دوای سکسکه😂 یک روز، شخصی نزد ملانصرالدین رفت و دوای سکسکه طلب کرد. او عربده‌ای کشید و سیلی محکمی در گوش مرد زد. مرد به شیشه خورد و شیشه‌ی دکان شکست. سپس گفت: من از تو دوای سکسکه خواستم. این چه کاری بود که تو کردی؟ ملانصرالدین گفت: دوای سکسکه همین است. اکنون می‌توانی فقط پول شیشه را بدهی و بروی. مرد گفت؛ ای ابله، من دوا را برای پسرم می‌خواستم. لطفاً ملانصرالدین نباشید، سلیمانی، ص ۱۳۴. #طنز #دوای‌سکسکه