🍃🍃🍃🍃🍃🍃
#سلام_به_مادر_سادات^
هرگاه به هر
امامی سلام دهید
خــــــود آن امام جواب
ســـــــلام تان را میدهـــــد...❣
ولی اگر کسی بگوید:
❣ “السلام علیک یا فاطمه الزهرا”❣
همهی امامان جواب میدهند …
میگویند: چه شده است که این
فرد نام مادرمان را برده است !؟
السلام علیکِ
یا فاطمهُ الزهراء(س)
تا ابد این نکته را انشا کنید
پای این طومار را امضا کنید
هر کجا ماندید در کل امور
رو به سوی حضرت زهرا کنید...
🌹السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)🌹
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللَّه🌹ِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللَّهِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَلِيلِ اللَّهِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ صَفِيِّ اللَّهِ🌹السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِينِ اللَّهِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللَّهِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلائِكَتِه🌹ِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ🌹 مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللَّهِ وَ خَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ🌹
@zeinabiha2
#السلام_علے_العشـق
پُر ڪرده اسٺ #عشق تو ظرفیٺ مرا
تغییر داده یڪ شبہ ماهیّٺ مرا
من قصد ڪردهام ڪه بمیرم براے تو
از اشڪهاے #صبح بخوان نیٺ مرا
#نعم_الامیـرم
#صبحتون_حسینے🌤
🌱| @ZEINABIHA2
4_5834587817484748313.mp3
4.92M
#رزق_اول صبح 🌤
🍃 گاهی دلم میگیره از بس که...
🎤کربلایی حسین_سیب سرخی
#شور
#اللهم_الرزقنا_ڪربلا
🌱| @ZEINABIHA2
#شهیدسیدمجتبیٰعلمدار 🕊
خواب دیدم: «در یک بیابان هستم. از دور گنبد امامزاده ابراهیم شهرستان بابلسر نمایان بود. وقتی به جلوی امامزاده رسیدم. با تعجب تعداد زیادی رزمنده را با لباس خاکی دیدم
هر رزمنده چفیه ای به گردن و پرچمی در دست داشت. آن رزمندگان از شهدای شهر بابلسر بودند. در میان آنها پدرم را دیدم که در سال 62 شهید شده بود. یک گل زیبا در دست پدرم بود.
بعد از احوالپرسی به پدرم گفتم: «پدر منتظر کسی هستید.» گفت: «منتظر رفیقت سید مجتبی علمدار هستیم.»
با ترس و ناراحتی گفتم: «یعنی چی؟ یعنی مجتبی هم پرید!»
گفت: «بله، چند ساعتی هست که اومده این طرف. ما آمدیم اینجا برای استقبال سید. البته قبل از ما حضرات معصومین و حضرت زهرا(س) به استقبال او رفتند. الان هم اولیا خدا و بزرگان دین در کنار او هستند.»
این جمله پدرم که تمام شد از خواب بیدار شدم. به منزل یکی از دوستان تماس گرفتم. گفتم چه خبر از سید. گفت سید موقع غروب پرید.
📚 علمدار
🌱| @zeinabiha2
زینبی ها
#قسمت25 یوزارسیف مامان با یه ببخشید نشست وبابا گفت:صبح حاج محمد گفتن که تشریف میارند ,ما دچار اشت
#قسمت26
یوزارسیف
یوزارسیف ادامه داد:راستش اگر شما اجازه بدید,من یه موضوع کوچک اما مهم را خیلی کوتاه با دختر خانمتان درمیان بگذارم ونظرشان را جویا بشم اگر منظور نظر ایشان را متوجه شدم,همین جلسه از,سیر تا پیاز زندگی ام را براتون عنوان کنم؟؟
بااین حرف ناگهانی یوزارسیف,بهت جمع شکست...کسی حرف نمیزد انگار درست براشون مفهوم نبود منظور یوزارسیف چیست؟که دوباره بهمن به حرف اومد وگفت:پدر ,درسته من کوچکترم وصحیح نیست با وجود شما اظهار نظر کنم اما فکر میکنم چندان اشکالی نداشته باشه که حاج اقا با زری جان اون صحبت مهم وکوتاهشون را بکنن...
بابا درتایید حرفهای بهمن گفت:مشکلی نیست,زری جان...بیا حاج اقا را راهنمایی کن تو اتاقت....
تااین حرف از دهان بابا بیرون امد,یکدفعه بهرام که کلا کم اورده بود مثل ببر زخمی وبی ادبانه پرید وسط حرف بابا وگفت:نه چرا اتاقشون ؟؟حاجی که گفتن خیلی کوتاهه,پس توهمین اشپز خانه خوبه...ومادر درحالیکه از شدت شرم عرق میریخت پاشد تا یوزارسیف را به سمت اشپزخانه راهنمایی کند,حالا من کنار میز,اشپزخانه ایستاده بودم,خیلی استرس داشتم از اما از زیر چشم حرکات یوزارسیف را میپاییدم,حاج اقا خیلی با طمانینه پاشد ویه شاخه گل سرخ از داخل دسته گل زیبایی که اورده بود دراورد وبا راهنمایی مادر به سمت اشپزخانه امد.
خدای من,دست وپام سست بود,مادر صندلی روبه رو را به حاج اقا تعارف کرد ,با حرف یوزارسیف که اشاره میکرد تا منم بشینم به خود امدم با گیجی گفتم:س س سلام...
مادر داشت چای میریخت که بزاره رومیز مثلا برای ما تا گلویی تازه کنیم.
یوزارسیف درحالیکه دوباره صندلی را تعارف میکرد تابشینم خیلی ارام طوریکه فقط خودم بشنوم گفت:سلام به روی ماهت...
وای وای وای...گر گرفتم...دستپاچه نشستم,همزمان مادر سینی چای را روی میز,وسط من ویوزارسیف گذاشت واز اشپزخانه رفت بیرون.
پدرومادر وبهمن وبهرام,انگار سر موضوعی ارام بحث میکردند,حواسشان به ما نبود یعنی طوری وانمود میکردند که حواسشان به ما نیست.
بین ما هم فقط سکوت حکمفرما بود,سکوت وسکوت...بعداز دقایقی ارام سرم را گرفتم بالا تا ببینم ,یوزارسیف زنده است,زبونم لال از عشق مرده؟؟چرا حرف نمیزنه که نگاهم به نگاه مهربانش برخورد کرد,یوزارسیف بالبخندی برلب خیره به صورت من بود,تا سرم رابالا گرفت گفت:هااا,این شد...همزمان دستش را که گل سرخ داخلش ول میخورد ,روی میز جلو اورد وگفت:ببین دل من را به مهرخودت منور کردی,حالا اگه تو دل خودت ,یه چی هرچند کوچک نسبت به من حس میکنی این شاخه گل را که نشانه ی همین دلبستگی هست بگیر........
اگر دستم به میز تکیه نداشت,حتما یوزارسیف رعشه ی دستم را میدید....ناخوداگاه بدون کلامی گل را گرفتم...
لبخند یوزارسیف پررنگ تر شد وادامه داد:پس به قول ایرانیا,دل به دل راه داره...ببینید بانو من اهل حاشیه روی نیستم ,یکراست میرم سر اصل مطلب,من همینم که روبه روتم,یه مسلمان,یه شیعه,ایا برا شما فرقی میکنه من مال کدام کشور باشم؟یعنی ایرانی نباشم؟؟
ببینید جواب این سوال را من الان وفوری,میخوام...باید یه چیزایی روشن بشه که خدای نکرده دراینده موردی پیش نیاد,اگر براتون مهمه که من حتما ایرانی باشم که راهم را میکشم وپا میگذارم رودلم ومیرم,اما اگر واقعا برای,شما اهل کجا بودن من مهم نباشه من برای رسیدن به شما ,باید به قول افسانه های ایرانی,هفت خوان رستم را طی کنم ومطمین باشید اگه شما بخوایید من هر مرارتی را میکشم,فقط لطفا صادقانه به من جواب بدید....
خدای من ,چی داشت میگفت؟؟یوزارسیف ,ایرانی نیست؟؟؟
به ته ته دلم مراجعه کردم...
ادامه دارد ...
📚نویسنده..ط;حسینے
#ختم_ده_صلوات
یک دعای فرج
به نیابت ازشهدا
هدیه به
حـــضرت زهــــرا
امام زمان عج
به نیت سلامتی تعجیل درظهورامام زمان عج
#معبودبےهمتاۍمن 🦋✨
وقتے ﺭﺩﭘﺎۍ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺭ زندگے پیدا ﻛﺮﺩﻡ، ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ مے توانم ﭘﺎﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮔﻠﻴﻤﻢ ﺩﺭﺍﺯﺗﺮ ﻛﻨﻢ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎﻳﻢ ﺍﺯ ﻗﺪ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ، حتے آرزوهاۍ ﻣﺤﺎﻝ!
وقتے ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺩﻋﺎﻫﺎﻳﻢ ﺩﻳﺪﻡ، "ﺗﺮﺱ" ﺑﺮﺍﻳﻢ ﻣﻌﻨﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺟﺎﻳﺶ ﺭﺍ " ﺍﻳﻤﺎﻥ" ﭘﺮ ﻛﺮﺩ.
ﻭﻋﺪﻩ ۍ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ: ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ، ﺗﺎ ﻓﺘﺢ کنے ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﻭ ﻣﻤﻜﻦ کنے ﻧﺎﻣﻤﻜﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻭ ﺑﺪﺳﺖ ﺑﻴﺎﻭﺭۍ دﺳﺖ ﻧﻴﺎفتنے ها ﺭﺍ
ﭘﺲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺴﭙﺎﺭ♥️✨
🌱| @ZEINABIHA2
#حاجحسینیکتا 🍃✨
مسابقهی ما برای نزدیکی
به امام زمان علیهالسلام است!
چون قرار است که خداوند
آخرالزمانیها را تربیت کند.
🌱| @zeinabiha2
#شهیدهزینبکمایی 🕊
زینب رویِ همهیِ صفحات دفترش نوشته بود
او میبیند
با این کار میخواست هیچوقت
خدا را فراموش نکند.. :)✨
🌱| @zeinabiha2