eitaa logo
ذره‌بین درشهر
18.5هزار دنبال‌کننده
60.2هزار عکس
9.3هزار ویدیو
187 فایل
آیدی مدیریت کانال @Haditaheriardakani آیدی جهت هماهنگی درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ کار دست خود شهداست... عجیبه واقعا... در این اوضاع #اقتصادی که گاهی باید برای چندهزار تومن #هزینه_فرهنگی اینور اونور بدویی، اینجوری بصورت کاملا #گمنام یک نفر 47 میلیون هزینه کار برای #شهدا رو تقبل کنه... واقعا عجیبه... کار دست ما نیست... اگر #اخلاص باشه، شهدا واقعا خودشون جور میکنن. نمیدونم این اتفاقات #ایمان ما رو به زنده بودن شهدا و اینکه #عنایت دارند بیشتر میکنه یا نه؟! 🔸چقدر بهمون نشون بدن تا باورشون کنیم؟... ✍حامد کمالی اردکانی @zarrhbin
#گزارش_تصویری 🗓۳و۴مهرماه۹۹ 📢کاروان #هفته_دفاع_مقدس گروه فرهنگی هنری شمیم آسمان اردکان🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🔹اجرای سرود خیابانی😍 ✅ان شاءالله کلیپ کاروان به مناسبت #هفته‌_بسیج پخش خواهد شد🙏 ♦️با ما همراه باشید🌸 #هفته_دفاع_مقدس #شهدا #گمنام #هشت_سال_جنگ_تحمیلی #هفته_بسیج #کاروان #سرود #گروه_سرود #جهاد‌_ادامه‌_دارد #گروه_فرهنگی_هنری_شمیم_آسمان @Shamim_e_aseman
قبل از صبح برگشت. پیکر هم روی دوشش بود. بود و . می گفت: یک ماه قبل روی ارتفاعات بازی دراز داشتیم. فقط همین شهید جا مانده بود. پیرمردی جلو آمد. بود. همان که ابراهیم پسرش را از بالای ارتفاع آورده بود. سلام کردیم و جواب داد. همه ساکت بودند. انگار می خواهد چیزی بگوید اما! لحظاتی بعد سکوتش را شکست: آقا ابراهیم ممنون! زحمت کشیدی! اما پسرم...! پیرمرد مکثی کرد و گفت: پسرم از دست شما است! از چهره همیشه خندان ابراهیم رفت. چشمانش گرد شده بود از تعجب! گلوی پیرمرد را گرفته بود. چشمانش خیس از بود. صدایش هم لرزان و خسته: دیشب پسرم را در خواب دیدم. می گفت: در مدتی که ما و بی نشان بر خاک افتاده بودیم، هر شب مادر سادات (س) به ما سر می زد. اما حالا، دیگر چنین خبری برای ما نیست...! می گویند مهمانان ویژه حضرت زهرا(س) هستند! پیرمرد دیگر ادامه نداد. سکوت جمع ما را گرفته بود. به ابراهیم هادی نگاه کردم. دانه های درشت اشک از گوشه چشمانش غلط میخورد و پایین می آمد. می توانستم فکرش را بخوانم. ابراهیم هادی گمشده اش را پیدا کرده بود! ... 📚 سلام بر ابراهیم @zarrhbin