🔘▪️ #حضرتعلامهحسنزادهآملی
🔘▪️ #حقیقت.لقمه
🔸غذا یک اثر تکوینی دارد؛ کاری به دانستن و ندانستن ندارد در خیلی از موارد.
🍵 می بینید که اگر یکی تشنه است، زهری را، کاسه زهری بود این را سر کشیده و خورده، به هوای اینکه مثلا شربتی است؛ درست است که گناه نکرده، درست است که انتحار نکرده؛ اما آن کاسه ی زهر، نمی گوید که: چون تو نمی دانستی من تو را نمی کشم. او اثر تکوینی دارد.
#غذایحرامیکاثرتکوینیدارد.
عقیق ، کانالی ویژه اخبار و تحلیل های خاص 🏴
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
🔘▪️ #حضرتعلامهحسنزادهآملی
🔘▪️#غذایشبههناک
👈 شبهه ناک است آقا شبهه ناک است.
هزار و یک فاتحه و اخلاص روی آن بخوانی فایده ندارد.
خود غذا شبهه ناک است.
بسم الله بسم الله این را چجوری پاک می کند؟
الحمد و قل هو الله این را چجوری پاک می کند؟
غذا شبهه ناک است.
زنگ گرفته است.
نور آفتاب چطور در او بتابد؟ قرآن چطور بر او خوانده شود که چه کاری بر او برسد؟
یک غذای شبهه ناک چجوری می خواهد، چکار می خواهد بکند؟
وضو بگیرد بیاورد بخورد؟ بله؟ پاک می شود؟ چه چیزی پاک می شود؟
مواظب خودتان، مواظب فرزندانتان ( باشید ).
این فرزندان از ابتدا پدر، پدر.
درست است که مادر مسؤولیت بسزایی دارد، اما غذا از توی پدر است و غذا اثر می گذارد.
#بچه هاراآلودهنکنید.
آنها را گرفتار نکنید.
نگو آنها که مکلّف نیستند؛ تو که مکلّف هستی.
اینها را مواظب باشید و مراقب باشید.
برو دنبال کار، کار کن. در ِ سوال را تخته کن.
علمای اخلاق ما به ما فرمودند همت شما از یک چلچله کمتر نباشد. پرستو، چلچله. خیلی حیوان باهمتی است. پرنده ی باغیرتی است. اگر کسی ادعا کند ما در خانه مثلاً نبودیم یا بودیم؛ این پرنده از سقف خانه آمد پایین و مثلاً روی کیسه ی برنجمان رفته، کیسه ی عدسمان رفته، گندممان رفته، حبوبات و خوراکی های خانه را، حیاط را گرفته آورده برای خودش و بچه هایش، این افترا زده به چلچله. مستقیم از خانه به در می آید می رود به بیابان.
بر این خانه ی یغما چه دشمن چه دوست
همه دارند غذا می خورند. صحرایی ها غذا دارند؛ دریایی ها غذا دارند؛ همه غذا دارند.
می رود غذای خودش را از دست رنج خود فراهم می کند می آورد برای خودش و بچه هایش. به ما فرمودند از یک چلچله کمتر نباشید. بروید دنبال کار. کار کنید؛ کار کنید.
برو شیر درنده باش.
برو دنبال کار و خوشبخت باش که کار می کنی. خوشوقت باش که به توقع این و آن ننشستی. این حرف را از زبانت بگیر: مگر فلانی برای ما چکار کرد؟ این گداطبعی را از خودت بگیر. مگر باید چکار کند؟ چرا تو این توقع را داری؟ این خیال و اندیشه را چرا می کنی؟ چرا فلانی؟ فلانی برای من مگر چکار کرده؟ چکار بایست بکند؟
تو برای خودت چنین حرفی را نمی زنی. تو برای فلانی کاری کن. می خواهی چکنی؟ که چرا فلانی برای من کاری نکرد؟ این خوی پست است. این طبیعتی است دون. این طبعی است ناچیز. مگر برای ما چکار کرده اند چیست؟ این حرفها را از خودت دور کن. خیلی آقا باش. خیلی بزرگوار باش.
#خیلیباهمتباش.
سعدی آن جمله را خیلی شیرین، الحق شیرین گفت که به یک پیرمردی که خارکش بود؛ بوته خار می کَند می آورد می فروخت.
وقتی به حاتم طایی گفتند آیا از خود جوانمردتر دیدی؟ گفت: بله دیدم. گفت: کی؟
گفت: یک پیرمردی را دیدم یک پشته بوته ی خار بر دوشش است، دارد می آورد به شهر بفروشد. در صحرا بوته کنده بیاورد بفروشد. به او گفتم: آقا تو که می خواهی از این راه نان بخوری برو به خانه حاتم طایی شب و روز آنجا سفره گسترده است برای این و آن.
گفت: من از دسترنج خودم نان می خورم که بر سر سفره ی او نروم. این سفره ای است که برای همه حاضر است. گفت: آن پیرمرد از من ِ حاتم طایی جوانمردتر بود.
منبع: کانال حضرت علامه حسن زاده آملی
🕌 عقیق ، کانالی ویژه اخبار و تحلیل های خاص 🏴
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
🔘▪️ #حضرتعلامهحسنزادهآملی
🔘▪️#جهنمتازیانهخداست
خیلی از بزرگان کارکشته ی به مقامات عالیه رسیده فرمایشاتشان این است که شرع مقدس که حرف ترس، جهنم، عذاب، اینها، برای ضعفاء العقول است، و الا مردم بیدار ورزش فکری کرده ی نیروی عقلی گرفته، آنها عبادت عاشقانه ی احرار دارند. نمی بینید که امیرالمؤمنین می فرماید که بارالها من پرستش نمی کنم تو را برای خوف از آتش یا برای قربت، یا برای بدست آوردن بهشت.
حالا سوال بشود: بهشت شیرین تر است یا بهشت آفرین؟
اگر بهشت شیرین است، بهشت آفرین که شیرین تر است. تو چرا بهشت آفرین را که خداست، بهشت آفرین را نمی خواهی ؟
جناب رسول الله فرمود که شوق و عشق بهشت به سلمان بیش از عشق سلمان به بهشت است. سلمان بهشت را می خواهد چکار کند؟ بهشت سلمان را می خواهد. تو بیا مرا زینت بده. سلمان شما چه می خواهید؟ من بهشت آفرین می خواهم.
چرا زاهد اندر هوای بهشت است؟
چرا بیخبر از بهشت آفرین است؟
چرا از بهشت آفرین بی خبر است؟
این عبادت احرار است. بزرگان دین ما فرمودند حرف خوف و ترس و ایعاد و اینها برای ضعفاء العقول است و الا انسان رشید عبادت احرار دارد. لذا لذا در سایه ی همین بحث می بینید که حضرت امام زین العابدین، سید الساجدین، می فرماید که: خداوند جهنم را، جهنم را آفریده که جهنم چه باشد؟ جهنم را آفریده که جهنم تازیانه ای باشد برای مردم که مردم را براند به سوی بهشت.
جهنم تازیانه ی خداست که با این تازیانه مردم را براند به سوی بهشت. فرمایش را ببینید؛ حرف را ببینید؛ جهنم تازیانه ی خداست. با این تازیانه دارد اکثری را، اکثری را به سوی بهشت می راند؛ آن اقلی ها که عبادت احرار دارند.
منبع کانال: حضرت علامه حسن زاده آملی
🕌 عقیق ، کانالی ویژه اخبار و تحلیل های خاص 🏴
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
🔘▪️ #حضرتعلامهحسنزادهآملی
🔘▪️#جهنمتازیانهخداست
خیلی از بزرگان کارکشته ی به مقامات عالیه رسیده فرمایشاتشان این است که شرع مقدس که حرف ترس، جهنم، عذاب، اینها، برای ضعفاء العقول است، و الا مردم بیدار ورزش فکری کرده ی نیروی عقلی گرفته، آنها عبادت عاشقانه ی احرار دارند. نمی بینید که امیرالمؤمنین می فرماید که بارالها من پرستش نمی کنم تو را برای خوف از آتش یا برای قربت، یا برای بدست آوردن بهشت.
حالا سوال بشود: بهشت شیرین تر است یا بهشت آفرین؟
اگر بهشت شیرین است، بهشت آفرین که شیرین تر است. تو چرا بهشت آفرین را که خداست، بهشت آفرین را نمی خواهی ؟
جناب رسول الله فرمود که شوق و عشق بهشت به سلمان بیش از عشق سلمان به بهشت است. سلمان بهشت را می خواهد چکار کند؟ بهشت سلمان را می خواهد. تو بیا مرا زینت بده. سلمان شما چه می خواهید؟ من بهشت آفرین می خواهم.
چرا زاهد اندر هوای بهشت است؟
چرا بیخبر از بهشت آفرین است؟
چرا از بهشت آفرین بی خبر است؟
این عبادت احرار است. بزرگان دین ما فرمودند حرف خوف و ترس و ایعاد و اینها برای ضعفاء العقول است و الا انسان رشید عبادت احرار دارد. لذا لذا در سایه ی همین بحث می بینید که حضرت امام زین العابدین، سید الساجدین، می فرماید که: خداوند جهنم را، جهنم را آفریده که جهنم چه باشد؟ جهنم را آفریده که جهنم تازیانه ای باشد برای مردم که مردم را براند به سوی بهشت.
جهنم تازیانه ی خداست که با این تازیانه مردم را براند به سوی بهشت. فرمایش را ببینید؛ حرف را ببینید؛ جهنم تازیانه ی خداست. با این تازیانه دارد اکثری را، اکثری را به سوی بهشت می راند؛ آن اقلی ها که عبادت احرار دارند.
منبع کانال: حضرت علامه حسن زاده آملی
🕌 عقیق ، کانالی ویژه اخبار و تحلیل های خاص 🏴
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
🔘▪️ #حضرتعلامهحسنزادهآملی
🔘▪️#شرحزیارتاربعین
🔘▪️ #حسینصاحبمواریثانبیا
👈 « وَ أعطیتَهُ مواریثَ الأنبیاء »
مواریث الأنبیاء.
زیارت اربعین امروز صبح إن شاء الله موفق شدید به خواندنش: « أعطیتَهُ مواریثَ الأنبیاء ».
انبیاء چه داشتند؟
هرچه که داشتند.
عصمت داشتند؛ حسین نازنین داشت.
آنچه را که انبیا داشتند ابا عبدالله الحسین داشت.
در این باره در کافی بابی داریم راجع به اسماء اعظم که آنچه را آن بزرگان داشتند : « حجّةً علی خلقک من الأوصیاء »
چنین کسی، چنین کسی که میراث سرمایه ی معارف انبیا هست باید سرمشق مردم باشد.
اینها امام ما هستند.
جنابعالی یک نهالت را، نهال باغت را به دست هرکس نمی سپاری. ببینی باغبان دنبال باغبان، باغبان چه کسی باشد؟
نهال درست به بار برسد؛ درست پرورش بیابد. شما می خواهید نهال وجود خود را به دست چه کسی بسپارید؟
نهال وجود خودتان را به دست کسی بسپارید که:
« إنّما یعرف القرآن مَن خوطِبَ به »
« یا أیها الّذین آمنوا استجیبوا لله و لرّسول إذا دَعاکُم لما یُحییکُم »
بیایید ندایی را لبیک بگویید که حیات بیابید؛ زنده بشوید.
زنده دلا مرده ندانی که کیست؟
آن که ندارد به خدا اشتغال
« وَ أعطیتَهُ مواریثَ الأنبیاء فَجعلتَهُ حجَّةً علی خلقک من الأوصیاء »
📚 منبع: کانال علامه حسن زاده آملی👇
🕌 عقیق ، کانالی ویژه اخبار و تحلیل های خاص 🏴
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
🔘▪️ #حضرتعلامهحسنزادهآملی
🔘▪️#شرحزیارتاربعین
🔘 علتقیامحضرتسیدالشهدا
👈 جناب سیدالشهدا دید کار افتاد دست کی ها؟ چه گرگها و چه درنده ها!
« فأعذَرَ في الدّعاء و منح النّاس و بذل مُهجَتَهُ فیک »
آقا دادش بلند شد؛ فریاد کشید مردم شما رهبرتان کیست؟ چه کسانی دارند رهبری تان می کنند؟
مردم را بیدار کرد؛ نصیحت کرد.
و جانش را، جانش را نثار کرد تا بندگان را از حیرت ضلالت و جهالت رهایی بدهد. این هدف الهی جناب اباعبدالله الحسین بود.
بیدار کند مردم را.
مردم را از حیرت ضلالت و جهالت رهایی بدهد.
کار علمای دین این است.
کار علمای دین این است که مردم را از حیرت ضلالت و جهالت رهایی بدهند.
چقدر بی انصافند درنده های دنیا زده ها.
ما خیر و سعادتشان را می خواهیم. ما سعادت ابدی شان را می خواهیم آنها در پی کشتن ما هستند. ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا.
« وَ بذلَ مُهجَتَهُ فیک »
جانش را در راه تو نثار کرد.
« لِیَستَنقِذَ عبادکَ من الجهالة و حیرة الضّلالة »
تا بندگانت را از جهالت و از حیرت گمراهی و ضلالت رهایی بدهد.
مردم بدانند که چه کاره اند.
مردم به مبدأ و معادشان آشنا بشوند.
و بدانند که این خانه صاحب دارد.
و بدانند که نظمی هست و حسابی هست و کتابی هست.
جناب سیدالشهدا برای این جهت قیام فرمود.
📚 منبع: کانال نشر آثار حضرت علامه حسن زاده آملی
🕌 عقیق ، کانالی ویژه اخبار و تحلیل های خاص 🏴
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
🔘▪️ #حضرتعلامهحسنزادهآملی
🔘▪️#شرحزیارتاربعین
🔘▪️ #گولخوردگاندنیا
👈جمله ی دیگر از زیارت اربعین امروز.
امام صادق فرمود:
« وَقَدْ تَوازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا، وَباعَ حَظَّهُ بِالاَْرْذَلِ الأَْدْنی، وَشَری آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الاَْوْکَسِ، وَتَغَطْرَسَ وَتَرَدّی فی هَواهُ، وَاَسْخَطَکَ وَاَسْخَطَ نَبِیَّکَ، وَاَطاعَ مِنْ عِبادِکَ اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ، وَحَمَلَةَ الاَْوْزارِ الْمُسْتَوْجِبینَ النّارَ، فَجاهَدَهُمْ فیکَ صابِراً مُحْتَسِباً، حَتّی سُفِکَ فی طاعَتِکَ دَمُهُ، وَاسْتُبیحَ حَریمُهُ»
فرمود:
« وَقَدْ تَوازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا »
ابن سعد سردار لشکر، ابن سعد گول خورده ی دنیا، گول خورده ی دنیا، یزید به او جایزه می دهد: « أطاعَ مِنْ عِبادِکَ اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ»؛ اطاعت از یزید کرده برای جایزه.
شرح حال عمروعاص را بخوانید. کتابهای تاریخ. تاریخ یعقوبی. قرن سوم هجری نوشته شد؛ چاپ شد مکرر؛ گویا ترجمه هم فرمودند. ترجمه اش هم چاپ شده؛ از علمای قرن سوم هجری بود. بیش از هزار سال؛ هزار و صد سال.
شرح حال عمروعاص را بخوانید. می دانید که عمروعاص شیطان منفصل معاویه بود. می دانید دیگر. شیطان منفصل معاویه بود. ایشان در کوفه راه می افتاد؛ رجّاله دنبال او؛ مشت گره می کردند: زنده باد معاویه؛ مرگ بر علی.
عمروعاص پیشاپیش همه بود دیگر.
داشت می مرد، بچه هایش دور و برش نشسته بودند؛ رو کرد به بچه هایش گفت اگر کسی از سوراخ سوزن هوا بگیرد چقدر در زحمت است؟ آدم هوا می خواهد. از یک سوراخ سوزن هوا چه می شود؟
به بچه هایش گفت: اگر کسی از سوراخ سوزن هوا بگیرد چقدر در زحمت است؟ الان من اینقدر در زحمتم. این تازه اینجایش است. الان پرده برداشته بشود، امام صادقی باشد که چشم برزخی ما تصرفی کند ببینیم چه خبره؟ چه غوغاست آنطرف؟
گفت که من اگر کسی از سوراخ سوزن هوا بگیرد چقدر در زحمت است؟ فرزندان من الان من اینجور در زحمتم.
این تازه اولش است.
بعد دنباله اش گفت: ای کاش، پدر شما.
ای کاش حالا؟ حالا؟ الان؟ « وَ قد عصیتَ من قبلُ ؟ »
ای کاش پدر شما پشگل جمع می کرد و این پولها را جمع نمی کرد.
حالا می گوید ای کاش که پشگل جمع می کردم و...
چون عرب پشگل شتر را جمع می کردند؛ شاید الآن در بیابانهایشان هم بوده باشد؛ جمع می کردند؛ خشک می کردند؛ در اجاق در تنور بکار می بردند. به جای هیزم.
حالا می گوید ای کاش پدر تو، پدر شما، به بچه هایش می گوید ای کاش پدر شما پشگل جمع می کرد این پولها را جمع نمی کرد.
خب حالا به چه کارش می آید؟
حالا می بیند که چه کرده.
حالا معاویه بر او چکاره است؟
حالا معاویه برای او چکاره است؟
📚 منبع: کانال حضرت علامه حسن زاده آملی
🕌 عقیق ، کانالی ویژه اخبار و تحلیل های خاص 🏴
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
هدایت شده از ایثارگران
🍀🌹 #حضرتعلامهحسنزادهآملی
🍀🌹 #هرکسیربخودشرامیخواهد
👈 فرزند عزیز،
آحاد اجتماع
حرف نشنیدید.
انسان کامل میوه ی شجره ی وجود است.
و نظام هستی، انسان کامل می خواهد.
« إنّ إلی ربّک المنتهی »
حالا این حرف به کار عامّه نمی آید. خواص، زبان فهم ها می دانند ربّ هر کس آن وجود صمدی پروراننده ی او از آن کانال هستی اوست که اگر مثلاً هزار نفر در یک مسجدی نشسته اند و دارند دعایی می خوانند و دارند ذکری می گویند، و دارند تقرب می جویند، به اسم یاربّ یاربّ دارند خدایشان را، ربّشان را صدا می زنند، هرکسی از کانال وجودی خودش، ربّ، ربّی، ربّ خودش را می خواهد.
مثلاً این چند هزار نفر مردم به رکوع رفته اند: « سبحان ربّي العظیم »، « سبحان ربي الأعلی» همه ربّ خودشان را می خواهند؛ ربّ هرکس آن حصّه ی وجودی صمدی است که پروراننده ی اوست؛ ربّ اوست؛ او را می پروراند؛ و آن ربّی که پروراننده ی انسان کامل است درست است که ربّ مطلق یک حقیقت است که قوّه ی مطلقه است؛ « قل هو الله أحد » ، و آن « هو » « صمد» است؛ و آن « هو » ، « لم یلد و لم یولد » است؛ و آن « هو »، « و لم یکن له کفواً أحد » است اما کانال ها متفاوت است؛ کانالها؛ کانال انسان کامل کانالی است؛ ربّ او، ربّی است، « إنّ إلی ربّک المنتهی »؛ منتهای همه، نهایت سیر همه؛ نهایت سیر انسانها، « إنّ إلی ربّک المنتهی»؛ ربّ همه دارند می کوشند به ربّ مطلق انسان کامل برسند؛ ربّ مطلق یکی است؛ اما ربّ های من و شما، از کانال وجودی خودمان داریم ربّ خودمان را می خوانیم؛ همه دارند به ربّ مطلق می روند؛ قبله ی همه مان ربّ مطلق است؛ قبله ی کمال همه مان.
به عبارتی دیگر، ما در این کتابهایمان آورده ایم؛ مثلاً از عناصر سؤال کنید کجا می روید؟ اینها دارند به کمالشان، به سوی معدن می روند؛ معادن دارند به سوی نبات می روند؛ نبات قبله ی آنهاست؛ و نبات دارند حیوان می شوند؛ و حیوان قبله ی نبات است؛ حیوان دارد انسان می شود؛ انسان قبله ی حیوان است. و انسانها دارند به سوی انسان کامل می روند که قبله ی همه است: « إنّ إلی ربّک المنتهی »
ای عزیز من
در حرفها، در قلمت، در گفتارت، در اندیشه هایت تثبّت داشته باش؛ عاقل آنست که اندیشه کند پایان را.
عاقل آنست که اول اندیشه وانگهی گفتار
📚 منبع: کانال حضرت علامه حسن زاده آملی
💥 عقیق ، کانالی ویژه اخبار و تحلیل های خاص 👌
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
🔘▪️ #حضرتعلامهحسنزادهآملی
🔘▪️ #یاایهاالمزمل
👈 به قرآن که رجوع می کنیم، می بینیم می گوید، می فرماید:
« یا أیّها النّبيُّ إنّا أرسلناک شاهداً و مُبَشِّراً و نذیراً و داعیاً إلی الله بإذنه و سراجاً منیراً »
« وَ سِراجاً منیراً »
ما شما را چراغ نور دهنده ی جهانیان قرار داده ایم، برای همیشه. برای همیشه این چراغ روشن است.
من مناره بر کنم آفاق را
کور می سازم دو چشم عاق را
ای رسول من تو جادو نیستی
صادقی هم فرقه ی موساستی
هست قرآن مر تو را همچون عصا
کفرها را در کشد چون اژدها
چه کرده عصای موسی با سحر ساحری؟
قرآن آن عصای موساست. تنظیر است. هزاران عصای موسی را در کف دارد.
کفرها را در کشد چون اژدها
ما شما را چراغ روشن مردم قرار داده ایم؛ چراغ روشن اجتماع بشری قرار دادیم؛ برای همیشه، همیشه قرآن چراغ است؛ همیشه باطن پیغمبر می درخشد؛ همیشه حقیقت پیغمبر می درخشد و شب همیشه هم شب است؛ مردم در تاریکی جهل و نادانی قرار گرفتند ؛ تاکنون که اینطور و این چراغ در میان مردم روشن است؛ آنگاه که قاطبه ی بشر بیدار شده اند؛
« لِیُظهِرَهُ علی الدّینِ کلّه » آمده شرق و غرب عالم را قرآن فراگرفته است؛ الان هم سفرش فرا گرفته ، نور روشن است؛ مردم هم که بیدار شدند دیگر تاریکی برطرف می شود. دیگر شب برطرف می شود، دیگر نور است؛ برای همیشه نور است.
« یا أیّها المزّمّل » ای جامه بر خود پیچیده، برخیز در شب برخیز؛ « قمِ الّلیل»، در میان ظلمت شب قیام بکن، مردم را در میان این تاریکی ها نور بده، ای سراج منیر، ای نور الهی، برخیز مردم را نور بده.
📚 منبع: کانال حضرت علامه حسن زاده آملی👇
💥 عقیق ، کانالی ویژه اخبار و تحلیل های خاص 👌
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
🔘▪️ #حضرتعلامهحسنزادهآملی
🔘▪️ #یاایهاالمزمل
👈 به قرآن که رجوع می کنیم، می بینیم می گوید، می فرماید:
« یا أیّها النّبيُّ إنّا أرسلناک شاهداً و مُبَشِّراً و نذیراً و داعیاً إلی الله بإذنه و سراجاً منیراً »
« وَ سِراجاً منیراً »
ما شما را چراغ نور دهنده ی جهانیان قرار داده ایم، برای همیشه. برای همیشه این چراغ روشن است.
من مناره بر کنم آفاق را
کور می سازم دو چشم عاق را
ای رسول من تو جادو نیستی
صادقی هم فرقه ی موساستی
هست قرآن مر تو را همچون عصا
کفرها را در کشد چون اژدها
چه کرده عصای موسی با سحر ساحری؟
قرآن آن عصای موساست. تنظیر است. هزاران عصای موسی را در کف دارد.
کفرها را در کشد چون اژدها
ما شما را چراغ روشن مردم قرار داده ایم؛ چراغ روشن اجتماع بشری قرار دادیم؛ برای همیشه، همیشه قرآن چراغ است؛ همیشه باطن پیغمبر می درخشد؛ همیشه حقیقت پیغمبر می درخشد و شب همیشه هم شب است؛ مردم در تاریکی جهل و نادانی قرار گرفتند ؛ تاکنون که اینطور و این چراغ در میان مردم روشن است؛ آنگاه که قاطبه ی بشر بیدار شده اند؛
« لِیُظهِرَهُ علی الدّینِ کلّه » آمده شرق و غرب عالم را قرآن فراگرفته است؛ الان هم سفرش فرا گرفته ، نور روشن است؛ مردم هم که بیدار شدند دیگر تاریکی برطرف می شود. دیگر شب برطرف می شود، دیگر نور است؛ برای همیشه نور است.
« یا أیّها المزّمّل » ای جامه بر خود پیچیده، برخیز در شب برخیز؛ « قمِ الّلیل»، در میان ظلمت شب قیام بکن، مردم را در میان این تاریکی ها نور بده، ای سراج منیر، ای نور الهی، برخیز مردم را نور بده.
📚 منبع: کانال حضرت علامه حسن زاده آملی👇
💥 عقیق ، کانالی ویژه اخبار و تحلیل های خاص 👌
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
🔘▪️ #حضرتعلامهحسنزادهآملی
🔘▪️#غذایشبههناک
👈 شبهه ناک است آقا شبهه ناک است.
هزار و یک فاتحه و اخلاص روی آن بخوانی فایده ندارد.
خود غذا شبهه ناک است.
بسم الله بسم الله این را چجوری پاک می کند؟
الحمد و قل هو الله این را چجوری پاک می کند؟
غذا شبهه ناک است.
زنگ گرفته است.
نور آفتاب چطور در او بتابد؟ قرآن چطور بر او خوانده شود که چه کاری بر او برسد؟
یک غذای شبهه ناک چجوری می خواهد، چکار می خواهد بکند؟
وضو بگیرد بیاورد بخورد؟ بله؟ پاک می شود؟ چه چیزی پاک می شود؟
مواظب خودتان، مواظب فرزندانتان ( باشید ).
این فرزندان از ابتدا پدر، پدر.
درست است که مادر مسؤولیت بسزایی دارد، اما غذا از توی پدر است و غذا اثر می گذارد.
#بچههاراآلودهنکنید.
آنها را گرفتار نکنید.
نگو آنها که مکلّف نیستند؛ تو که مکلّف هستی.
#غذایکاثرتکوینیدارد ؛ کاری به دانستن و ندانستن ندارد در خیلی از موارد.
می بینید که اگر یکی تشنه است، زهری را، کاسه زهری بود این را سر کشیده و خورده، به هوای اینکه مثلا شربتی است؛ درست است که گناه نکرده، درست است که انتحار نکرده؛ اما آن کاسه ی زهر، نمی گوید که: چون تو نمی دانستی من تو را نمی کشم. او اثر تکوینی دارد.
#غذایحرامیکاثرتکوینیدارد.
اینها را مواظب باشید و مراقب باشید.
برو دنبال کار، کار کن. در ِ سوال را تخته کن.
علمای اخلاق ما به ما فرمودند همت شما از یک چلچله کمتر نباشد. پرستو، چلچله. خیلی حیوان باهمتی است. پرنده ی باغیرتی است. اگر کسی ادعا کند ما در خانه مثلاً نبودیم یا بودیم؛ این پرنده از سقف خانه آمد پایین و مثلاً روی کیسه ی برنجمان رفته، کیسه ی عدسمان رفته، گندممان رفته، حبوبات و خوراکی های خانه را، حیاط را گرفته آورده برای خودش و بچه هایش، این افترا زده به چلچله. مستقیم از خانه به در می آید می رود به بیابان.
بر این خانه ی یغما چه دشمن چه دوست
همه دارند غذا می خورند. صحرایی ها غذا دارند؛ دریایی ها غذا دارند؛ همه غذا دارند.
می رود غذای خودش را از دست رنج خود فراهم می کند می آورد برای خودش و بچه هایش. به ما فرمودند از یک چلچله کمتر نباشید. بروید دنبال کار. کار کنید؛ کار کنید.
برو شیر درنده باش.
برو دنبال کار و خوشبخت باش که کار می کنی. خوشوقت باش که به توقع این و آن ننشستی. این حرف را از زبانت بگیر: مگر فلانی برای ما چکار کرد؟ این گداطبعی را از خودت بگیر. مگر باید چکار کند؟ چرا تو این توقع را داری؟ این خیال و اندیشه را چرا می کنی؟ چرا فلانی؟ فلانی برای من مگر چکار کرده؟ چکار بایست بکند؟
تو برای خودت چنین حرفی را نمی زنی. تو برای فلانی کاری کن. می خواهی چکنی؟ که چرا فلانی برای من کاری نکرد؟ این خوی پست است. این طبیعتی است دون. این طبعی است ناچیز. مگر برای ما چکار کرده اند چیست؟ این حرفها را از خودت دور کن. خیلی آقا باش. خیلی بزرگوار باش.
#خیلیباهمتباش.
سعدی آن جمله را خیلی شیرین، الحق شیرین گفت که به یک پیرمردی که خارکش بود؛ بوته خار می کَند می آورد می فروخت.
وقتی به حاتم طایی گفتند آیا از خود جوانمردتر دیدی؟ گفت: بله دیدم. گفت: کی؟
گفت: یک پیرمردی را دیدم یک پشته بوته ی خار بر دوشش است، دارد می آورد به شهر بفروشد. در صحرا بوته کنده بیاورد بفروشد. به او گفتم: آقا تو که می خواهی از این راه نان بخوری برو به خانه حاتم طایی شب و روز آنجا سفره گسترده است برای این و آن.
گفت: من از دسترنج خودم نان می خورم که بر سر سفره ی او نروم. این سفره ای است که برای همه حاضر است. گفت: آن پیرمرد از من ِ حاتم طایی جوانمردتر بود.
منبع: کانال اختصاصی نشر صوت و متن آثار حضرت علامه حسن زاده آملی
@Aghygh