eitaa logo
ضرب المثل
32.4هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
856 ویدیو
13 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🟩خر که جو دید کاه نمی خوره ⬅️در مورد کسانی گفته می شود که بهره فراوان ببرند با بهره کم نسازند جو دانه ای شبیه به گندم است که خرها به خوردن آن علاقه دارند و با خوردن آن خیلی قوی می شوند. صاحبان خرها، در کاه و علوفه خرها گاهی هم مقداری جو می ریزند تا زور خرهایشان زیاد تر شود و بهتر بار ببرند. به جایی که غذای الاغ ها در آن ریخته می شود آخور می گویند. هر الاغی که سر آخور برود، می تواند از می تواند از کاه و جویی که آن جاست، بخورد. ولی اگر الاغی تنبلی کند و بخوابد نمی تواند جو بخورد. سرانجام همه تنبل ها همین است. تنبل همیشه از دیگران عقب می می ماند. و هیچ وقت به هدف خود نمی رسد. دانش آموز تنبل بی سواد می ماند. تاجر تنبل، نمی تواند پول در بیاورد. کشاورز تنبل، محصول فراوانی به دست نمی آورد و کوه نورد تنبل هرگز به قله نمی رسد. @zarboolmasall
🟩معنی ضرب المثل آسوده خودم که خر ندارم چیست؟ ۱- معنای ظاهری ضرب المثل یعنی: بی دغدغه و آسوده خودم هستم که خر ندارم تا بخواهم درگیر خرید کاه و جو برای آن بشوم. معنای کنایی: منظور از خر، هرگونه مادیات و امکاناتی است که انسان بابت آن فکر و ذهنش مشغول می شود و آسودگی خاطر ندارد. ۲- یعنی ثروت و دارایی فراوان، رنج ها و سختی هایی هم به همراه دارد. پس خوش به حال من که چنین ثروتی ندارم که بخواهم رنج و عذابش را تحمل کنم. ۳- معمولا این ضرب المثل را کسانی به کار می برند که در زندگی قناعت می ورزند و به اندازه نیاز خود مصرف می کنند. چنین کسانی وقتی می بینند برخی از ثروتمندان روز و شب دغدغه اموالشان را دارند این ضرب المثل را می گویند. یعنی همان بهتر که ما انقدر غرق مادیات نشده ایم که بخواهیم بابت آن آرامش مان را بهم بریزیم. ۴- برای رسیدن به امکانات بیشتر، باید سختی های زیادی را تحمل کرد. اگر کسی تحمل چنین سختی هایی را ندارد پس باید قناعت کند. @zarboolmasall
🟩خر که جو دید کاه نمی خوره 🔹در مورد کسانی گفته می شود که بهره فراوان ببرند با بهره کم نسازند @zarboolmasall
کاه بده کالا بده یک قاز و نیم بالا بده🏔💌 🌿کنایه از توقع بیش از حد دیگران از آدم. 🌿روزی روزگاری، مرد تاجری که معمولاً کالاهایی را در داخل کشور می خرید و به خارج از کشور می برد و آن طرف مرزها به چند برابر قیمت می فروخت. تاجر بعد از چند بار رفت و آمد با یکی از مأموران گمرک دوست شد و هر بار که کالایی را می خواست از مرز رد کند رشوه ای به مأمور گمرک می داد و بدون پرداخت کمترین حق گمرکی به راحتی کالایش را از مرز رد می کرد. یکبار که تاجر مانند همیشه کالایی را خریده بود تا از مرز عبور دهد وقتی به گمرک رسید دید دوست عزیزش آنجا نیست. با خود گفت با این مرد هم از در دوستی وارد می شوم و هر جور شده کالاهایم را بدون پرداخت حق گمرکی از آنجا رد می کنم. مرد تاجر وقتی خوب به گمرک نزدیک شد، از اسبش پیاده شد و طبق برنامه ریزی که کرده بود با روی خوش به طرف مأمور گمرک رفت و گفت:سلام عموجان خسته نباشی. این اسبی که اینجا به درخت بسته شده اسب شما است؟ مأمور گمرک جواب سلامش را داد و گفت: بله آن اسب من هست. مرد تاجر برای اینکه خودش را نشان دهد اسبش را کنار اسب مأمور گمرک بست و مقداری کاه و علوفه که خریده بود جلوی هر دو اسب ریخت و دوباره به طرف مأمور گمرک برگشت. مأمور گمرک گفت: تاجری؟ گفت: نه بابا مسافرم. می خواهم به دیدن اقوامم آن طرف مرز بروم این باری هم که می بینی سوغات خریدم. کمی توتون و ادویه است، آن وقت به طرف بارش رفت مقداری توتون آورد و به طرف مأمور گرفت و گفت: می توانید بپیچید و یک سیگار حسابی بکشید. مأمور گمرک توتون را نگرفت و گفت: معلوم است که مرغوبترین توتون را با خود می بری. ممنون خودت سیگار بکش من اهل سیگار نیستم. تاجر اصرار کرد که قربان بردارید خودتان نمی کشید به دوستان و عزیزانتان تقدیم کنید. ولی باز مأمور گمرک قبول نکرد و به وارسی کالایی که تاجر قصد عبور آنها را از مرز داشت مشغول شد. مأمور گمرک بعد از بررسی کامل کالا گفت: فکر کنم حدوداً چند خروار باشد. عوارض گمرکی کالای شما بیست تومان می شود. یک قاز و نیم تا دو قاز هم باید جریمه پرداخت کنی. تاجر گفت: جریمه! من کالای غیرقانونی حمل نمی کنم؟ مأمور گفت: بله توتون جزء کالاهای غیرقانونی محسوب نمی شود ولی شما به مأمور قانون پیشنهاد رشوه دادید. @zarboolmasall
آب زیر کاه بودن ✳️ ضرب المثل های شاهنامه (آب زیر کاه بودن) ❇️ یکی دیگر از ابیات زیبای شاهنامه را که اکنون جنبه ضرب المثل و دستانزدی دارد را با هم مرور خواهیم کرد. .. ◀️ بر می گردیم به ابتدای داستان سیاوش، طبق چاپ مسکو در بخش سوم این داستان آمده است : کاوس از هیربد می خواهد که نزد سیاوش برود و او را آماده رفتن به مشکوی شاه کند .. صبح روز بعد فرا رسید و سیاوش با هیربد آماده رفتن به مشكوی شد ، پس از زر افشانی و بزم و شادی سیاوش نزد سودابه رفت و متوجه نیت پلید او شد. روز بعد کاوس و سیاوش باهم سخن گفتند و کاووس به وی گفت که اگر آرزویی داری بگو، سپس از ازدواج وی و فرزندش که در آینده جانشین وی خواهد شد، سخن گفت ... . سیاوش که متوجه نیرنگ سودابه گشته بود گفت : هرکسی را که تو برایم انتخاب کنی من نیز او را قبول دارم اما این سخنان را به سودابه نگو و مرا نیز به شبستان نفرست ... کاوس از شنیدن سخنان او خندید : 《ز گفت سیاوش بخندید شاه نه آگاه بد ز آب در زیر کاه ...》 روی سخن با بخش دوم این بیت است : ◀️ "آب زیر کاه بودن" کنایه از نیرنگ کردن و با خدعه به هدف خود رسیدن، یعنی دسیسه ای که پنهانی پرورده شود و به زودی آشکار گردد که در این بیت کنایه از سودابه است که با نیرنگ و حیله قصد دارد به هدف شوم خود برسد، کسی که به ظاهر ساده و آرام اما در باطن موذی است، کنایه از افرادی است که با نیرنگ و خدعه و موذی گری که البته دربرخی مواقع زرنگی خوانده می شود و شاید در نظر برخی خوشایند و هوشمندانه هم به نظر برسد، کاری می کنند که ضرر بزرگی به یک گروه می رسد. ◀️ به عبارتی این طور افراد کسانی هستند که اعمال ریاکارانه بسیار دارند و شاید بتوان قرابت معنایی آن را در ضرب المثل «از پشت خنجرزدن» پیدا کرد... . ◀️ این ضرب المثل، در ادبیات فارسی بسیار به کار رفته چون : خطر در آب زیر کاه بیش از بحر میباشد من از همواری این خلق ناهموار میترسم (صائب تبریزی) او به زیر کاه آب خفته‌ست پا منه گستاخ ور نی رفت سر (مولوی) هش دار که آب زیر کاه است بحری است که زیر که به جوش است (مولوی) ما آب قلزمیم نهان گشته زیر کاه یا آفتاب تن زده اندر ستاره‌ایم (مولوی) همچو آبی می‌روی در زیر کاه آب حیوانی به بستان می‌روی (مولوی) می‌شدند این هر دو تا نزدیک چاه اینت خرگوشی چو آبی زیر کاه (مولوی) رقعه پنهان کرد و ننمود آن به شاه کو منافق بود و آبی زیر کاه (مولوی) با مهان آب زیر کاه مباش تات بی آب تر ز که نکنند (سنایی) باده کم خور خرد به باد مده خویش را یاد او به یاد مده گرچه غمسوز و غصه کاه است او ز او برم ، آب زیر کاه است او (اوحدی) ❇️ امیدوارم هرگز آب زیر کاه نباشید که البته از دوستدار فرهیخته نیز جز این انتظار نمی رود. @zarboolmasall
...ضرب‌المثل... 🟩«آب زیر کاه» 🔹️در قدیم قبایل ضعیف برای اینکه بتوانند دشمن قوی را مغلوب کنند چاره‌ای جز مکر و حیله برای مقابله و مبارزه با دشمن نداشتند. لذا در مسیر حرکت دشمن، باتلاقی پر از آب حفر میکردند و روی آب را با کاه طوری می‌پوشانیدند که هیچکس تصور نمی‌کرد ممکن است زیر کاه آبی وجود داشته باشد. ایجاد اینگونه باتلاق‌های آب زیر کاه فقط در کنار روستاها و مناطق کشاورزی امکان‌پذیر بود تا موجب شک دشمن نشود و با خیال راحت و بدون دغدغه خاطر در آن گذرگاه پوشیده از کاه گام بردارد و در داخل آب زیر کاه غرق شود. @zarboolmasall
🟩کاهی را در چشم من می‌بیند و کوهی را در چشم خود نمی‌بیند 🔹️وقتی شخصی عیوب خود را نمی‌بیند و سعی می‌کند عیب دیگران را به ایشان گوشزد کند و به رخشان بکشد و یا از دیگران ایراد بگیرد، از این عبارت استفاده می‌شود. مانند: 🔸️کور خود است و بینای دیگران @zarboolmasall
معنی ضرب المثل آسوده خودم که خر ندارم چیست؟ ۱- معنای ظاهری ضرب المثل یعنی: بی دغدغه و آسوده خودم هستم که خر ندارم تا بخواهم درگیر خرید کاه و جو برای آن بشوم. معنای کنایی: منظور از خر، هرگونه مادیات و امکاناتی است که انسان بابت آن فکر و ذهنش مشغول می شود و آسودگی خاطر ندارد. ۲- یعنی ثروت و دارایی فراوان، رنج ها و سختی هایی هم به همراه دارد. پس خوش به حال من که چنین ثروتی ندارم که بخواهم رنج و عذابش را تحمل کنم. ۳- معمولا این ضرب المثل را کسانی به کار می برند که در زندگی خود قناعت می ورزند و به اندازه نیاز خود مصرف می کنند. چنین کسانی وقتی می بینند برخی از ثروتمندان روز و شب دغدغه اموالشان را دارند این ضرب المثل را می گویند. یعنی همان بهتر که ما انقدر غرق مادیات نشده ایم که بخواهیم بابت آن آرامش مان را بهم بریزیم. ۴- برای رسیدن به امکانات بیشتر، باید سختی های زیادی را تحمل کرد. اگر کسی تحمل چنین سختی هایی را ندارد پس باید قناعت کند. @zarboolmasall
🟩کاهی را در چشم من می‌بیند و کوهی را در چشم خود نمی‌بیند 🔹️وقتی شخصی عیوب خود را نمی‌بیند و سعی می‌کند عیب دیگران را به ایشان گوشزد کند و به رخشان بکشد و یا از دیگران ایراد بگیرد، از این عبارت استفاده می‌شود. مانند: 🔸️کور خود است و بینای دیگران @zarboolmasall