eitaa logo
ذره‌بین درشهر
18.1هزار دنبال‌کننده
60.8هزار عکس
9.5هزار ویدیو
188 فایل
ارتباط با ادمین @Zarrhbin_Admin جهت هماهنگی و درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 اندیشه های ناب... 💠 راه شناخت بزرگواران....⁉️ ✅ شایسته ترین مردم به آن که را با او . 📚 نهج البلاغه، حکمت۴۳۶ @zarrhbin
برف و باران در کشور از امروز @zarrhbin
🍃 #با_معمار_انقلاب از دردِ دلم به جز تو کی با خبر است یا با منِ دیوانه که در بام و در است طغیانِ درون را به که بتوانم گفت فریادِ #نهان را به دلِ کی #اثر است #دهه_فجر_گرامی_باد 🌹 @zarrhbin
🍃 ... 💠 بعد از مدتی، ۴ نفر که لباس زرد رنگی به تن داشتند، شروع کردند به پرس و سئوال از کسانی که دستگیر شده بودند. یکی از آنها به من که رسید گفت: تو هستی؟ گفتم: بله، گفت: من تو را در اردکان زیاد دیدم(کَلَکِ طرف بود) و مرتب به من می گفت: چه طوری؟! 💠 و این چهار نفر شروع کردند به کتک زدن بچّه ها، آنها بودند؛ هر کدام از این ۱۰ یا ۱۵ نفر که می خواستند دستشان می گرفتند و به وسط اتاق می کشیدند و او را به پشت خود می بردند و محکم تسمه کش به زمین می کوبیدند. 💠 خوشبختانه من و دوستانم علی سپهری و حسین انصاری این طور زدن نصیبمان نشد و ترس دیگری که داشتم این بود که پسوند فامیلی هر سه ی ما بود و نیروهای اطلاعاتی همین امر را سوژه ی خوبی می دانستند و در ذهنشان این را تداعی می کردند که اینها هستند که دستگیر شده و باید شوند. 💠 بعد از مدتی که کتک کاری و ضرب و شتم تمام شد؛ فردی، را در همان اتاق صدا زد و از او سئوالی کرد او یواش جواب داد و مرد سئوال کننده ناراحت شد و یک دست محکمی به صورت و بینی علی سپهری زد که خون از دماغ علی سرازیر شد؛ که آنها به او اجازه دادند که برود و صورتش را در همان ساختمان بشوید و برگردد. (پدر این قسمت را با بغضی که درون گلو داشت تعریف کرد.) 💠 من هم که همینطور ایستاده بودم جای خود را با آدم کناریم عوض کردم؛ نفراتی که ماها را می زدند و از اتاق بیرون رفته بودند، باز به اتاق برگشتند. بعد دیدم که به این دانشجویی که من جای خود را با او عوض کرده بودم و بچه ی نبود، همان آدم که قبلاً به من می گفت اردکانی چه طوری؟! به او می گفت: کجایی؟! :) 💠 فهمیدم که این ها خیلی احمقند، تصمیم گرفتم که اطلاعات درستی به آنها ندهم. در این اتاق نفرات زخمی را جدا کردند؛ چون می بایست بقیه را به منتقل کنند، که منهای زخمی ها ما ۱۰ نفر بودیم که از این ۱۰ نفر ۳ نفر بودند و بقیه از شهرهای دیگر ایران، که خوشبختانه همگی سالم بودیم. 💠 آنها برای انتقال هر یک از ماها دو مامور گاردی و دو دستبند تهیه دیده بودند؛ یعنی دست راست ما با یک دستبند به دست یک گاردی و دست چپ ما نیز با یک دستبند به دست گاردی دیگری وصل شده بود یعنی بیست نفر گاردی و بیست دستبند برای این ده از دید آنها خرابکار، که ما را به داخل ماشین ریوی کمک ارتش که به دانشگاه آمده بود منتقل کردند و واقعاً با این وضعیت سوار ماشین شدن بسیار مشکل بود یعنی سه نفری باید به بالا برویم و باهم پایین بیاییم. 💠 سوار ماشین شدیم و ما را به تحویل دادند. آنجا دستبندها را باز کردند و هر ده نفر ما را رو به دیوارِ زبرِ سیمان زده قرار دادند، باز یک عده ای از پاسبان ها به طرف ما آمدند و با کفش های نوک تیز شروع به زدن ما کردند و به هرکس یک چیز و یک فحشی می دادند. 💠 به من که رسیدند مرتب به ساق پای من از پشت ضربه می زدند و می گفتند: فلان فلان شده (فحش) چرا کتانی پوشیدی؟ چرا ریش داری؟ به که رسیدند، او را می زدند و می گفتند: چرا پیراهن سیاه پوشیدی؟ 💠 پس از مدتی زدن، که ما فقط دست هایمان را جلوی پیشانی و دماغ گرفته بودیم که اگر ضربه به سرمان می زنند سرمان به دیوار سیمانی نخورد و نشود. هنوز به همین حالت بودیم که یکی یکی ما را صدا زدند؛ تا به داخل ساختمان ببرند. 💠 یکی آمد و را صدا زد و نزد خود خواند، که در آن لحظه من با خود گفتم: شاید یکی از او را لو داده باشد؛ چون قبل از اتفاقات دانشگاه، بچه ها به ساختمان پیشاهنگی در اردکان حمله و شیشه های آن را شکسته بودند و من هم شاهد این ماجرا در اردکان بودم.( ساختمان پیشاهنگی همان ساختمان کلینیک فرهنگیان کنونی است.) 💠 من با خود فکر می کردم شاید این جریان را به گوش اصفهانی ها رسانده باشند و مرا را لو داده باشند ولی بعداً فهمیدم که نه، چیز دیگری از علی سپهری سئوال کردند. که نوبت به بازجویی من رسید و مرا ابتدا به داخل ساختمانی بردند و بعد هم داخل اتاقی که در آن نشسته بود؛ ✅ادامه دارد.... 📸 آقای علی سپهری اردکانی یکی از دانشجویان دستگیر شده @zarrhbin
8.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نوانمایش مذهبی "یاس کبود یثرب" کاری از گروه نمایشی سادیار دوشنبه 15 بهمن بمدت 3 شب ساعت 19 مصلی امام خمینی(ره) اردکان @zarrhbin
📸گوشه ای از مراسم یادواره شهدای محله جنت اباد @zarrhbin
گلبانگ انقلاب هم اکنون در آموزشگاه دخترانه امام حسین(علیه السلام) با حضور امام جمعه شهر .فرماندار مدیر آموزش و پرورش و مسئولین شهرستان روابط عمومی آموزش و پرورش اردکان @zarrhbin
🔴 حادثه تروریستی در نیکشهر یک شهید و ۵زخمی برجای گذاشت صبح امروز در مراسم صبحگاه ناحیه مقاومت نیکشهر یک حادثه تروریستی رخ داد که در آن یک نفر شهید شد./ مهر @zarrhbin
🌤🌧اطلاعیه جوی : براساس خروجی اخرین مدلهای هواشناسی و تصاویر ماهواره اردکان از امروز شنبه(13/11/97) بعدازظهر و شب تحت تاثیر موج ناپایدار قرار گرفته که پیامد ان برای امروز از ساعات بعدازظهر و شب افزایش ابر گاهی به همراه وزش باد و افزایش دما می باشد. موج ناپایدار طی روز یک شنبه(14/11/97) گسترش یافته .طی این روز بتدریج افزایش ابر از ساعات بعدازظهر و شب گاهی به همراه وزش باد شدید و گردوخاک و احتمال بارندگی و بتدریج با کاهش دما پیش بینی می شود . طی روز دوشنبه(15/11/97)نیز برخی از ساعات احتمال رگبار پراکنده باران ، به همراه وزش باد دور از انتظار نخواهد بود طی همین روز کاهش محسوس دما نیز پیش بینی می شود / کانال وضع هوای اردکان @zarrhbin
👂👂👂👂 شنیده ها حکایت از عدم پخش درجایگاه های سوخت گیری شهرستان اردکان را دارد. بنا به گزارشات مردمی رسیده به کانال ،چند وقتیست که در جایگاه های سوخت گیری، سطح شهر توزیع نشده است!!!!!! لطفا پاسخگو باشید. @zarrhbin
ذره‌بین درشهر
🖌صوفی‌منشی و تقسیم مناصب؛ گاه‌شماری یک رخداد 🔺تاریخ آن چیزی نیست که در لحظه و مکانی خاص رخ می‌دهد،
صوفی منشی و... به نام خدا سلام 1- به نظرم نویسنده ی اراجیف فوق البته اگرنویسنده ی محفوظ ،ایشان اجازه بدهند که نام تلاششان وسوزاندن فسفر زیادشان را اراجیف بنامیم(با توجه به انتخاب اصطلاحات جدید برای اشخاص ومحتوای فکری آنها در یادداشتشان) چون سرچشمه ی مشرب سیاسی نویسنده طبق یادداشتشان ، کاملا غیر بومی،غیر اسلامی و وارداتی است وبا ادبیات انقلاب اصیل اسلامی در پارادوکس معناداری است وتحقیقا مطابق فلسفه ی سیاسی ومعرفتی لیبرالیسم تنظیم شده، پاسخ دادن به ایشان منوط به شفاف سازی وتبیین مفردات اصطلاحات مطروحه ی توسط ایشان است وبه نظر می رسد پاسخ به چنین هویت شکل گرفته ای با آن مبانی مقروضه، آب در هاون کوبیدن است. 2- ضمنا توجه به یک نکته شاید راه گشا باشد که تقلیلِ مطالبات مبنایی ، منطقی ، منطقه ای ، مستقل وبه دور از سیاسی بازی های مرسوم ،توسط اساتید روحانی بزرگوار حوزه ؛ به درخواست نا همگونِ مشورت خواهی امام جمعه محترم از نماینده ی محترم ؛ (این تقلیل،) نوعی اهانت وجسارت و ظاهرا ناشی از بُغض ، ترس ودیاثت سیاسی نویسنده ی محفوظ! وپخش کننده ی آن یادداشت است. 3- وعلَم کردن مسایل پیش پا افتاده ی مطرح شده در جلسه ی اساتید محترم حوزه علمیه با نماینده ی شهر ، ونپرداختن به سؤالات منطقی؛ مبنایی و روشنگرانه ی آن جلسه ؛ و فنومنولوژیستی وپیش داورانه به مسائل نگاه کردن، نشانه ی ضعف مبانی و فشالت پاسخگویی و ایجاد شارلاتانیسم رسانه ای توسط اعوان وانصار و خود نماینده ی محترم وحزب متبوع اوست. انّ الله یحب الصادقین. ✏حمید طالب پور اردکانی @zarrhbin