پیرمرد مریض🤍🕊
مرد جوانی پدر پیرش مریض شد. او پدرش را که بیماریش شدت گرفته بود در گوشهای از جاده رها کرد و از آن جا دور شد. پیرمرد ساعتها کنار جاده افتاده بود و به زحمت نفسهای آخرش را میکشید…
رهگذران از ترس مسری بودن بیماری پیرمرد و برای فرار از دردسر، بی اعتنا به نالههای او، راه خود را میگرفتند و از کنار او عبور میکردند. عارفی که از آن جاده عبور میکرد، به محض دیدن پیرمرد او را به دوش گرفت تا ببرد و درمانش کند.
رهگذری به طعنه به عارف گفت: “این پیرمرد فقیر است و بیمار؛ مرگش نیز نزدیک است، نه از او سودی به تو میرسد و نه کمک تو تغییری در اوضاع این پیرمرد به وجود میآورد. پسرش هم او را در این جا به حال خود رها کرده و رفته است. تو برای چه به او کمک میکنی؟”
عارف گفت: من به او کمک نمیکنم، بلکه به خودم کمک میکنم؛ اگر من هم مانند پسرش و رهگذران او را به حال خود رها کنم، چگونه رو به آسمان برگردانم و از خالق هستی تقاضای هم صحبتی داشته باشم؛ من به خودم کمک میکنم
@zarboolmasall
روز از نو؛ روزی از نو🤍🕊
این ضرب المثل را در موقعیت دیگری هم استفاده می کنند: وقتی کسی کلی تلاش می کند که مشکلی را حل کند و یا حتی تصمیم گرفته کار جدیدی را آغاز کند، اما موفق نمی شود و دوباره به همان خانه ی اول بر می گردد، این ضرب المثل را برایش به کار می برند.
گاهی این مَثل را برای کسی استفاده می کنند که از آینده ترسان است و فراموش کرده که خدا روزی رسان همه است. به همین دلیل احساس شکست می کند و خود را دست خالی می بیند اما اطرافیانش به او امید می دهند و به او می فهمانند که نباید از آینده ترسید و باید با هر روزِ تازه ای در پی کار و تلاش بود.
یعنی با آغاز هر روزی، تلاش انسان هم باید آغاز شود.
بعضی وقت ها هم این ضرب المثل را به کسی می گویند که تذکرات دیگران را نسبت به رفتارهای ناپسندش فراموش می کند و روز بعد، همان ها را تکرار می کند. اینجاست که نصیحت کنندگان می گویند: این آدم بشو نیست! دوباره روز شده و روزی از نو!
#روزی
#نو
@zarboolmasall
📚حکایت
يكی از مسلمانان ثروتمند با لباس تميز و فاخر محضر رسول خدا صلی الله عليه و آله آمد و در كنار حضرت نشست، سپس فقيری ژنده پوش با لباس كهنه وارد شد و در كنار آن مرد ثروتمند قرار گرفت.
مرد ثروتمند يكباره لباس خود را جمع كرد و خويش را به كناری كشيد تا از فقير فاصله بگيرد.
پيامبر خدا صلی الله عليه و آله از اين رفتار متكبرانه سخت ناراحت شد و به او رو كرد و فرمود: آيا ترسيدی چيزی از فقر او به تو سرايت كند؟
مرد ثروتمند گفت: خير! يا رسول الله.
پيامبر صلی الله عليه و آله: آيا ترسيدی از ثروت تو چيزی به او برسد؟
ثروتمند: خير! يا رسول الله.
پيامبر صلی الله عليه و آله: پس چرا از او فاصله گرفتی و خودت را كنار كشيدی؟
ثروتمند: من همدمی (شيطان يا نفس اماره) دارم كه فريبم می دهد و نمی گذارد واقعيتها را ببينم، هر كار زشتی را زيبا جلوه می دهد و هر زيبايی را زشت نشان می دهد. اين عمل زشت كه از من سر زد، يكی از فريبهای اوست.
من اعتراف می كنم كه اشتباه كردم. اكنون حاضرم برای جبران اين رفتار ناپسندم نصف سرمايه خود را رايگان به اين فقير مسلمان بدهم.
پيامبر صلی الله عليه و آله به مرد فقير فرمود: آيا اين بخشش را می پذيری؟
فقير: نه! يا رسول الله. ثروتمند: چرا؟! فقير: زيرا می ترسم من نيز مانند تو متكبر و خودپسند باشم و رفتارم مانند تو نادرست و دور از عقل و منطق گردد.
📚بحار ج 22، ص 130 و ج 72، ص 13
@zarboolmasall
💕 داستان کوتاه بخونید, آموزنده
"كمانگير پير و عاقلي" در "مرغزاري" در حال آموزش تيراندازي به دو "جنگجوي جوان" بود.
در آن سوي مرغزار "نشانه ي كوچكي" كه از درختي آويزان شده بود به چشم مي خورد.
جنگجوي اولي "تيري را از تركش" بيرون مي كشد.
آن را در كمانش مي گذارد و نشانه میرود.
كماندار پير از او مي خواهد آنچه را میبیند "شرح دهد."
مي گويد: «آسمان را مي بينم. ابرها را، درختان را، شاخه هاي درختان و هدف را.»
كمانگير پير مي گويد:
«كمانت را بگذار زمين تو "آماده" نيستي.»
"جنگجوي دومي پا پيش مي گذارد."
كمانگير پير مي گويد: «آنچه را مي بيني شرح بده.»
جنگجو مي گويد: « "فقط هدف" را مي بينم.»
پيرمرد فرمان مي دهد: «پس تيرت را بينداز، "تير بر نشان" مي نشيند.»
پيرمرد مي گويد:
«عالي بود. موقعي كه تنها هدف را مي بينيد "نشانه گيريتان" درست خواهد بود و تيرتان بر "طبق ميلتان" به پرواز در خواهد آمد.»
"بر اهداف خود متمركز شويد."
* تمركز افكار بر روي هدف به سادگي حاصل نمي شود، اما "مهارتي" است كه كسب آن امكانپذير است و ارزش آن در زندگي همچون تيراندازي بسيار زياد است. *
#تیر_انداز
@zarboolmasall
⚘شنبه تون بخیر
⚘امروزتون
⚘به قشنگی بهشت
⚘به زیبـایی گـلها
⚘به شـادی پروانه ها
⚘به خوش خبری قاصدکها
⚘و به محکمی پیوند قلب ها
⚘که یاد آور خـوبیهاست
⚘روزتـان بـخیر و نیکی
⚘اول هفته تون به شادی
#صبح_بخیر💙🦋
@zarboolmasall
توانگری به هنر است نه به مال و بزرگی به عقل است نه به سال💙⛓
یعنی دارایی حقیقی انسان، هنر اوست نه مال و ثروتش؛ همانطور که بزرگی شخصیت هر انسانی از تکامل یافتن عقل او شناخته می شود نه بالا رفتن سن و سالش.
این ضرب المثل از حکایتی که جناب سعدی در گلستان آورده است گرفته شده است. ابتدا با متن حکایت ایشان آشنا شده و سپس خلاصه ای از متن آورده می شود.
#هنر
#توانگری
@zarboolmasall
20.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان زیبای شیخ ارده شیره🦋💙
گوش کنید و برای دیگران هم
ارسال کنید ...
.
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@zarboolmasall
تغاری بشکند ماستی بریزد جهان گردد به کام کاسه لیسان کنایه از چیست؟
💙🦋یعنی گاهی موقعیتی که به ضرر کسی تمام شده است، موجب خوشحالی و نفع فرصت طلبان می شود.
💙🦋تَغار یعنی ظرفی که از سفال و خاک رس ساخته شده است. منظور از کاسه لیسان، مفت خوران و فرصت طلبان اند.
🦋💙جهان به کام کسی شدن کنایه از خوشحال شدن کسی برای به دست آوردن سود و منفعت دنیوی است.
@zarboolmasall