eitaa logo
ضرب المثل
32.4هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
859 ویدیو
13 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
سرخپوست های آمریکا دوستدار طبیعت بودند؛ زندگی آنها به شدّت با حوادث طبیعی آمیخته بود. آنها حتّی نام های خود را از آنچه برای گیاهان و حیوانات رخ میداد انتخاب می کردند؛ نام هایی مثل غزال سفید ، سر به ابر سا ، پرنده ولگرد و ابر سرخ ، سرخپوست ها اولین ماه پاییز را هم ماهی که اردک ها باز می گردند و خود را پنهان می کنند نام گذاشته بودند. در همین ماه آنها در ساحل آمریکا منتظر کوچ اردک ها از جزایر اقیانوس اطلس بودند . چشم سرخپوست ها به آسمان و اقیانوس خیره بود؛ اما پیش از رسیدن اردک ها کشتی بزرگی را دیدند که به ساحل نزدیک می شود . غریبه ها از جایی که کشتی لنگر انداخته بود با قایق های کوچکی به طرف ساحل به راه افتادند؛ در حالی که هر یک شمشیری در دست داشتند . سرخپوست ها به سرعت به طرف کلبه هایشان دویدند و با دستانی پر بازگشتند؛ آنها بسیار مهربان بودند و برای غریبه ها آب و غذا آورده بودند آن روز سوم اکتبر ۱۴۹۲ میلادی بود فرمانده غریبه ها كريستف کلمب نام داشت که برای نخستین بار به قارهٔ آمریکا قدم گذاشته بود . کریستف کلمب این سرخپوست ها را که از قبیله ای به نام آراواک بودند این گونه توصیف می کند آنها برای ما طوطی ، توپ های پنبه ای و میوه های جنگلی آوردند و با میل و رغبت هرچه را که داشتند با ما مبادله می کردند . بدن هایشان ورزیده و چهره هایشان دلنشین بود . هیچ سلاحی حمل نمی کردند اصلاً هیچ سلاحی را نمی شناختند؛ مثلا وقتی شمشیرم را به آنها نشان دادم از روی نادانی به تیغۀ آن دست کشیدند و خود را مجروح کردند آنها مناسب خدمتکاری هستند؛ تنها با پنجاه سرباز می توانیم آنها را به زانو درآوریم و به هر کاری که مایلیم وادار کنیم . آراواک ها در زمین هایشان ذرت و سیب زمینی می کاشتند ، به ریسندگی و بافندگی تسلط داشتند؛ اما با آهن آشنا نبودند. كريستف کلمب در گزارشی به دربار اسپانیا نوشت: این ،سرزمین شگفت انگیز است کوه و دشت سبز و حاصلخیزاست و رودخانه های بزرگ و پهن آن پر از طلا است او سپس صاحبان این سرزمین را اینگونه توصیف می کند به قدری خام و ساده اند و درباره دارایی خود آن قدر سخاوتمندند که اگر کسی ندیده باشد ، باور نمی کند. اگر چیزی از آنها بخواهید هیچگاه «نه» نخواهند .گفت حتی برعکس ، مایلند هر چیزی را که دارندبا دیگران تقسیم کنند کلمب در پایان به پادشاه اسپانیا قول داد که در سفر بعدی هر قدر طلاکه بخواهید و هر تعداد برده که آرزو کنید با خودم خواهم آورد . 📚(/نویسنده : /انتشارات سوره مهر/چاپ ششم ۱۴۰۱ /ص۹_۷) @zarboolmasall