هدایت شده از شاعرانه
نشستهام بنویسم بهار یعنی تو
گل محمدی گلعُذار یعنی تو
گل همیشه بهارم گلی که خوشبوتر
بُوَد ز عنبر و مشک تَتار یعنی تو
طراوت گل و ریحان، طراوت باران
طراوت چمن و لالهزار یعنی تو
شکوه کوه عظیمی و آبشار بلند
شکوه رودی و هر چشمهسار یعنی تو
تو بر ضریح علی خوشههای انگوری
به دست فاطمه اما انار یعنی تو
به کوچهباغ دلم رَدّ پایتان گُل کرد
خزان قلب مرا نو بهار یعنی تو
تو که حلاوت شیر و شکر به کام منی
چقدر خوشنمکی، پس نگار یعنی تو
چقدر گشته دلم بیقرار آمدنت
قرار خاطر هر بیقرار یعنی تو
به روی لوح دلم نقش نام و روی شماست
که نامدار تو و ماندگار یعنی تو
به شوق آمدنت طاق نصرتی بستیم
به صبح فتح و ظفر اقتدار یعنی تو
قسم به گُل، به سحرگه، قسم به زُلف نسیم
شکوفههای گلِ ذوالفقار یعنی تو
نشستهام لب جاده که تکسوار آید
به شوق روی تو، آن تکسوار یعنی تو
به آن امید که ما را پناه میآید
بلند مرتبهشاهی ز راه میآید
#جواد_کریم_زاده #امام_زمان #جمعه_های_دلتنگی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa