🔴 علیرضا بهشتی: مردم فکر نکنند سیمرغی میآید که مشکلات را حل کند، #سیمرغ خودِ ما هستیم
⬅️ در قانون اساسی بایستی مکانیزمهای دیدهبانی عمومی طوری طراحی شود که تا جایی که ممکن است، مسائل را کاهش دهیم. تکههایی از فکر، قطعات متصل نشدهای به هم، در قانون اساسی سال ۵۸ وجود دارد. اما الان میتواند این فکر به خوبی شکل گیرد. ما میتوانیم از تجربیات قانون اساسی کشورهای دیگر استفاده کنیم. اما هیچ کدام از اینها منافاتی با حرفی که عرض کردم ندارند. حتی نوشتن بهترین قانون اساسی هم فقط یک بخشِ قضیه است. بخش بعدی این است که #مردم باید به حضور خودشان ایمان پیدا کنند. این نیاز به بازسازیِ #اعتماد دارد. به این نیاز دارد که جو نقادی آزادانه در جامعه شکل بگیرد. نیاز دارد که به مردم به عنوان #زینتالمجالس نگاه نکنیم. نیاز دارد که مردم فکر نکنند سیمرغی از جایی میآید و مشکلات را حل میکند. سیمرغ خود ما هستیم. آنها که قانون اساسی اول را نوشتند، تصورشان از جامعه و از پلورالیسم موجود در جامعه، با تصورات و تصویر امروز در جامعه، #متفاوت بود. نمیخواهم بگویم چقدر واقع بینانه بوده یا نبوده. الآن مهم این است که قانون اساسی که میآید، نظامی که قرار است بر این اساس بازسازی شود، باید به گونهای باشد که به تعبیر من، اذن دخول ورود به میدانِ #سیاست را خوانده باشد، بعد وارد شود.
⬅️ در #ایران، الگوهای زیستی متنوع و متعددی وجود دارند. این تنوع و تکثر نه تنها تهدیدی نیست، بلکه برای ما #سرمایه است. ما یک #همبستگیملی داریم که براساس #هویتایرانی ما شکل گرفته است. ولی باید تنوع و تعدد را در سازگاری با آن قرار داد. اینها همان مبانی هستند که باید بر اساس آن #اصلاح صورت گیرد. وگرنه با تغییر قانون اساسی، چیزی اتفاق نمیافتد. امروز نظامی داریم که چهل سال #تجربه را پشت سر گذاشته است. اگر الان بخواهیم بازنگری کنیم، ممکن است جهت گیری ما این باشد که میخواهیم قانون اساسی ما، #شهروندمحور باشد.
⬅️ #شهروند کیست؟ همه کسانی که در این #مرزها زندگی میکنند، با هر عقیدهای که هستند. هر دینی که دارند. مسئله تفاوتهای قومیتی، تفاوتهای جنسیتی، اینها همه باید موردِ #ملاحظه قرار گیرند. من گمان میکنم که اگر این جهتگیری باشد، ممکن است رغبتی در میانِ #مردم به وجود آید. این میتواند راهی باشد برای خروج از #دوگانهای که الان جامعه در درون خودش میبیند. یکی از دلایلی انسدادی که الان وجود دارد همین است که یا بایستی براندازی کرد یا به همین که هست، باید رضایت داد. شاید راه سوم و اصلاحات اساسی و واقعی این باشد که بگویید من میخواهم این موجودیت را حفظ کنم، اما نه به این معنا که میخواهم همین که هست را حفظ کنم. میخواهم #تغییرات_لازم را در درونش ایجاد کنم. شاید این امید و #حرکتی به وجود آورد.
⬅️ من شخصا فکر میکنم تنها راه نجات ایران همین است. من راه نجات دیگری نمیبینم. نه کسی از بیرون میآید و به ما کمک میکند، نه میتواند کمک کند که این تحول به وجود آید. نه کسی قرار است از پرده غیب خارج شود. ما همیشه میگوییم انتظار به معنای این است که شما برای #ظهورمنجیعالم زمینه سازی کنید. بنابراین بایستی دنبال راهِ #عاقلانهای باشیم. این راه آسانی است؟ نه. راه سختی است. ولی #چارهای نداریم.
📜 بریده ای بود از گفت و گوی علیرضا بهشتی فرزند آیت الله شهید بهشتی با
#فصلنامه_حق_ملت
🗞
@zarrhbin
ذرهبین درشهر
#راز_فردوسی #وارثان_پر_سوم_سیمرغ #ایران؛ #خانه_سیمرغ تدوین :امراله مروتی @zarrhbin
#راز_فردوسی
#وارثان_پر_سوم_سیمرغ
#ایران؛ #خانه_سیمرغ
به خاطر داریددر وانفسای #کرونا که البته هنوز هم از بار آن کاسته نشده است؛ عده ای خائن و فرصت طلب با سواستفاده
از نگرانی و دلهره مردم؛ بازار کرونا هراسی را داغ کرده بودند و کاسبان کرونا با رد و بدل کردن شایعات و نشر اکاذیب در رسانه ها؛ توصیه های ضد و نقیض و بعضا خرافاتی نظیر معجزات روغن بنفشه و سماق و سیر و انواع ادعیه ساختگی ارائه میدادند و بنیاد تمام اینها بر تنها چیزی که استوار نبود و نیست؛ #خرد و #دانش و مبانی #علمی و #پزشکی است. برای انبساط خاطر شما مشترکان ارجمند هم که شده به اشتراک پستی متفاوت؛ آن هم از دل ادبیات حماسی و اسطوره ای ایرانیان که شاید بی ارتباط نباشد با #خرد و #دانش که این روزها بیش از هر زمان ارزش آن بر عوام و خواص خرافاتی آشکار شده است (اگر اهل بصیرت باشند)؛بپردازیم
👇👇👇
در شاهنامه ی فردوسی روایت عجیبی وجود دارد.
داستان از این قرار است که ؛
وقتی زال می خواست از سیمرغ خداحافظی کند و او را ترککند، #سیمرغ #سه_پَر از پَرهای خود را به زال می دهد و به او می گوید : "هر وقت در #تنگنا و #تیره_روزی قرار گرفتی پرها را به آتش بکش تا من ظاهر شوم و به #یاری ات بشتابم"
...سالها می گذرد؛ رودابه،همسرِ زال،#رستم را آبستن می شود و ناتوان از وضع حمل؛ در بستر مرگ می افتد. زال؛ هراسان اولین پر سیمرغ را به آتش میکشد؛ سیمرغ به یاری همسر و فرزندش می آید و از مرگ می رهاندشان.
زال در اواخر عمر و قبل از مرگش دو پر دیگر را به رستم می دهد تا در تنگنا آنها را به آتش بکشد.
...سالها می گذرد و رستم در جنگ با پهلوانی به نام اسفندیار دچار زخم های فراوان می شود و مستاصل از شکست او .رستم پر دوم را به آتش می کشد.
سیمرغ آشکار می گردد.رستم را #درمان می کند و راز شکست اسفندیار را بر ملا می نماید.رستم پیروز می شود.اما راز سر به مُهری که فردوسی قرنهاست آن را پنهان کرده اینجاست.فردوسی تکلیف #پر_سوم را مشخص نکرده است.در هیچ جای شاهنامه نشان وخبری از پر سوم نیست.سرنوشت پر سوم در پرده ی معماست.
حتی هنگامی که رستم در هفت خوان در نبرد دیو سیاه و سپید گرفتار می گردد و یا در رزم اول از سهراب شکست میخورد پر سوم را به آتش نمیکشد. یا هنگامی که در چاه شغاد نابرادر به تیرهای زهر گون گرفتار می آید، کشته می شود ولی پر سوم را به آتش نمیکشد.
چه چیز با ارزش تر از جانش است که #مرگ را می پذیرد ولی پر سوم را نگاه می دارد؟ چرا؟ رستم پر سوم را به چه کسی سپرده است؟ پر سوم باید به دست چه کسی برسد؟ و در چه زمانی به آتش کشیده شود؟
ادبیات اساطیری ایران شعله گاهِ دیرنده ای از اشارات و کنایه ها و نشانه های ژرف و رازآلود است.اشاراتی که خاستگاه اش همان تجسمِ آمال و آرزوهای ساکنان فلات ایران می باشد.فردوسی با هوشِ تاریخی و جامعه شناس اش #پیش_بینی روزهای #تیرگون میهنش را نموده بود.
او نیک می دانست گردش گردون بر ایرانیان روزهای هم دیسِ حاکمیتِ ضحاک را بازمی آورد؛
چو ضحاک شد بر جهان شهریار،
برو سالیان انجمن شد هزار.
نهان گشت آیین #فرزانگان،
پراگنده شد نام #دیوانگان.
#هنر #خوار شد جادویی ارجمند،
نهان #راستی آشکارا گزند.
ندانست جز کژی آموختن،
جز از کشتن و غارت و سوختن.
فردوسی در تعبیری عاشقانه و رازآلود صبح #امیدِ رهایی بخش از #تیره_بختی ایرانیان در هر دوره ای از این تاریخ را درصدف مکتومی قرار داده است.
باور اینکه هنوز راهی بر سعادت مندی ایرانیان وجود دارد.
تاریخ گواه این مدعاست.
#ایران؛#خانه ی_سیمرغ است و ما نوادگان رستم و زال ایم .#سومین_پر_سیمرغ را به آتش خواهیم کشید تا سیمرغ #خِرَد و #شادی و #سعادتمندی از پس این #ظلام_وحشت و #تیره_روزی بر فلات ایران لبخند بزند.
#ما_وارثان_پر_سوم_سیمرغ_ایم!!!!
@zarrhbin