eitaa logo
ضرب المثل
32هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
906 ویدیو
13 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهترین روز زندگی ات خواهد بود؛ روزی که خودت باشی خودت را دوست داشته باشی و به خاطر خودت زندگی کنی ...! نخواهی کسی باشی که نیستی منتظر نباشی دیگران دوستت داشته باشند و زندگی ات را روی مدار رضایت و تأییدِ دیگران تنظیم نکنی ! بهترین روز زندگی ات خواهد بود ؛ روزی که تمام جزئیات زیبای اطرافت را دقیقا ببینی و عمیقا ، دوست داشته باشی ... روزی که بلد شده باشی با ساده ترین ها به پیچیده ترین حالت ممکن ، شاد باشی ...! ‌ ‌🤍⃟ೄ ‌ @zarboolmasall
برای همه مادره، برای ما زن بابا 🦋🤍 🤍🖇در فرهنگ عامه مادر نماد و سمبل مهر و محبت و فداکاری است. در مقابل مادر، زن بابا نماد فردی است که فرزند را به عنوان یک غریبه یا اضافه می بیند. 🤍🖇هر چند که این باور همیشه درست نیست و زن بابا هایی وجود دارند که بچه همسر خود را مثل فرزند خود پرورش می دهند. اما خوب قصه های تخیلی و واقعی زیادی در مورد تفاوت های رفتار مادر و زن بابا وجود دارد 🤍🖇این ضرب المثل درباره کسی به کار می رود که نسبت به بقیه دلسوز است و مایه می گذارد اما برای ما نامهربان است و کاری نمی کند. @zarboolmasall
مروارید درون تن آدمی چیزی است که خواهی نخواهی نابود خواهد شد اما چیزی در این قالب هست که ماندنیست مرواریدی در این صدف است که خواستنی است هستی، طالب این مروارید است... همین مروارید هست که میگوید : انا الحق این مرواید پاره ای ازخداست نفخه الهی‌است... غواصی که به این مروارید دست پیدا کند با اقیانوس هستی به وحدت میرسد... آنگاه، او در هر حباب و موج، دریا را میبیند. بگذار این ذکر مدام تو باشد: هرچه هست ،اوست من نیستم... هرچه هست اوست، من درمیان نیستم @zarboolmasall
شیطان سارق زمان فرصت ها🤍⃟ೄ ◇• راهکار شیطان برای تضییع عمر اول فکر را تسخیر می کند اگر میدان به او دادی جوارح را هم تسلیم خودش می کند. اگر میدان ندادی و موفق نشد فکر و خیال را در اختیار می گیرد . وقتی فکر را تسلیم خودش کرد . انسان را در درون مشغول چیزهایی که دوست دارد می کند . در واقع تا زمانی که تسلط بر خیال و فکر آدمی دارد عمر انسان را در اختیار گرفته است . و چه خسارتی بالاتر از این ؟ که عمر شریف انسان را برباید بدون این که انسان متوجه شود . لذا یکی از حیله های شیطان سرقت زمان (عمر ) است بدون این که هنگام سرقت آژیری به صدا درآید . مگر این که انسان با پناه بردن به خدا خود را از وسوسه های موذیانه این موجود خبییث مصون بدارد . ◇• حسین باقری . 🤍⃟ೄ @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸آرامش شب 💫حاصل آرامش درون است 🌸از خدا میخواهم 💫آرامشی الهی، 🌸دلی شاد 💫و انگیزه ای قدرتمند ، 🌸برای فردایی زیبا داشته باشید...💖 🌸شبتون سرشار از عشق خدایی 💖💫 @zarboolmasall
﷽ 🍁مطمئنا هر چی خدا بخواد همون میشه امیدوارم خدا برات خوش بخواد قشنگ بخواد، بهترینا رو بخواد . . .🍂 💛 🍁ـــــــــــــــــــــــ @zarboolmasall
🤍⃟ೄ ◇• لقمان حکیم گوید: روزی در کنار کشتزاری از گندم ایستاده بودم خوشه هایی از گندم که از روی تکبر سر برافراشته و خوشه های دیگری که از روی تواضع سر به زیر آورده بودند نظرم را به خود جلب نمودند و هنگامی که آنها را لمس کردم، ••• شگفت زده شدم ••• خوشه های سر برافراشته را تهی از دانه و خوشه های سر به زیر را پر از دانه های گندم یافتم با خود گفتم: در کشتزار زندگی نیز چه بسیارند سرهایی که بالا رفته اند اما در حقیقت خالی اند.◇• @zarboolmasall
💚🌿نوکرتم و غلامتم از لفظ های کوچه بازاری است وقتی یک نفر در مقام تعارف بخواهد ارادت و دوستی خود را نشان بدهد از این کلمات استفاده می کند‌ حالا تصور کنید که یک نفر همین لفظ محبت آمیز را به عنوان اقرار در نظر بگیرد و بخواهد طرف را بفروشد چه معنایی دارد 🌿💚این ضرب المثل در توصیف آدم های بسیار سو استفاده گر و فرصت طلب به کار می رود. @zarboolmasall
حکایتی‌ بسیار زیبا و خواندنی💬💎 ◇• طلبکاری که مدتها سر دوانده شده بود برای وصول طلبش عزم جزم کرد و خنجر برهنه ای برداشت و به سراغ بدهکارش رفت تا طلبش را وصول کند. بدهکار چون وضع را وخیم دید گفت: چه به موقع آمدی که هم اکنون در فکرت بودم تا کل بدهی را یکجا تقدیمت کنم. چون طلبکار را با زبان کمی آرام کرد دستش را گرفت و گوسفندانی را که از جلوی خانه اش میگذشتند نشانش داد و گفت: ببین در هر رفت و برگشت این گوسفندان، چیزی از پشمشان به خار و خاشاک دیوارهای کاه گلی این گذر گیر کرده و از همین امروز من شروع به جمع آوری آنها میکنم. بقدر کفایت که رسید آنها را شسته و به رنگرز میدهم تا رنگ کند و بعد از آن زن و بچه ام را پای دار قالی مینشانم تا فرشی بافته و به بازار برده فروخته و وجه آن را دو دستی تقدیم تو میکنم. طلبکار از شنیدن این مهملات از فرط خشم به خنده افتاد و بدهکار هم چون خنده او را دید گفت: مرد حسابی طلب سوخته رو به این راحتی زنده کردی، تو نخندی من بخندم....؟◇• @zarboolmasall
🔹 آیت الله حائری شیرازی 🔹 🔸 نگران توانایی‌های خودتان باشید نه ناتوانی‌هایتان! 🔸 در تربیت اولاد، آنچه را که در حد قدرتتان است، انجام بدهید و برای آن قسمتی که خارج از قدرتتان است، اصلاً نگران نباشید و کار را به خداوند بسپارید. گاهی مثلاً شما با برادرتان سر تخت را می‌گیرید و در تابستان آن را در حیاط می‌گذارید. اگر او آدم سالم و قوی و فعالی باشد، شما نگران آن سرِ تخت که او گرفته، نیستید؛ چون می‌دانید که او چاپک است و قشنگ می‌تواند ببرد؛ بلکه نگران این طرفی هستید که خودتان گرفته‌اید که مبادا پایتان بلغزد و به زمین بخورید. آن سرِ تربیت را خدا گرفته و هر قسمتی که شما نمی‌توانید و از عهده‌تان خارج است، سهم خداست. شورِ آن قسمتی را نزنید که خدا گرفته؛ بلکه شورِ آن قسمتی را بزنید که خودتان گرفته‌اید. نگران ناتوانی‌های خودتان نباشید؛ بلکه نگران توانایی‌های خودتان باشید. آن چیزی که می‌توانید و برایتان ممکن است را اگر نکنید، برایتان خطرناک است؛ اما آن چیزی که نمی‌توانید، جزء وظایف شما نیست. اینکه خدای تعالی جزء وظایف شما نگذاشته یعنی چی؟ یعنی آن را جزء وظایف خودش گرفته و خودش عمل می‌کند: ((لا يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها)) @zarboolmasall
کاه بده کالا بده یک قاز و نیم بالا بده🏔💌 🌿کنایه از توقع بیش از حد دیگران از آدم. 🌿روزی روزگاری، مرد تاجری که معمولاً کالاهایی را در داخل کشور می خرید و به خارج از کشور می برد و آن طرف مرزها به چند برابر قیمت می فروخت. تاجر بعد از چند بار رفت و آمد با یکی از مأموران گمرک دوست شد و هر بار که کالایی را می خواست از مرز رد کند رشوه ای به مأمور گمرک می داد و بدون پرداخت کمترین حق گمرکی به راحتی کالایش را از مرز رد می کرد. یکبار که تاجر مانند همیشه کالایی را خریده بود تا از مرز عبور دهد وقتی به گمرک رسید دید دوست عزیزش آنجا نیست. با خود گفت با این مرد هم از در دوستی وارد می شوم و هر جور شده کالاهایم را بدون پرداخت حق گمرکی از آنجا رد می کنم. مرد تاجر وقتی خوب به گمرک نزدیک شد، از اسبش پیاده شد و طبق برنامه ریزی که کرده بود با روی خوش به طرف مأمور گمرک رفت و گفت:سلام عموجان خسته نباشی. این اسبی که اینجا به درخت بسته شده اسب شما است؟ مأمور گمرک جواب سلامش را داد و گفت: بله آن اسب من هست. مرد تاجر برای اینکه خودش را نشان دهد اسبش را کنار اسب مأمور گمرک بست و مقداری کاه و علوفه که خریده بود جلوی هر دو اسب ریخت و دوباره به طرف مأمور گمرک برگشت. مأمور گمرک گفت: تاجری؟ گفت: نه بابا مسافرم. می خواهم به دیدن اقوامم آن طرف مرز بروم این باری هم که می بینی سوغات خریدم. کمی توتون و ادویه است، آن وقت به طرف بارش رفت مقداری توتون آورد و به طرف مأمور گرفت و گفت: می توانید بپیچید و یک سیگار حسابی بکشید. مأمور گمرک توتون را نگرفت و گفت: معلوم است که مرغوبترین توتون را با خود می بری. ممنون خودت سیگار بکش من اهل سیگار نیستم. تاجر اصرار کرد که قربان بردارید خودتان نمی کشید به دوستان و عزیزانتان تقدیم کنید. ولی باز مأمور گمرک قبول نکرد و به وارسی کالایی که تاجر قصد عبور آنها را از مرز داشت مشغول شد. مأمور گمرک بعد از بررسی کامل کالا گفت: فکر کنم حدوداً چند خروار باشد. عوارض گمرکی کالای شما بیست تومان می شود. یک قاز و نیم تا دو قاز هم باید جریمه پرداخت کنی. تاجر گفت: جریمه! من کالای غیرقانونی حمل نمی کنم؟ مأمور گفت: بله توتون جزء کالاهای غیرقانونی محسوب نمی شود ولی شما به مأمور قانون پیشنهاد رشوه دادید. @zarboolmasall
انــســان ها🤍⃟ೄ به ميزان "حقارتشان" "توهين" ميكنند. به ميزان "فرهنگشان" "عشق ميورزند". و به ميزان "كمبودهايشان" "آزارت ميدهند". هرچه "حقيرتر" باشند، بيشتر "توهين ميكنند" تا حقارتشان را جبران كنند. هرچه "فرهنگشان غني تر باشد"، بيشتر به ديگران "عشق ميدهند". و هرچه "هويّتشان عميق تر باشد"، "محترمانه تر رفتار ميكنند". به اندازه "دركشان" ميفهمند، و به اندازه "شعورشان" به "باورها و حرف هايشان عمل ميكنند. ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌@zarboolmasall