#اعلامیه
🏴 مراسم #یکمین سال درگذشت
بزرگ خاندان.مرحوم.مغفور
◾️حاج سید کمال حسینی◾️
📆 روز #پنجشنبه 1402/6/30
🕰از ساعت {15:30} الی {17:30}
بر سر مزارش واقع در #باغ_رضوان قطعه (36)بلوک(1) ردیف(1)برگزار میگردد.
🌹اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ🌹
💠💠💠💠💠
🔸کانال روبیکا زفره
https://rubika.ir/zefrehh
🔸کانال ایتا زفره
eitaa.com/zefrehh
یا رَبَّ
آنچه خیر است تقدیر ما کن
وآنچه شر است از من و دوستانم
جدا کن🍃🌸
آمیـــن 🙏
#سلام_روزتون_بخیر
💠💠💠💠💠
🔸کانال روبیکا زفره
https://rubika.ir/zefrehh
🔸کانال ایتا زفره
eitaa.com/zefrehh
🔺 ترفندهای بیدار کردن بچهها برای مدرسه
💠💠💠💠💠
🔸کانال روبیکا زفره
https://rubika.ir/zefrehh
🔸کانال ایتا زفره
eitaa.com/zefrehh
روز پسر به تقویم اضافه میشود.
🔺شورای فرهنگ عمومی تصویب کرد روز دهم ماه قمری رجب، همزمان با سالروز تولد امام نهم شیعیان، در تقویم رسمی به نام «روز پسر» نامگذاری شود.
💠💠💠💠💠
🔸کانال روبیکا زفره
https://rubika.ir/zefrehh
🔸کانال ایتا زفره
eitaa.com/zefrehh
زفره
#تشکر_و_قدردانی
✍ادمین نوشت
صمیمانه ترین سپاس ها را به شما حامیان عاشقی که محبتهای گرانقدر خویش را در طبق اخلاص نهاده و نهال نوپای امروز را به امید فردایی شکوفاتر آبیاری می نمایید، تقدیم می دارم.
خیران و بانیان عزیزی که مدت ۴ سال
است در پویش لوازم التحریر دانش اموزان نیازمند و بی بضاعت رسانه خبری زفره شرکت داشتید
به راستی آیا کلامی هست که تاب ثنای ایثار شما آسمانیان را بیاورد؟
کدامین روز ، روز شما نیست و کدامین لحظه است که از شمیم شما سکر آور یا عطر آگین نباشد.
آنچه از این سخن برآید آن است که از صمیم قلب از همکاری شما در راستای یاری به این نسل سرفراز... تقدیر و تشکر نمایم و آرزومندم ذات اقدس احدیت شما خوبان را در کنف الطاف خاصه ی خویش قرار دهد.
از خداوند متعال تشکر میکنم که لیاقت خدمت را به بنده حقیر عطا نموده همچنین سپاسگزاری میکنم از نیکوکاران عزیزی که در این چندسال اعتماد داشته و فرصت خدمت را از من دریغ ننموده اند
🌺بهترین و شادمند ترین زمان زندگی من لحظاتی میباشد که شادی را در چهره
دانش آموزان میبینم،
خدایا این خدمت را از ما دریغ نفرما
💠💠💠💠💠
🔸کانال روبیکا زفره
https://rubika.ir/zefrehh
🔸کانال ایتا زفره
eitaa.com/zefrehh
༻﷽༺
✍وجودشان را بر ماندگارترین ستون خوبیها مینگاریم
تا بدانند یادشان برایمان همیشه عزیز بوده و تا همیشه عزیز خواهد ماند
🗓(۲۹) شهریور ماه
۴ربیع الاول
مصادف است با هفتمین سالگرد
مرحومه حاجیه خانم زهرا قادری همسر مرحوم حاج غلامرضا باقری و بیاد دختر مرحومش بتول باقری
🔷
🌹اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَالمُسلِمینَ وَالمُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَالاَموَاتِ🌹
💐شادکنیم روحش را باذکر فاتحه و صلوات
🌺الهم صل علی محمد وال محمد🌺
💠💠💠💠💠
💠💠💠💠💠
🔸کانال روبیکا زفره
https://rubika.ir/zefrehh
🔸کانال ایتا زفره
eitaa.com/zefrehh
•﷽•
✅ یادآوری
『 اولین جلسه پاتوق فرهنـگی آیه 』
■فضایی برایرشد فکری،روحیو اعتقادی بچه ها😍
_ پنجشنبه ۳۰ شهریور ماه ساعت ۱۰ صبح در پایگاه بسیج مقداد برگزار میشود.
_ کسانی که تاکنون موفق به ثبت نام نشده اند وقصد حضور دارند میتوانند به آیدی ذیل مراجعه کنند.
@Almassi_ir
#ویژه_دختران
•┈┈••✾•🌸🌱•✾••┈┈•
https://eitaa.com/Ayah_ir
📌#کارگروه_نشاط _سرگرمی _خلاقیت های تفریحی ، هنری _ ...
📌قرارگاه فرهنگی _تربیتی_بصیرتی_ زنده یاد عباس عبدالله قاضی
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
پایگاه _مقاومت_بسیج_مقداد_زفره
#اعلامیه
🏴 مراسم #یکمین سال درگذشت
مرحوم ،مغفور
◾️محمدقاسم قادری◾️
📆 روز #یکشنبه 1402/7/2
🕰از ساعت {15}الی{17}بر سر مزارش واقع در گلزار شهدای روستای #زفره برگزار میگردد.
🌹اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ🌹
💠💠💠💠💠
🔸کانال روبیکا زفره
https://rubika.ir/zefrehh
🔸کانال ایتا زفره
eitaa.com/zefrehh
#اعلامیه
مادرم نبودن تو فقط نبودنت نیست،نبودن خیلی چيزهاست...
نبودن آن روزهای خوش است که دیگر برنمیگردد،جای خالی ات دردی عمیق است..
مادرم یادت همیشه زنده،نام نیکت بر زبانها جاری...
🏴 مراسم #یکمین سال درگذشت
مرحومه
◾️بانو فاطمه سادات ناظمی◾️
📆 روز #یکشنبه 1402/7/2
🕰از ساعت {9} الی {11}
🕌 در مسجدجامع روستای زفره و سپس از ساعت {16}الی{18}بر سر مزارش واقع در گلزار شهدای روستای #زفره برگزار میگردد.
🌹اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ🌹
💠💠💠💠💠
🔸کانال روبیکا زفره
https://rubika.ir/zefrehh
🔸کانال ایتا زفره
eitaa.com/zefrehh
هدایت شده از زفره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا مسافران بهشتی مارا ببخش وبیامرز
پنج شنبه است و ياد درگذشتگان😔
🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
🙏 التماس دعا 🙏
🌿🌺🌿🌺🌿🌿🌺🌿
پنجشنبه ها و بوی حلوای خیرات،
یاد آدم های رفته و عکس های یادگاری،
دلتنگی های اجباری...💔😔
یادی کنیم از درگذشتگان،
پدران و مادران آسمانی با ذکر فاتحه و صلوات🌸🙏
#زفره
#روستای_زفره
💠💠💠💠💠
🔸کانال روبیکا زفره
https://rubika.ir/zefrehh
🔸کانال ایتا زفره
eitaa.com/zefrehh
May 11
آدما با بی رحمی زخمیت میکنن و گند میزنن به تموم اعتماد و باورت
بعد که به روشون میاری
با پررویی تمام از کینه ای بودنت حرف میزنن خیلی باحالید !
https://zil.ink/zefrehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مراسم پر فیض دعای ندبه
⏰ زمان: صبح جمعه 1402/6/31
#بعد_از_نماز_صبح
مکان:
🕌مسجدجامع زفره
به یاد مرحوم خادم الحسین کربلایی
علی سلمانی و مرحومه حاجیه خانم جواهر باقری
🔹جہت سلامتی وتعجیل درفرج اقا صاحب الزمان (عج) شادی ارواح طیبه مومنین و مومنات و گذشتگان
💠💠💠💠💠
🔸کانال روبیکا زفره
https://rubika.ir/zefrehh
🔸کانال ایتا زفره
eitaa.com/zefrehh
#بیشتر_بدانید
شیخ حسنعلی، فرزند علی اکبر مقدادی اصفهانی معروف به نخودکی اصفهانی، فقیه، عارف، زاهد و صاحب کرامات فراوان، در سال 1279 در نیمه ماه ذیالقعده، در خانوادهای متدین در اصفهان چشم به جهان گشود.
شیخ حسن نخودکی هر ساله چند اربعین در کوههای«زفره» به ریاضت و انزوا و تزکیه نفس میپرداختند
شیخ حسن پس از مدتی از اصفهان به مشهد مسافرت کرد و در این سفر برای او مکاشفهای روی داد که او را مجبور ساخت تا آخر عمر در مشهد و در مجاورت حضرت امام رضا(ع) باشد. برای همین به اصفهان آمد، هر چه داشت فروخت، همه تعلقات خود را از اصفهان قطع کرد و به مشهد رفت.و در روستایی بنام نخودک زندگی میکرد
🔰تصویر سنگ یادبود در زفره
💠💠💠💠💠
🔸کانال روبیکا زفره
https://rubika.ir/zefrehh
🔸کانال ایتا زفره
eitaa.com/zefrehh
🌷🌷حکایتهای شیخ حسن نخودکی🌷
در آن زمان
(( مرحوم حاج محمد اسماعیل جلالی ))
پیرمردى ۱۲۰ساله بوده که میگفت
((آقاى شیخ حسن على نخودکی)) یک برادرى داشت که به او ((ملاحسین )) مى گفتیم . ایشان در ((زفره )) چوب و قند و نفت و چاى و اینها مى فروخت و در قدیم یکى از کاسب هاى متدین بود.
مى گفت : یک روز بچه بودم ، تقریباً ۱۰ ساله بودم ، یک مرتبه دیدم سر و صدا مى آید، و گفتند: که مار ((ملاحسین )) را زده است و مى خواهد فوت کند.
پدرم چون کدخداى معروف محل بود،(مرحوم حاج حسینعلی جلالی) دوید آمد، دید یک مار از زیر چوبهاى انبارى مغازه بیرون آمده و پاى برادر شیخ حسنعلی را زده .
پدرم به یکى از کارگرها گفت : بروید یک گوسفند بِکُشید و غذا کنید، حالا که دفنش مى کنیم مردم بر مى گردند غذا بخورند.
یک عده رفتند براى ((ملاحسین )) قبر بکنند، ما هم نگاه مى کردیم که این چطور فوت مى کند. یک مرتبه شنیدیم که گفتند:
حاج شیخ آمد.
حاج شیخ آمد.
من دید، بله حاج شیخ آمد و مردم خیلى خوشحال شدند.
حاج شیخ تا رسیدند، پرسیدند که برادرم در چه حالى است ؟
گفتند: آقا برادر شما در حال جان دادن است . بالاى سر برادرش آمد و فرمود: چى شده ؟
گفت : مار مرا زده . فرمودند: کجاى پایت را. او نشان داد.
با قلم تراش که توى جیبش بود، در آورد و یک خَشى روى پاى برادرش زد و بعد پشت قلم تراش را گذاشت پشت رگ گردنش و فشار داد و همین طور دست کشید تا به آن زخم رسید، یک قدرى آب زرد از این پا بیرون زد. و با آب دهانش تر کرد و به ماهیچه پایى که مار زده بود مالید، و فرمود: بلند شو خوب شدى .
بعد فرمودند: من اصفهان آمده بودم ، دیدم که مار تو را زد از اصفهان تا آنجا ۱۵ فرسخ است من گفتم : صله رحم باید بکنم و تو هم هنوز عمرت به دنیا هست و این مار تو را زد ناراحت شدم آمدم که تو را نجات دهم .
برادر حاج شیخ خیلى خوشحال شد و بلند شد نشست . آقا فرمودند: مار کجا بود؟ گفت : که از این انبارى آمد. به مردم فرمود: چوبها را بریزید این طرف ، چوبها را ریختند این طرف ، یک سوراخ مار پیدا شد.
فرمودند: این سوراخ مار است ، بعد عصایش را زد به سوراخ و فرمود:
بیا بیرون ، ما هم ایستاده بودیم و نگاه مى کردیم دیدیم سر مار بیرون آمد.
فرمودند: کارت ندارم بیا بیرون ، این مار تا وسط مغازه آمد، آقا به دم مار زدند و فرمودند: چرا این را زدى برو اینجا دیگه پیدایت نشود. مار مى خواست برود، اماترسیده بود، چون مردم ایستاده بودند. فرمودند:
بروید کنار، مردم رفتند کنار،
مار شروع کرد همین طور پرت شدن و خودش را حرکت دادن
مى گفت : ما دنبال مار تا قبرستان آمدیم این زبان بسته توى قبرستان توى سوراخى رفت و آنجا ناپدید شد.
پدرم به آقا اصرار کرد که برویم منزل ما ناهار، چون ما گوسفندى کشتیم و ناهارى درست کرده ایم که اگر برادرتان فوت بکند مردم غذایى بخورند.
آقا فرمودند: نه من باید بروم . الان مردم در مشهد منتظر هستند و باید بروم ، یک چاى خورد و یک ساعتى نشست و با ما صحبت کرد و من بچه بودم روى زانویش نشستم . و دست آقا را بوسیدم و یک وقت دیدم آمد توى بیابان و ناگهان ناپدید شد.
💠💠💠💠💠
🔸کانال روبیکا زفره
https://rubika.ir/zefrehh
🔸کانال ایتا زفره
eitaa.com/zefrehh
🌹حکایات شیخ حسنعلی نخودکی در زفره 🌹
در همان روزهایى که آشیخ به زفره آمده بود جهت ریاضت به من دعایى آموخت و این قضیه گذشت و من دیگر ایشان ندیدم تا اینکه پدرم به مشهد آمد ودر آنجا فوت شد.
من چون تنها پسرش بودم نتوانستم بروم . آن وقتها هم با کاروان باید مشهد مى رفتیم ، گوسفندهاى زیادى داشتم مى ترسیدم بروم .
از این قضیه چند سالى گذشت یک مرتبه دوستان به مشهد رفتند و برگشتند، گفتند: ((آقاى شیخ حسن على )) فرمودند: زیارت ((امام رضا)) که نیامدى ، آیا نمى آیى قبر پدرت را زیارت کنى که کجا دفن شده ؟
من خیلى ناراحت شدم سال بعد با کاروانى که به مشهد مى رفت به مشهد آمدم . وقتى که نزدیک قدم گاه رسیدیم آمدیم پایین وضو بگیریم دو رکعت نماز بخوانیم ، همین که لباسم را در آوردم و وضو بگیرم باران گرفت و لباسهاى مرا خیس کرد.
من وضو گرفتم و نماز خواندم و کُتَم را پوشیدم متوجّه شدم که سرما خوردم و تب و لرز مرا گرفت . آمدم مشهد سه روز از توى خانه نتوانستم بیرون بیایم . به دوستان گفتم مرا به حرم ببرید.
من را توى حرم آوردند و آنقدر تب و لرز و ناراحتى داشتم که نتوانستم طاقت بیاورم ، رفقایم فقط مرا کنارى گذاشتند و مشغول زیارت شدند و من ، قدرت این که زیارت کنم نداشتم ، همین طور افتاده بودم .
به دوستان گفتم مى گویند ((آقاى شیخ حسنعلى )) این جا هستند، بروید از این خادمها خانه شان را بپرسید این خادم ها مى دانند خانه اش کجاست .سؤ ال کردند و آدرس خانه را گرفتند و گفتم مرا هر طورى هست منزل ایشان ببرید. من هم دو تا عبا و شال بسته بودم و از بس ناراحت بودم دستهاى مرا گرفتند و در خانه مرحوم ((حاج حسنعلى )) آوردند، وقتى که به درِ خانه رسیدیم ، دیدیم مردم دسته دسته مى روند و مى آیند، خیلى شلوغ است ما هم سلام کردیم و رفتیم دَم در اتاق نشستیم .
جواب سلام ما را داد، همینطور که نشسته بودیم مردم هِى مى رفتند حوائجشان را مى گفتند و بیماریشان را مى گفتند و ایشان هم با ذکرى که داشتند به هر کس ۳ تا انجیر مى داد و مى فرمودند: که بهتر مى شوى و شفا پیدا مى کنى .
نوبت من رسید سلام کردم و گفتم آقا مرا نمى شناسید؟!
تا این را گفتم ناراحت شدند و فرمودند: من تو را نمى شناسم پیغام من به شما نرسید؟ گفتم : شما نمى خواهید ((امام رضا)) را زیارت کنید، قبر پدرتان را هم نمى خواهید ببینید؟
من خیلى شرمنده شدم ، فرمودند: من به تو هُوَ الفتاح العلیم را نیاموختم ؟ گفتم : آقا معذرت مى خواهم ، بله پیغام شما به من رسید.
اما از بس سرفه مى کردم و عرق مرا گرفته بود نمى توانستم صحبت کنم فرمودند: چیه ؟ گفتم : سخت مریضم یک چند روزى است آمده ام و مى خواستم زودتر خدمت شما برسم نتوانستم ، زیارت ((امام رضا علیه السلام )) هم نتوانستم بروم .
سه تا انجیر برداشتند و ((قل هو اللّه )) خواندند و فوت کردند و به من دادند، و فرمودند: یکى اش را بگذار دهانت و یکى اش را فردا بخور و یکى را نگه دار براى مواقعى که بیمار مى شوى .
همین که این انجیر را خوردم دیدم خیلى گرمم شد، عبا را درآوردم این یکى و اون یکى خیلى گرمم شد، تا آمدم از در بیرون بروم دیگه کاملاً حالم خوب شد.
و از آن روز به بعد هر وقت سخت مریض مى شدم یک ذره از آن انجیر را مى کندم و توى دهانم مى گذاشتم ، فوراً ناراحتیم برطرف مى شد و تا مدتها من انجیر را داشتم و من الان عمرم را به واسطه این مرد دارم ، چون آشیخ دعا کرد که خدا به من عمر طولانى بدهد و الان ۱۰ ۲۰ تا نوه بیشتر دارم.
داستانهایی از مردان خدا//قاسم میر خلف زاده
✍گرداورنده مطالب
🔹رسانه خبری زفره
💠💠💠💠💠
🔸کانال روبیکا زفره
https://rubika.ir/zefrehh
🔸کانال ایتا زفره
eitaa.com/zefrehh
🌷درحکایت ۱۰ کتاب نشان بی نشان ها امده است🌷
به اتفاق حاج شیخ حسن نخودکی از
زفره به سمت اصفهان می امدیم و من
بزغاله ای به دوش داشتم حیوانک با
دیدن گله های گوسفند در راه به هیجان
می امد و دست پا میزد و فریاد میکشید و موجب زحمت من میشد
حاج شیخ حسن نخودکی فرمودند چرا عقب مانده ای؟عرض کردم این حیوان اذیتم میکند
فرمود بزغاله را نزد من بیاور
چون پیش ان بردم چیزی در گوش آن حیوان گفت و فرمودند رهایش کنید
از آن پس قریب هفت فرسنگ راه مانده را بدون دردسر تا شهر عقب ما آمد و دیگر به اطراف و گوسفندان توجه نکرد
✍گرداورنده مطالب
🔹رسانه خبری زفره
💠💠💠💠💠
🔸کانال روبیکا زفره
https://rubika.ir/zefrehh
🔸کانال ایتا زفره
eitaa.com/zefrehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ بادست خودت کاری بکن
به لطف خدا و کمک مردم و همت هیئت امنا مسجد افراز زفره
باقیمانده کاشیکاری بالای درب مسجد افراز آغاز گردیده و رسانه خبری زفره مثل همیشه دست نیاز بسوی شما دراز نموده تا بتوانیم به کمک خدا و همت شما عزیزان نیکوکار این کاشیکاری به اتمام برسد
البته باید یاد اور شویم
حدود یک سوم کاشی مورد نیاز را فرزند #حاج #عباسعلی #سلمانی به نیابت پدرش قبلآ خریداری کرده بوده و فرزند مرحوم کربلائی #امیر #الماسی به نیابت پدرش مبلغ 50 میلیون تومان پرداخت کرده است. که برای خرید بقیه کاشی و خرید مصالح و دستمزد نصب و نبشی کاری و......تا اتمام کار طبق برآورد به حدود 55 میلیون تومان نیاز داریم که همت شما عزیزان را میطلبد
🌺یقین داریم شما عزیزان برای کارهای باقی الصالحات خودتان و به نیابت عزیزان آسمانی شده و احترامی که به عزیزانتان دارید این مبلغ را واریز مینمایید
شماره کارت
مسجد افراز روستای زفره
6037998800095738
و شماره حساب 128
نزد قرض الحسنه ولی عصر زفره
https://zil.ink/zefrehh
May 11
زفره
#کلیپ بادست خودت کاری بکن به لطف خدا و کمک مردم و همت هیئت امنا مسجد افراز زفره باقیمانده کاشیکاری
به نیابت جوان از دست رفته
ولی الله کوچکی
شهید ولی الله کوچکی
مرحوم حسن کوچکی
شادکنیم روحشان را با قرائت فاتحه و صلوات
🌺الهم صل علی محمد و ال محمد🌺
#پنج #میلیون #تومان
💠💠💠💠💠
🔸کانال روبیکا زفره
https://rubika.ir/zefrehh
🔸کانال ایتا زفره
eitaa.com/zefrehh
زفره
#کلیپ بادست خودت کاری بکن به لطف خدا و کمک مردم و همت هیئت امنا مسجد افراز زفره باقیمانده کاشیکاری
به نیت سلامتی امام زمان (عج)
زفره
#کلیپ بادست خودت کاری بکن به لطف خدا و کمک مردم و همت هیئت امنا مسجد افراز زفره باقیمانده کاشیکاری
به نیابت مرحوم محمدشیخوشهربانوحری
از طرف فرزند هدیه به روح پدر و مادرش
مبلغ چهار صد هزار تومان
روحشان شاد
https://zil.ink/zefrehh
مسجد افراز در سال ١٣٩٠ با توجه به اصرار مردم و به مصداق «من یعمر مساجد ا....» و با عنایت به اینکه مسجد در فراز روستا و در مسیر گردشگران واقع شده و مایه ی آبرومندی محل است، تصمیم به بازسازی مسجد گرفته شد که با همت کم نظیر و مثال زدنی مردم متدین و مساعدت مسئولین روستا با رعایت اصول فنی و مهندسی در مدت زمان کوتاهی ساختمان مسجد به لطف خداوند متعال به بهره برداری رسید و نهایتا به حالت فعلی در آمده است
🌺 که در حال حاضر از عملیات ساختماني آن #فقط #کاشی #کاری #درب #ورودی باقیمانده است و جا دارد از تمامی افرادی که به هر طریقی در بازسازی مسجد نقش داشته اند تشکر ویژه بعمل آید و مرضی حضرت حق قرار گرفته باشد، اجر همگی با ائمه اطهار سلام الله علیها بوده باشد و در قیامت همنشین آن بزرگواران باشند
انشالله
💠💠💠💠💠
🔸کانال روبیکا زفره
https://rubika.ir/zefrehh
🔸کانال ایتا زفره
eitaa.com/zefrehh