eitaa logo
اگر الگو زینب "س" است...💞💞
114 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
2.1هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
Ahaballah - MASTER 001(2).mp3
10M
یا صاحب الزمان، آجرک الله فی مصیبة جدّکَ الحسین سلام الله علیه 🤲 🖤@zeinabion98 🖤
بارها توبه شکستَم تو ولی بخشیدی کِی شَوَد حُر شَوَم و توبه ی مردانه کنم؟ از مسجد مقدس جمکران دعاگوی همه شما خوبان هستم. 🌷 ان شاءالله شما هم ما را از دعای خیرتون محروم نفرمایید. 🤲 🖤@zeinabion98🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باهم برا فرج و سلامتی مولا وصاحبمان دعا کنیم که این دعا اثر دارد💔 ✨بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم✨ 📜️ اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.️ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔸دعــای ســـلامتی محبوب 🔸 📜️"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا" التماس دعای ظهور مولا و صاحبمون🤲 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 کانال اگر الگو زینب "س"است🔰🔰 @zeinabion98
.💚مادری‌گفت: بُنیّ! همه جا ریخت به هم 😭 شبهای جمعه ، فاطمه ، با اضطراب و واهمه آید به دشت کربلا گوید حسین من چه شد؟ گردد به دور خیمه گاه، آید میان ِقتلگاه گوید حسین من چه شد، نور دو عین من چه شد ؟ شبهای جمعه مصطفی با مجتبی و مرتضی آیند به دشت کربلا، گویند به صد شور و نوا مظلوم حسین من چه شد، نور دو عین من چه شد؟ 💚در شب جمعه و شب زیارتی سیدالشهدا حضرت امام‌حسین صلوات‌الله‌علیه، از راه دور و به نیابت از آقا جانمان امام زمانمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف خدمت ارباب بی‌کفنمان سلام عرض نماییم: 🌹 السلام علیک یااباعبدالله السلام علیک و رحمه الله و برکاته 🌹 السلام علیک یا اباعبدالله السلام علیک و رحمه الله و برکاته 🌹 السلام علیک یااباعبدالله السلام علیک و رحمه الله و برکاته صلی الله علیک یااباعبدالله، صلی الله علیک یااباعبدالله، صلی الله علیک یااباعبدالله. 💚هدیه به ارواح پاک و طیبه جمیع حضرات محمد و آل محمد صلوات‌الله‌علیهم اجمعین، بویژه آقا سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه، به نیابت از حضرت صاحب الزمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف، ۱۴ صلوات @zeinabion98
بَـعـد روضـه، عـجـيـب مي چَسبَـد دو سـه تـا حَبّـه قـنـد و چـاي حسـيـن💔 @zeinabion98
قسمت بیست و هفتم هواپیماها که رفتند، مردم دوباره کنار چشمه جمع شدند. هواپیماها دوباره برگشتند. حال خودم را نمی‌فهمیدم. جنازۀ هفت تا از مرد‌هامان روی زمین مانده بود و هواپیماهای پدرنامرد دست از سرمان برنمی‌داشتند. از ناراحتی، رفتم روی سنگی ایستادم و رو به هواپیماها فریاد زدم: «خدا‌نشناس‌ها، از جان ما چه می‌خواهید؟ دنبال چه می‌گردید؟ عزیزانمان را که کشتید، خدا برایتان نسازد. می‌خواهید جنازه‌هاشان را هم در خاک نگذاریم؟» بالای سنگ داد می‌زدم. رو به هواپیماها فریاد می‌کشیدم و نفرین می‌کردم. حال عجیبی داشتم. از اینکه می‌دیدم این‌ها این‌قدر خدانشناس هستند، عذاب می‌کشیدم. بغض راه گلویم را بسته بود. عزیرانمان را شهید کرده بودند و حالا نمی‌گذاشتند جنازه‌هاشان را توی خاک بگذاریم. مردهای ده، فریاد می‌زدند: «لعنتی‌ها، بس کنید... بگذارید جنازه‌هامان را بگذاریم توی خاک.» هواپیماها که دور شدند، مردها گفتند: «عجله کنید. نباید هیچ جنازه‌ای روی زمین بماند. هواپیماها دوباره سر می‌رسند.» زن‌ها کنار رفتند و مردها مشغول شستن جنازه‌ها شستند. وقتی جنازه‌ها را توی آب چشمه می‌شستند، نالیدم: «آوه‌زین، بدن عزیزانمان را خوب بشور... آوه‌زین، دردت به جانم، این‌ها عزیزان ما هستند، مرنجانشان...» بالاخره جنازه‌ها را غسل دادند و کفن کردند که دوباره سر و کلۀ هواپیماها پیدا شد. صداشان گوش را کر می‌کرد. بمب‌هاشان ده را می‌لرزاند. کنار جنازه‌ها شیون می‌کردیم و مردها، در حالی که یک چشمشان به آسمان بود و یک چشمشان به زمین، خاک قبرستان را می‌کندند. همه عزادار بودند؛ بعضی برای یکی، عده‌ای برای دو تا یا سه تا. نمی‌دانستیم برای کدامشان گریه کنیم. یکی‌یکی شهدا را توی خاک گذاشتیم. حاضر بودیم بمیریم، اما جنازه‌ها روی خاک نمانند. مرد و زن، زیر بمباران ماندیم. دوباره هواپیماها آمدند. باز همهمه و سر و صدا شروع شد. خدانشناس‌ها نمی‌گذاشتند شهدامان را خاک کنیم. برگشتم و رو به زن‌ها فریاد زدم: «جایی نروید. اگر کشته شویم، بهتر از این است که به مرده‌هامان بخندند. هر وقت هواپیماها آمدند، روی زمین بنشینید و دستتان را بگذارید روی سرتان.» مردها هم مدام همین را می‌گفتند. باید برای هفت جنازه نماز می‌خواندیم و آن‌ها را خاک می‌کردیم. قبرهایی که کنده بودیم، روی بلندی بود؛ درست کنار خانه‌هامان. قلبم گرفته بود. دایی عزیزم را داشتند خاک می‌کردند. بلند شدم و گفتم: «خالو، حلالم کن. خالوی باغیرتم... خالوی اسمی‌ام...» یاد لحظه‌ای افتادم که با او بر سر رفتن دعوامان شده بود و دایی‌ام می‌گفت اگر فرنگیس بیاید، من نمی‌روم. انگار می‌دانست که این راه برگشتی ندارد. جنازه‌ها که زیر خاک رفتند، کمی ‌دلمان آرام گرفت. اما تازه یادمان افتاد که هنوز از گروه اول خبر نداریم. هر کس از دیگری می‌پرسید گروه اول که رفته بجنگد، کجا هستند؟ کشته شده‌اند؟ زنده هستند؟ اسیر شده‌اند؟ هیچ ‌کس جوابی نداشت. بی‌قرار بودم. آرام رفتم طرف دایی‌ام حشمت که توی مردها نشسته بود. صدایش زدم. پا شد آمد و پرسید: «فرنگیس، چی شده؟» سرم را پایین انداختم و گفتم: «پس ابراهیم و رحیم و بقیه کجا هستند؟ خالو، به نظرت کشته شده‌اند که خبری ازشان نیست؟» سرش را پایین انداخت و آرام گفت: «معلوم نیست. مگر خدا کمک کند و برگردند. نیروهای ایرانی همه عقب نشسته‌اند.» نگاهش کردم و حرفم را زدم: «خالو، به نظرت برویم دنبالشان؟» کمی ‌نگاه‌ نگاهم کرد و گفت: «فرنگ، داغم را تازه نکن. وضع را بدتر نکن... اصلاً نمی‌دانیم الآن آن‌ها کجا هستند. بگذار، چند ساعت دیگر می‌روم سپاه، ببینم خبری از آن‌ها دارند یا نه.» جماعتی که برای خاکسپاری آمده بودند، پراکنده شدند. تا غروب آوه‌زین ماندم و همراه با علیمردان برگشتم گورسفید. باید خودمان را برای مراسم روز بعد آماده می‌کردیم. دیگ‌های غذا را آماده کرده بودیم تا برای کسانی که به فاتحه‌خوانی می‌آمدند، غذا حاضر کنیم. ضبط‌صوتی آوردند و نوار قرآن گذاشتند. توی خانه مشغول عزاداری بودیم که یکی از همسایه‌ها سراسیمه وارد شد و گفت: «چه نشسته‌اید؟ دارید عزاداری می‌کنید؟! عزاداری ما آنجاست که دشمن توی خانه‌مان است. خانه‌تان خراب شود، بیایید ببینید عراقی‌ها دارند وارد گورسفید می‌شوند. خوش به حال آن‌ها که مردند و این روز را ندیدند!» @zeinabion98
شهید مهدی زین الدین: هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آنها شما را نزد اباعبدالله یاد می‌کنند ✅در هر شب جمعه یادشان کنیم، حتی با یک صلوات اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🤲 @zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در اولین شب جمعه ماه محرم؛ دل های عاشق و مشتاق زیارت رو روانه کربلای معلی خواهیم کرد. ثبت نام زیارت نیابتی عتبات عالیات از طریق: atabat.org/fa/forms/4 کمیته فرهنگی آموزشی اربعین ستاد بازسازی عتبات عالیات @zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤﷽🖤 🕯 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🕯 السلام علیڪ یابقیة الله یااباصالح المهدی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🕯السلام علیک یافاطمه المعصومه 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤💚پیامبر اکرم حضرت محمّد صلی الله علیه واله وسلم میفرمایند: برای شهادت حسین علیه السّلام، حرارت و گرمایی در دلهای مومنان است که هرگز سرد و خاموش نمیشود. 📚[مستدرک الوسائل؛جلد۱۰،صفحه۳۱۸] 🖤💚 💚🖤 🌤أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌤 @zeinabion98
❏اَلسَّلامُ عَلَيْكمَ يا بَقِيَّةَ اللهِ اَلاعظم❏ °•سلام بـر چشم هاۍ زیباۍ ابـرۍ اټ هنگامۍ ڪہ همہ چیز را مۍ بینند و مـۍبارنـد ...[😭] ❍اینَ الطّالِب بِدَمِ المَقتُولِ بِکَربلا❍ @zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴آمد محرم صاحب غم ها ڪجایی...؟ 🕯اے داغدار اشک و ماتم ها ڪجایی...؟ 🏴اے خسته از انبوه آدم ها ڪجایی...؟ 🕯اصلا بگو آقا محرم ها ڪجایی...؟   ❏یارَب،حَوِل‌حالِنا بہ حَقِّ روضه‌ۍ حُسِین❏ | ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ الفَرَج @zeinabion98
✍خوش بحال کسانی که هم زنجیر می زنند و هم زنجیرهای غیبت را از پای امام زمانشان باز می کنند. هم سینه می زنند و هم به فکر سینه پر درد و غم و اندوه امام حی خویش هستند. هم اشک می ریزند و هم به فکر غصه چشمان مولایشان که صبح و شام بر مصائب جد غریبش خون گریه می کند، هستند. هم سفره می اندازند و هم سر سفره امام زمانشان نمکدان نمیشکنند. ▪️آنوقت با افتخار می گویند: یاحسیـن اشک می‌ریزند بر مظلومیت سالار شهیدان و غربت امام زمانشان و برای فرج منتقم آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین با اضطرار دعا می‌کنند... @zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام‌زمان‌همیشه‌‌.. بی‌چشم‌داشت،و بدون‌انتظار.. برای‌ما دعا میکنن‌و از جانب ما گریه‌میکنن‌و توبه‌میکنن:)🤍 بیاید این‌دفعه ماهم.. این‌کار رو تا عاشورا انجام‌بدیم یا تهِ‌مشتی‌بازیو دراریــم و.. تا خودِ اربعین،بخونیم این ختمُ میشه حدود پنجاه‍ روز🌱 و هیچ‌خواسته‌ای‌برای‌خودمون‌نگیم.. فقط‌وفقط‌حاجتمون‌،حاجت‌دل‌مولامون باشه‌و دیگر هیچ...🖇 هدف‌وخواسته‌مون:سلامتی‌وفرج‌مولا باشه‌و بس...👌🏻✨ اینطوری: تازه‍ یکم‌رنگ‌وبوی‌امام‌زمانی میگیریم،اونم‌توماهِ‌عزای‌عشق:))🖤 - @zeinabion98
>🥀 بی فایده سٺ روضہ و ماتم بدون تو بی فایده سٺ اشڪ دمادم بدون تو اے منتقم.... جان عمو جان تان بیا بی فایده سٺ ماه محرم بدون تو چنگی بہ دل نمیزند آقاے غصہ دار بیرق علم سیاهی و پرچم بدون تو 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻حاج‌آقا : این دهه را قدر بدانیم. حداقل کار ممکن این است که در مجلس روضه شرکت کنیم و روضه را گوش کنیم. اما اینطور نباشد که به صورت روضه‌خوان نگاه کنیم! بلکه سرمان را پایین بیندازیم و قیافۀ خود را شبیه گریه‌کننده دربیاوریم. در اصطلاح روایات به این کار می‌گویند . من حداقل در سه تا از رساله‌های مراجع تقلید دیدم که نوشته عزاداری امام حسین، از اعظم قربات است؛ یعنی از بزرگترین وسایل تقرب به خدا. عرض این است که این وسیله را با وسایل تقرب دیگر، مانند نماز اول وقت تقویت کنید. ‎ @zeinabion98