eitaa logo
آذرخش
56 دنبال‌کننده
399 عکس
417 ویدیو
102 فایل
سعید لطیفی _طلبه حوزه علمیه خراسان: 1️⃣فلسفه 2️⃣کلام و عقاید 3️⃣روان شناسی 4️⃣سیاسی و اجتماعی 5️⃣زبان و ادبیات فارسی
مشاهده در ایتا
دانلود
بسمه تعالی قانون انسان را با هر عینکی که برانداز کنیم و به هر مبنایی نماییم، نیازمند مشارکت های اجتماعی و جامعه گزینی است چراکه انسان موجودی است با استعداد های محدود و نیاز های بی شمار! این موجود برتر اما محدود نمی تواند المشاغل باشد و خود کفا! لذا از رهگذر نیاز های دیگران به رفع نیاز خود می پردازند و هدف خود از جامعه گزینی را به پایان می رسانند. از طرفی انسان ها آزاد آفریده شده اند و ذاتا از محدودیت ها و بند و بیل ها گریزان هستند! اما از آنجا که ظرف تکامل بشری و بستر تامین نیاز های انسانی است، باید آفتاب نظم بر یکایک سلول های این بافت زنده تابانده شود درغیر این صورت و مرج، گوی سعادت را از جامعه خواهد ستاند اولین گام در راستای ایجاد نظم و بخشیدن به خواسته ها و کمال طلبی های بشری، وضع قانون است! قانون، محدودیتی است که انسان ها را محترم می شمارد و اتفاقا وضع شده است تا آزادی انسان را پیراسته از آسیب و آراسته به رشد نماید. قانون، خورشیدی است آفتاب نظم آن، جامعه را سامان بخشیده و عدالت در آزادی را تامین می نماید. قانون گرایی و احترام به قانون، امری عقلانی و موافق با ندای فطرت است، لذا در هر جامعه و با هر قانونی ، افراد قانون گریز و شکن را مجازات، می کنند و انسان متمایل به آزادی ، هیچ ناراحتي از خود نشان نمی دهد چون فطرتا پذیرفته است که آزادی او تامین نمی شود مگر به محدود شدن آزادی او! قانون صحیح ، بشری در جهت رشد و توسعه استعدادی آن است همانند چوب ترازی که در کنار نهال نصب می شود تا آن را از گزند بازدارد و به مدد زمان، درختی شاداب و راست قامت تحویل دهد. عصاره بحث: 1.انسان موجودی اجتماعی، بند گریز و آزادی طلب است. 2.تامین نیاز ها و فرار از او را به جامعه گزینی، وادار می کند. 3.سعادت جامعه در گرو آفتاب تابنده نظم است. 4.پرتو های پرفروغ از خورشید قانون، سرچشمه می گیرند. 5.قانون، تکامل فرد و جامعه بوده و موافق با فطرت آدمی است. 6.قانون صحیح، عنصر محوری برای و استعداد های رایج بشری است.هرچند مهم ترین عامل تربیت نمی باشد. @zarakhsh
بسمه تعالی جوانه های سبز و نغمه های سرخ! پانزدهم اسفند را پشت سر نهادیم و به حق و به راستی که روز نامه و ها، روز کاری را به گرمی پاس داشتند. هر ای که از دل خاک بر می خیزد، نوید بخش استمرار است. ما از دل طبيعت ، برخاسته ایم و در دل همین طبیعت‌ ، به جاويدان فروخواهیم رفت... ناگفته پیداست که طبيعت ، میدان رشد آدمیان بوده و انسان در گرو سالم، درآمیختن با طبیعت است. هر درختی که به تیغ مُصلِحان یا به تبر قاچاقچیان سر بر زمین می افکند زنگ خطری برای تعادل و است!!! اینک پای این پرسش پُر پاسخ به میدان باز می شود!! آیا جوانه های سبز و ضعیف، نوید بخشان جریان حیات در رگ های طبعیت اند؟؟ چرا کمتر کسی از فرزند آوری لب به سخن می گشاید؟؟ و چرا رسانه ها از این قصه پر غصه، ای غفلت شکن پخش نکرده و نمی کنند ؟! انگار نه انگار که در سایه شوم تغذیه ناسالم و سبک زندگی نادرست ، شنیدن صدای گریه برای بخش قابل توجهی از جوانان ما یک آرزو شده است، یک شبانه و شیرین که با دميدن صبح تلخ می شود!! 😔 مگر نغمه های یک نوزاد نوید بخش زندگی نیست؟! گویا باور نداریم که نوزاد، جوانه ی سبز کوچکی است که در کنار درختان سالخورده، از قلب زمین سر برآورده است و فریاد «» سر می دهد!! عجیب است که دغدغه‌ ای، بدین در چشم روزنامه ها و رسانه ها آمده است؟! گویا منافعی برای آنان در پی ندارد!!! جان فدای فرزانه انقلاب که اگر پانزدهم اسفند، هرساله نهال به دل خاک می سپارد از نهال های حیات غافل نمی شود و مداوم بر طبل فرزند آوری کوبیده و می کوبد. صد بوسه و سپاس بر این دیده بان فرهیخته. باید از ایشان آموخت و در مسیر ترغیب و تشویق فرزند آوری گام برداشت. گذشته از های وحشتناک و سرسام آور درمان های ناباروری، ما نیازمند مبانی فکری و باور هایمان هستیم!! باوری که بچه را نان بداند نه نان خوار!! اندیشه ای که بچه را نور چشم بپندارد نه بر دوش.... عقیده ای که بچه ها را عصای دست ببیند نه عمر و آرامش!! این دل از آینده هراسان است! آینده ای که عمه، عمو، خاله و دایی مفهومی ندارد و تک فرزندی، فرزندی و بی فرزندی، جولان خواهد داد! برخی بر این باورند که اگر چرخ اقتصاد به دقت و عدالت بچرخد این نابسامانی جمعیتی به خواهد رسید. باری، این سخن برهنه ی از حقیقت‌ نیست اما تمام و کامل هم نمی باشد!! وقتی که چندین و چند سال، مردم در تنگ دستی گرفتار آیند، رفته رفته روحیه خواهی، طلبی و مسئولیت ناپذیری در دل های سرد شان ریشه می دواند آنگاه فقط به خود می اندیشند! و در پی تحصیل آن منافع، دشمنان را پوست می کَنَند و دوستان را !!! منافعی که بیشترین را دارد و کمترین !! خوشبختی خود را در گرو درهم و دینار می بینند و نغمه های شبانه نوزاد را نخواهند داشت!! کوتاه بگویمت :من نگران این نگرشها هستم!!! اگر پازل جامعه بر آن نقشه چیده شود حتی رفاه اجتماعی و بهبودی نیز بر زخم جمعیت نخواهد بود!! مگر ندیده ای که ثروتمندان اولاد را دارایند؟!! و خدا روزگارت را به سلامت دارد.... @zarakhsh
بسمه تعالی جوانه های سبز و نغمه های سرخ! پانزدهم اسفند را پشت سر نهادیم و به راستی که ها، روز را به گرامی داشتند. هر ای که از دل خاک برخیزد، نوید بخش استمرار است. ما از دل طبيعت ، برخاسته ایم و در دل طبیعت‌ ، به جاويدان فروخواهیم رفت... ناگفته پیداست که طبيعت ، بستر رشد آدمیان بوده و انسان در گرو سالم درآمیختن با طبیعت است. هر درختی که به تیغ مُصلِحان یا به تبر قاچاقچیان بر زمین افکنده می‌شود زنگ خطری برای تعادل و است!!! اینک پای این پرسش به میدان باز می شود!! آیا فقط جوانه های سبز و تازه ، نوید بخشان استمرار حیات در طبعیت اند؟؟ چرا کمتر کسی از فرزند آوری لب به سخن می گشاید؟؟ و چرا رسانه ها از این قصه پر غصه، ای غفلت شکن پخش نکرده و نمی کنند ؟! انگار نه انگار که در سایه شوم تغذیه ناسالم و سبک زندگی نادرست ، شنیدن گریه برای بخش قابل توجهی از جوانان ما یک آرزو شده است، یک شبانه و شیرین که با دميدن صبح تلخ می شود!! 😔 مگر نغمه های یک نوزاد،امید بخش زندگی نیست؟! گویا باور نداریم که نوزاد، جوانه ی سبز کوچکی است که در کنار درختان سالخورده، از قلب زمین سر برآورده است و فریاد «» سر می دهد!! عجیب است که دغدغه‌ ایی، بدین در چشم رسانه ها آمده است؟! گویا منافعی برای آنان در پی ندارد!!! جان فدای فرزانه انقلاب که اگر پانزدهم اسفند، هرسال نهال به دل خاک می سپارد از نهال های حیات غافل نمی شود و مداوم بر طبل فرزند آوری کوبیده و می کوبد. صد بوسه و سپاس بر دستان این فرهیخته. باید از ایشان آموخت و در مسیر ترغیب و تشویق فرزند آوری گام برداشت. گذشته از های وحشتناک درمان های ناباروری، ما نیازمند مبانی فکری و باور هایمان هستیم!! باوری که بچه را نان بداند نه نان خوار!! اندیشه ای که بچه را نور چشم بپندارد نه بر دوش.... عقیده ای که بچه ها را عصای دست ببیند نه عمر و آرامش!! این دل از آینده هراسان است! آینده ای که عمه، عمو، خاله و دایی مفهومی ندارد و تک فرزندی، فرزندی و بی فرزندی، جولان خواهد داد! برخی بر این باورند که اگر چرخ اقتصاد به دقت و عدالت بچرخد این نابسامانیِ جمعیتی به خواهد رسید. باری، این سخن برهنه ی از حقیقت‌ نیست اما تمام حقيقت هم نباشد!! وقتی که چندین و چند سال، مردم در تنگ دستی گرفتار آیند، آرام آرام روحیه خواهی، طلبی و مسئولیت ناپذیری در دل هایشان ریشه می دواند آنگاه فقط به خود می اندیشند! و در پی همان منافع، دشمنان را پوست می کَنَند و دوستان را !!! منافعی که بیشترین را دارد و کمترین !! خوشبختی خود را در گرو درهم و دینار می بینند و نغمه های شبانه نوزاد را نخواهند داشت!! کوتاه بگویمت :من نگران این نگرشها هستم!!! اگر پازل جامعه بر آن تفکر چیده شود حتی رفاه نیز بر زخم بحران جمعیت نخواهد بود!! مگر ندیده ای که ثروتمندان، فرزندان زیادی ندارند؟!! و خدا روزگارت را به سلامت دارد.... @zarakhsh