eitaa logo
زن و خانواده
146 دنبال‌کننده
2هزار عکس
409 ویدیو
26 فایل
واحد مطالعات زن و خانواده دانشگاه فردوسی مشهد_نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری ارتباط با مدیر کانال : @yavareseyedali
مشاهده در ایتا
دانلود
mehrnews.com/news/4301252 آقای وزیر کنترل جمعیت را متوقف کنید/ افزایش سقط جنین با غربالگری
دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان @zanvakhanevade🌺
قلبت را آرام کن... یک وقت هایی بنشین و خلوت کن با روح درونت… بیشتر لمس و تجربه اش كن... نگاه كن به نعمت هایت... نگاه کن به اطرافت… به خوشبختى هایت… به کسانی که میدانی دوستت دارند… به وجود آدم هایی که برایت اهمیت دارند… و از همه مهم تر به حضور خدایی که تنهایت نخواهد گذاشت… گاهی یک جای دنج انتخاب کن… گاهی یک جای شلوغ… آرامش در حضور خدا را در هر دو پیدا کن… هم درکنار شلوغی آدم ها… هم درکنج خلوت تنهایی … دل مشغولی ها را گاهی ساده تر حس کن… باران را بی چتر بشناس… خوشحالی را فریاد بزن… و بدان که خدا همیشه با توست 🌹🍃 همانند گل است ...🍃🌹 zanvakhanevade
📚فنجانی چای با خدا ♨️ عثمان می گفت و می گفت و من نمی شنیدم.. یعنی نمی خواستم که بشنوم. مگر میشد که دانیال را دفن کنم، آن هم در دلی که به ساکتی قبرستان بود اما هیچ قبری نداشت؟ عثمان اشتباه میکرد.. دانیال من، هرگز یک جانی نبود و نمیشد.. او خوب، رسم بوسیدن و ناز کشیدن را بلد بود.. دستی که نوازش کردن از آدابش باشد، چاقو نمی گیرد محضِ بریدن سر.. محال است. پس حرف های عثمان به رود سپرده شد و من حریص تر از گذشته، مستِ عطرآغوشِ برادر.. چند روزی با خودم فکر کردم. شاید آنقدرها هم که عثمان میگفت بد نباشند.. اصلا شاید آن دختر آلمانی اجیر شده بود برای دروغ گفتن.. ولی هر چه میگشتم، دلیلی  وجود نداشت محضه دروغ و اجیر شدن.. باید دل به دریا میزند.. دانیال خیلی پاکتر از اخبار عثمان بود.. اصلا شاید برادرم وارد این گروه نشده و تنها تشابهی اسمی بود.. اما این پیش فرض نگرانترم میکرد. اگر به این گروه ملحق نشده، پس کجاست؟؟ چه بلایی سرش آمده؟؟ نکند که …. چند روزی در کابوس و افکار مختلف دست و پا زدم و جز تماس های گاه و بیگاه عثمان؛ کسی سراغم را نگرفت، حتی مادر.. و بیچاره مادر.. که در برزخی از نگرانی و گریه زانو بغل گرفته بود ، به امید خبری از دردانه ی تازه مسلمان شده اش؛ که تا اطلاع ثانوی ناامیدش کردم و او روزش را تا به شب در آغوش خدایش، دانه های تسبیح  را ورق میزد.. و چقدر ترحم برانگیز بود پدری مست که حتی نبود پسرش را نفهمید.. شاید هم اصلا، هیچ وقت نمیدانست که دو فرزند دارد و یا از احکام سازمانی اش؛ عدم علاقه به جگرگوشه ها  بود.. نمیدانم، اما هر چه که بود، یک عمر یتیمی در عین پدر داری را یادمان داد.. تصمیم را گرفتم. و هروز دور از چشم عثمان به امید دیدن سخنرانیِ تبلیغ گونه ی داعش، خیابانها را وجب به وجب مرور میکردم.  هر کجا که پیدایشان میشد، من هم بودم. با دقت و گوشی تیز و چاشنی از سوالاتی مشتاق نما، محضِ پهن کردن تور و صید برادر. هروز متحیرتر از روز قبل میشدم.. خدای مسلمانان چه دروغ های زیبایی یادشان داده بود.. دروغهایی بزرگ از جنس بهشت و رستگاری.. چقدر ساده بود انسان که گول اسلام و خدایش را میخورد. روزانه در نقاط مختلف شهر، کشور و شاید هم جهان ؛ افراد متعددی به تبلیغ و افسانه سرایی برای یارگیری در جبهه داعش میپرداختند. تبلیغاتی که از مبارزه با ظلمِ شیعه و رستگاری در بهشت شروع میشد و به پرداختِ مبالغ هنگفت در حسابهای بانکیِ سربازان داوطلب ختم میشد . و این وسط من بودم و سوالی بزرگ.. که اسلام علیه اسلام؟؟؟  مسلمانان دیوانه بودند.. و خدایشان هم.. از طریق اینترنت و دوستانم در دیگر کشورها متوجه شدم که مرز تبلیغشان، گسترده از شهر کوچک من در آلمان است و تمرکز اصلی شان برای جمع آوری نیرو در کشورهای فرانسه، کانادا، آمریکا، آلمان و دیگر کشورهای غربی و اروپایی ست. که تماما با کمک خودِ دولتها انجام میشد. و باز چرایی بزرگ؟؟؟ در این میان تماسهای گاه و بیگاه عثمانِ ذاتا نگران که همه شان، به رد تماس دچار می شدند، کلافه ام میکرد.. ادامه دارد… 🌸 @zanvakhanevade 🍃
💄و زینت خود را آشکار نکنند مگر برای شوهران، پدران و ...(محارمشان)💄 🆔 @zanvakhanevade
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 💚امام علي عليه السّلام فرمودند: ... حقّ الوالِدِ أن يُطيعَهُ في كلّ شئٍ الاّ في معصيةِ اللهِ سبحانَهُ. حق والدين برفرزندان اين است كه در هر چيزي از او اطاعت كند مگر در چيزي كه موجب معصيت و نافرماني خداوند سبحان است. نهج البلاغه، حکمت 339 🌺 @zanvakhanevade 🌾 🌷 نشر دهید تا در کمک به دیگران موثر باشید...
یکتا: ✴دوره تابستانه ✴#سبک_زندگی_توحیدی ✴به صورت مجازی ❇ باحضور شاگردان برجسته علامه حسن زاده ایات: ✅ استاد حسن رمضانی ✅ استاد ضیائی ✅ استاد حسینی املی ❇ و... ⬅ جهت ثبت نام بر روی لینک کلیک کنید 👇👇 👇👇 http://avayetowheed.ir/مدرسه-معرفتی-آوای-توحید 🌺 @zanvakhanevade🌿
دعای روز ششم ماه مبارک رمضان 🌺 @zanvakhanevade 🌿
💢طرح افطاری «ضیافت» از محل موقوفات و #نذورات مردمی شما هم می توانید در این امر خیر #سهیم باشید. شماره کارت بانکی جهت نذورات مردمی 6037 9922 3034 3008 @Oghafkhr 🌺 @zanvakhanevade 🌿
دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان 🌺 @zanvakhanevade 🌿
امام رضا"علیه السلام": (ماه رمضان, ماه برکت است). 🌺 @zanvakhanevade 🌿
💥 خدای متعال، متناسب با ظرفیّتِ هر کس، زمینهٔ رُشدی برای او فراهم کرده است. ✔️ استاد سید محمّدمهدی میرباقری: «اگر انسان دنبال تکلیف خدا بگردد و آنجا که تکلیف می‌آید بایستد و عمل کند، همهٔ رشدها را خداوند برای او رقم می‌زند. اما اگر با تدبیر خود دنبال رشد خودش باشد، به هیچ‌کُجا نمی‌رسد! 👈خدای متعال، متناسب با شخص و ظرفیّتِ هر کس، زمینهٔ رشدی برای او فراهم کرده است و زمینهٔ رشدش، انجام تکلیفی است که متوجه اوست؛ برای مثال، انسان که مادری مریض دارد، می‌فهمد که باید وقتش را برای او بگذارد؛ اما اگر برود کار دیگری انجام دهد، رشدش در آن کار نیست! تمام تلاش شیطان این است انسان را از آن نقطهٔ حرکت، به مسیر دیگری بکشاند! ممکن است نقطهٔ حرکتِ ما، با نقطهٔ حرکتِ فرد دیگر، متفاوت باشد؛ اما شیطان ما را فریب می‌دهد و می‌گوید: ببین که فلانی چطور به کمال رسید! تو هم همان مسیر را برو! [مثلاً] رشد حضرت یوسف(ع) در یک امتحان خاصی است و رشد حضرت موسی(ع) در امتحان دیگری است. نمی‌شود که حضرت موسی(ع) رشد خودش را در امتحان حضرت یوسف(ع) دنبال کند. حضرت موسی(ع) باید از امتحان خودش موفق بیرون بیاید. رشد حضرت موسی(ع) در زندان‌رفتن نیست.» (۱۳‌۹۰) ☑️ @mirbaqeri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دکتر مومن نسب و نقل گواهی سلامت امواج 🌺 @zanvakhanevade 🌿
دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان 🌺 @zanvakhanevade 🌿
هدایت شده از گزیده دینی روشنگری
⚠️ هشدار اقتصادی رهبری: وضعیت اقتصاد ایران تعریفی ندارد، گره زدن مشکلات کشور به برجام اشتباه بود، مسئولین بدانند اقتصاد ایران با برجام اروپایی هم راه به جایی نخواهد برد‌ و نباید به این دلخوش باشند. 🌷 @dini12
📚فنجانی چای با خدا ♨️ بیچاره عثمان، که انگار نافش را با نگرانی بریده بودند.. و این خوبی و توجه بیش حد، او را ترسوتر جلوه میداد.. اما در این بین فقط دانیال مهمترین اهم زندگیم بود.. و من داشته هایم آنقدر کم بود که تمام نداشته هایم را برای داشتنش خرجش کنم.. به شدت پیگیر بودم.. چون به زودی یک دختر مبارز و داعشی نام میگرفتم.. مدام در سخنرانی هایشان شرکت میکردم ( مقابله با ظلم و اعتلای احکام پاک رسول الله .. از بین بردن رافضی ها و احکام و مقدساتِ دروغگین و خرافه پرستی هایشان..  برقرار حکومت واحد اسلامی)  مگر عقاید دیگر، حق زندگی نداشتند؟؟ یعنی همه باید مسلمان، آنهم به سبک داعشی باشند؟؟  و برشورهایشان را میخواند.. ( زندگی راحت برای زنان.. استفاده از تخصص و دانش .. داشتنن مقام و مرتبه در حکومت داعش.. پرداخت حقوق.. داشتن خانه های بزرگ بدون واریز حتی یک ریال..  آب و برق و داروی رایگان.. امنیت و آسایش.. ) همه همه برای زنان در صورت پیوستن به داعش.. چرا؟؟؟ چه دلیلی وجود داشت.. این همه امکانات و تسهیلات در مقابل چه امتیازی؟؟ در ظاهر همه چیز عالی بود.. بهترین امکانات، و مبارزه برای آرمانهایی والا و انسان دوستانه، آزادی و مذهب که فاکتور آخری برایم بی ارزش ترین مورد ممکن بود.. مذهب، مزحکترین واژه.. با این حال، بوی خوبی از این همه دست و دلبازی به مشام نمیرسید.. همه چیز، بیش از حد ممکن غریب و نامانوس بود. اما در برابر، تنها انگیزه ی نفس کشیدنم، مهم نبود.. باید بیشتر میفهمیدم.. مبارزه با چه؟؟؟ اسم شیعه را سرچ کردم.. فقط عکسها و تصاویری ویدئویی از قمه کشیدن به سر و زنجیرِ تیغ دار زدن بر بدن و پشت، آنهم در مراسم عزاداری به نام عاشورا..  خون و خون و خون.. بیچاره کودکانش که با چشمان گریان مجبور به تحمل دردِ برش در سر بودند.. یعنی خانواده ما در ایران به این شکل عزاداری میکردند؟؟ یعنی این بریدگی های ، در بدن پدرو مادر من هم بود؟؟ اما هیچ گاه مادر اینچنین رفتاری هایی از خود نشان نمیداد.. درد و خون ریزی، محض همدردی با مردی در هزار چهارصد سال پیش؟؟ انگار فراموش کردم که  مادر یک مسلمان ترسوست.. در اسلام بزدلها مهربانند و فقط گریه می کنند.. در مقابل، شجاعتشان جان میگیرند و خون میریزند..   عجب دینی ست، اسلام… هر چه بیشتر تحقیق میکردم، به اسلامی وحشی تر میرسیدم.. درداااا…. چند روزی بود که هیچ تماسی از عثمان نداشتم.. وتقریبا در آن تجهیز اطلاعاتی؛ مردی با این نام را از یاد برده بودم.. روز و شب کتاب میخواندم و سرچ میکردم و در جمع سخنرانی و جلساتشان شرکت میکردم.. و هرروز دندان تیزتر میکردم  برای دریدنِ مردی مسلمان که ته مانده آرامشم را به گندآب اعتقادات اسلامی اش هدایت کرده بود. آن صبح مانند دفعات قبل از خانه تا محل اجتماعشان را قدم میزد که کسی را در نزدیکم حس کردم.. ادامه دارد… 🌸 @zanvakhanevade 🍃
📚فنجانی چای با خدا ♨️ در فکر بودم و بی خبر از دنیای اطراف.. چند قدم بیشتر به محل تجمع نمانده بود که ناگهان به عقب کشیده شدم. از بچگی بدم می آمد کسی، بی هوا  مرا به سمت خودش بکشد. پس عصبی و تقریبا ترسید به عقب برگشتم. عثمان بود. برزخ و خشمگین (میخوام باهات حرف بزنم). و من پیشگویی کردم متن نصیحت هایش را ( نمیام.. برو پی کارت..) و او متفاوتتر (کار مهمی دارم.. بچه بازی رو بذار کنار) با نگاهی سرد بازوم را از دستش بیرون کشیدم و به طرف محل اجتماع رفتم.. چند ثانیه بعد دستی محکم بازوی را فشرد  و متوقفم کرد ( خبرای جدید از دانیال دارم.. میل خودته.. بای) رفت و من منجمد شدم. عین آدم برفی هایِ محکوم به بی حرکتی. با گامهای تند به سمتش دویدم و صدایش زدم.. (عثمان.. صبر کن..) درست روبه رویش نشسته بودم، روی یکی از میزها در محل کارش. سرش پایین بود و مدام با فنجان قهوه اش بازی میکرد. استرس، مزه ی دهانم را تلختر از قهوه ی ترک، تحویلم میداد..  لب باز کرد اما هیستریک ( میفهمی داری چیکار میکنی؟؟ وقتی جواب تماسهام و ندادی، فهمیدم یه چیزی تو اون کله کوچیکت میگذره.. چندین بار وقتی پدرت از خونه میزد بیرون، زنگ درتون زدم.. هربار مادرت گفت نیستی.. نزدیکه یه ماه کارم شده کشیک کشیدن جلوی خونتون و تعقیبت.. میدونم کجاها میری با کیا رفت و آمد داری.. اما اشتباهه.. بفهم.. اشتباه.. چرا ادای کورا رو درمیاری؟؟ که چی برادرتو پیدا کنی؟؟؟ کدوم برادر؟؟ منظورت یه جلاده بی همه چیزه؟؟؟)  داد زدم (خفه شو..توئه عوضی حق نداری راجبه دانیال اینطوری حرف بزنی..) و بلند شدم.. به صدایی محکم جواب داد (بتمرگ سرجات..) این عثمانِ ترسو و مهربان چند وقت پیش نبود. خیره نگاهش کردم.. و او قاطع اما به نرمی گفت ( فردا یه مهمون داری..  از ترکیه میاد.. خبرای جالبی از الهه ی عشق و دوستیت داره.. فردا راس ساعت ۱۰ صبح اینجا باش.. بعد هر گوری خواستی برو.. داعش… النصر.. طالبان.. جیش العدل.. میبینی توام مثه من یه مسلمون وحشی هستی.. البته اگه یادت باشه من از نوع ترسوشم و تو خوونوادت مسلمونای شجاع و خونخوار.. راستی یه نصیحت، وقتی مبارز شدی، هیچ دامادی رو شب عروسیش، بی عروس نکن..) حرفهایش سنگین بود.. اشک ریختم اما رفتم.. مهمان فردا چه کسی بود؟؟ یعنی  از دانیال چه اخباری داشت که عثمان این چنین مرا به رگباره ناملایمتی اش بست.. دلم برای عثمان تنگ شده بود.. همان عثمان ترسو و پر عاطفه.. مدام قدم میزدم و تمام حرفهایش را مرور میکردم و تنها به یک اسم میرسیدم.. دانیال.. دانیال .. دانیال.. آن شب با بی خوابی، هم خواب شدم.. خاطراتِ برادر بود و شوخی هایِ پر زندگی اش.. صبح زودتر از موعد برخاستم.. یخ زده بودم و میلرزیدم.. این مهمان چه چیزی برای گفتن داشت..؟؟ آماده شدم و جلوی آینده ایستادم.. حسی دمادم از رفتن منصرفم میکرد.. افکاری افسار گسیخته چنگ میزد بر پیکره ی ذهنیاتم.. اما باید میرفتم.. چند قدم مانده به محل قرار میخِ زمین شدم.. دندانهایم بهم میخورد. آن روز هوا، فراتر از توانِ این کره ی خاکی سرد بود یا..؟؟؟ نفس تازه کردم و وارد شدم.. عثمان به استقبالم آمد. آرام ومهربان اما پر از طعنه.. ( ترسیدی؟؟!! نترس.. ترسناکتر از گروهی که میخوای مبارزش بشی، نیست..) میزی را نشانم داد و زنی سر خمیده که پشتش به من بود.. ادامه دارد… 🌸 @zanvakhanevade 🍃
هدایت شده از 
🍀 @kqemun
دعای روز نهم ماه مبارک رمضان 🌺 @zanvakhanevade 🌿
🌸 اعمال روز جمعه🌸 1️⃣ غسل جمعه كند. حضرت رسول(ص) به امير المؤمنين(ع) فرمود: يا على! در هر جمعه غسل كن، گرچه به خاطر آن غذاى خود را براى بدست آوردن آب جهت غسل كردن بفروشى و گرسنه بمانى. دعا هنگام غسل أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنِي مِنَ التَّوَّابِينَ وَ اجْعَلْنِي مِنَ الْمُتَطَهِّرِينَ. وقت غسل جمعه پس از طلوع فجر تا زمان ظهر است و هرچه نزديكتر به ظهر انجام شود، بهتر است. 2️⃣ سر را با گل خطمى شستن ایمنی از بيمارى پيسى و ديوانگى 3️⃣ ناخن و موى پشت لب گرفتن ثواب بسيار دارد و روزى را افزون می سازد و او را از گناه تا جمعه ديگر دور می كند و از بيمارى ديوانگى و جذام و پيسى ايمنى می دهد و بهتر است در وقت چيدن ناخن و زدودن موى پشت لب بخواند: بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَى سُنَّةِ مُحَمَّدٍ [رَسُولِ اللَّهِ ] وَ آلِ مُحَمَّد و در گرفتن ناخن، از انگشت كوچك دست چپ شروع و به انگشت كوچك دست راست ختم نمايد و اين شيوه را در گرفتن ناخن هاى پاى خود نيز رعايت كند پس از آن ناخن هاى چيده را دفن كند. 4️⃣ استعمال بوى خوش و جامه هاى پاكيزه خود را بپوشد. 5️⃣ صدقه دادن : ثواب صدقه دادن در شب و روز جمعه، هزار برابر اوقات ديگر است. 6️⃣ براى خانواده خود خوردني هاى خوب و تازه از قبيل ميوه و گوشت تهيه كند تا به آمدن جمعه شاد شوند. 7️⃣ پيش از خوردن صبحانه انار و پيش از ظهر هفت برگ كاسنى بخورد، از موسى بن جعفر (ع) روايت شده: هر كه در روز جمعه وقتى كه ناشتاست يك انار بخورد، تا چهل روز دل او را نورانى گرداند و اگر دو انار بخورد تا هشتاد روز و اگر سه انار، تا صد و بيست روز، وسوسه شيطان را از او دور گرداند و هركس وسوسه شيطان از او دور شود نافرمانى خدا نكند و هر كه نافرمانى خدا نكند وارد بهشت شود. 8️⃣ خود را از كارهاى دنيا فارغ كند و به آموختن دين بپردازد. از امام صادق (ع) نقل شده: بدا به حال مسلمانى كه در طول هفته روز جمعه را صرف يادگيرى مسائل دينى خود نكند و براى اين عمل مهم، خود را از كارهاى ديگر فارغ نسازد. 9️⃣ صلوات فرستادن از امام باقر (ع) روايت شده: هيچ عبادتى در روز جمعه نزد من محبوبتر از صلوات نیست. 🌸🌸🌸      💠مجله طب اسلامی 🆔 @zanvakhanevade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️ اختصاصی| کلیپ "شرف همسری" ویژه رحلت حضرت خدیجه سلام الله علیها کانال سایت شهید آوینی↙️ ☑️ @Sh_Aviny
💠 دعای روز دهم ☑️ @zanvakhanevade 🌸🍃
📢 ثبت نام سومین دوره آموزشی نیمه حضوری مباحث زن و خانواده(درس گفتار3) 💢برای کسب اطلاعات بیشتر به لینک زیر مراجعه نمایید:👇 🌐 http://wrc.ir/tcoss/news/view/101 /76609👇 🔰 @zanvakhanevade 🌺