🌸 ﷽ 🌸
#رمان_جان_شیعه_اهل_سنت
#عاشقانه_ای_برای_مسلمانان
#فصل_دوم
#قسمت_صد_و_هفدهم
🌺🍃🌸🍃🌺
....
شب ساحل، آنقدر شورانگیز و رویایی بود که حتی با همدیگر هم حرفی نمی زدیم و تنها به خط محو پیوند دریا و آسمان نظاره می کردیم که مجید سر حرف را باز کرد:" الهه جان! دوست دارم برام حرف بزنی!" با این کلامش رو گرداندم و به چشمانش نگاه کردم که تلاطم احساسش کم از خروش خلیح فارس نداشت و با لبخندی پرسیدم:" خب دوست داری از چی حرف بزنم؟" در جواب لبخندم، صورت او هم به خنده ای ملیح باز شد و گفت:" از خودت بگو...بگو دوست داری من برات چی کار کنم؟" و شنیدن این جمله سخاوتمندانه همان و بی تاب شدن دل من همان! ای کاش می شد و زبانم قدرت بیان پیدا می کرد و می گفتم که دلم می خواهد دست از مذهب تشیع بردارد و به مذهب اهل تسنن درآید که مذهب عامه مسلمانان است. اما در همین مدت کوتاه زندگی مشترکمان، دلبستگی عمیقش به تشیع را به خوبی حس کرده و می دانستم که طرح چنین درخواستی، دوباره بر بلور زلال عشقمان خش می اندازد که سکوتم طولانی شد و دل مجید را لرزاند:" الهه جان! چی می خوای بگی که انقدر فکر می کنی؟" به آرامی خندیدم و با گفتن" هیچی!" سرم را پایین انداخته و با این کارم دلش را بی تاب تر کردم. از روی حصیر بلند شد، با پای برهنه روی ماسه های نرم و نمناک ساحل مقابلم نشست و با صدایی که از بارش احساسش تر شده بود، پرسید:" الهه جان! نمی خوای با من حرف بزنی؟ نمی خوای حرف دلت رو به من بگی؟" آهنگ صدایش، ندای نگاهش و حتی نغمه نفس هایش، آنقدر عاشقانه بود که باور کردم می توانم هرچه در دل دارم به زبان بیاورم و همچنان که نگاهم به دریا بود، دلم را هم به دریا زدم:" مجید! دلم می خواد بهت یه چیزایی بگم، ولی می ترسم ناراحتت کنم..." بی آن که چیزی بگوید، لبخندی ملیح صورتش را پر کرد و با نگاه لبریز از آرامشش اجازه داد تا هر چی می خواهم بگویم. سرم را پایین انداختم تا هنگام رساندن کلامم به گوشش، نگاهم به چشمانش نیفتد و با صدایی آهسته آغاز کردم:" مجید! به نظر تو سنی بودن چه اشکالی داره که حاضر نیستس قبولش کنی؟ به قول خودت ما مثل هم نماز می خونیم، روزه می گیریم، قرآن می خونیم، حتی اهل بیت پیامبر (ص) برای همه ما محترم هستن. پس چرا بلید شماها خودتون رو از بقیه مسلمونا جدا کنین؟"
✍🌺🍃🌸🍃🌺🍃
🍃ادامہ دارد....
✍🏻 #نوشته_فاطمه_ولی_نژاد
✍لطفا فقط با ذکر #لینک_کانال و #نویسنده کپی شود...
╭┅°•°•°•°═ঊঈ📚ঊঈ═°•°•°•°┅╮
✒ @chaadorihhaaa
╰┅•°•°•°•°═ঊ
🌸 ﷽ 🌸
#رمان_جان_شیعه_اهل_سنت
#عاشقانه_ای_برای_مسلمانان
#فصل_دوم
#قسمت_صد_و_هجدهم
🌸🍃🌺🍃🌸
....
حرفم که به این جا رسید، جرات کردم تا سرم را بالا بیاورم و نگاهم را به چشمانش بدوزم که دیدم صورت گندمگونش زیر نور زرد چراغ های ساحل سرخ شده و نگاهش به جای دلش می لرزد. از خطوط صورتش هیچ چیز نمی خواندم جز غم غریبی که در چشمانش می جوشید و با سکوت نجیبانه ای پنهانش می کرد که سرانجام با صدایی آهسته پرسید:" کی گفته ما خودمون رو از بقیه مسلمونا جدا می کنیم؟" و من با عجله جواب دادم:" خب شما سه خلیفه اول پیامبر رو قبول ندارید، در حالیکه ائمه شیعه برای همه مسلمونا محترم هستن." با شنیدن این جمله خودش را خسته روی ماسه ها رها کرد و برای چند لحظه فقط نگاهم کرد.
در مقابل نگاه ناراحتش، با دلخوری پرسیدم:" مگه قول ندادی که از حرفم ناراحت نمیشی؟" لبخندی مهربان تقدیمم کرد و با لحنی مهربان تر، پاسخ گلایه پر نازم را داد:" من ناراحت نشدم، فقط نمی دونم چی باید بگم...یعنی نمیخوام یه چیزی بگم که باز ناراحتت کنم..."
سپس با پرنده نگاهش به اوج آسمان چشمانم پر کشید و تمنا کرد:" الهه جان! من عاشق یه دختر سنی هستم و خودم یه پسر شیعه! هیچ کدوم از این دوتا هم قابل تغییر نیستن، حالا تو بگو من چی کار کنم؟!!!" صدایش در غرش غلطیدن موجی تنومند روی تن ساحل پیچید و یکبار دیگر به من فهماند که هنوز زمان آن نرسیده که دل او بی چون و چرا، پذیرای مذهب اهل تسنن شود و من باید باز هم صبوری به خرج داده و به روزهای آینده دل ببندم. به روزهایی که برتری مذهب اهل تسنن برایش اثبات شده و به میل خودش پذیرای این مذهب شود و شاید از سکوتم فهمید که چقدر در خودم فرو رفته ام که با سر زانو خودش را روی ماسه ها به سمتم کشید و دلداری ام داد:" الهه جان! میشه بخندی و فعلا فراموشش کنی؟" و من هم به قدری دلبسته اش بودم که دلم نیاید بیش از این اندوهش را تماشا کنم، لبخندی زدم و در حالیکه سفره رل از سبد بیرون می کشیدم، پاسخ دادم:" آره مجید جان! چرا نمیشه؟ حالا بیا دستپخت خوشمزه الهه رو بخور!"
✍🌺🍃🌸🍃🌺🍃
🍃ادامہ دارد....
✍🏻 #نوشته_فاطمه_ولی_نژاد
✍لطفا فقط با ذکر #لینک_کانال و #نویسنده کپی شود...
╭┅°•°•°•°═ঊঈ📚ঊঈ═°•°•°•°┅╮
✒ @chaadorihhaaa
╰┅•°•°•°•°═ঊ
تــوروحَــــــم رآ مـے آرایۍ☺️
نـه تَن ِ نَحیـفَ و خـاڪۍام رآ🙄
بر سرم ڪه می گُــذآرمت رهــــآ
می شوم
از تمـــآم ِبنــــدهـاے اســــآرت
دُنـــیا...💓
ڪنـــده مۍشوم از این زَمـــینِ
خــآڪۍ
و سبُـــک مــۍشوم از تمــــآم
وابستگــۍ هــــآیِ تَـــن ...😕
اوج مۍگیـــرَم تاخُــــــــدآیے
شُـــدن
❣من چادرمـ را دوست دارم❣
@zeinabiha2
•﷽•
#بیـو
اربـــابَمـ دِلتنگ تـــو بـــودَن...
خُودشـ احســـاسِ قَشنگــیســت...❤️
#السلام_علیک_یااباعبدالله
@zeinabiha2
السلام علیک یا صاحب الزمان 🌹
نوای_دلتنگی
ما همانیم که از عشق تو غفلت کردیم
با همه آدمیان غیر تو خلوت کردیم
جای خالی تو را هیچکس احساس نکرد
به گمانم که به دوری تو عادت کردیم
سال ها می گذرد...منتظری برگردیم !!
پس مشخص شده ماییم که غیبت کردیم
نمک سفرهی تان را همه خوردیم ولی
با گناهان، به همین سفره خیانت کردیم.
شرمنده ایم آقاجان 😔
.
آمدم دنیا برای دیدن روى حسین
ورنه من با مردم دنیــــــــا
چه ڪارى داشتـــــــــــــم؟!......
♥@zeinabiha2♥
🍃🏴بسم الله الرحمن الرحیم 🏴🍃
زائران حسینی توجه داشته باشند که برای اسکان در موکبها و برخورداری از مکان مناسب برای استراحت، بین ساعت دو تا سه و نیم عصر به موکبها مراجعه کنند.
#عمود ۷۰
موکب مختار ثقفی
جهت پذیرایی و استراحت بین راهی
#عمود ۱۲۵
موکب میثم تمار
جهت پذیرایی و استراحت بین راهی
#عمود ۱۴۵
موکب حضرت علی اکبر (ع)
جهت پذیرایی و استراحت بین راهی
#عمود ۱۵۲
معزی الزهراء (س)
جهت پذیرایی و استراحت بین راهی
#عمود ۱۸۰
موکب احباب الحسین (ع)
جهت پذیرایی و استراحت بین راهی
#عمود ۲۰۲
موکب فاطمه زهرا ستاد بازسازی عتبات
اسکان - فرهنگی - اینترنت - هلال احمر موجود است
#عمود ۲۱۶
موکب طرف البراق
جهت استراحت و امکانات بهداشتی
#عمود ۲۱۸
موکب حسینیه قبا
جهت استراحت و امکانات بهداشتی
#عمود ۲۸۵
موکب امام رضا (ع)
موکبی مناسب و در حال توسعه با امکانات اسکان - فرهنگی - اینترنت - هلال احمر
بزرگترین و زیباترین موکب جاده کربلا
#عمود ۳۱۶
موکب انوار الحسین (ع)
#عمود ۳۴۵
موکب طریق الاحرار
پذیرایی، استراحت و اسکان
#عمود ۴۰۵
موکب ابناءالحسین (ع)
پذیرایی، استراحت و اسکان
#عمود ۴۶۰
موکب فاطمه الزهراء (س)
پذیرایی، استراحت و اسکان
#عمود ۴۹۲
موکب قاسم ابن الحسن (ع)
پذیرایی، استراحت و امکانات بهداشتی
#عمود ۵۳۸
موکب خدمه الزوار الحسین ۶
پذیرایی، استراحت و اسکان
#عمود ۵۷۶
بیمارستان حیدریه
حیدریه شهری بین نجف و کربلا
#عمود ۶۱۶
موکب بقعه الرسول (ص)
پذیرایی و استراحت
#عمود ۶۵۵
موکب هانی ابن عروه
جهت پذیرایی، استراحت و بهره گیری از امکانات فرهنگی
#عمود ۶۵۷
موکب علی ابن موسی الرضا (ع)
امکانات مناسب - برنامه فرهنگی و اسکان مناسب و سایر خدمات رفاهی
#عمود ۷۱۵
موکب امام حسن مجتبی (ع)
جهت پذیرایی و استراحت
#عمود ۷۲۸
موکب صاحب الزمان (عج) -۱
امکانات مناسب - اسکان مناسب و خدمات لازم فرهنگی و بهداشتی
#عمود ۸۲۳
موکب سید الساجدین (ع)
جهت پذیرایی و استراحت
#عمود ۸۲۸
موکب صاحب الزمان (عج) - ۲
امکانات مناسب - برنامه فرهنگی و اسکان مناسب - راهنمای زائر
#عمود ۸۹۰
موکب شباب القاسم (ع)
زمینه اسکان و امکانات بهداشتی فراهم است.
#عمود ۱۰۰۰
موکب حسینیه الاحسان
جهت استراحت و پذیرایی و امکانات بهداشتی
#عمود ۱۰۱۷
موکب نهج الحسین (ع)
جهت استراحت و پذیرایی و امکانات بهداشتی
#عمود ۱۰۶۵
موکب حسینیه مجد
جهت استراحت و پذیرایی و امکانات بهداشتی
#عمود ۱۰۸۰
موکب حرم حضرت معصومه (س)
پاسخگویی شرعی و معارفی به چهار زبان ترکی انگلیسی عربی و اردو، برگزاری محافل قرآنی، مجالس سخنرانی و مداحی، برپایی غرفه کودکان و برنامه های خدماتی اعم از مهمانسرای حضرت جهت پذیرایی از زائرین، بیمارستان صحرایی، ستاد گمشدگان و ایستگاههای صلواتی و محل اسکان زائرین.
#عمود ۱۰۹۲
موکب نورالخیریه
جهت استراحت و پذیرایی و امکانات بهداشتی
#عمود ۱۱۸۱
موکب شباب ام البنین (س)
جهت استراحت، پذیرایی و امکانات بهداشتی
#عمود ۱۰۴۱
موکب شباب امیرالمؤمنین (ع)
امکانات مناسب اسکان و پذیرایی و بهداشتی و رفاهی
#عمود ۱۲۳۷
مدینه الزائرین امام علی (ع)
محلی اردوگاهی متعلق به حرم با امکانات مناسب استراحت و اسکان
#عمود ۱۲۶۲
ورودی کربلای معلی
#عمود ۱۴۵۲
درب حرم حضرت عباس (علیهالسلام )
آخرین عمود
#التماس_دعا_یاعلی_ان_شاءالله_اربعین_کربلا🏴🍃
_••🏴🍃 #یاحسین...🏴🍃••_
#اَلسلامُ_علی_قَلب_الزِینَبِ_الصَبور🏴
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🏴
@zeinabiha2