گزیدهای از مثلهای فارسی
۱ - تو اوّل بگو با کیان دوستی
من آن گه بگویم که تو کیستی
۲ - تو به جای پدر چه کردی خیر
که همان چشم داری از پسرت؟
۳ - توی دیگِ آدم وسواسی، موش میافتد.
۴ - توی شُلهزرد، میخواهد کوفته پیدا کند.
۵ - تیغ چون بشکست، خنجر میشود
زادهی ظالم، ستمگر میشود
۶ - جادهی دُزدزده، تا چهل روز ایمن است.
۷ - جایی که پول میشمارند، غیبت نمیشود.
۸ - جایی که میوه نباشد، چغندر، سلطانُ المُرَکّبات است.
۹ - جوجهی پاییزه، میخواهد سرِ جوجهی بهاره کلاه بگذارد.
۱۰ - چشمی که بیش از صاحبعزا گریه کند، برای نان و حلواست.
دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۳۵۰، ۳۵۷، ۳۵۹، ۳۶۲، ۳۶۵، ۳۶۶، ۳۷۲ و ۳۸۴.
#مثل_فارسی
گزیدهای از مثلهای فارسی
۱ - حق با علی(ع) است؛ اما پلوی معاویه، چربتر است!
۲ - حقّ زهرا(س) بردن و دین پیمبر داشتن!
(سنایی)
۳ - حق، گرفتنی است؛ نه دادنی.
۴ - حکمت به لقمان آموختن، بیادبی است.
۵ - حکیمی را گفتند: برادر بهتر است یا دوست؟ گفت: برادر اگر دوست باشد، بهتر است.
۶ - حلالش چه وفا دارد که حرامش داشته باشد؟
۷ - حنای زیادی را به پاشنه میمالند.
۸ - حوض را که ساختی، قورباغه خودش پیدا میشود.
۹ - خانهات آمدم، دوغم ندادی؛ پشت سرم، ماست میفرستی؟
۱۰ - خانهای را که دو کدبانوست، خاک تا زانوست!
دوازده هزار مثل فارسی، ص ۴۱۹ - ۴۲۲، ۴۲۴، ۴۲۵ و ۴۳۳.
#مثل_فارسی
گزیدهای از مثلهای فارسی📚📚📚
۱ - لقمهی بزرگتر از دهن، راه گلو را میگیرد.
۲ - لقمهی هر مرغکی، انجیر نیست.
۳ - ما برای وصل کردن آمدیم
نی برای فصل کردن آمدیم
(مولوی)
۴ - مادر به اسم بچّه، میخورد قند و کلوچه.
۵ - مارِ بد، زخم ار زند، بر جان زند
یارِ بد، بر جان و بر ایمان زند
(مولوی)
دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۸۵۸.
#مثل_فارسی
گزیدهای از مثلهای فارسی📚📚📚
۱ - نه دزد باش، نه دزدزده؛ نه ظلم کن، نه ظلم بپذیر.
۲ - نه دست دارم به سر زنم، نه پا دارم به در زنم.
۳ - نه سرم را بشکن، نه گردو به دامنم بریز!
۴ - نه هر که پادزهر دارد، زهر باید خورَد.
۵ - نیش قلم، تیزتر از تیغ دو دَم است.
دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۹۵۵، ۹۵۷، ۹۶۲ و ۹۶۶.
#مثل_فارسی
گزیدهای از مثلهای فارسی📚📚📚
۱ - هر سری که بزرگتر است، دردسرش هم بیشتر است.
۲ - هر کجا قاب پلو، قیمه و کوکو دارد
مال وقف است و تعلق به دعاگو دارد
۳ - هر کس آن کند که نباید کردن، آن بیند که نباید دیدن. (قابوسنامه)
۴ - هر کس که زن ندارد، آرامِ تن ندارد.
۵ - هر که احسان نکند، انسان نیست
(جامی)
دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۹۹۵، ۹۹۸، ۹۹۹، ۱۰۰۲ و ۱۰۰۵.
#مثل_فارسی
برگزیدهای ازمثلهای فارسی💐💐💐
۱ - از دوازده فرزند یعقوب ، یکیش یوسف شد.
۲ - از دیگ جهان چون دو سه کفگیر کشیدی
باقی همهاش آن مزه دارد که چشیدی
۳ - از سوزن کوتاهقد کاری برمیآید که از نیزهی بلند برنمیآید.
۴ - از محبت، خارها گل میشود
(مولوی)
۵ - از نوکیسه قرض نکن؛ قرض کردی، خرج نکن.
دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۹۳، ۹۵، ۹۸، ۱۰۸ و ۱۱۲.
#مثل_فارسی
#دکتر_شکورزاده
گزیدهای از مثلهای فارسی💐💐💐
۱ - اگر آشَت ندهند، ظرفت را نمیشکنند.
۲ - اگر بر دیدهی مجنون نشینی
به غیر از خوبی لیلی نبینی
(وحشی بافقی)
۳ - اگر بنا بود سگ کلّهپز باشد، یک گوسفند باقی نمیماند.
۴ - اگر داری زبان چاپلوسی
هَمَت جا در عزاست، هم در عروسی
۵ - اگر را با مگر تزویج کردند
از آنها دختری شد کاشکی نام
دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۱۲۶، ۱۳۰، ۱۳۸ و ۱۳۹.
#مثل_فارسی
#دکتر_شکورزاده
گزیدهای از مثلهای فارسی🌺🌺🌺
۱ - اگر رفیقِ شَفیقی، دُرُستپیمان باش (حافظ)
۲ - اگر رمّال غیب میدانست، گنج پیدا میکرد.
۳ - اگر طوطی، زبان میبست در کام
نه خود را در قفس دیدی، نه در دام
(وحشی بافقی)
دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۱۴۰ - ۱۴۲.
#مثل_فارسی
#دکتر_شکورزاده
گزیدهای از مثلهای فارسی💐💐💐
بچه عزیز است؛ تربیت او، عزیزتر است.
🌺🌺🌺
بداصل، وفا نکند و خوشاصل، خطا نکند.
🌺🌺🌺
بدخواهِ کسان، هیچ به مقصد نرسد
یک بد نکند، تا به خودش صد نرسد
(بابا افضل)
🌺🌺🌺
بد مکن و بد میندیش، تا تو را بد نیاید پیش.
🌺🌺🌺
بدهکار را که به حال خود گذاشتی، طلبکار میشود.
🌺🌺🌺
دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۲۱۴، ۲۱۸، ۲۱۹، ۲۲۱ و ۲۲۲.
#مثل_فارسی
#دکتر_شکورزاده
گزیدهای از مثلهای فارسی💐💐💐
برای خاطر یک گل، منّت صد خار میباید کشید.
☘☘☘
برای کسی بمیر که برایت تب کند.
☘☘☘
بر تبسّمهای شیر، ایمن مباش
(مولوی)
☘☘☘
بر حُسن و جوانی ای پسر، غرّه مشو
بس غنچهی ناشکفته، بر خاک بریخت
(خیام)
☘☘☘
بر دوستانِ رفته، چه افسوس میخوریم؟
ما خود مگر، قرارِ اقامت نهادهایم؟
(صائب)
☘☘☘
دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۲۲۵، ۲۲۸ و ۲۲۹.
#مثل_فارسی
#دکتر_شکورزاده
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گزیدهای از مثلهای فارسی💐💐💐
دست و رویش را با آب مُردهشوخانه شسته.
کاربرد:
بسیار بیشرم و بیآبروست. از هیچ کس و هیچ چیز، خجالت نمیکشد.
🌻🌻🌻
دنبال کُلُفتی نان و باریکی کار میگردد.
کاربرد:
به دلیل راحتطلبی، تن به کار سخت نمیدهد و آن قدر طمعکار است که به نان کم و درآمد پایین راضی نمیشود.
🌻🌻🌻
دَه من کره بخورد، دور لبش چرب نمیشود.
کاربرد:
خیلی خسیس است؛ اگر چیزی داشته باشد، به کسی نمیدهد.
🌻🌻🌻
فوت کوزهگری، مصطفی رحماندوست، ج ۱، ص ۵۳۸، ۵۵۰ و ۵۶۳.
#مثل_فارسی
#مصطفی_رحماندوست
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303