eitaa logo
ذره‌بین درشهر
21.6هزار دنبال‌کننده
66.4هزار عکس
10.7هزار ویدیو
228 فایل
ارتباط با ادمین @Zarrhbin_Admin جهت هماهنگی و درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 من خراباتیم از من سخن یار مَخواه گُنگَم از گنگِ پریشان شده گفتار مَخواه من که با کوری و مهجوریِ خود سرگرمم از چنین کور تو بینائی و دیدار مَخواه چشم بیمار تو بیمار نموده است مرا غیرِ هذیان سُخنی از منِ بیمار مَخواه با منشین گر که نشستی هرگز حِکمت و فلسفه و آیه و اخبار مَخواه مستم از باده‌ی عشق تو و از مست چنین پندِ مردان جهان‌دیده و هُشیار مَخواه 🌹 🇮🇷 @zarrhbin
🍃 رازِ دل را نتوان پیشِ کسی باز نمود جز برِ دوست، که خود حاضر و پُرسانَش نیست با که گویم که به جز دوست نبیند هرگز آنکه اندیشه و دیدار بِفرمانَش نیست گوشه‌ی چشم گشا بر منِ مسکین بنگر ناز کن ناز که این بادیه سامانَش نیست سَرِ خُم بازکن و ساغر لبریزم ده که به جز تو سرِ پیمانه و پیمانَش نیست نتوان بست زبانش ز پریشان گوئی آنکه در سینه به جز قلب پریشانَش نیست پاره کُن دفتر و بشکن و دم دربند که کسی نیست که سرگشته و حیرانَش نیست. 🌹 🇮🇷 @zarrhbin
🍃 بر گیر جام و جامه‌ی زهد و ریا درآر محراب را به "شیخِ ریاکار" واگذار با پیره میکده خبرِ حالِ ما بگو با ساغری برون کند از جانِ ما خُمار کشکول فقر شد سببِ افتخارِ ما ای یارِ دلفریب بیفزای افتخار ما ریزه‌خوارِ صحبتِ رندِ با غمزه‌ای نواز دلِ پیرِ جیره‌خوار از زهرِ جان‌گدازِ رقیبم سخن مگوی دانی چه‌ها کشیدم از این "مارِ خالدار" بوس و کنارِ یار به جانم حیات داد در هجرِ او نه بوس نصیب است و نی کنار هشدار ده به پیر خرابات، از غمم ساقی ز جامِ باده مرا کرد هوشیار 🌹 🇮🇷 @zarrhbin
🍃 جامی بنوش و بر در میخانه شادباش در یاد آن فرشته که توفیق داد باش گر تیشه‌ات نباشد تا کوه برکنی فرهاد باش، در غم دلدار و شاد باش رو حلقه‌ی غلامیِ به گوش کن فرمانروای عالم کون و فساد باش در پیچ و تاب گیسوی ساقی، ترانه ساز با جان و دل لوای کش این نهاد باش شاگردِ پیرِ میکده شو در فنونِ گردن فراز بر همه‌ی خلق، اوستاد باش مستان "مقام" را به پشیزی نمی‌خرند گو خسرو زمانه و یا کیقباد باش فرزند دلپذیر خرابات گر شدی بگذار ملک قیصر و کسری به باد باش 🌹 🇮🇷 @zarrhbin
🍃 عمر را پایان رسید و یارم از دَر دَر نیامد قصه‌ام آخر شد و این غصه را آخر نیامد جام مرگ آمد به دستم جام می هرگز ندیدم سالها بر من گذشت و لطفی از دلبر نیامد مرغ جان در این قفس بی‌بال و پر افتاد و هرگز آنکه باید این قفس را بشکند از در نیامد عاشقان روی جانان، جمله بی‌نام و نشانند نامداران را هوای او دمی بر سر نیامد کاروانِ عشقِ رویش صف به صف در انتظارند با که گویم آخر آن معشوقِ جان‌پرور نیامد مُردگان‌ را روح بخشد را جان ستاند جاهلان را اینچنین عاشق‌کُشی باور نیامد 💚 🌹 🇮🇷 @zarrhbin
🍃 باده از پیمانه‌ی دلدار هُشیاری ندارد بی‌خودی از نوش این پیمانه، بیداری ندارد چشمِ بیمارِ تو هر کس را به بیداری کشاند تا ابد این عاشقِ بیمار، بیماری ندارد عاشق از هر چیز جُز دلدار دل برکَنده خامُش چونکه با خود جز حدیثِ عشق گفتاری ندارد با که بتوان گفت از شیرینیِ دردِ غمِ یار جُز غمِ دلدارِ عاشق پیشه، غمخواری ندارد بر سرِ بالینِ بیمارِ رُخت روزی گذر کن بین که جز عشقِ تو بر بالین پرستاری ندارد لُطف کن ای از رُخ پرده بگشا ناز کم کُن دل تمنّائی ز دلبر غیرِ دیداری ندارد 🌹 🇮🇷 @zarrhbin
🍃 باده از پیمانه‌ی دلدار هُشیاری ندارد بی‌خودی از نوش این پیمانه، بیداری ندارد چشمِ بیمارِ تو هر کس را به بیداری کشاند تا ابد این عاشقِ بیمار، بیماری ندارد عاشق از هر چیز جُز دلدار دل برکَنده خامُش چونکه با خود جز حدیثِ عشق گفتاری ندارد با که بتوان گفت از شیرینیِ دردِ غمِ یار جُز غمِ دلدارِ عاشق پیشه، غمخواری ندارد بر سرِ بالینِ بیمارِ رُخت روزی گذر کن بین که جز عشقِ تو بر بالین پرستاری ندارد لُطف کن ای از رُخ پرده بگشا ناز کم کُن دل تمنّائی ز دلبر غیرِ دیداری ندارد 🌹 🇮🇷 @zarrhbin
🍃 جز عشق تو هیچ نیست اندر دل ما عشق تو سرشته گشته اندر گِل ما اسفار و شفاء ابن‌سینا نگشود با آن همه جرّ و بحثها مشکل ما با شیخ بگو که راه من باطل خواند بر حق تو لبخند زند باطل ما گر سالک او منازلی سیر کند خود مسلک نیستی بود منزل ما صد قافله دل بار به مقصد بستند بر جای بماند این دل غافل ما گر نوح ز غرق سوی ساحل ره یافت این غرق شدن همی بود ساحل ما 🌹 🇮🇷 @zarrhbin
🍃 دست آن شیخ ببوسید که تکفیرم کرد محتسب را بنوازید که زنجیرم کرد معتکف گشتم از این پس به در پیر مغان که به یک جرعه‌ی می از هر دو جهان سیرم کرد آب کوثر نخورم منّت رضوان نبرم پرتو روی تو ای جهانگیرم کرد دل درویش به دست آر که از سِرّ اَلَست پرده برداشته آگاه ز تقدیرم کرد پیر میخانه بنازم که به سر پنجه‌ی خویش فانیم کرده عدم کرده و تسخیرم کرد خادم درگه پیرم که ز دلجوئی خود غافِل از خویش نمود و زَبَرُ و زیرم کرد 🌹 🇮🇷 @zarrhbin
🍃 گر سوزِ عشق در دلِ ما رخنه‌گر نبود سلطانِ عشق را به سوی ما نظر نبود جان در هوای دیدنِ دلدار داده‌ام باید چه عذر خواست متاعِ دگر نبود آن سر که در وصالِ رُخ او به باد رفت گر مانده بود در نظرِ یار، سر نبود موسی اگر ندید به شاخِ شجر رُخَش بی‌شک درختِ معرفتش را ثمر نبود گر بارِ را به رضا می‌کشی چه باک خاور به جا نبود و یا باختر نبود بلقیس‌وار گر درِ عشقش نمی‌زدیم ما را به بارگاهِ سلیمان گُذر نبود گر مرغِ باغِ قدس به وصلش رسیده بود در جمعِ عاشقانِ تو بی‌بال و پر نبود ۲۲بهمن_گرامی‌باد 🌹 🇮🇷 @zarrhbin