorana ، گویندگان @rah_noor313 و تدوینگران @imantaheri_ir پیام دهند. 📎 رادیو پلاک ستاد مرکزی راهیان نور کشور 🎙🎧https://eitaa.com/RadioPelak #رسانه_باشید

دانش آموز شهیده ایران قربانی  : تاریخ تولد : بیستم تیر ماه ۱۳۴۵ نام پدر : نجف علی شماره شناسنامه :۴۵۸ تاریخ شهادت:دوازدهم بهمن سال ۱۳۶۵ , محل شهادت : دبیرستان زینبیه شهرستان میانه @zanvahamase

چون اهل کتاب و تفکربود ، شعرهایش به جان بچه ها می نشست. رابطه خوب و نزدیکی با معلمان و دوستانش داشت . همه، ایران را دوست داشتند. ایران در همه فعالیت های پرورشی دبیرستان زینبیه “اولین” بود و چون ستاره نازنینی درمدرسه وجمع دوستان می درخشید . او هم مثل بسیاری از نوجوانان هم سن و سالش در تب و تاب جنگ بود . به حال رزمندگان و شهدا غبطه می خورد . برایشان مطلب می نوشت، شعر می سرود و از هر راه، افکار و رفتارش را به رزمندگان نزدیک می کرد. بارها گفته بود ما هم در مدرسه در حال جنگ با دشمن هستیم. اغلب به جای روسری چفیه می بست و کفش کتانی می پوشید . یک بار آلبومش را باز کرده و پرسیده بود کدام یک از عکس هایم برای مزارم خوب است ؟ دوستش خندیده و گفته بود : اولا عکس شهدا را برسرمزارشان می گذارند ، مگر تو شهیدی ؟ دوما تو دختری، دختر را چه به شهید شدن؟ ایران اخم کرده بود که نمی خواهم در بستر بمیرم… و دوستش عکسی را که ایران با چفیه و به قول خودشان با روسری فلسطینی انداخته بود انتخاب کرد… همیشه باور محکم ایران راه را برایش باز می کرد . او در روزهایی به شهادت فکر می کرد که شهر کوچک میانه حتی یکبار هم بمباران نشده بود اما دل دریایی ایران ، بهترین ها را می خواست… نه فقط درفکر ، بلکه در عمل هم درکارهای خیر پیشتاز بود و در تمام تشییع جنازه های شهدای شهرش حضور داشت. شیفته امام بود و چه شعرها که برایش می سرود . از امام که صحبت می کرد به وجد می آمد و حتی اشکش سرازیر می شد . صدای اذان که در مدرسه می پیچید یکی از اولین کسانی که برای نماز می رفت ، ایران بود. اهل نماز اول وقت بود و با آن سن و سال، بیشترشب ها نماز شب می خواند. اهل این دنیا نبود. گرچه به همه موجودات این دنیا احترام می گذاشت و دوستشان داشت . همانقدر حیوانات را دوست داشت که گل های باغچه را . چه قدر نیایش این دختر نوجوان میانه ای با خدای بی همتا شنیدنی است . ” آه ای خدای مهربانم ! شاهد باش که تمام وجودم لبریز از تو شده ، خدایا شاهد باش که چگونه این قلب پژمرده، امشب و روز و غروب و سپیده دم در همه حال به یاد توست و…    خدایا از تو تمنا دارم که در همه حال با من باشی که من در همه حال به یاد تو خواهم بود . مددم رسان که کار و درس خواندنم ، زندگی کردنم ، هدفم و مردنم همه به خاطر تو و برای تو باشد .    همیشه دلم می خواست کوهی باشم و در مقابل ظلم کاخ نشین ها قد علم کنم .    همیشه دلم می خواست آزاد باشم و سینه خصم را بشکا فم. خدایا …“ مادرش می گوید : مدتی بود هنگامی که آب به صورتش می زد چشمش اذیت می شد . برای همین مدتی نتوانست وضو بگیرد . مقداری خاک تیمم به خانه آورد . قسمتی از خاک را الک کرد و داخل کمدش گذاشت. علت را که پرسیدم گفت :”مامان : اگر لیاقت شهادت داشتم توی این خاک برایم سبزه بکار و روی سنگ مزارم بگذار ” ازحرفش جا خوردم … اما طولی نکشید که ایرانِ من در بمباران دبیرستان زینبیه به آرزویش رسید . به وصیتش عمل کردم و در همان خاک سبزه کاشتم و روی قبرش گذاشتم . تا چهل روز آن تکه خاک سبز سبز بود…” سال ها ازشهادت دختران زینبیه می گذرد ازشهادت ایران و زرد شدن آن تکه خاک … اما یاد شهیدان کی خزان می پذیرد آنجاکه باور داریم شهید شمع تاریخ است و تا همیشه روشنگر راه ، تاگم نشویم. @zanvahamase

❥ برنامه ریزی به سبکِ قصه‌ زی🗓 قسمتِ اول ؛ از اون‌جایی که همه‌مون طعم روزای بی‌برنامه و کلافگی‌هاش رو چشیدیم؛ قصه‌ زی اومده که این بار کامل تر، اون مدل برنامه ریزی ای رو که براش جواب میده و کمکش میکنه که به روز و شب هاش سر و سامون بده، به بیشتر کارهاش برسه، حواسش به همه ی ابعاد زندگی‌باشه یا همون دختر متعادل متخصصِ خودمون باشه رو به شما هم بگه... که این ها صحبت های در گوشیِ تو مسیرِ سفره⛴ . . [تو چجوری برنامه ریزی می‌کنی؟] . . . | #راهزن #کارآ #روبه‌راه #دختر_نوجوان #دهه_هشتادی #روبه‌راه_شیم #دخترونه #نوجوان #دخترونه_خاص #سفر #فروشگاه_دخترونه #برنامه_ریزی #ویترین #روبیکا #روبینو #فروشگاه |

☕️🫀🔐 [رو به راه؛ سرزمینِ قصه‌ها و خیال‌های دخترونه] آدم همه‌ی حرفاشُ که نمیتونه به همه‌کس بزنه یه وقتایی یه حرفایی هست که رازه چیزی که توی دلت قایمش کردی و فقطم میتونی به شخصِ خاصی بگیش:) کسی که حرفاتُ نگفته از چشات میخونه خیلی رفیقی باهاش خیلی دوست داره خیلی اعتماد داری بهش و راز نگه دارِ خیلی خوبیه:) همون که هر روز و هر لحظه از تاریخ که بخوای هست و میتونی راحت پناه ببری به بغلش! ما یه دفترچه ساختیم... یه دفترچه که پُرشده از رازهایِ ما و عشق! ؛ کتابچه‌ی رازهای من و تو، ویژه دخترای نوجوونه، ترکیبی از تقویم و دفترچه روزانه که با محوریت تقویت سرمایه‌ی معنوی دخترها، سعی داره یادشون بیاره که چقدر عاشقِ خُداشونن🌱 خوبه که بدونین صفرتاصد تموم محصولات روبه‌راه، از ایده،طراحی تا اجرا توسط خود دخترای دهه هشتادیِ ما تولید میشه😌❤️ . . . 📮 جهتِ ارتباط بیشتر و خرید این محصول دخترونه از طریقِ نام‌های کاربریِ زیر میتونین اقدام کنین : @rafighe_rah در پیام‌رسان‌های ایتا، بله، شاد همه دعوتین به سفرِ دخترونه‌ی رو به راه تا باهم قصه‌ها رو زندگی کنیم✨ ⇣⇣⇣⇣⇣⇣ https://zil.ink/roberah.ir‌

دیدار آرمیتا رضایی‌نژاد فرزند شهید داریوش رضایی‌نژاد با رهبر انقلاب در حاشیه نمایشگاه دستاوردهای صنعت هسته‌ای کشور @zanvahamase

🎥 اجرای طرح سلاله ها در نوار صفر مرزی استان آذربایجان غربی وقتی مدیر مدرسه که خودش هم فرزند شهید بود به ما گفت که مدرسه ی ما در منطقه دور از شهر و صفر مرزی هست و علی رغم دعوت از سخنرانان کسی به مدرسه ی ما نمی آید تصمیم گرفتیم به مدرسه آنها سر بزنیم و آنها را مهمان شهداء کنیم 🌷یک روز به یاد ماندنی با بچه های خوب که با شهداء غریب بودند و حتی سردار مهدی باکری را هم نمی شناختند. ✅حتما تا پایان فیلم ببینید . @westaz_defa @zanvahamase

🔴قدر مادر شهید قنبری را بدانید.او به تنهایی یک‌رسانه اثر گذار است این زن آمده است تا نقش تمدن ساز خود برای دفاع از حیا وعفاف زن شیعه را ایفا کند. جنس مادر #شهید_قنبری از جنس مادران کربلاست که با خون فرزندشان چهره نفاق وظلم را عریان کردند. ✍عالیه سادات #مادران_شهدا @zanvahamase

👈 درمورد شهیده زینب کمایی دو تا کتاب هست به نام های راز درخت کاج و من میترا نیستم 👌 حقیقتا مطالعه این دو کتاب انسان را به شدت از غفلت خارج میکنه غفلتی که در اثر سرگرمی های و تکنولوژی مدرنیته برای ما ایجاد شده 👈 اینکه یه دختر بچه سیزده ساله به چه درجه ای از ایمان و بصیرت و پاکی رسیده بود، که به مقام شهادت میرسند اون هم با معرفت بسیار بالا 👈 حتما به دوستان عزیزم توصیه میکنم این دوتا کتاب را مطالعه کنند 👌 امیدوارم از اعماق وجود متوجه این امر بشیم که چقدر باختیم، چقدر از خدا عمر گرفتیم، چقدر از نعمت های خدا استفاده کردیم، ولی از یک دختر بچه سیزده ساله هزاران فرسنگ عقب تریم 📚 #معرفی_کتاب 📌به #صفت_هستی بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3233873979C380f939453

🌷نامه‌ای از امام رضا به امام جواد (علیهما السلام) 🌺 رهبر انقلاب: 👇 🔹امام هشتم علی بن موسی الرضا (علیه الصّلاة و السّلام) به فرزندش امام جواد نامه‌ای نوشت: «فانفق و لا تخش من ذی العرش اقتارا»؛ در راه خدا انفاق کن پسرم و نترس از اینکه خدای متعال تو را در سختی و تنگدستی نگه دارد. 🔹این طرز فکر اسلام فقط مال متوسطین و فقرا نیست که هر وقت ما یک چیزی را اعلام کردیم، یا برای جنگ، یا برای سیل یا برای نیازهای گوناگون، اولین کسانی که اجابت کردند، طبقه‌ی متوسط مردم است. میآیند انگشتری را، طلائی را به آدم میدهند که آدم خجالت میکشد، اشک انسان در می‌آید، میبیند که این چه خانواده‌ی ضعیفی است، انگشتری که به حسب قیمت ظاهری کم‌بهاست، اگرچه در باطن بسیار باارزش و قیمتی است. 🔹 اینها هستند غالباً که می‌آیند میدهند؛ افراد متوسط و افراد فقیر، آن کسانی که پولهای بیشتر دارند، کمتر می‌آیند، نمیگویم هیچ نمی‌آیند، اما کمتر می‌آیند، این نمیشود. در جامعه‌ی اسلامی آن کسانی که بیشتر دارند، آنها بایستی بیشتر بدهند، فکر نکنند از مالشان کم میشود، آنچه گیر آنها می‌آید، بمراتب ارزشمندتر و بزرگتر است از آنچه که از دست آنها میرود. 📌 خطبه‌های نماز جمعه تهران - ۱۳۶۶/۰۸/۲۹‌ #سبک_زندگی #انفاق_در_راه_خدا 🏴 @Khamenei_Reyhaneh

🏴تا جون دارم برای تو سینه می‌زنم یا جوادالائمه... 👤 #کلیپ زیبای «دلم اسیر کاظمینه» با نوای حاج سیدرضا #نریمانی تقدیم نگاهتان 🏴 فرا رسیدن سالروز شهادت مظلومانه امام جواد (علیه‎السلام) امام نهم شیعیان بر همه پیروانش تسلیت و تعزیت باد. @zanvahamase

⭕️یادداشت/ محمد برخوردار 🔸کتاب «زمانی برای عاشقی» مرثیه‌ای از زندگی عاشقانه یک فرمانده 🔹تراژدی قصه کتاب «زمانی برای عاشقی» از جای دیگر می‌شود مرثیه، درست از فصل ششم کتاب. از نظر خوانندگان این کتاب می‌تواند مرثیه‌ای از زندگی عاشقانه یک فرمانده باشد. ادامه یادداشت👇 https://defapress.ir/595020 به ما بپیوندید: https://eitaa.com/defapresshamedan