eitaa logo
ضرب المثل
32.4هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
857 ویدیو
13 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "ســاده و روان" 📚 باب ششم : در ضعف و پیری 🌺 حکایت ۳ 💫 در سرزمینی نزدیک شهر نصيبين كه در ديار شام قرار داشت، مهمان پيرمردى شدم. يک شب براى من چنين تعريف كرد: من در تمام عمر جز يک فرزند پسر فرزند دیگری ندارم، در اين بيابان درختى كهنسال است كه مردم آن را زيارت مى كنند و در زير آن به مناجات با خدا مى پردازند. من شبهاى دراز به پاى اين درخت مقدس رفتم و ناليدم تا خداوند به من این پسر را بخشيده است. سعدى مى گويد: شنيدم آن پسر، آهسته به دوستانش مى گويد: چه مى شد كه من آن درخت را پيدا مى كردم و به زير آن مى رفتم و دعا مى كردم تا پدرم بميرد. آرى پيرمرد، دلشاد بود كه داراى پسر خردمند شده، ولى پسر سرزنش كنان مى گفت پدرم خرفتى فرتوت و سالخورده است. 🔸سالها بر تو بگذرد كه گذار 🔹نكنى سوى تربت پدرت (۱) 🔸تو به جاى پدر چه كردى خير 🔹تا همان چشم دارى از پسرت (۲) ۱_تربت : خاک، قبر. ۲_ يعنى : تو در حق پدر چه عمل نیکویی انجام داده ای که انتظار همان را از فرزند خود داری. @zarboolmasall
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "ســاده و روان" 📚 باب هشتم : در آداب صحبت 🌺 آداب ۳۶ 💫 اگر کسی با داناتر از خود وارد بحث شد تا دانایی خود را نشان دهد، نادانی اش بیشتر نمایان می شود. 🔸چون درآيد مِهْ از تويی به سُخُن 🔹گرچه بِهْ دانی اعتراض مکن (۱) ۱_ وقتی بزرگی از چیزی شروع به سخن گفتن کرد بهتر است بدانی اعتراض کردن جایز نیست @zarboolmasall