eitaa logo
ضرب المثل
31.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
940 ویدیو
13 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
📚داستان کوتاه "از مکافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید جو ز جو" در زمان قدیم ، مردی ازدواج کرد ... در روز اول ازدواج، جهت خوردن ناهار با خانواده شوهر دور هم جمع شدند. مرد سهم بیشتری از غذا را با احترام خاص به همسرش و به مادر خودش سهم ناچیزی از غذا داد، بدون هیچ احترامی!! در این لحظه عروس که "شخصیت اصیل و با حکمتی داشت،" وقتی این صحنه را دید درخواست طلاق کرد و گفت: شخصیت اصیل در ذات هست و نمی خواهم از تو فرزندی داشته باشم که بعدها فرزندانم رفتاری چون تو با مادرت، با من داشته باشند و مورد اهانت قرار بگیرم! ""متاسفانه بعضی از زنان وقتی شوهرانشان آنها را ترجیح می دهند، فکر می کنند بر مادر شوهر پیروز شدند.!!" عروس با تدبیر همان روز طلاق گرفت و مدتی بعد با همسری که به مادر خودش احترام می‌گذاشت ازدواج کرد و بعد از سالها صاحب فرزندانی شد ... یک روز با فرزندانش عزم مسافرت کرد، با فرزندانی که بزرگ شده بودند و به مادرشان بسیار احترام می گذاشتند. در مسیر به کاروانی برخوردند، پیرمردی پابرهنه پشت سر کاروان راه می رفت و هیچ کس به او اعتنایی نمی کرد.! مادر به فرزندانش گفت: آن پیرمرد را بیاورید. وقتی او را آوردند مادر، همسر سابقش را شناخت به او گفت: چرا هیچ کس به تو اعتنا و کمکی نمی کند؟! آنها کی هستند؟! گفت: فرزندانم هستند ... گفت : من رامی شناسی؟ پیرمرد گفت: نه زن با حکمت گفت: من همان همسر سابقت هستم و قبلا گفتم که اصالت در ذات هست ... "همانگونه که می کاری درو خواهی کرد..." به فرزندان من نگاه کن! چقدر به من احترام می گذارند ... حالا به خودت و فرزندانت نگاه کن، چون تو به مادرت اهانت کردی، این جزای کارهای خودت هست ... زن با تدبیر به فرزندانش گفت: "کمکش کنید برای خدا..." * بدانیم؛ فرزندانمان همانگونه با ما رفتار خواهند کرد که ما با پدر و مادر خود رفتار می‌کنیم.!* @zarboolmasall
📚لزوم آماده کردن اسباب متناسب با هدف اگر می‌خواهی یک مسیر نزدیکی را بروی مثلا تا سر کوچه یا نهایتا چند کیلومتر آنطرف‌تر، همین حالا با پای پیاده راه بیافت و برو. اما اگر می‌خواهی راه دوری بروی یا مثلا به کشور دیگری سفر کنی، نمی‌شود پیاده رفت؛ باید دوچرخه یا ماشین بسازی و بعد راه بیافتی؛ دوچرخه زودتر ساخته می‌شود و ماشین دیرتر؛ اما با ماشین راحت‌تر می‌توانی به مقصد برسی. با این حال اگر هدفت این است که به کره ماه بروی، اصلا با پای پیاده یا با دوچرخه و ماشین نمی‌توانی بروی. برای این کار باید فضاپیما بسازی. برای هر کاری باید اسباب متناسب با آن را فراهم کنی. اگر بخواهی فضاپیما بسازی، تا چند سال به نظر می‌رسد همانجا مانده‌ای و هیچ حرکتی نمی‌کنی؛ در این مدت به نظر می‌رسد افرادی که پیاده راه افتاده‌اند، خیلی از تو جلوتر هستند، اما وقتی حرکت کنی، آنقدر به سرعت دور می‌شوی که همه‌ی افرادی که پیاده حرکت کرده بودند از تو جا می‌مانند؛ باید ببینی تا کجا می‌خواهی بروی؛ اسبابش را فراهم کنی؛ درست کردن اسبابش گاهی خیلی طول می‌کشد.» در مورد «یادگیری» هم همینطور است. مساله این است که افق دیدت کجاست. اگر می‌خواهی کارهای معمولی انجام دهی، نهایتا یک سواد خواندن و نوشتن کارت را راه می‌اندازد. اما اگر افق‌های بلندتری در ذهنت داشته باشی، سالها باید مطالعه کنی و زحمت بکشی تا عمق دانش لازم برای آن کارهای بزرگ را به دست بیاوری/دکتر محمد علی اسماعیل زاده @zarboolmasall
یک ضرب المثل انگلیسی میگه: You never know what you’ve got till it’s gone. هيچ وقت نميدوني چي داري مگر زماني که از دستش بدی. @zarboolmasall
هدایت شده از برای پرچم 🇮🇷
17.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینجا نه ایرانه و نه لبنان اینجا لس آنجلسه ، وسط مراسم اسکار و حرف از فلسطین مسئله غزه مسئله انسانیت هم هست، درست اونجایی که بیلی آیلیش و مارک روفالو دارن از فلسطین حمایت میکنن ❤️ @barayeparcham @barayeparcham | برای پرچم🇮🇷
📚 ضرب المثل ” نم پس نمی دهد “ 🖇 معنی کنایی و کاربرد: 💢 یعنی بسیار رازدار است و آنچه در سینه دارد بروز نمی دهد. مثلا: "مادرم خیلی راز نگه دار است. بدون استرس هرچه می خواهی به او بگو. نم پس نمی دهد!" 💢 وقتی بخواهند از کسی اعتراف بگیرند ولی او هیچ نگوید و چیزی را فاش نسازد، این اصطلاح را برایش به کار می برند. 💢 به کسی می گویند که کارهایش را بدون عیب و ایراد انجام می‌دهد. (آدم کار بلد و کار درستی است.) 💢 گاهی هم این مَثل را برای افراد بخیل و خسیس به کار می برند که دلشان نمی‌آید پول خرج کنند. 💢 در کل، این ضرب‌المثل دو جا به کار می‌رود: یکی هنگام پول قرض ندادن به کسی و خساست به خرج دادن؛ و دیگری برای ندادن اطلاعات به دیگران که می‌توان این مفهوم را به رازداری نیز تعبیر کرد. @zarboolmasall
هدایت شده از قاصدک
خبر فوتبالی دربی ⚽️ 💯با توجه به دربی مهم امروز، اگر هوادار دو تیم پرطرفدار و مردمی پرسپولیس و استقلال هستید دو کانال بزرگ ایتا رو به شما معرفی میکنیم 💯 🔵 کانال هواداران 💙👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2787508349Cfac81447bd 🔴 کانال هواداری ❤️👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3799449601Cc734ca8ffa هوادار باغیرت حمایت حمایتگزارش لحظه به لحظه دربی😍 آخرین خبر از ترکیب دربی👌
💫ضرب المثل مرگ میخواهی برو گیلان از این ضرب المثل هنگامی استفاده می شود كه شخصی از لحاظ تامین و تدارك زندگی كاملاً آسوده خاطر باشد و هیچگونه نقص یا نقصیه ای در امور مادی یا معنوی احساس نكند و در چنین موقع اگر باز هم شكر نعمت نگوید و حس زیاده طلبی خود را نتواند اقناع و ارضاء كند ، دوستان از باب طنز یا تعریض می گویند . @zarboolmasall
📚مالک اشتر رحمه الله و اهانت مرد بازاری روزى مالک اشتر از بازار کوفه مى گذشت . در حالیکه عمامه و پیراهنى از کرباس بر تن داشت . مردى بازارى بر در دکانش نشسته بود و به عنوان اهانت، زباله اى (کلوخ ) به طرف او پرتاب کرد. مالک اشتر بدون این که به کردار زشت بازارى توجهى بکند و از خود واکنش ‍ نشان دهد، راه خود را پیش گرفت و رفت . مالک مقدارى دور شده بود. یکى از رفقاى مرد بازارى که مالک را مى شناخت به او گفت : - آیا این مرد را که به او توهین کردى شناختى ؟ مرد بازارى گفت : نه ! نشناختم . مگر این شخص که بود؟ دوست بازارى پاسخ داد: - او مالک اشتر از صحابه معروف امیرالمؤمنین بود. همین که بازارى فهمید شخص اهانت شده فرمانده و وزیر جنگ سپاه على علیه السلام است ، از ترس و وحشت لرزه بر اندامش افتاد. با سرعت به دنبال مالک اشتر دوید تا از او عذرخواهى کند. مالک را دید که وارد مسجد شد و به نماز ایستاد. پس از آن که نماز تمام شد خود را به پاى مالک انداخت و مرتب پاى آن بزرگوار را مى بوسید. مالک اشتر گفت : چرا چنین مى کنى ؟ بازارى گفت : از کار زشتى که نسبت به تو انجام دادم ، معذرت مى خواهم و پوزش مى طلبم . امیدوارم مرا مورد لطف و مرحمت خود قرار داده از تقصیرم بگذرى . مالک اشتر گفت : هرگز ترس و وحشت به خود راه مده ! به خدا سوگند من وارد مسجد نشدم مگر این که درباره رفتار زشت تو از خداوند طلب رحمت و آمرزش نموده و از خداوند بخواهم که تو را به راه راست هدایت نماید. 📚بحارالانوار جلد ۴۲ صفحه ‌‌‌‌ @zarboolmasall
جمع کن کاسه کوزه ات را🌿💚 در قدیم برای قمار بازی علاوه بر خانه هائی که در آن قمار راه می انداختند مکانهای مثل خرابه ها و پشت دروازه های شهر و روی پشت بام حمامها و جاهای کم رفت و آمد سفره هائی برای این کار گشوده میشد و گرداننده قمار را کاسه کوزه دار می گفتند. کاسه کوزه سمبل این حرفه بشمار میرفت. غرض از کاسه ظرفی بود که از هر یک تومان بُرد، یک قران سهم گرداننده یا قمار خانه دار در آن انداخته میشد یعنی یک دهم مبلغ بُرد و کوزه نیز گلدان دهن باریک یا کوزه کوچکی بود که تاس را در آن ریخته و تکان داده و روی بساط می انداختند تا از یک تا شش چه رقمی بنشیند. در کنار کاسه کوزه دار و قمار بازها اشخاصی نیز بودند که به آنها جیزگر می گفتند یعنی پول قرض بده. به کسانی که باخته و همچنان اصرار به بازی داشتند. این جیزگرها نزولی برابر تومان به تومان قرض می دادند. که البته اصطلاح جیز شد یا جیز میشی از همین جا آمده در واقع به معنی سوزاندن طرف که وقتی از جوش و خروش و هیجان بازی بیرون می آمدند میفهمیدند که چه بلائی سرشان آمده است. و البته هنگامی که کار به دعوا و چاقو کشی و چوب و چماق میرسید، آژان و پاسبان پست سر رسیده و به بساط قماربازها حمله ور میشدند و اول کار آنها این بود که با لگدی کاسه و کوزه و بساط داخل سفره را به کناری پرت کرده و با گفتن جمع کن کاسه کوزه تو، همه لات و لوتها و اراذل را ریسه کرده و به کلانتری محل می بردند.... ‌‎@zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا