📆 ۱۳۹۸/۱۲/۲۴ ✅ شهردار اردکان دستور تعطیلی خطوط واحد و پایانه مسافربری شهر اردکان را تا اطلاع ثانوی صادر کرد ✍🏻 به گزارش روابط عمومی شهرداری اردکان، با توجه به شیوع ویروس کرونا تا اطلاع ثانوی خطوط واحد و پایانه مسافربری شهر اردکان تعطیل شد. شهروندانی که از گذشته بلیط سفر تهیه کرده‌اند و یا نیاز به هرگونه سفر دارند می‌توانند با مدیران دفترهای مستقر در پایانه مسافربری تماس حاصل فرمایند. در ضمن توصیه می‌شود تمامی سفرهای غیرضروری خود را لغو کرده و در خانه بمانید. جهت کسب هرگونه اطلاعات بیشتر با شماره ۳۲۲۴۸۵۷۵ تماس بگیرید. @zarrhbin

♦️آمار جدید مبتلایان به کرونا در ایران به تفکیک استان ها ❌❌❌ آمار استان یزد جای تامل دارد !!!! ⚠️مردم بیشتر مراقب باشید!!!! ❌ثبت 73 مورد با تست مثبت در ۲۴ ساعت گذشته @zarrhbin

📣📣📣📣 #اطلاعیه 📌قابل توجه همشهریان گرامی طبق هماهنگی های صورت گرفته و با رعایت کامل نکات بهداشتی ماسک های تولیدی #کارخانه‌آداک‌دوخت‌اردکان در حال حاضربه طور گسترده در داروخانه های زیر توزیع میشود ✅داروخانه شبانه روزی دکتر علیخانی ✅داروخانه دکتر حیدریان ✅داروخانه دکتر یحیوی زاد خ باهنر ✅داروخانه شبانه روزی رازی جنب بیمارستان ضیایی ❌قیمت مصوب هر عدد ماسک ۳۰۰۰هزارتومان می باشد❌ باز هم متذکر میشویم ماسک ها #قابل‌شستشو و با یک اتو زدن مجددا استریل و قابل استفاده میشود ، کاملا بهداشتی و مورد تایید شبکه بهداشت و درمان بوده و فقط در داروخانه های بالا و با آرم آداک دوخت اردکان میتوانید تهیه کنید . @zarrhbin

📌 جلسه مشترک شورای تامین شهرستان های #میبد و #اردکان 🔹مصوبه های این شورا در صورت تصویب شدن نهایی، شامل تعطیلی اکثریت اصناف به جز #نانوایی‌ها، #میوه‌فروشی‌ها و #سوپرمارکت‌ها، و #محدودیت‌تردد در ورودی های هر دو شهرستان نیز میشود. @zarrhbin

#تکمیلی ✅ مصوبات جلسه مشترک شورای تأمین شهرستان‌های اردکان و میبد/ لازم‌الاجرا برای همه واحدهای صنفی دو شهرستان از تاریخ ۲۴ اسفند ۱۳۹۸ ▫️تمامی اصناف شهرستان‌های اردکان و میبد به‌غیر از واحدهای توزیع مواد غذایی شامل سوپرمارکت، میوه‌فروشی، نانوایی، قصابی، مرغ و ماهی، خواربارفروشی، شیر و ماست با رعایت پروتکل بهداشتی تا اطلاع ثانوی تعطیل اعلام می‌گردند. ▫️نانوایی‌های اردکان و میبد مکلف‌اند با افزایش ساعت پخت و بسته‌بندی بهداشتی نان از عرضه مستقیم به صورت گذشته خودداری کنند و در راستای اجرای دقیق مصوبه، اتحادیه نانوایان با همکاری تعزیرات و مرکز بهداشت ضمن نظارت کامل و دقیق، با هرگونه تخلف احتمالی برخورد قانونی انجام دهند. ▫️تمامی فروشگاه‌های بزرگ و هایپرمارکت‌ها در سطح شهرستان‌ها تا اطلاع ثانوی تعطیل است. این فروشگاه‌ها می‌توانند اجناس و مایحتاج ضروری مردم را به صورت اینترنتی و تلفنی سفارش گرفته و از طریق پیک ارسال نمایند. ▫️دفن اجساد و نحوه غسل‌دهی بر اساس دستورالعمل‌های وزارت بهداشت و بر اساس نظر کارشناسان انجام شود. ▫️پمپ بنزین‌ها نسبت به رعایت پروتکل‌های بهداشتی اقدام و شبکه بهداشت نظارت بر این مهم را برعهده خواهد داشت. ▪️همچنین دو مصوبه مهم در خصوص تعطیلی واحدهای صنعتی و تشدید نظارت بر تردد خودروها منوط به تأیید از سوی شورای تأمین استان گردید. @zarrhbin

🔸اعلام آماده‌باش چهارشنبه آخر سال به استانداران 🔹سخنگوی وزارت کشور از اعلام آماده باش چهارشنبه آخرسال به استانداران خبر داد و گفت: اکیپ‌های عملیاتی آتش‌نشانی و خدمات ایمنی در مراکز تجمع مستقر شوند. @zarrhbin

بهبودیافتگانِ کووید-۱۹ ریه خود را تقویت کنند/ تمرینات قلبی-عروقی انجام دهید 🔹پزشکان هنگ کنگ در بررسی ­های خود دریافتند افرادی که به بیماری کووید-۱۹ مبتلا شده و بهبود پیدا کرده ­اند با کاهش حجم و ظرفیت ریه مواجه می­ شوند به گونه ­ای که با راه رفتن سریع دچار تنگی نفس خواهند شد./ ایسنا @zarrhbin

♦️چرک گلو باعث بروز کرونا می‌شود؟ / ۱۵ دقیقه صحبت با نفر دیگر خطرناک است 🔹طبق گفته متخصصان بعید است ویروس کرونا به علت عفونت یا چرک گلو در بدن بروز پیدا ‌کند 🔹یک نکته مهم درباره نحوه انتقال کرونا اینکه، اگر افراد به مدت ۱۵دقیقه در فاصله کمتر از دو متر با هم صحبت کنند، در صورتی که یکی از آن‌ها ناقل باشد فرد دیگر حتماً در معرض ابتلا به کرونا قرار خواهد گرفت #در_خانه_بمانیم #زندگی_بهتر @zarrhbin

چرا جهاز رو تو کوچه چیدن؟🤦🏻‍♂️😐 @zarrhbin

سقف برداشت از خودپردازها به ۲۰۰ هزار تومان بازگشت 🔹پیگیری خبرنگار فارس از شبکه بانکی نشان می‌دهد که سقف برداشت از خودپردازها که مدتی پیش به ۵۰۰ هزار تومان افزایش یافته بود، به دلیل جلوگیری از شیوع ویروس کرونا به ۲۰۰ هزار تومان کاهش یافته است. 🔹همچنان سقف نقل و انتقال از طریق اینترنت بانک و عابربانک و نرم‌افزار انتقال بانک‌ها ۱۰ میلیون تومان و سقف نقل و انتقال وجه به وسیله اپلیکیشن‌های پرداخت ۳ میلیون تومان است. @zarrhbin

✅ ایام تبلیغ کاملا #کورونایی قسمت سوم اون ساعت کلی خندیدیم و حرف زدیم. مزاحم کار دکترا و پرستارا نبودم. اونا هر وقت میخواستن میومدن و به هر مریضی که نیاز بود سر میزدن و سرم وصل میکردن و داروها رو توزیع میکردن و این چیزا. اینم بگم که خنده زیاد باعث افزایش سرفه عده ای از کوروناییا شده بود. بهشون گفتم: مثل وقتی هست که یه بچه اومده وسط و داره خرابکاری میکنه و والیدنش همش سرفه میکنن و چشم و ابرو میان که مثلا بگن حواست جمع باشه و خرابکاری نکنا ، الان همون حس رو دارم. هم صدای سرفه ها زیاده و هم بعضیا موقع سرفه کردن، قیافشون خیلی عوض میشه و انگار دارن از ته دلشون یه چیزی بارمون میکنن با یه صلوات، ختم جلسه را اعلام کردیم. ته گلوم خشک شده بود. میخواستم آب بخورم اما مکافات داشتیم. نمیشد به راحتی بری سراغ آب سردکن و شیرو باز کنی و بریزی توی یه لیوان یه بار مصرف و ماسک و دم و دستگاهت برداری و قورت و قورت بدی بالا! به دردسرش نمی ارزید. منم که کلا اخلاق شیرازی بودنم وقتی گل میکنه، میشم مثل همون بنده خدایی که ازش آدرس پرسیدم. یه نگا به کاغذ کرد و یه نگا به منتهی الیه افق! بعدش چش و چالش کرد تو هم و گفت: «عامو خیلی دوره! نمیشه نری؟» خلاصه از قید آب زدم. رفتم ایستگاه پرستاری. دیدم یکی از پرستارا به خاطر اینکه از شب قبلش نخوابیده بود و خیلی بهش فشار اومده بود و ناهار و شام هم خیلی منظم تقسیم نکرده بودند، فشارش افتاده بود. خیلی دلم سوخت. با اون حجم زیاد کار و استرس و بعضی بیماران کم حوصله و ... نمیدونم چرا اما یهو از دهنم در رفت و گفتم: ببخشید کاری از دستم برمیاد؟ یکی از دوستاش که نشسته بود بالا سرش گفت: الان نه اما اگه تا نیم ساعت دیگه حالش خوب نشه، زحمت اشهدش باشماست! گفتم: حالا بالا سرش اینجوری نگین. بنده خدا هول میکنه. راستی شما واستون اضافه کار چقدر رد میکنن که حاضرین به این مرحله برسین که دوستتون رسیده؟ ابرو در هم کشید و مثل اینکه حرف خیلی زشتی شنیده باشه گفت: شما فکر کردین ما واسه پول اینجاییم؟ یه نگا دور و برم انداختم و مثلا خیلی سِرّی و سکرت پرسیدم: واسه پول نیست؟ با چشمای بِر و متعجب گفت: حاج آقا حالت خوبه؟ کدوم احمقی حاضر میشه برای پول بیاد توی این جهنم؟ گفتم: آهان ... گرفتم ... پس لابد مجبورتون کردن. آره؟ خدا بگم چیکارشون کنه! خیلی بی رحمن! از چشماش خشم میبارید! گفت: مجبور؟ شما اصلا خبر داری که هممون فرم رضایت نامه پر کردیم و حتی بعضیا خانوادشون هم پر کردن؟ مجبور کدومه؟ چرا همیشه باید زور بالا سرمون باشه که کار کنیم؟ با لحنی موذیانه گفتم: والا چه بگم! مردم میگن! پرستاره که واقعا داشت میسوخت از حرفام گفت: لابد میخوای بگی تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها! آره؟ بازم با لحن موذیانه تر فقط یه کلمه گفتم: حالا به هر حال! اگه بگم دوستش یه کم حالش سر جاش اومده بود و با اینکه رنگش مثل گچ سفید شده بود اما یه کم سرش چرخوند طرف من و با حالت ناجونی گفت: حاج آقا اگه خدایی نکرده خواهر و مادر خودتم توی این بخش مریض بودن و افتاده بودن روی تخت، بازم به ما میگفتی واسه پول اومدین و مجبورتون کردن که به این مریضا برسین؟ با شیطنت گفتم: اون موقع فرق میکرد! با هم گفتن: عجب حاج آقای چیزی هستی شما! آخه چه فرقی میکرد؟ خواهر مادر مردم هم خواهر مادر شمان! فرق میکنه؟ این چه حرفیه؟ گفتم: حالا ... من بلدم از مادر خواهرم مراقبت کنم. ادامه دارد... ✍دلنوشته‌های یک طلبه @zarrhbin

☆این روز ها لبخند همه ما عجیب زیبای تلخ است ... ☆خنده هایمان چون کودکانی هستند با آرزوهای بزرگ در کلبه ای فقیرانه... ☆اما من امید دارم که روزی آفتابِ شادی از پشت کوهِ غم میتابد و شرمسار خواهد کرد این کوه غم را... ☆و بر همه دنیا خواهد تابید ☆وتمامی یخ های بی رنگ را به آبشاری باشکوه بدل خواهد کرد... ☆و‌ شکوفه های سرخ و آبی خواهند روئید از دل سنگ های سیاه روزگار... ☆آری من امید دارم... ☆امید دارم که روزی لبخندهایمان زیبای شیرین خواهد شد ☆صبور باشیم😊🌸 @zarrhbin